عرب در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله'
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
جز (جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله') |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
#{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (پیامش را) برای آنان به روشنی بیان کند بنابراین خداوند هر که را بخواهد بیراه میدارد و هر که را بخواهد به راه میآورد و او پیروزمند فرزانه است» سوره ابراهیم، آیه ۴.</ref>. '''نکته''': منظور از زبان [[قوم]] در [[قرآن]] (ابرهیم: ۴) که [[پیامبر]] باید با آن سخن بگوید، الزاماً به معنای لغت [[قوم]] نیست. به این معنا که اگر [[مردم]] به [[زبان عبری]] هستند، [[پیامبر]] آنان باید به [[زبان عبری]] [[سخن]] بگوید. اگر [[مردم]] آرامی زبان هستند، [[پیامبر]] به زبان آرامی سخن بگوید، اگر [[عرب]] هستند، به زبان [[عربی]] سخن بگوید، نیست؛ زیرا بدیهیترین نکته [[تبلیغ]] و تفهیم و تفاهم از طریق همسانی زبان است، بلکه استفاده از زبان [[مردم]]، یعنی رعایت سطح و افق [[فکری]] است، به این معنا، اگر مخاطبان، مردمی هستند در موقعیت جغرافیایی [[فرهنگی]] و [[تاریخی]] خاص، [[پیامبر]] برای [[تبیین]] دقیقه مفاد [[کلام]]، افزون بر این که از زبان آن [[مردم]] استفاده میکند، در سطح و افقی خاص سخن میگوید که برای آنان قابل [[فهم]] باشد، مفاهیم و معانی [[کلام]] به گونه [[انتخاب]] میشود و در سطحی است که زمینه [[ارتباط]] میان [[پیامبر]] و شنوندگان به [[راحتی]] برقرار میگردد. الفاظ در جایگاهی قرار میگیرد که معلومات و تجربیات [[مردم]] با آن وفق میدهد.[[شاهد]] بر این معنا [[روایات]] فراوانی است از [[پیامبر]] که میگوید: {{متن حدیث|إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ}}<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳.</ref>؛ به ما جمعیت [[پیامبران]] [[فرمان]] داده شده که با [[مردم]] به اندازه درکشان سخن بگوییم. و تعبیرهای دیگری که [[مجلسی]] در [[بحارالانوار]] [[نقل]] میکند و همین احتمال را [[تأیید]] میکند، که [[مردم]] مخاطب [[پیامبران]] هستند به اندازه [[فهم]] آنان<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۴، ص۸۳.</ref>. او [[مردم]] اهل زبان خود را با زبان ([[فهم]]) ایشان مورد خطاب قرار میدهد<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۴، ص۲۹۶.</ref>. یا آمده است: {{متن حدیث|مَا كَانَ اللَّهُ لِيُخَاطِبَ خَلْقَهُ بِمَا لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۶، ص۲۳۶، ح۲۰.</ref>؛ هرگز [[خداوند]] آفریدههای خودش را به چیزی که نمیتوانند دریابند، خطاب قرار نمیدهد. بنابراین {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ}} [[تفسیر]] دیگری از آن ارائه شده، یعنی، رعایت سطح فاهمه از سوی [[پیامبر]] و توجه به شرایط تخاطب و استفاده از مفاهیم، واژگان و سطح گفتار مألوف و مفهوم و متلایم با [[فهم]] مخاطبان است. | #{{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللَّهُ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم تا (پیامش را) برای آنان به روشنی بیان کند بنابراین خداوند هر که را بخواهد بیراه میدارد و هر که را بخواهد به راه میآورد و او پیروزمند فرزانه است» سوره ابراهیم، آیه ۴.</ref>. '''نکته''': منظور از زبان [[قوم]] در [[قرآن]] (ابرهیم: ۴) که [[پیامبر]] باید با آن سخن بگوید، الزاماً به معنای لغت [[قوم]] نیست. به این معنا که اگر [[مردم]] به [[زبان عبری]] هستند، [[پیامبر]] آنان باید به [[زبان عبری]] [[سخن]] بگوید. اگر [[مردم]] آرامی زبان هستند، [[پیامبر]] به زبان آرامی سخن بگوید، اگر [[عرب]] هستند، به زبان [[عربی]] سخن بگوید، نیست؛ زیرا بدیهیترین نکته [[تبلیغ]] و تفهیم و تفاهم از طریق همسانی زبان است، بلکه استفاده از زبان [[مردم]]، یعنی رعایت سطح و افق [[فکری]] است، به این معنا، اگر مخاطبان، مردمی هستند در موقعیت جغرافیایی [[فرهنگی]] و [[تاریخی]] خاص، [[پیامبر]] برای [[تبیین]] دقیقه مفاد [[کلام]]، افزون بر این که از زبان آن [[مردم]] استفاده میکند، در سطح و افقی خاص سخن میگوید که برای آنان قابل [[فهم]] باشد، مفاهیم و معانی [[کلام]] به گونه [[انتخاب]] میشود و در سطحی است که زمینه [[ارتباط]] میان [[پیامبر]] و شنوندگان به [[راحتی]] برقرار میگردد. الفاظ در جایگاهی قرار میگیرد که معلومات و تجربیات [[مردم]] با آن وفق میدهد.[[شاهد]] بر این معنا [[روایات]] فراوانی است از [[پیامبر]] که میگوید: {{متن حدیث|إِنَّا مَعَاشِرَ الْأَنْبِيَاءِ أُمِرْنَا أَنْ نُكَلِّمَ النَّاسَ عَلَى قَدْرِ عُقُولِهِمْ}}<ref>کلینی، کافی، ج۱، ص۲۳.</ref>؛ به ما جمعیت [[پیامبران]] [[فرمان]] داده شده که با [[مردم]] به اندازه درکشان سخن بگوییم. و تعبیرهای دیگری که [[مجلسی]] در [[بحارالانوار]] [[نقل]] میکند و همین احتمال را [[تأیید]] میکند، که [[مردم]] مخاطب [[پیامبران]] هستند به اندازه [[فهم]] آنان<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۴، ص۸۳.</ref>. او [[مردم]] اهل زبان خود را با زبان ([[فهم]]) ایشان مورد خطاب قرار میدهد<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۵۴، ص۲۹۶.</ref>. یا آمده است: {{متن حدیث|مَا كَانَ اللَّهُ لِيُخَاطِبَ خَلْقَهُ بِمَا لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>مجلسی، بحارالأنوار، ج۷۶، ص۲۳۶، ح۲۰.</ref>؛ هرگز [[خداوند]] آفریدههای خودش را به چیزی که نمیتوانند دریابند، خطاب قرار نمیدهد. بنابراین {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا بِلِسَانِ قَوْمِهِ}} [[تفسیر]] دیگری از آن ارائه شده، یعنی، رعایت سطح فاهمه از سوی [[پیامبر]] و توجه به شرایط تخاطب و استفاده از مفاهیم، واژگان و سطح گفتار مألوف و مفهوم و متلایم با [[فهم]] مخاطبان است. | ||
==[[انتخاب]] [[زبان]] [[عربی]] | ==[[انتخاب]] [[زبان]] [[عربی]] وسیله انتقال مفاهیم و تأثیرگذاری== | ||
#{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ}}<ref>«و بدینگونه ما به تو قرآنی عربی وحی کردیم تا (مردم) امّ القری و پیرامون آن را بیم دهی و (نیز) از روز گرد آمدن (همگان در رستخیز) که تردیدی در آن نیست بیم دهی» سوره شوری، آیه ۷.</ref>. | #{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرَى وَمَنْ حَوْلَهَا وَتُنْذِرَ يَوْمَ الْجَمْعِ لَا رَيْبَ فِيهِ فَرِيقٌ فِي الْجَنَّةِ وَفَرِيقٌ فِي السَّعِيرِ}}<ref>«و بدینگونه ما به تو قرآنی عربی وحی کردیم تا (مردم) امّ القری و پیرامون آن را بیم دهی و (نیز) از روز گرد آمدن (همگان در رستخیز) که تردیدی در آن نیست بیم دهی» سوره شوری، آیه ۷.</ref>. | ||