پرش به محتوا

احسان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۸٬۰۶۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۱۴۸: خط ۱۴۸:
مختال فخور کیست؟
مختال فخور کیست؟
«مختال فخور» کسی است که خود را بزرگ پنداشته و بر خود [[فخر]] می‌کند و بر دیگران [[تکبر]] و [[فخرفروشی]] می‌کند. پس او هم خود را بزرگ می‌بیند و هم این بزرگی خیالی را که در خود دیده، بر دیگران عرضه می‌کند، و این دو، [[مخالف]] و مقابل احسان‌اند. مختال فخور، با این [[رذیله]] [[اخلاقی]] که در خود دارد یا [[اهل]] احسان نیست؛ زیرا احسان فضیلتی است در مرتبه بالاتر از [[عدل]] و این در حالی است که «مختال فخور» از [[عدالت]] به دور است و یا اگر هم بخششی از او ملاحظه شود، احسان بر آن صادق نیست؛ چرا که او با این [[بخشش]] می‌خواهد یا مختال‌بودن را برای خود [[حدیث]] نفس نموده و با این [[خیال]] [[باطل]] [[دل]] خوش کند، و یا فخوربودن را به نمایش گذارد. از این‌رو با توجه به ذیل [[آیه شریفه]] در می‌یابیم که [[احسان]] باید بدون شایبه و به دور از هر نوع [[تظاهر]] و [[ریا]] و [[ناب]] و [[خالص]] باشد تا هم کیفیت فعل آن [[محبوب]] [[حضرت حق]] عزوجل شود و هم اثر وضعی آن، موجب تعالی [[اخلاقی]] و [[رشد فضایل]] در [[انسان]] گردد.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۶۴.</ref>
«مختال فخور» کسی است که خود را بزرگ پنداشته و بر خود [[فخر]] می‌کند و بر دیگران [[تکبر]] و [[فخرفروشی]] می‌کند. پس او هم خود را بزرگ می‌بیند و هم این بزرگی خیالی را که در خود دیده، بر دیگران عرضه می‌کند، و این دو، [[مخالف]] و مقابل احسان‌اند. مختال فخور، با این [[رذیله]] [[اخلاقی]] که در خود دارد یا [[اهل]] احسان نیست؛ زیرا احسان فضیلتی است در مرتبه بالاتر از [[عدل]] و این در حالی است که «مختال فخور» از [[عدالت]] به دور است و یا اگر هم بخششی از او ملاحظه شود، احسان بر آن صادق نیست؛ چرا که او با این [[بخشش]] می‌خواهد یا مختال‌بودن را برای خود [[حدیث]] نفس نموده و با این [[خیال]] [[باطل]] [[دل]] خوش کند، و یا فخوربودن را به نمایش گذارد. از این‌رو با توجه به ذیل [[آیه شریفه]] در می‌یابیم که [[احسان]] باید بدون شایبه و به دور از هر نوع [[تظاهر]] و [[ریا]] و [[ناب]] و [[خالص]] باشد تا هم کیفیت فعل آن [[محبوب]] [[حضرت حق]] عزوجل شود و هم اثر وضعی آن، موجب تعالی [[اخلاقی]] و [[رشد فضایل]] در [[انسان]] گردد.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۶۴.</ref>
=====احسانی که بخواهند با پشتوانه [[سوگند]] آن را [[اثبات]] کنند، احسان [[حقیقی]] نیست=====
{{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا}}. در آیه شریفه، مفردات مقدم بر احسان، غیر احسانی‌بودن احسان آنان را معلوم می‌کند؛ زیرا فعلی که مبتنی بر احسان [[راستین]] و برای رضای [[حق تعالی]] بوده و از روی [[ملکات]] عالی اخلاقی انجام گیرد، فضیلتی است که خود، مرکز [[نور]] بوده و تشعشع [[نورانیت]] آن نمایان است و نیازی به بیان ندارد، آن هم بیانی که پیچیده در سوگند باشد: {{متن قرآن|ثُمَّ جَاءُوكَ يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا إِحْسَانًا وَتَوْفِيقًا}}. در نتیجه، بُعد دیگری از احسان معلوم می‌شود؛ این که احسان راستین نیازی به بیان نداشته و فعلیت آن در تمام [[شؤون]]، نمایانگر آن است.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۶۵.</ref>
=====[[تعقل]] در امور به عمل رنگ احسان می‌دهد=====
قوله تعالی: {{متن قرآن|قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}} در آیه شریفه، [[احسان به والدین]]، بعد از [[نهی]] از [[شرک به پروردگار]] [[یکتا]] بیان گردیده است؛ هم‌چنان که پیش از این گذشت، احسان به والدین، نشانه [[روحیه]] [[حق‌شناسی]] است و تقویت و [[تکامل]] و توسعه آن، موجب [[ظهور]] روحیه [[حق‌پرستی]] می‌شود که [[تجلی]] آن، [[اعتقاد به توحید]]، [[پرستش]] [[خدای عزوجل]] و عمل به [[اوامر و نواهی]] اوست. [[رشد]] و توسعه [[روحیه]] [[حق‌پرستی]]، در پرتو [[اعتقاد به توحید]]، و عمل به [[اوامر و نواهی]]، در سایه [[تعقل]] انجام می‌پذیرد. در این حالت است که فرد [[احسان]] خود را پرتوی از احسان و [[رحمت]] [[حق]] می‌داند، و بر آن است که رحمت واسعه حق به همه، از جمله به فرزندانش، روزی می‌رساند. از این‌رو، نه تنها از روی [[فقر]] و [[تنگدستی]] به [[فرزندان]] آسیبی نمی‌رساند، بلکه نسبت به آنان، عاطفه مهر و [[محبت]] را که امری [[فطری]] و [[الهی]] است، [[اعمال]] می‌کند: {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}.
علاوه بر آن، [[تجلی]] احسان در فرد در قالب [[فضیلت]] [[اخلاقی]] [[راستین]]، با اضدادش منافات دارد؛ چنان‌که هرچه این فضیلت اخلاقی بیشتر [[تکامل]] یابد، او از اضدادش: کشتن فرزندان، ارتکاب [[اعمال بد]] و [[فحشا]] و ارتکاب [[قتل]] [[نفوس]]، دورتر می‌گردد:
{{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كَانَ بِكُمْ رَحِيمًا}}<ref>«ای مؤمنان! دارایی‌های یکدیگر را میان خود به نادرستی نخورید مگر داد و ستدی با رضای خودتان باشد و یکدیگر را نکشید بی‌گمان خداوند نسبت به شما بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَإِيَّاكُمْ}}<ref>«و فرزندانتان را از ترس ناداری مکشید، ما به آنان و شما روزی می‌دهیم؛ بی‌گمان کشتن آنان گناهی بزرگ است» سوره اسراء، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ}}؛ زیرا احسان فضیلت اخلاقی است و کشتن فرزندان [[رذیلت]]؛ احسان فضیلت اخلاقی است و ارتکاب به [[اعمال ناشایست]] رذیلت: {{متن قرآن|وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ}}؛ احسان فضیلت اخلاقی است و کشتن افراد بی‌گناه رذیلت: {{متن قرآن|وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ}}.
به طور کلی [[فضایل]] و [[رذایل]] دو معیار متضادند و [[ظهور]] و وسعت یکی، سبب دور شدن و محو دیگری است. اما در مورد کشتن دیگران، آنچه [[حق]] و [[عدل]] اقتضای آن را دارد و در توسعه [[فضایل اخلاقی]] در [[جامعه]] هم بدان سفارش شده، عاقلانه آن است که [[قاتل]] کشته شود. این کشتن، نه در [[حریم]] [[احسان]]، و نه در حریم ضد آن قرار دارد، بلکه در دایره [[عدالت]] است: {{متن قرآن|فَإِنْ قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ}}<ref>«اگر به کارزار با شما دست یازیدند شما هم آنان را بکشید که سزای کافران همین است» سوره بقره، آیه ۱۹۱.</ref>، {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً}}<ref>«و همگی با مشرکان جنگ کنید چنان که آنان همگی با شما جنگ می‌کنند» سوره توبه، آیه ۳۶.</ref>، {{متن قرآن|وَقَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَكُمْ وَلَا تَعْتَدُوا}}<ref>«و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید» سوره بقره، آیه ۱۹۰.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۶۶.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۷۳٬۳۶۴

ویرایش