پرش به محتوا

عبدالله بن بدیل بن ورقاء خزاعی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'برده' به 'برده'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'برده' به 'برده')
خط ۲۱: خط ۲۱:


==عبدالله و محاصره [[خانه]] [[عثمان]]==
==عبدالله و محاصره [[خانه]] [[عثمان]]==
در ماجرای محاصره خانه عثمان، سه [[روز]] پس از [[عید قربان]]، [[مردم]] دور خانه عثمان را گرفتند، و او به هیچ وجه خواسته‌های مردم را نپذیرفت مگر این که بر [[حکومت]] باقی بماند و به [[لشکریان]] و نزدیکانش [[پیام]] داد تا جمع شوند. پس یکی از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} به نام نیار بن [[عیاض]] که [[پیری]] سالخورده بود، برخاسته عثمان را صدا زد. عثمان بر بام خانه‌اش ظاهر شد و او را به [[خدا]] [[سوگند]] داد که مردم را از آنها دور سازد. در حالی که نیار بن عیاض در حال جوابگویی به عثمان بود، یکی از [[یاران]] عثمان او را با تیر زد و او کشته گفتند: [[قاتل]] نیار بن عیاض را به ما [[تسلیم]] کن تا او را به [[کیفر]] برسانیم. عثمان گفت: "حاضر نیستم مردی را که مرا [[یاری]] کرده، به کشتن دهم". مردم چون وضع را چنین دیدند، به در خانه عثمان [[هجوم]] [[برده]]، آن را [[آتش]] زدند. [[مروان بن حکم]]، [[سعید بن عاص]] و [[مغیرة بن اخنس]] ثقفی از داخل خانه عثمان با گروه‌هایی جداگانه [[حمله]] کردند و [[جنگ]] شدیدی در گرفت. با رسیدن این خبر به مردم که نیرونی از اهالی [[بصره]] به یاری عثمان آمده و به صرار"، از توابع [[مدینه]] که تا مدینه یک [[شب]] [[راه]] فاصله دارد، رسیده و اهالی [[شام]] نیز به سوی [[مدینه]] رهسپار شده‌اند، [[جنگ]] شدت یافت. [[مغیرة بن اخنس ثقفی]] در حالی که [[رجز]] می‌‌خواند، به [[مردم]] [[حمله]] کرد و از این طرف [[عبدالله بن بدیل]] نیز در حالی که رجز می‌‌خواند، بر او تاخت و او را کشت<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۹، ص۲۸۰.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[عبدالله خزاعی (مقاله)|مقاله «عبدالله خزاعی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۶۷۱.</ref>
در ماجرای محاصره خانه عثمان، سه [[روز]] پس از [[عید قربان]]، [[مردم]] دور خانه عثمان را گرفتند، و او به هیچ وجه خواسته‌های مردم را نپذیرفت مگر این که بر [[حکومت]] باقی بماند و به [[لشکریان]] و نزدیکانش [[پیام]] داد تا جمع شوند. پس یکی از [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} به نام نیار بن [[عیاض]] که [[پیری]] سالخورده بود، برخاسته عثمان را صدا زد. عثمان بر بام خانه‌اش ظاهر شد و او را به [[خدا]] [[سوگند]] داد که مردم را از آنها دور سازد. در حالی که نیار بن عیاض در حال جوابگویی به عثمان بود، یکی از [[یاران]] عثمان او را با تیر زد و او کشته گفتند: [[قاتل]] نیار بن عیاض را به ما [[تسلیم]] کن تا او را به [[کیفر]] برسانیم. عثمان گفت: "حاضر نیستم مردی را که مرا [[یاری]] کرده، به کشتن دهم". مردم چون وضع را چنین دیدند، به در خانه عثمان [[هجوم]] برده، آن را [[آتش]] زدند. [[مروان بن حکم]]، [[سعید بن عاص]] و [[مغیرة بن اخنس]] ثقفی از داخل خانه عثمان با گروه‌هایی جداگانه [[حمله]] کردند و [[جنگ]] شدیدی در گرفت. با رسیدن این خبر به مردم که نیرونی از اهالی [[بصره]] به یاری عثمان آمده و به صرار"، از توابع [[مدینه]] که تا مدینه یک [[شب]] [[راه]] فاصله دارد، رسیده و اهالی [[شام]] نیز به سوی [[مدینه]] رهسپار شده‌اند، [[جنگ]] شدت یافت. [[مغیرة بن اخنس ثقفی]] در حالی که [[رجز]] می‌‌خواند، به [[مردم]] [[حمله]] کرد و از این طرف [[عبدالله بن بدیل]] نیز در حالی که رجز می‌‌خواند، بر او تاخت و او را کشت<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۹، ص۲۸۰.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[عبدالله خزاعی (مقاله)|مقاله «عبدالله خزاعی»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۵ (کتاب)| دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۵، ص:۶۷۱.</ref>


==[[عبدالله]] و [[شهادت]] دادن درباره [[حدیث غدیر]]==
==[[عبدالله]] و [[شهادت]] دادن درباره [[حدیث غدیر]]==
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش