شیعه در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'برده' به 'برده'
جز (جایگزینی متن - 'سلب' به 'سلب') |
جز (جایگزینی متن - 'برده' به 'برده') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
==[[شیعه]] در [[قرآن]]== | ==[[شیعه]] در [[قرآن]]== | ||
واژه شیعه و جمع آن (شِیع و اَشیاع) در مجموع ۱۱ بار در [[قرآن]] آمدهاند: ۴ بار به صورت مفرد (شیعه) و به معنای گروهِ همکیش و هممسلک {{متن قرآن|ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا}}<ref>«سپس از هر گروه هر کدام را که در برابر (خداوند) بخشنده سرکشترند بیرون میکشیم» سوره مریم، آیه ۶۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ}}<ref>«و هنگام بیخبری مردم وارد شهر شد و در آن دو مرد را یافت یکی از گروه خویش و دیگری از دشمنانش که با هم کارزار میکردند؛ آنکه از گروه (خود) او بود در برابر آنکه از دشمنانش بود از وی یاری خواست، پس موسی مشتی بر او زد که او را کشت، (موسی) گفت: این از کار شیطان است که او دشمن گمراهکننده آشکاری است» سوره قصص، آیه ۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ}}<ref>«و از پیروان وی ابراهیم بود» سوره صافات، آیه ۸۳.</ref>، ۵ بار واژه "شِیَع" {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دستهدسته کرد. دستهای از آنان را به ناتوانی میکشاند، پسرانشان را سر میبرید و زنانشان را زنده وا مینهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref>، جمع شیعه به معنای گروهها و فرقههای [[دینی]] و دو بار نیز واژه اشیاع {{متن قرآن|وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ}}<ref>«و میان آنان و آنچه آرزو میکنند فاصله افکنده میشود چنان که با همگنان آنان (نیز) پیشتر چنین شده بود زیرا آنان در دودلی گمانانگیزی بودند» سوره سبأ، آیه ۵۴.</ref> به عنوان جمع یا جمعِ الجمع شیعه.<ref>مجاز القرآن، ج۲، ص۱۵۱؛ تفسير قرطبى، ج۱۴، ص۳۱۸.</ref> هر چند [[مفسران]]، معانی متفاوت و قابل جمعی مانند گروه، [[فرقه]]، پیرو، [[امت]]، همکیش، همعقیده و مانند آن برای شیعه گفتهاند، [[تأمل]] در [[آیات]] مربوط نشان میدهد که [[قرآن کریم]] هر سه واژه شیعه، شِیع و اَشیاع را فقط درباره گروهها و فرقههای دینی به معنای عام آن به کار | واژه شیعه و جمع آن (شِیع و اَشیاع) در مجموع ۱۱ بار در [[قرآن]] آمدهاند: ۴ بار به صورت مفرد (شیعه) و به معنای گروهِ همکیش و هممسلک {{متن قرآن|ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا}}<ref>«سپس از هر گروه هر کدام را که در برابر (خداوند) بخشنده سرکشترند بیرون میکشیم» سوره مریم، آیه ۶۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَى حِينِ غَفْلَةٍ مِنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِنْ شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِنْ شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَى فَقَضَى عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُضِلٌّ مُبِينٌ}}<ref>«و هنگام بیخبری مردم وارد شهر شد و در آن دو مرد را یافت یکی از گروه خویش و دیگری از دشمنانش که با هم کارزار میکردند؛ آنکه از گروه (خود) او بود در برابر آنکه از دشمنانش بود از وی یاری خواست، پس موسی مشتی بر او زد که او را کشت، (موسی) گفت: این از کار شیطان است که او دشمن گمراهکننده آشکاری است» سوره قصص، آیه ۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنَّ مِنْ شِيعَتِهِ لَإِبْرَاهِيمَ}}<ref>«و از پیروان وی ابراهیم بود» سوره صافات، آیه ۸۳.</ref>، ۵ بار واژه "شِیَع" {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دستهدسته کرد. دستهای از آنان را به ناتوانی میکشاند، پسرانشان را سر میبرید و زنانشان را زنده وا مینهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref>، جمع شیعه به معنای گروهها و فرقههای [[دینی]] و دو بار نیز واژه اشیاع {{متن قرآن|وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ}}<ref>«و میان آنان و آنچه آرزو میکنند فاصله افکنده میشود چنان که با همگنان آنان (نیز) پیشتر چنین شده بود زیرا آنان در دودلی گمانانگیزی بودند» سوره سبأ، آیه ۵۴.</ref> به عنوان جمع یا جمعِ الجمع شیعه.<ref>مجاز القرآن، ج۲، ص۱۵۱؛ تفسير قرطبى، ج۱۴، ص۳۱۸.</ref> هر چند [[مفسران]]، معانی متفاوت و قابل جمعی مانند گروه، [[فرقه]]، پیرو، [[امت]]، همکیش، همعقیده و مانند آن برای شیعه گفتهاند، [[تأمل]] در [[آیات]] مربوط نشان میدهد که [[قرآن کریم]] هر سه واژه شیعه، شِیع و اَشیاع را فقط درباره گروهها و فرقههای دینی به معنای عام آن به کار برده است. این معنا در برخی آیات وضوح بیشتری دارد. {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ إِنَّمَا أَمْرُهُمْ إِلَى اللَّهِ ثُمَّ يُنَبِّئُهُمْ بِمَا كَانُوا يَفْعَلُونَ}}<ref>«تو را با کسانی که دینشان را پاره پاره کردند و گروه گروه شدند کاری نیست ؛ کار آنان تنها با خداوند است سپس آنان را از آنچه میکردند آگاه میسازد» سوره انعام، آیه ۱۵۹.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ}}<ref>«از آن کسانی که دین خود را پراکندند و گروه گروه شدند؛ هر گروهی بدانچه نزد آنهاست شادمانند» سوره روم، آیه ۳۲.</ref> بنابراین، واژه [[شیعه]] به معنای [[فرقه]] [[دینی]]، اعم از [[کافر]] و [[مؤمن]]، کاربرد [[قرآنی]] دارد و به خودی خود فاقد بار معنایی مثبت یا منفی است. | ||
واژه شیعه به معنای اصطلاحی آن در [[قرآن]] نیامده است؛ اما [[مفسران]]، شماری از [[آیات]] را ناظر به ویژگی [[شیعیان امام علی]]{{ع}} یا آنها را [[کاملترین]] مصداق آیات دانستهاند. برای نمونه: {{متن قرآن|صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«آیا درنیافتهای که خداوند چگونه به کلمهای پاک مثل میزند که همگون درختی پاک است، ریشهاش پابرجاست و شاخهاش سر بر آسمان دارد به اذن پروردگارش هر دم بر خود را میدهد و خداوند مثلها را برای مردم میزند باشد که پند گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۲۴-۲۵.</ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا}}<ref>«روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم آنگاه کسانی که کارنامهشان را به دست راست آنان دهند، آن را میخوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ثُلَّةٌ مِّنَ الأَوَّلِينَ وَقَلِيلٌ مِّنَ الآخِرِينَ عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ}}<ref>«در بهشتهای پرنعمت. دستهای بسیار از پیشینیانند. و اندکی از پسینیان. بر تختهایی گوهرنشان. روبهروی هم بر آنها پشت میدهند» سوره واقعه، آیه ۱۲-۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ}}<ref>«بیگمان آنانکه ایمان آوردهاند و کردارهایی شایسته کردهاند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.</ref> | واژه شیعه به معنای اصطلاحی آن در [[قرآن]] نیامده است؛ اما [[مفسران]]، شماری از [[آیات]] را ناظر به ویژگی [[شیعیان امام علی]]{{ع}} یا آنها را [[کاملترین]] مصداق آیات دانستهاند. برای نمونه: {{متن قرآن|صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلَا الضَّالِّينَ}}<ref>«راه آنان که به نعمت پروردهای؛ که نه بر ایشان خشم آوردهای و نه گمراهاند» سوره فاتحه، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاء تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ}}<ref>«آیا درنیافتهای که خداوند چگونه به کلمهای پاک مثل میزند که همگون درختی پاک است، ریشهاش پابرجاست و شاخهاش سر بر آسمان دارد به اذن پروردگارش هر دم بر خود را میدهد و خداوند مثلها را برای مردم میزند باشد که پند گیرند» سوره ابراهیم، آیه ۲۴-۲۵.</ref>؛ {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا}}<ref>«روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم آنگاه کسانی که کارنامهشان را به دست راست آنان دهند، آن را میخوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref>؛ {{متن قرآن|فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ثُلَّةٌ مِّنَ الأَوَّلِينَ وَقَلِيلٌ مِّنَ الآخِرِينَ عَلَى سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ مُتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ}}<ref>«در بهشتهای پرنعمت. دستهای بسیار از پیشینیانند. و اندکی از پسینیان. بر تختهایی گوهرنشان. روبهروی هم بر آنها پشت میدهند» سوره واقعه، آیه ۱۲-۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ}}<ref>«بیگمان آنانکه ایمان آوردهاند و کردارهایی شایسته کردهاند، بهترین آفریدگانند» سوره بینه، آیه ۷.</ref> | ||
خط ۱۵۴: | خط ۱۵۴: | ||
[[اعتقاد شیعیان]] به [[ولایت تکوینی]] [[پیامبر]]{{صل}} و پیشوایانِ [[معصوم]] [[اهلبیت]]{{عم}}هرگز شرکآمیز و ناسازگار با [[توحید]] نیست. برپایه [[اعتقاد]] به [[ولایت تکوینی]]، [[خداوند]] براساس [[حکمت]] خویش، به برخی از [[بندگان]] [[برگزیده]] خویش [[قدرت]] [[تصرف در عالم]] [[طبیعت]] را داده است و آنان میتوانند بر خلاف [[قوانین]] عادی طبیعت کارهایی مانند زنده کردن [[مردگان]] و [[شفا دادن]] [[بیماران]] را انجام دهند. البته این قدرت [[خدادادی]] به [[حضرت عیسی]]{{ع}}، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[پیشوایان معصوم]] [[شیعه]] نیز اختصاص ندارد و درباره دیگران، حتی اشیای بیجان هم گزارش شده است: [[بنیاسرائیل]] بخشی از [[بدن]] گاو [[ذبح]] شده را به [[دستور خدا]] به بدن مرده زدند و او به [[قدرت خدا]] زنده شد. {{متن قرآن|فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«باری، گفتیم با پارهای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۷۳.</ref> چشمان نابینای [[حضرت یعقوب]]{{ع}}به وسیله [[پیراهن یوسف]]{{ع}} [[شفا]] یافت. {{متن قرآن|فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چون مژدهرسان آمد، آن (پیراهن) را بر رخسار وی افکند و او بینا گشت، گفت: آیا به شما نگفته بودم که من از خداوند چیزی میدانم که شما نمیدانید؟» سوره یوسف، آیه ۹۶.</ref> براین اساس و برخلاف [[پندار]] [[وهابیان]]،<ref> اصول مذهب الشیعه، ج۲، ص۵۹۴ - ۵۹۹.</ref> [[اعتقاد شیعیان]] به [[شفابخش]] بودن پیشوایان معصوم و [[تربت امام حسین]]{{ع}} که با [[اذن]] و قدرت خدا انجام میگیرد با [[توحید]] هیچ منافاتی ندارد. | [[اعتقاد شیعیان]] به [[ولایت تکوینی]] [[پیامبر]]{{صل}} و پیشوایانِ [[معصوم]] [[اهلبیت]]{{عم}}هرگز شرکآمیز و ناسازگار با [[توحید]] نیست. برپایه [[اعتقاد]] به [[ولایت تکوینی]]، [[خداوند]] براساس [[حکمت]] خویش، به برخی از [[بندگان]] [[برگزیده]] خویش [[قدرت]] [[تصرف در عالم]] [[طبیعت]] را داده است و آنان میتوانند بر خلاف [[قوانین]] عادی طبیعت کارهایی مانند زنده کردن [[مردگان]] و [[شفا دادن]] [[بیماران]] را انجام دهند. البته این قدرت [[خدادادی]] به [[حضرت عیسی]]{{ع}}، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[پیشوایان معصوم]] [[شیعه]] نیز اختصاص ندارد و درباره دیگران، حتی اشیای بیجان هم گزارش شده است: [[بنیاسرائیل]] بخشی از [[بدن]] گاو [[ذبح]] شده را به [[دستور خدا]] به بدن مرده زدند و او به [[قدرت خدا]] زنده شد. {{متن قرآن|فَقُلْنَا اضْرِبُوهُ بِبَعْضِهَا كَذَلِكَ يُحْيِي اللَّهُ الْمَوْتَى وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ}}<ref>«باری، گفتیم با پارهای از آن (گاو) بر این (کشته) بزنید، این چنین خداوند مردگان را زنده میکند و نشانههای خود را به شما نشان میدهد، باشد که خرد ورزید» سوره بقره، آیه ۷۳.</ref> چشمان نابینای [[حضرت یعقوب]]{{ع}}به وسیله [[پیراهن یوسف]]{{ع}} [[شفا]] یافت. {{متن قرآن|فَلَمَّا أَنْ جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَى وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا قَالَ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ}}<ref>«چون مژدهرسان آمد، آن (پیراهن) را بر رخسار وی افکند و او بینا گشت، گفت: آیا به شما نگفته بودم که من از خداوند چیزی میدانم که شما نمیدانید؟» سوره یوسف، آیه ۹۶.</ref> براین اساس و برخلاف [[پندار]] [[وهابیان]]،<ref> اصول مذهب الشیعه، ج۲، ص۵۹۴ - ۵۹۹.</ref> [[اعتقاد شیعیان]] به [[شفابخش]] بودن پیشوایان معصوم و [[تربت امام حسین]]{{ع}} که با [[اذن]] و قدرت خدا انجام میگیرد با [[توحید]] هیچ منافاتی ندارد. | ||
همچنین منوط دانستن همه پدیدهها به اذن و [[اراده]] و [[قضا و قدر الهی]] هرگز به معنای [[نفی]] تأثیر و علیّت از اسباب و واسطهها نیست. [[ادراک]] [[نادرست]] این مطلب به سبب عدم [[رشد عقلی]] و [[فکری]] از یک سو و استفاده نکردن از [[تعالیم]] پیشوایان معصوم و [[مفسران]] [[حقیقی]] [[قرآن]] از سوی دیگر، زمینه پیدایش دو [[گرایش]] فکری موسوم به [[جبرگرایی]] و [[تفویض]] در میان [[مسلمانان]] شد.<ref>آموزش عقاید، ج۱، ص۱۴۰ - ۱۴۱.</ref> گروهی (جَبریه) نسبت مستقیم [[افعال]] اختیاری [[انسان]] به [[خدا]] در قرآن (برای نمونه: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ}}<ref>«خداوند روزی را برای هر که بخواهد فراخ میدارد یا تنگ میگرداند و (آنان) به زندگانی این جهان شادند و زندگانی این جهان در برابر (زندگانی) جهان واپسین جز بهرهای (اندک) نیست» سوره رعد، آیه ۲۶.</ref> را به معنای سلب هرگونه [[مسئولیت]] و [[اختیار]] از انسان در این باره دانستهاند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۶۶؛ تفسیر قاسمی، ج۵، ص۲۶۹ - ۲۷۰؛ لب الاثر فی الجبر و القدر، ص۳۸.</ref> جبرگرایی به نفی مسئولیت و [[اختیار انسان]] و در نتیجه [[بیهوده]] شدن هر نوع [[نظام تربیتی]]، [[اخلاقی]] و [[حقوقی]] از جمله [[نظام تشریعی]] [[ادیان الهی]] میانجامد، زیرا بدون اختیار، جایی برای [[تکلیف]]، [[نکوهش]] و [[ستایش]] و [[کیفر]] و [[پاداش]] نخواهد بود. در مقابل، گروهی دیگر (مُفوِّضه) که به کاستیهای [[جبرگرایی]] پی | همچنین منوط دانستن همه پدیدهها به اذن و [[اراده]] و [[قضا و قدر الهی]] هرگز به معنای [[نفی]] تأثیر و علیّت از اسباب و واسطهها نیست. [[ادراک]] [[نادرست]] این مطلب به سبب عدم [[رشد عقلی]] و [[فکری]] از یک سو و استفاده نکردن از [[تعالیم]] پیشوایان معصوم و [[مفسران]] [[حقیقی]] [[قرآن]] از سوی دیگر، زمینه پیدایش دو [[گرایش]] فکری موسوم به [[جبرگرایی]] و [[تفویض]] در میان [[مسلمانان]] شد.<ref>آموزش عقاید، ج۱، ص۱۴۰ - ۱۴۱.</ref> گروهی (جَبریه) نسبت مستقیم [[افعال]] اختیاری [[انسان]] به [[خدا]] در قرآن (برای نمونه: {{متن قرآن|كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِيِّينَ مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ وَأَنْزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِيَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ فِيمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژدهآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهانهای روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی میکند» سوره بقره، آیه ۲۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|فَلَمْ تَقْتُلُوهُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ قَتَلَهُمْ وَمَا رَمَيْتَ إِذْ رَمَيْتَ وَلَكِنَّ اللَّهَ رَمَى وَلِيُبْلِيَ الْمُؤْمِنِينَ مِنْهُ بَلَاءً حَسَنًا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«پس شما آنان را نکشتید که خداوند آنان را کشت، و چون تیر افکندی تو نیفکندی بلکه خداوند افکند و (چنین کرد) تا مؤمنان را از سوی خود نعمتی نیکو دهد که خداوند شنوایی داناست» سوره انفال، آیه ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ وَفَرِحُوا بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا مَتَاعٌ}}<ref>«خداوند روزی را برای هر که بخواهد فراخ میدارد یا تنگ میگرداند و (آنان) به زندگانی این جهان شادند و زندگانی این جهان در برابر (زندگانی) جهان واپسین جز بهرهای (اندک) نیست» سوره رعد، آیه ۲۶.</ref> را به معنای سلب هرگونه [[مسئولیت]] و [[اختیار]] از انسان در این باره دانستهاند.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۵، ص۴۶۶؛ تفسیر قاسمی، ج۵، ص۲۶۹ - ۲۷۰؛ لب الاثر فی الجبر و القدر، ص۳۸.</ref> جبرگرایی به نفی مسئولیت و [[اختیار انسان]] و در نتیجه [[بیهوده]] شدن هر نوع [[نظام تربیتی]]، [[اخلاقی]] و [[حقوقی]] از جمله [[نظام تشریعی]] [[ادیان الهی]] میانجامد، زیرا بدون اختیار، جایی برای [[تکلیف]]، [[نکوهش]] و [[ستایش]] و [[کیفر]] و [[پاداش]] نخواهد بود. در مقابل، گروهی دیگر (مُفوِّضه) که به کاستیهای [[جبرگرایی]] پی برده بودند به سبب [[ناتوانی]] در جمعِ میان توحیدِ کامل و [[نفی]] [[جبر]] و نیز [[محروم]] بودن از آموزههای [[پیشوایان معصوم]] [[اهل بیت]]{{عم}}در دام [[تفویض]] افتاده و [[افعال]] اختیاری [[انسان]] را از دایره فاعلیت [[الهی]] خارج دانستند. | ||
[[شیعه]] با بهرهگیری از آموزههای پیشوایان معصوم{{عم}} با نفی [[جبر و تفویض]] به چیزی میان آن دو [[معتقد]] است.<ref> آموزش عقاید، ج۱، ص۱۴۰ - ۱۴۱؛ معارف قرآن، خداشناسی، ص۱۰۴ - ۱۰۵.</ref> براساس دیدگاه شیعه ([[امر بین الامرین]]) از یک سو انسان در پرتو [[قدرت]] [[خدادادی]] نسبت به کارهای خود فاعلی مختار و [[مسئول]] است و از سوی دیگر در مرتبه بالاتر، تأثیر عالی و استقلالی در کارهای وی از آنِ خداست.<ref> آموزش کلام اسلامی، ج۱، ص۱۰۵.</ref> | [[شیعه]] با بهرهگیری از آموزههای پیشوایان معصوم{{عم}} با نفی [[جبر و تفویض]] به چیزی میان آن دو [[معتقد]] است.<ref> آموزش عقاید، ج۱، ص۱۴۰ - ۱۴۱؛ معارف قرآن، خداشناسی، ص۱۰۴ - ۱۰۵.</ref> براساس دیدگاه شیعه ([[امر بین الامرین]]) از یک سو انسان در پرتو [[قدرت]] [[خدادادی]] نسبت به کارهای خود فاعلی مختار و [[مسئول]] است و از سوی دیگر در مرتبه بالاتر، تأثیر عالی و استقلالی در کارهای وی از آنِ خداست.<ref> آموزش کلام اسلامی، ج۱، ص۱۰۵.</ref> |