جهانبینی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←نخست: جهانبینی الهی
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
===تقسیم اول: تقسیم بر اساس اعتقاد به مبدأ عالم=== | ===تقسیم اول: تقسیم بر اساس اعتقاد به مبدأ عالم=== | ||
====نخست: [[جهانبینی الهی]]==== | ====نخست: [[جهانبینی الهی]]==== | ||
این جهانبینی که بر سه [[باور]] اصلی پایه گذاری شده است: [[باور]] به خدای یگانه، [[پیامبران الهی]] و [[جهان آخرت]]. اما [[مذهب شیعه]] دو اصل دیگر به نام [[امامت]] و [[عدل]] را نیز در اصول [[جهانبینی]] جای داده است. بنابراین طبق این [[مذهب]] پنج اصلِ [[توحید]]، [[نبوت]]، [[امامت]]، [[عدل]] و [[معاد]] مبانی نظری [[شیعه]] را میسازند. [[جهانبینی الهی]] با سرچشمهای جاودان پیوند دارد و از این رو [[قوانین]] آن پایدار و ماندگارند و تغییر نمیپذیرند. جهانبینی الهی، [[واقعیت]] را در انحصار امور [مادی] نمیداند؛ به واقعیت غیرمادی و نامحسوس و مجرد از [[زمان]] و مکان و به واقعیت [[ثابت]] و [[جاودانه]] و مطلق نیز [[ایمان]] دارد<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۳۶.</ref> جهانبینی توحیدی، یعنی [[درک]] اینکه جهان از یک [[مشیّت]] حکیمانه پدید آمده است و [[نظام هستی]] بر اساس خیر و [[جود]] و [[رحمت]] و رسانیدن موجودات به [[کمالات]] [[شایسته]] آنها [[استوار]] است. جهانبینی توحیدی، یعنی جهان، “یکقطبی” و “تکمحوری” است. جهانبینی توحیدی، یعنی جهان ماهیت “از اویی” {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ}}<ref>«ما از آن خداوندیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> و “به سوی اویی” {{متن قرآن|إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«و به سوی او باز میگردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> دارد، موجودات [[جهان]] با نظامی هماهنگ به یک “سو” و به طرف یک مرکز، [[تکامل]] مییابند؛ [[آفرینش]] هیچ موجودی [[عبث]] و [[بیهوده]] و بدون [[هدف]] نیست؛ جهان با یک [[سلسله]] [[نظامات]] [[قطعی]] که “سنن الهیه” نامیده میشود، اداره میشود؛ [[انسان]] در میان موجودات از [[شرافت]] و [[کرامت]] مخصوص برخوردار است و [[وظیفه]] و رسالتی خاص دارد، مسؤول تکمیل و [[تربیت]] خود و [[اصلاح جامعه]] خویش است؛ جهان مدرسه انسان است و [[خداوند]] به هر [[انسانی]] بر طبق [[نیّت]] و [[کوشش]] صحیح و درستش [[پاداش]] میدهد. [[جهانبینی توحیدی]] با نیروی [[منطق]] و [[علم]] و [[استدلال]] [[حمایت]] میشود در هر ذره از ذرات جهان دلائلی بر وجود [[خدای حکیم]] علیم هست و هر برگ درختی، دفتری در [[معرفت]] [[پروردگار]] است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۸۳.</ref>. در [[توحید]] در عین اینکه هدف از ابتدا روشن و مشخص است، غیر متناهی است و این، [[ارزش]] فوقالعادهای دارد؛ زیرا ذات هدف نامتناهی است و همیشه برای انسان تازگی دارد و هیچگاه کهنگی ندارد<ref>تکامل اجتماعی انسان، ص۱۲۳.</ref> در برخی [[مذاهب]] مانند [[اسلام]]، جهانشناسی مذهبی در متن [[مذهب]]، رنگ فلسفی یعنی رنگ استدلالی به خود گرفته و بر مسائلی که عرضه شده با تکیه بر [[عقل]]، [[استدلال]] و شده است. از این رو جهانبینی اسلامی یک جهانبینی [[عقلانی]] و فلسفی است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۸۱.</ref> | این جهانبینی که بر سه [[باور]] اصلی پایه گذاری شده است: [[باور]] به خدای یگانه، [[پیامبران الهی]] و [[جهان آخرت]]. اما [[مذهب شیعه]] دو اصل دیگر به نام [[امامت]] و [[عدل]] را نیز در اصول [[جهانبینی]] جای داده است. بنابراین طبق این [[مذهب]] پنج اصلِ [[توحید]]، [[نبوت]]، [[امامت]]، [[عدل]] و [[معاد]] مبانی نظری [[شیعه]] را میسازند. [[جهانبینی الهی]] با سرچشمهای جاودان پیوند دارد و از این رو [[قوانین]] آن پایدار و ماندگارند و تغییر نمیپذیرند. جهانبینی الهی، [[واقعیت]] را در انحصار امور [مادی] نمیداند؛ به واقعیت غیرمادی و نامحسوس و مجرد از [[زمان]] و مکان و به واقعیت [[ثابت]] و [[جاودانه]] و مطلق نیز [[ایمان]] دارد<ref>مجموعه آثار، ج۳، ص۳۶.</ref> جهانبینی توحیدی، یعنی [[درک]] اینکه جهان از یک [[مشیّت]] حکیمانه پدید آمده است و [[نظام هستی]] بر اساس خیر و [[جود]] و [[رحمت]] و رسانیدن موجودات به [[کمالات]] [[شایسته]] آنها [[استوار]] است. جهانبینی توحیدی، یعنی جهان، “یکقطبی” و “تکمحوری” است. جهانبینی توحیدی، یعنی جهان ماهیت “از اویی” {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ}}<ref>«ما از آن خداوندیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> و “به سوی اویی” {{متن قرآن|إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«و به سوی او باز میگردیم)» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> دارد، موجودات [[جهان]] با نظامی هماهنگ به یک “سو” و به طرف یک مرکز، [[تکامل]] مییابند؛ [[آفرینش]] هیچ موجودی [[عبث]] و [[بیهوده]] و بدون [[هدف]] نیست؛ جهان با یک [[سلسله]] [[نظامات]] [[قطعی]] که “سنن الهیه” نامیده میشود، اداره میشود؛ [[انسان]] در میان موجودات از [[شرافت]] و [[کرامت]] مخصوص برخوردار است و [[وظیفه]] و رسالتی خاص دارد، مسؤول تکمیل و [[تربیت]] خود و [[اصلاح جامعه]] خویش است؛ جهان مدرسه انسان است و [[خداوند]] به هر [[انسانی]] بر طبق [[نیّت]] و [[کوشش]] صحیح و درستش [[پاداش]] میدهد. [[جهانبینی توحیدی]] با نیروی [[منطق]] و [[علم]] و [[استدلال]] [[حمایت]] میشود در هر ذره از ذرات جهان دلائلی بر وجود [[خدای حکیم]] علیم هست و هر برگ درختی، دفتری در [[معرفت]] [[پروردگار]] است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۸۳.</ref>. در [[توحید]] در عین اینکه هدف از ابتدا روشن و مشخص است، غیر متناهی است و این، [[ارزش]] فوقالعادهای دارد؛ زیرا ذات هدف نامتناهی است و همیشه برای انسان تازگی دارد و هیچگاه کهنگی ندارد<ref>تکامل اجتماعی انسان، ص۱۲۳.</ref> | ||
=====[[جهانبینی مذهبی]]===== | |||
اگر هر گونه اظهار نظر کلی درباره هستی و [[جهان]] را [[جهانبینی فلسفی]] بدانیم ـ [[قطع]] نظر از اینکه مبدأ آن جهانبینی چیست، [[قیاس]] و [[برهان]] و [[استدلال]] است یا تلقّی [[وحی]] از [[جهان غیب]] ـ باید جهانبینی مذهبی را یک نوع از جهانبینی فلسفی بدانیم. جهانبینی مذهبی و جهانبینی فلسفی [[وحدت]] قلمرو دارند، برخلاف [[جهانبینی علمی]]<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۸۱.</ref> | |||
=====[[جهانبینی اسلامی]]===== | |||
در برخی [[مذاهب]] مانند [[اسلام]]، جهانشناسی مذهبی در متن [[مذهب]]، رنگ فلسفی یعنی رنگ استدلالی به خود گرفته و بر مسائلی که عرضه شده با تکیه بر [[عقل]]، [[استدلال]] و شده است. از این رو جهانبینی اسلامی یک جهانبینی [[عقلانی]] و فلسفی است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۸۱.</ref> | |||
====دوم: [[جهانبینی مادی]]==== | ====دوم: [[جهانبینی مادی]]==== |