|
|
خط ۹: |
خط ۹: |
| در برخی روایات آمده که ایشان، از برادرش انیس و مادرشان (رمله) به علت خونریزیهایی که قبیلۀ "غفاری" در ماه حرام داشتهاند جدا و در نزدیکیهای مکه ساکن شدند. او براساس روایتی در جاهلیت شبانی میکرد و با شجاعتی که داشت گاه یک تنه در مقابل کاروانی میایستاد. | | در برخی روایات آمده که ایشان، از برادرش انیس و مادرشان (رمله) به علت خونریزیهایی که قبیلۀ "غفاری" در ماه حرام داشتهاند جدا و در نزدیکیهای مکه ساکن شدند. او براساس روایتی در جاهلیت شبانی میکرد و با شجاعتی که داشت گاه یک تنه در مقابل کاروانی میایستاد. |
|
| |
|
| | ==اسلام ابوذر== |
| | پیش از اسلام و ۳ سال پیش از ملاقات با پیامبر اکرم (ص) یکتاپرست و موحد بوده است. ایشان با شنیدن زمزمههایی از دعوت پیامبر اکرم (ص) به مکه آمد و در جلسهای کلام رسول خدا (ص) را شنید و با دل و جان ایمان آورد و آیین حق و آیات الهی را با همۀ وجود پذیرفت. او در فضای کفر و شرک مکۀ آن روز با صدای بلند شهادتین را در میان مردم سر داد. مشرکان با شنیدن صدای او بر سرش ریخته و به شدت او را کتک زدند و عباس بن عبدالمطلب او را نجات داد. اما او روز بعد هم آمد و در مسجدالحرام میان مردم همین شعار را تکرار کرد. |
|
| |
|
| | او از نخستین گروندگان به اسلام و جزء اصحاب صُفّه بود و برخی او را چهارمین یا پنجمین فردی میدانند که اسلام آورد . یعقوبی، اسلام او را پس از علی بن ابی طالب (علیه السلام)، خدیجه و زیدبن حارثه دانسته، گرچه قول به پذیرش اسلام او پس از ابوبکر را نیز ذکر کرده اند . وی پس از پذیرش اسلام از طرف حضرت به اخفای دین و بازگشت به دیار خویش تا هنگام رسیدنِ فرمانِ هجرت، مأمور شد. او سپس به دیار خویش رفت و با تلاشهای او، نیمی از قبیلۀ غفار، قبل از هجرت پیامبر(ص) و بقیۀ افراد قبیله نیز پس از هجرت پیامبر (ص) به مدینه، اسلام را پذیرفتند. |
|
| |
|
| بند دوم: (اسلام ابوذر)
| |
| پیش از اسلام و ۳ سال پیش از ملاقات با پیامبر اکرم (ص) یکتاپرست و موحد بوده است. ایشان با شنیدن زمزمههایی از دعوت پیامبر اکرم (ص) به مکه آمد و در جلسهای کلام رسول خدا (ص) را شنید و با دل و جان ایمان آورد و آیین حق و آیات الهی را با همۀ وجود پذیرفت. او در فضای کفر و شرک مکۀ آن روز با صدای بلند شهادتین را در میان مردم سر داد. مشرکان با شنیدن صدای او بر سرش ریخته و به شدت او را کتک زدند و عباس بن عبدالمطلب او را نجات داد. اما او روز بعد هم آمد و در مسجدالحرام میان مردم همین شعار را تکرار کرد .
| |
| او از نخستین گروندگان به اسلام و جزء اصحاب صُفّه بود و برخی او را چهارمین یا پنجمین فردی میدانند که اسلام آورد . یعقوبی، اسلام او را پس از علی بن ابی طالب (علیه السلام)، خدیجه و زیدبن حارثه دانسته، گرچه قول به پذیرش اسلام او پس از ابوبکر را نیز ذکر کرده اند . وی پس از پذیرش اسلام از طرف حضرت به اخفای دین و بازگشت به دیار خویش تا هنگام رسیدنِ فرمانِ هجرت، مأمور شد. او سپس به دیار خویش رفت و با تلاشهای او، نیمی از قبیلۀ غفار، قبل از هجرت پیامبر(ص) و بقیۀ افراد قبیله نیز پس از هجرت پیامبر (ص) به مدینه، اسلام را پذیرفتند .
| |
|
| |
|
| مشروح این بند
| |
| ابوذر غفاری از جمله اصحاب روشن ضمیر و پاکنهادی بود که خدای یگانه را پرستش میکرد و بُتها را قبول نداشت، او به قول خودش حتی قبل از اسلام نیز اهل نماز بود. وی میگوید: "من سه سال پیش از آنکه به حضور پیامبر (ص) برسم، نماز میگزاردم". راوی میگوید: "از او پرسیدم برای چه کسی؟" گفت: "برای خدا". گفتم: "به کدام سو؟" گفت: "به سویی که خدا مرا راهنمایی میکرد . در روایات آمده که جناب ابوذر با شنیدن زمزمههایی از دعوت پیامبر اکرم (ص) به مکه آمد و در جلسهای کلام رسول خدا (ص) را شنید و با دل و جان ایمان آورد و آیین حق و آیات الهی را با همۀ وجود پذیرفت . او در فضای کفر و شرک مکۀ آن روز با صدای بلند شهادتین را در میان مردم سر داد. مشرکان با شنیدن صدای او بر سرش ریخته و به شدت او را کتک زدند و عباس بن عبدالمطلب او را نجات داد. اما او روز بعد هم آمد و در مسجدالحرام میان مردم همین شعار را تکرار کرد . پس از آن، ابوذر از طرف پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای تبلیغ اسلام به سوی قبیلۀ بنیغفار فرستاده شد. او از نخستین گروندگان به اسلام و جزء اصحاب صُفّه بود و برخی او را چهارمین یا پنجمین فردی میدانند که اسلام آورد. یعقوبی، اسلام او را پس از علی بن ابی طالب، خدیجه و زیدبن حارثه دانسته گرچه قول به پذیرش اسلام او پس از ابوبکر را نیز ذکر کرده اند . وی پس از پذیرش اسلام از طرف حضرت به اخفای دین و بازگشت به دیار خویش تا هنگام رسیدنِ فرمانِ هجرت، مأمور شد اما شوق او به اسلام و پیامبر وی را به اظهار عقیده در میان مشرکان و اعتراض آنان کشاند از این رو مشکلاتی را متحمل شد . او سپس به دیار خویش رفت و پس از بازگشت ابوذر از مکه، مادر و برادر او نیز مسلمان شدند. آنها نزد قبیله خویش (غفار) بازگشتند و با تلاشهای ابوذر، نیمی از قبیلۀ غفار، قبل از هجرت پیامبر (ص) مسلمان شدند. بقیۀ افراد قبیله نیز پس از هجرت پیامبر (ص) به مدینه، اسلام را پذیرفتند . قبیلۀ "اسلم" نیز که در نزدیکی غفار بودند در مدینه به حضور پیامبر (ص) رسیدند و به رسول خدا (ص) گفتند: «ما نیز با همان شرایطی که برادران ما از بنیغفار مسلمان شدند مسلمان میشویم». پیامبر (ص) در حق هر دو قبیله دعا کردند و فرمودند: «خداوند قبیلۀ غفار را غفران عنایت کند و قبیلۀ اسلم را سالم بدارد» .
| |
|
| |
|
| بند سوم: (هجرت ابوذر به مدینه) | | بند سوم: (هجرت ابوذر به مدینه) |