حضرت سلیمان در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←سان دیدن از اسبان جنگی
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
==سان دیدن از اسبان [[جنگی]]== | ==سان دیدن از اسبان [[جنگی]]== | ||
[[قرآن کریم]] در ادامه [[ستایش]] از [[شخصیت]] حضرت سلیمان{{ع}} ماجرای بازدید وی از اسبان چابک و تندرو را در عصر یکی از روزها گزارش کرده است: | [[قرآن کریم]] در ادامه [[ستایش]] از [[شخصیت]] حضرت سلیمان{{ع}} ماجرای بازدید وی از اسبان چابک و تندرو را در عصر یکی از روزها گزارش کرده است: {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لِدَاوُودَ سُلَيْمَانَ نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَن ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ رُدُّوهَا عَلَيَّ فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالأَعْنَاقِ}}<ref>«و ما به داود سلیمان را بخشیدیم؛ (او) نیکو بنده بود که اهل بازگشت (و توبه) بود یاد کن) آنگاه را که در پایان روز بر او اسبانی استوار ایستاده تیز تک را عرضه کردند. گفت: من دوستی این اسبان را به یاد پروردگارم دوست میدارم (و فرمان داد آنها را دواندند و به تماشا ایستاد) تا (از دیدگانش) پنهان شدند. آنها را نزد من بازگردانید! آنگاه به دست کشیدن به ساق و گردنها (ی آنها) آغازید» سوره ص، آیه ۳۰-۳۳.</ref> تفسیر این آیات به سبب [[اختلاف]] در [[مرجع]] برخی ضمایر و معنای بعضی کلمات آنها مورد اختلاف شدید [[مفسران]] است: گروهی از آنان با استناد به قرینه {{متن قرآن|الْعَشِيِّ}} [[ضمیر]] {{متن قرآن|تَوَارَتْ}} را به لفظ مُقدَّر [[خورشید]] و گروهی دیگر به {{متن قرآن|الصَّافِنَاتُ}} بازگرداندهاند.<ref>الکشاف، ج۳، ص۳۷۴؛ مجمعالبیان، ج۸، ص۷۴۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۰۳.</ref> گروه نخست به سبب [[اختلاف]] درباره [[مرجع]] [[ضمیر]] "رُدّوها" دو دسته شدهاند: برخی ضمیر یادشده را به اسبان (صافنات) و برخی دیگر به [[خورشید]] برگرداندهاند. دسته نخست درباره [[تفسیر]] {{متن قرآن|مَسْحًا}} [[اختلاف]] دارند: | ||
#برخی مانند [[قتاده]]، [[حسن]] و [[مقاتل]] {{متن قرآن|مَسْحًا}} را به معنای "بریدن" دانسته و گفتهاند: [[حضرت سلیمان]]{{ع}} در عصر یکی از روزها به گونهای سرگرم تماشای اسبان [[جنگی]] شد که از [[یاد خدا]] ([[نماز عصر]]) [[غافل]] و با [[غروب]]خورشید {{متن قرآن|تَوَارَتْ}}، نمازش [[قضا]] گشت. آن [[حضرت]] [[دستور]] داد تا اسبها را بازگرداندند: {{متن قرآن|رُدُّوهَا}} و چون آنها مایه [[غفلت]] [[سلیمان]]{{ع}} شده بودند، [[دست]] و پا و گردن آنها را به عنوان [[مجازات]] [[برید]]: {{متن قرآن|فَطَفِقَ مَسْحًا}}.<ref>الکشاف، ج۳، ص۳۷۴؛ نیز نک: جامع البیان، ج۲۳، ص۱۸۵ - ۱۸۶؛ تفسیر بغوی، ج۴، ص۶۸.</ref> قضا شدن [[نماز]] و کشتن و اتلاف اسبان و [[ناسازگاری]] این امور با [[عصمت]] و [[شخصیت پیامبر]] [[الهی]] چالشهای پیش روی این تفسیرند.<ref> المیزان، ج۱۷، ص۲۰۶-۲۰۷.</ref> درباره چالش نخست پاسخهایی داده شده است. در پاسخ به چالش دوم (کشتن اسبان) نیز برخی از [[قربانی کردن]] اسبها به عنوان محبوبترین [[دارایی]] سلیمان{{ع}} با [[هدف]] [[صدقه دادن]] در [[راه خدا]] و جواز این کار در آن دوره سخن گفتهاند.<ref>کشف الاسرار، ج۸، ص۳۴۹؛ تفسیر بغوی، ج۴، ص۶۸.</ref> | |||
#برخی دیگر {{متن قرآن|مَسْحًا}} را به معنای رایج دست کشیدن به گردن و ساقهای اسبان برای نوازش و به سبب [[دوست داشتن]] <ref>جامع البیان، ج۲۳، ص۱۸۶.</ref> و برخی دیگر به معنای داغ نهادن بر ساق و گردن آنها با هدف اختصاص آنها برای استفاده در راه خدا دانستهاند.<ref> نک: مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۱؛ تفسیر شبر، ص۴۲۹.</ref> براساس این تفسیر که قضا شدن نماز سلیمان{{ع}} را پذیرفته و کشتن اسبان را [[نفی]] میکند، [[ارتباط]] قضا شدن نماز سلیمان{{ع}} با [[فرمان]] وی مبنی بر بازگرداندن اسبان و نوازش کردن آنها روشن نیست. | |||
#به [[عقیده]] گروه دوم که [[ضمیر]] {{متن قرآن|رُدُّوهَا}} را به [[خورشید]] باز گردانده، در پی [[غروب]] خورشید {{متن قرآن|تَوَارَتْ}} و [[قضا]] شدن [[نماز]] [[سلیمان]]{{ع}}، [[فرشتگان الهی]] به [[فرمان]] وی خورشید را بازگرداندند و آن [[حضرت]] در وقتْ نماز گزارد.<ref> المیزان، ج۱۷، ص۲۰۲ - ۲۰۴.</ref> این گروه با استناد به ردّ [[شمس]] برای افرادی مانند [[یوشع بن نون]] و [[امام علی]]{{ع}}، چنین حادثهای را برای [[پیامبران]] الهی ممکن دانستهاند.<ref>المیزان، ج۱۷، ص۲۰۶.</ref> این [[تفسیر]] که به امام علی{{ع}} نیز نسبت داده شده، از سوی شماری دیگر از [[مفسران]] رد شده است.<ref>نک: مجمع البیان، ج۸، ص۷۴۰؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۰۶.</ref> اشکال [[ناسازگاری]] قضا شدن نماز با [[شخصیت]] [[نبوی]] سلیمان{{ع}} بر این تفسیر نیز وارد است. در پاسخ به این اشکال، جبایی [[غفلت]] یادشده را به غفلت از [[نماز نافله]] و برخی از مفسران [[امامیه]] به غفلت از نمازگزاردن در اول وقت تفسیر کرده و بعضی دیگر هیچ توضیحی ندادهاند.<ref>نک: التبیان، ج۸، ص۵۶۰-۵۶۱.</ref> به گفته [[علامه طباطبایی]] چون سان دیدن از اسبها با [[هدف]] [[آمادگی برای جهاد]] در [[راه خدا]] بود، [[عبادت]] به شمار میرفت و [[حضرت سلیمان]]{{ع}} به سبب این عبادت از عبادتی دیگر ([[نماز عصر]]) غفلت کرد؛ با این تفاوت که نماز در نظر وی مهمتر از آن عبادت دیگر بوده است <ref>المیزان، ج۱۷، ص۲۰۴.</ref> و این [[عصمت انبیا]] را مخدوش نمیکند. بر اساس این تفسیر نیز [[ارتباط]] منطقی میان باز گرداندن خورشید و معنای رایج {{متن قرآن|مَسْحًا}} وجود ندارد. برهمین اساس برخی آن را به معنای مسح و دست کشیدن بر ساق و گردن خویش دانسته و گفتهاند که این کار به عنوان [[وضو]] برای نماز انجام پذیرفته است. این تفسیر در برخی از [[احادیث]] منسوب به [[ائمه اهل بیت]]{{ع}} نیز وارد شده است.<ref>الاصفی، ج۲، ص۱۰۶۹؛ نورالثقلین، ج۴، ص۴۵۴؛ المیزان، ج۱۷، ص۲۰۳.</ref> علامه طباطبایی ابتدا این تفسیر را پیشنهاد و [[درستی]] آن را مشروط به [[سازگاری]] آن با لفظ [[آیه]] دانسته و در صورت ناسازگاری، معنای داغ نهادن بر گردن و ساق پا با [[هدف]] اختصاص اسبان برای کار در [[راه خدا]] را گفته است.<ref>المیزان، ج۱۷، ص۲۰۴.</ref> [[تفاسیر]] مبتنی بر بازگشت [[ضمیر]] {{متن قرآن|تَوَارَتْ}} و {{متن قرآن|رُدُّوهَا}} به [[خورشید]] و نیز [[تفسیر]] "مسحاً" به [[قطع]] کردن (کشتن اسبان) با نقدهای دیگری هم رو به رو هستند: | |||
##{{متن قرآن|الصَّافِنَاتُ}} برخلاف "[[شمس]]" به [[صراحت]] ذکر شده و به {{متن قرآن|تَوَارَتْ}} و {{متن قرآن|رُدُّوهَا}} نزدیکتر است و بازگشت ضمیر به لفظ مذکور و نزدیکتر [[اولویت]] دارد.<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۰۴.</ref> | |||
##[[قرآن کریم]] [[حضرت سلیمان]]{{ع}} را "[[بنده]] خوب" و {{متن قرآن|أَوَّابٌ}} (کسی که فراوان به سوی [[خدا]] باز میگردد) یاد کرده است {{متن قرآن|إِذْ عُرِضَ عَلَيْهِ بِالْعَشِيِّ الصَّافِنَاتُ الْجِيَادُ}}<ref>«(یاد کن) آنگاه را که در پایان روز بر او اسبانی استوار ایستاده تیز تک را عرضه کردند» سوره ص، آیه ۳۱.</ref> با توجه به ویژگی {{متن قرآن|أَوَّابٌ}} بودن، وی همواره به [[یاد خدا]] بوده و در هیچ شرایطی او را فراموش نمیکرد و این با [[قضا]] شدن [[نماز]] به عنوان [[برترین]] یاد خدا به سبب تماشای اسبها سازگار نیست. | |||
##بازگرداندن خورشید به عنوان [[معجزه]] و [[کرامت]] بیاشکال است؛ ولی به سبب قضا شدن نماز چندان موجه نمینماید. حضرت سلیمان{{ع}} میتوانست قضای نمازش را بخواند. | |||
##اگر معنای {{متن قرآن|عَنْ ذِكْرِ رَبِّي }}<ref>«به یاد پروردگارم» سوره ص، آیه ۳۲.</ref> به معنای [[غافل]] شدن از یاد [[پروردگار]] (نماز) بود، باید به جای حرف "عن"، "علی" میآمد؛ مانند {{متن قرآن|وَأَمَّا ثَمُودُ فَهَدَيْنَاهُمْ فَاسْتَحَبُّوا الْعَمَى عَلَى الْهُدَى فَأَخَذَتْهُمْ صَاعِقَةُ الْعَذَابِ الْهُونِ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اما (قوم) ثمود را رهنمون شدیم و آنان نابینایی (و گمراهی) را بر رهیابی گزیدند و آذرخش عذاب خوارساز، آنان را برای کارهایی که میکردند فرو گرفت» سوره فصلت، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳.</ref> | |||
##تقدیر جمله {{متن قرآن|فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ}}<ref>«گفت: من دوستی این اسبان را به یاد پروردگارم دوست میدارم (و فرمان داد آنها را دواندند و به تماشا ایستاد) تا (از دیدگانش) پنهان شدند» سوره ص، آیه ۳۲.</ref> {{عربی|"أحببت الخیر حباً من ذکر الله"}} است؛ یعنی با توجه به استفاده اسبان برای [[جهاد]]، علاقه وی به آنها [[صبغه]] [[الهی]] دارد و از سر [[دنیاگرایی]] و [[هواپرستی]] نیست.<ref>المیزان، ج۱۷، ص۲۰۳؛ نمونه، ج۱۹، ص۲۲۶.</ref> | |||
##اگر نماز قضا شده، [[فریضه]] باشد، توجیه آن دشوار است و در صورت [[مستحب]] بودن نیازی به [[خواندن]] در وقت و [[رد شمس]] ندارد. | |||
##[[روایات]] بیانگر ماجرای قضا شدن نماز و کشتن اسبان، جعلی، از [[اسرائیلیات]] و فاقد سندی معتبرند <ref> خلفیات کتاب مأساة الزهراء، ج۱، ص۳۷۳-۳۷۴.</ref> و برخی پرداختهای آن درونمایههای اغراقآمیز و غیر قابل قبولی دارند؛ از جمله اسبان یاد شده را منحصر به فرد و دارای بال و پر دانستهاند که به وسیله [[شیاطین]] از دریا بیرون آورده شده بودند.<ref>بحار الانوار، ج۱۴، ص۱۰۲.</ref> | |||
##خطاب آمرانه {{متن قرآن|رُدُّوهَا}} نسبت به [[فرشتگان الهی]] با [[مقام]] یک [[پیامبر]] به ویژه در صورت [[قضا]] شدن [[نماز]] و ارتکاب [[خطا]] سازگار نیست. | |||
##[[تفسیر]] {{متن قرآن|فَطَفِقَ مَسْحًا بِالسُّوقِ وَالْأَعْنَاقِ}}<ref>«آنها را نزد من بازگردانید! آنگاه به دست کشیدن به ساق و گردنها (ی آنها) آغازید» سوره ص، آیه ۳۳.</ref> به معنای شستن ساق و گردن به عنوان [[وضو]] برخلاف ظاهر است، زیرا در این صورت باید به جای "مسح"، "[[غسل]]"، به جای "اعناق"، "عنق" و به جای "سوق" لفظ "ساق" به کار میرفت، زیرا [[حضرت سلیمان]]{{ع}} بیش از یک گردن و دو ساق نداشت. | |||
##کاربرد {{متن قرآن|مَسْحًا}} به معنای {{عربی|"ضرباً"}} یا {{عربی|"قطعاً"}} در [[زبان عربی]] بسیار نادر است. | |||
##در قضا شدن نماز فرضی، هیچ تقصیری متوجه اسبها نبود. اگر چنین کاری درست باشد، باید حضرت سلیمان{{ع}} هر چیزی را که مایه [[غفلت]] از نماز باشد نابود میکرد. | |||
#براساس تفسیر چهارم هر دو [[ضمیر]] در {{متن قرآن|تَوَارَتْ}} و {{متن قرآن|رُدُّوهَا}} به اسبان بازگشته و {{متن قرآن|مَسْحًا}} به معنای دست کشیدن و نوازش کردن است و نسبت غفلت از [[یاد خدا]] و کشتن اسبان به حضرت سلیمان{{ع}} بر خلاف ظاهر [[آیات]] و مبانی پذیرفته شده [[کلامی]] بوده و با هیچیک از توجیههای یاد شده درست نیست. برپایه این تفسیر، حضرت سلیمان{{ع}} عصر یکی از روزها از سوارهنظامِ آماده برای [[جهاد]] سان میدید. از آنجا که اسبهای تندرو از عناصر مهم سپاهی نیرومند و برای [[پادشاهی]] [[عادل]] و با [[نفوذ]] حائز اهمیتاند، این موضوع پس از یادکرد [[سلیمان]]{{ع}} و به عنوان نمونهای از کار او بازگو شده است. در ادامه، [[سلیمان]]{{ع}} علاقه خود به اسبها را دارای [[صبغه]] [[الهی]] و به سبب بهکارگیری آنها برای جهاد با [[دشمنان خدا]]، عاری از هرگونه [[دنیاگرایی]] و [[هواپرستی]] خواند: {{متن قرآن|فَقَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ حُبَّ الْخَيْرِ عَنْ ذِكْرِ رَبِّي حَتَّى تَوَارَتْ بِالْحِجَابِ}}<ref>«گفت: من دوستی این اسبان را به یاد پروردگارم دوست میدارم (و فرمان داد آنها را دواندند و به تماشا ایستاد) تا (از دیدگانش) پنهان شدند» سوره ص، آیه ۳۲.</ref> آن [[حضرت]] همچنان اسبها را نظاره میکرد تا اینکه از دیدگانش پنهان شدند ([[تورات]]). این صحنه به قدری [[زیبا]] و نشاطآور بود که [[سلیمان]]{{ع}} [[دستور]] داد بار دیگر اسبها را نزد او بازگردانند {{متن قرآن|رُدُّوهَا عَلَيَّ}}<ref>«آنها را نزد من بازگردانید! » سوره ص، آیه ۳۳.</ref> و آنگاه با دست کشیدن بر گردن و ساق، آنها را نوازش کرد.<ref> نمونه، ج۱۹، ص۲۷۳؛ خلفیات کتاب مأساة الزهراء، ج۱، ص۳۷۵.</ref> این [[تفسیر]] که صورت کمرنگ آن از سوی کسانی مانند [[سید مرتضی]]، [[فخر رازی]] و [[مجلسی]] مطرح شده، کاملاً با ظاهر [[آیات]] سازگار است و هماهنگی آنها را به هم نمیزند؛ همچنین بر اساس آن هیچ خطایی متوجه [[حضرت سلیمان]]{{ع}} نیست تا [[نیازمند]] توجیه باشد.<ref>تنزیه الانبیاء، ص۱۳۳؛ التفسیر الکبیر، ج۲۶، ص۲۰۴؛ بحار الانوار، ج۱۴، ص۱۰۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[سلیمان (مقاله)|مقاله "سلیمان"]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref> | |||
==کارهای عمرانی سلیمان== | ==کارهای عمرانی سلیمان== |