پرش به محتوا

گواهی در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'برده' به 'برده'
جز (جایگزینی متن - 'برده' به 'برده')
خط ۱۳: خط ۱۳:
قرآن کل [[عالم هستی]] را به دو بخش [[غیب و شهادت]] تقسیم می‌کند و [[خداوند]] را نسبت به تمام موجودات این دو بخش عالم می‌شمرد (انعام / ۷۳ و...) “شهادت” همین عالمی است که مشهود ماست و اما “غیب” عالمی است که از حواسّ و [[عقول]] ما [[پنهان]] است. (المفردات فی [[غریب]] القرآن)
قرآن کل [[عالم هستی]] را به دو بخش [[غیب و شهادت]] تقسیم می‌کند و [[خداوند]] را نسبت به تمام موجودات این دو بخش عالم می‌شمرد (انعام / ۷۳ و...) “شهادت” همین عالمی است که مشهود ماست و اما “غیب” عالمی است که از حواسّ و [[عقول]] ما [[پنهان]] است. (المفردات فی [[غریب]] القرآن)
==[[قتل فی سبیل الله]]==
==[[قتل فی سبیل الله]]==
در [[روایات]] و به طور کلی در [[فرهنگ اسلامی]] شهید و شهادت به معنای دیگری نیز به کار می‌رود که حتی زودتر از معنای اولیه به [[ذهن]] [[انسان]] متبادر می‌شود و آن کشته شدن در [[راه خدا]] و در معرکه [[جنگ]] و [[جهاد]] است. [[امام سجاد]]{{ع}} در [[دعاهای صحیفه]] به هنگامی که از [[مرزداران]] [[سرزمین]] [[اسلامی]] یاد می‌کند شهادت را به این معنا به کار [[برده]] است: {{متن حدیث|فَإِنْ خَتَمْتَ لَهُ بِالسَّعَادَةِ، وَ قَضَيْتَ‏ لَهُ‏ بِالشَّهَادَةِ...}}<ref>دعای ۲۷.</ref>؛ «و اگر خواهی زندگی‌اش ([[مجاهد]] مرزدار) را به نیکبختی پایان دهی و به خلعت شهادتش بنوازی، چنان کن که شهادت او پس از آن باشد که دشمنت را هلاک ساخته یا او را به بند [[اسارت]] درآورده باشد. و نیز می‌فرماید: بارخدایا، هر [[مسلمانی]] که امر [[اسلام]] دل مشغولش دارد و [[بسیج]] [[مشرکان]] بر ضد [[مسلمانان]] ملولش کند و آهنگ جنگ در [[دل]] او پدید آید یا [[جهاد]] را کار بندد... (اما) مانعی بر سر راهش پدید آید، نامش در زمره [[عابدان]] بنگار و [[ثواب]] مجاهدانش ده و در شمار [[شهیدان]] و صالحانش درآر»<ref>دعای ۲۷.</ref>.
در [[روایات]] و به طور کلی در [[فرهنگ اسلامی]] شهید و شهادت به معنای دیگری نیز به کار می‌رود که حتی زودتر از معنای اولیه به [[ذهن]] [[انسان]] متبادر می‌شود و آن کشته شدن در [[راه خدا]] و در معرکه [[جنگ]] و [[جهاد]] است. [[امام سجاد]]{{ع}} در [[دعاهای صحیفه]] به هنگامی که از [[مرزداران]] [[سرزمین]] [[اسلامی]] یاد می‌کند شهادت را به این معنا به کار برده است: {{متن حدیث|فَإِنْ خَتَمْتَ لَهُ بِالسَّعَادَةِ، وَ قَضَيْتَ‏ لَهُ‏ بِالشَّهَادَةِ...}}<ref>دعای ۲۷.</ref>؛ «و اگر خواهی زندگی‌اش ([[مجاهد]] مرزدار) را به نیکبختی پایان دهی و به خلعت شهادتش بنوازی، چنان کن که شهادت او پس از آن باشد که دشمنت را هلاک ساخته یا او را به بند [[اسارت]] درآورده باشد. و نیز می‌فرماید: بارخدایا، هر [[مسلمانی]] که امر [[اسلام]] دل مشغولش دارد و [[بسیج]] [[مشرکان]] بر ضد [[مسلمانان]] ملولش کند و آهنگ جنگ در [[دل]] او پدید آید یا [[جهاد]] را کار بندد... (اما) مانعی بر سر راهش پدید آید، نامش در زمره [[عابدان]] بنگار و [[ثواب]] مجاهدانش ده و در شمار [[شهیدان]] و صالحانش درآر»<ref>دعای ۲۷.</ref>.
در واقع [[شهید]] کسی است که در معرکه [[جنگ]] و جهاد حضور داشته، [[شاهد]] آن صحنه‌ها بوده و سرانجام با اهدای [[خون]] خویش [[حقانیت]] [[راه خدا]] را [[گواهی]] و [[تصدیق]] کرده است.
در واقع [[شهید]] کسی است که در معرکه [[جنگ]] و جهاد حضور داشته، [[شاهد]] آن صحنه‌ها بوده و سرانجام با اهدای [[خون]] خویش [[حقانیت]] [[راه خدا]] را [[گواهی]] و [[تصدیق]] کرده است.
همین کاربرد را در دعای نخست [[صحیفه]] نیز می‌توان دید: «[[حمد]] و [[ستایش]] مخصوص خداست، حمدی که ما را در میان [[دوستان]] سعادتمندش کامروا کند و به زمره آنان که به [[شمشیر]] دشمنانش به [[فوز]] [[شهادت]] رسیده‌اند درآورد»<ref>نیایش یکم.</ref>.
همین کاربرد را در دعای نخست [[صحیفه]] نیز می‌توان دید: «[[حمد]] و [[ستایش]] مخصوص خداست، حمدی که ما را در میان [[دوستان]] سعادتمندش کامروا کند و به زمره آنان که به [[شمشیر]] دشمنانش به [[فوز]] [[شهادت]] رسیده‌اند درآورد»<ref>نیایش یکم.</ref>.
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش