پرش به محتوا

احسان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۳۸۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:


بنابراین تسریح به احسان، در نقطه مقابل و [[مخالف]] [[ظلم]] قرار دارد؛ بدین معنا که احسان در [[آیه شریفه]] جنبه [[عینی]] و [[حقیقی]] اعطا و [[بخشش]] است؛ یعنی زوج آنچه را به عنوان مهریه و یا [[هدیه]] به همسرش بخشیده: {{متن قرآن|مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا}}، در صدد دریافت آن برنیاید؛ چرا که آن [[زن]] در زمانی‌که به زوجیت او در آمد، سرمایه‌اش را در [[اختیار]] وی گذاشت و حالا که آنها دارند از هم جدا می‌شوند، ظالمانه خواهد بود هنگامی که زن سرمایه‌اش را از دست داده، ما به ازایی مادی در اختیار نداشته باشد. این ما به ازای مادی، [[تعادل]] [[روانی]] زن را [[حفظ]] کرده و در نتیجه، او برای ادامه مطلوب زندگی‌اش در آینده، دارای سلامت روان خواهد بود. از طرف دیگر، زوج هم که همسری را [[انتخاب]] کرده و بعد از مدتی [[زندگی]] [[زناشویی]]، متارکه را به [[صلاح]] خود دانسته، برای آنکه مورد ملامت وجدانش قرار نگیرد و عامل [[ظلم و ستم]] به [[همسر]] مطلقه‌اش محسوب نشود، لازم است که مهریه او را بپردازد؛ زیرا با این پرداخت، دیگر وجدانش او را هیچ [[سرزنش]] نمی‌کند که: چرا [[اقدام]] به انتخاب همسری نمودی که حالا بعد از گذشت مدتی [[زندگی]] [[زناشویی]] با او و پس از، از بین‌بردن [[سرمایه]] اولیه‌اش، داری رهایش می‌کنی؟ و این عدم [[مؤاخذه]] و ملامت [[وجدان]] در [[آینده]]، موجب [[سلامت روان]] او خواهد شد.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۶۳.</ref>
بنابراین تسریح به احسان، در نقطه مقابل و [[مخالف]] [[ظلم]] قرار دارد؛ بدین معنا که احسان در [[آیه شریفه]] جنبه [[عینی]] و [[حقیقی]] اعطا و [[بخشش]] است؛ یعنی زوج آنچه را به عنوان مهریه و یا [[هدیه]] به همسرش بخشیده: {{متن قرآن|مِمَّا آتَيْتُمُوهُنَّ شَيْئًا}}، در صدد دریافت آن برنیاید؛ چرا که آن [[زن]] در زمانی‌که به زوجیت او در آمد، سرمایه‌اش را در [[اختیار]] وی گذاشت و حالا که آنها دارند از هم جدا می‌شوند، ظالمانه خواهد بود هنگامی که زن سرمایه‌اش را از دست داده، ما به ازایی مادی در اختیار نداشته باشد. این ما به ازای مادی، [[تعادل]] [[روانی]] زن را [[حفظ]] کرده و در نتیجه، او برای ادامه مطلوب زندگی‌اش در آینده، دارای سلامت روان خواهد بود. از طرف دیگر، زوج هم که همسری را [[انتخاب]] کرده و بعد از مدتی [[زندگی]] [[زناشویی]]، متارکه را به [[صلاح]] خود دانسته، برای آنکه مورد ملامت وجدانش قرار نگیرد و عامل [[ظلم و ستم]] به [[همسر]] مطلقه‌اش محسوب نشود، لازم است که مهریه او را بپردازد؛ زیرا با این پرداخت، دیگر وجدانش او را هیچ [[سرزنش]] نمی‌کند که: چرا [[اقدام]] به انتخاب همسری نمودی که حالا بعد از گذشت مدتی [[زندگی]] [[زناشویی]] با او و پس از، از بین‌بردن [[سرمایه]] اولیه‌اش، داری رهایش می‌کنی؟ و این عدم [[مؤاخذه]] و ملامت [[وجدان]] در [[آینده]]، موجب [[سلامت روان]] او خواهد شد.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۶۳.</ref>
=====[[احسان]] به عنوان احسان مبرای از هر نوع شائبه‌ای به خصوص [[تظاهر]] و ریاکاری است=====
{{متن قرآن|وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}. این [[آیه]] هر چند با اشتمال بر: {{متن قرآن|وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}}، از لحاظ [[عاطفی]] و زیر بنایی، نظیر: {{متن قرآن|لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا}} است، اما یک نکته بسیار ظریف و [[معجزه‌آسا]] در ذیل آن برای ماهیت احسان وجود دارد: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا}}. مفاد این ذیل آن است که [[انسانی]] که «[[مختال]] فخور» است، احسان او یا اصلاً احسان نیست و یا فاقد آن [[فضیلت]] است؛ زیرا احسان فضیلتی است که سبب کمال [[انسان]] می‌شود و احسان انسان مختال فخور، نه تنها سبب کمال او نمی‌شود، بلکه [[نقص]] او را فزونی می‌بخشد؛ چون احسانی سبب کمال می‌شود که در جهت رضای [[حضرت حق]] جلّ و [[علا]] باشد، اما احسانی که از انسان مختال فخور سر می‌زند، در جهت رضای مختالیت و یا فخوریت اوست.
مختال فخور کیست؟
«مختال فخور» کسی است که خود را بزرگ پنداشته و بر خود [[فخر]] می‌کند و بر دیگران [[تکبر]] و [[فخرفروشی]] می‌کند. پس او هم خود را بزرگ می‌بیند و هم این بزرگی خیالی را که در خود دیده، بر دیگران عرضه می‌کند، و این دو، [[مخالف]] و مقابل احسان‌اند. مختال فخور، با این [[رذیله]] [[اخلاقی]] که در خود دارد یا [[اهل]] احسان نیست؛ زیرا احسان فضیلتی است در مرتبه بالاتر از [[عدل]] و این در حالی است که «مختال فخور» از [[عدالت]] به دور است و یا اگر هم بخششی از او ملاحظه شود، احسان بر آن صادق نیست؛ چرا که او با این [[بخشش]] می‌خواهد یا مختال‌بودن را برای خود [[حدیث]] نفس نموده و با این [[خیال]] [[باطل]] [[دل]] خوش کند، و یا فخوربودن را به نمایش گذارد. از این‌رو با توجه به ذیل [[آیه شریفه]] در می‌یابیم که [[احسان]] باید بدون شایبه و به دور از هر نوع [[تظاهر]] و [[ریا]] و [[ناب]] و [[خالص]] باشد تا هم کیفیت فعل آن [[محبوب]] [[حضرت حق]] عزوجل شود و هم اثر وضعی آن، موجب تعالی [[اخلاقی]] و [[رشد فضایل]] در [[انسان]] گردد.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۶۴.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۷۵٬۸۷۱

ویرایش