مدیریت نظام سیاسی اسلام: تفاوت میان نسخهها
←جستارهای وابسته
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
بیشک [[حکومت دینی]] برای [[اداره جامعه اسلامی]] نمیتواند با شاخصهایی صرفاً مادی به ارزیابی امور و تنظیم برنامههای توسعه بپردازد؛ چنانکه برای مثال در بخش [[فرهنگ]]، شاخصهایی چون شمارگان چاپ کتاب یا روزنامه، تعداد سالنهای سینما و فیلمهای تولید شده که امروزه در کشورهای غربی ملاکهای توسعه فرهنگی شناخته میشوند؛ تصویر روشنی از وضعیت فرهنگی [[جامعه]] ارائه نمیکنند؛ زیرا این شاخصها فقط بیانگر تحولات کمّی بخش فرهنگ بوده و جهتگیری کیفی آن را مشخص نمیکنند؛ بلکه بررسی دقیقتر مسائل فرهنگی [[جهان غرب]]، بیانگر آن است که افزایش سرعت تحولات در این بخش فقط موجب [[انحراف]] و [[گمراهی]] بیشتر شده است. | بیشک [[حکومت دینی]] برای [[اداره جامعه اسلامی]] نمیتواند با شاخصهایی صرفاً مادی به ارزیابی امور و تنظیم برنامههای توسعه بپردازد؛ چنانکه برای مثال در بخش [[فرهنگ]]، شاخصهایی چون شمارگان چاپ کتاب یا روزنامه، تعداد سالنهای سینما و فیلمهای تولید شده که امروزه در کشورهای غربی ملاکهای توسعه فرهنگی شناخته میشوند؛ تصویر روشنی از وضعیت فرهنگی [[جامعه]] ارائه نمیکنند؛ زیرا این شاخصها فقط بیانگر تحولات کمّی بخش فرهنگ بوده و جهتگیری کیفی آن را مشخص نمیکنند؛ بلکه بررسی دقیقتر مسائل فرهنگی [[جهان غرب]]، بیانگر آن است که افزایش سرعت تحولات در این بخش فقط موجب [[انحراف]] و [[گمراهی]] بیشتر شده است. | ||
بنابراین [[تعیین]] شاخصهای جامع و کاملی که تحوّلات بخشهای مختلف [[اجتماع]] را، هم از لحاظ کیفی و هم کمّی تشریح نماید و امکان [[برنامهریزی]] و [[اداره امور]] به شکل مطلوب را فراهم آورد، بخش دیگری از روش اداره را تشکیل میدهد که [[نظام اسلامی]] در این بخش نیز باید از شاخصهای ویژه و اختصاصی استفاده کند.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۳۳۹.</ref> | بنابراین [[تعیین]] شاخصهای جامع و کاملی که تحوّلات بخشهای مختلف [[اجتماع]] را، هم از لحاظ کیفی و هم کمّی تشریح نماید و امکان [[برنامهریزی]] و [[اداره امور]] به شکل مطلوب را فراهم آورد، بخش دیگری از روش اداره را تشکیل میدهد که [[نظام اسلامی]] در این بخش نیز باید از شاخصهای ویژه و اختصاصی استفاده کند.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۳۳۹.</ref> | ||
==خلاصه و نتیجه== | |||
در کنار بررسی [[ساختار قدرت]] و [[سازماندهی]] [[مناصب]] در [[نظام سیاسی اسلام]]، پرداختن به روش اداره چنین نظامی از اهمیت بهسزایی برخوردار است. | |||
در مورد روش [[اداره حکومت]] [[دینی]]، چند دیدگاه مهم قابل بررسی است. یکی، دیدگاه جدایی و انفکاک روش اداره از [[دین]] که نتیجه آن واگذاری [[مدیریت]] عالی [[نظام اسلامی]] به جریانهای [[علمی]] و تخصصی غربی است. | |||
دیدگاه کلی [[ارتباط]] دین و روش اداره، با دو نوع [[تفکر]] و قرائت از این مسأله، [[خودنمایی]] میکند، یکی از آن دو، دیدگاهی است که [[معتقد]] است؛ [[اسلام]] با تجدد، [[تعارض]] اصولی و ماهوی دارد؛ بنابراین تمامی مظاهر [[تمدن]] و یا تجدد غربی نامطلوب و ناهماهنگ با [[نظام]] [[دینی]] بوده و باید بر آنها خط بطلان کشید؛ اگر بپذیریم که این نظریه، با کمی تعدیل، به [[آموزههای دینی]] نزدیک است؛ اما در [[مقام اثبات]]، هیچ گرهای را باز نکرده و در عمل، نتیجهای جز [[انفعال]] در پی نخواهد داشت؛ اما تفکر یا قرائت دیگری از ارتباط دین و روش اداره وجود دارد که معتقد است؛ [[تمدن اسلامی]] و اصولاً هر [[تمدنی]]، یک مجموعه کامل است، و تباینی بین [[گرایشها]]، [[دانشها]] و [[رفتار]] [[عینی]] وجود ندارد و تمدن اسلامی نیز به ناچار باید برای تحقق نقشه خود در تأمین [[سعادت]] [[انسانها]]، نرمافزار لازم برای حرکتهای [[اجتماعی]] را فراهم سازد که یقیناً متمایز و مغایر با برنامهها و نرم افزارهای موجود در تمدن [[غرب]] است. | |||
دین در حوزه [[اداره نظام سیاسی]] اسلام در سطوح [[تعیین]] اهداف و آرمانهای نظام اسلامی، تنظیم [[سیاستها]] و خطمشیها و همچنین ملاکها و شاخصهای توسعه در ابعاد [[سیاسی]]، [[فرهنگی]] و [[اقتصادی]]، اثرگذار است.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۳۴۱.</ref> | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |