جز
جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله'
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار') |
جز (جایگزینی متن - 'وسیله' به 'وسیله') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''پاسخ [[شیخ مفید]]''': [[علامه مجلسی]] [[روایت]] کرده است که: در کتاب المسائل العُکبَریة از [[شیخ مفید]] سؤال شده است: نزد ما اجماعی است که [[امام]] میداند چه خواهد شد. پس چرا [[امیر مؤمنان]] به [[مسجد]] رفت، با آنکه میدانست کشته میشود و [[قاتل]] و زمان کشته شدن را هم میدانست؟ و چرا [[حسین بن علی]]{{عم}} به [[کوفه]] رفت، با آنکه میدانست آنان یاریاش نمیکنند و او در این [[سفر]] کشته میشود؟ و چرا وقتی محاصرهاش کردند و میدانست که آب را به روی او بستهاند و اگر چند ذراع [[زمین]] را حفر کند، آب میجوشد، ولی [[زمین]] را نکند و به ضرر خویش کمک کرد تا از [[تشنگی]] [[جان]] باخت؟ و چرا [[امام حسن]]{{ع}} با [[معاویه]] قرار داد بست و [[حکومت]] را به او سپرد، با آنکه میدانست او [[پیمان]] میشکند و به [[عهد]] خود [[وفا]] نمیکند و [[شیعیان]] پدرش را میکشد؟ | '''پاسخ [[شیخ مفید]]''': [[علامه مجلسی]] [[روایت]] کرده است که: در کتاب المسائل العُکبَریة از [[شیخ مفید]] سؤال شده است: نزد ما اجماعی است که [[امام]] میداند چه خواهد شد. پس چرا [[امیر مؤمنان]] به [[مسجد]] رفت، با آنکه میدانست کشته میشود و [[قاتل]] و زمان کشته شدن را هم میدانست؟ و چرا [[حسین بن علی]]{{عم}} به [[کوفه]] رفت، با آنکه میدانست آنان یاریاش نمیکنند و او در این [[سفر]] کشته میشود؟ و چرا وقتی محاصرهاش کردند و میدانست که آب را به روی او بستهاند و اگر چند ذراع [[زمین]] را حفر کند، آب میجوشد، ولی [[زمین]] را نکند و به ضرر خویش کمک کرد تا از [[تشنگی]] [[جان]] باخت؟ و چرا [[امام حسن]]{{ع}} با [[معاویه]] قرار داد بست و [[حکومت]] را به او سپرد، با آنکه میدانست او [[پیمان]] میشکند و به [[عهد]] خود [[وفا]] نمیکند و [[شیعیان]] پدرش را میکشد؟ | ||
[[شیخ مفید]] جواب داد: اما پاسخ اینکه "[[امام]] میداند چه پیش خواهد آمد"، [[اجماع]] ما بر خلاف آن است و چنین سخنی مورد [[اجماع]] [[شیعه]] نیست. [[اجماع]] [[شیعه]] بر این است که [[امام]]، [[حکم]] هر چه را پیش آید، میداند، نه آنکه به خودِ پیشامدها [[دانا]] باشد و به نحو تفصیل و جزئی بر آنها [[آگاه]] باشد. این نکته، اصلی را که همه آن سؤالها را بر آن [[استوار]] کرده، ساقط میکند. منعی نمیبینیم که [[امام]]، با [[آگاهی]] یافتن از طریق [[خدای تعالی]] بعضی از حوادث را بداند؛ ولی این سخن که او همه آنچه را خواهد شد، میداند، به این اطلاق، قبول نداریم و گویندهاش را بر صواب نمیدانیم، چرا که ادعایی بدون [[دلیل]] است. [[سخن]] اینکه [[امیر مؤمنان]]، [[قاتل]] و زمان شهادتش را میدانست، خبرهای متعددی آمده که او فی الجمله میدانست که کشته خواهد شد و نیز قاتلش را به طور مشخص میشناخت، اما اینکه زمان شهادتش را بداند، دلیلی بر آن نیست و اگر هم باشد، لازمهاش آن نخواهد بود که اعتراضکنندگان میپندارند. بعید نیست که [[خداوند]] متعالْ او را [[متعبد]] ساخته بوده است که بر شهادتْ [[صبر]] کند و آماده [[مرگ]] باشد، تا بدین | [[شیخ مفید]] جواب داد: اما پاسخ اینکه "[[امام]] میداند چه پیش خواهد آمد"، [[اجماع]] ما بر خلاف آن است و چنین سخنی مورد [[اجماع]] [[شیعه]] نیست. [[اجماع]] [[شیعه]] بر این است که [[امام]]، [[حکم]] هر چه را پیش آید، میداند، نه آنکه به خودِ پیشامدها [[دانا]] باشد و به نحو تفصیل و جزئی بر آنها [[آگاه]] باشد. این نکته، اصلی را که همه آن سؤالها را بر آن [[استوار]] کرده، ساقط میکند. منعی نمیبینیم که [[امام]]، با [[آگاهی]] یافتن از طریق [[خدای تعالی]] بعضی از حوادث را بداند؛ ولی این سخن که او همه آنچه را خواهد شد، میداند، به این اطلاق، قبول نداریم و گویندهاش را بر صواب نمیدانیم، چرا که ادعایی بدون [[دلیل]] است. [[سخن]] اینکه [[امیر مؤمنان]]، [[قاتل]] و زمان شهادتش را میدانست، خبرهای متعددی آمده که او فی الجمله میدانست که کشته خواهد شد و نیز قاتلش را به طور مشخص میشناخت، اما اینکه زمان شهادتش را بداند، دلیلی بر آن نیست و اگر هم باشد، لازمهاش آن نخواهد بود که اعتراضکنندگان میپندارند. بعید نیست که [[خداوند]] متعالْ او را [[متعبد]] ساخته بوده است که بر شهادتْ [[صبر]] کند و آماده [[مرگ]] باشد، تا بدین وسیله او را به درجات والایی برساند که جز با [[شهادت]] نمیرسد و نیز میدانست که با این کار، [[اطاعت خدا]] میکند؛ اطاعتی که اگر به جز آن هم [[مکلف]] میشد، آن را رد نمیکرد و [[امیر مؤمنان]] با این کار، خود را به [[هلاکت]] نیفکنده و بر کشته شدن خود کمک نکرده است، کمک کردنی که نزد [[خردمندان]] [[ناپسند]] است. اما "[[علم]] [[امام حسین]]{{ع}} به اینکه [[کوفیان]] یاریاش نمیکنند"، ما [[یقین]] به این نداریم، چون نه [[دلیل عقلی]] برای آن هست، نه چیزی شنیده شده است. اگر هم [[علم]] به آن داشت، پاسخش همان پاسخی است که در مورد [[علم]] [[امیر مؤمنان]]{{ع}} به زمان شهادتش و قاتلش گفتم. | ||
اما این ادعای او که ما ([[شیعیان]]) میگوییم: "[[حسین]]{{ع}} جای آب را میدانست و میتوانست آب تهیه کند"، ما چنین نمیگوییم و در هیچ روایتی هم چنین نیامده است. بهعلاوه، آبطلبیدن و تلاش [[امام]]{{ع}} برای تهیه آب، برخلاف آن [[حکم]] میکند و اگر ثابت شود که او بر جای آب [[آگاه]] بود، باز هم عقلًا [[ممنوع]] نیست که وی [[متعبد]] و [[مکلف]] به ترک تلاش برای آبطلبیدن بوده است، از آن رو که جلوگیری شده بود، همانگونه که درباره [[امیر مؤمنان]] یاد کردیم، جز آنکه ظاهر حال، برخلاف آن است، آنسان که پیشتر گفتیم. [[سخن]] درباره [[علم امام]] [[حسن]]{{ع}} به سرانجامِ سپردن [[حکومت]] به [[معاویه]]، برخلاف آناست که [[گذشت]]. در [[روایت]] است که او به فرجام کار [[آگاه]] بود و [[شاهد]] حال هم [[گواه]] آن است، جز آنکه وی با آن کار، جلوی شتاب در کشته شدن خود و [[تسلیم]] شدن یارانش را به [[معاویه]] گرفت و لطفی در آن بود که وی تا زمان وفاتش زنده بماند و لطفی برای باقی ماندن بسیاری از [[پیروان]]، [[خانواده]] و فرزندانش بود، و نیز دفع فسادی در [[دین]] که میتوانست از فسادی که با [[آتشبس]] او پدید آمد، بسی بزرگتر باشد و او داناتر بود که چه کرده است، به همان [[دلیل]] که یاد کردیم و جهات آن را بیان کردیم. | اما این ادعای او که ما ([[شیعیان]]) میگوییم: "[[حسین]]{{ع}} جای آب را میدانست و میتوانست آب تهیه کند"، ما چنین نمیگوییم و در هیچ روایتی هم چنین نیامده است. بهعلاوه، آبطلبیدن و تلاش [[امام]]{{ع}} برای تهیه آب، برخلاف آن [[حکم]] میکند و اگر ثابت شود که او بر جای آب [[آگاه]] بود، باز هم عقلًا [[ممنوع]] نیست که وی [[متعبد]] و [[مکلف]] به ترک تلاش برای آبطلبیدن بوده است، از آن رو که جلوگیری شده بود، همانگونه که درباره [[امیر مؤمنان]] یاد کردیم، جز آنکه ظاهر حال، برخلاف آن است، آنسان که پیشتر گفتیم. [[سخن]] درباره [[علم امام]] [[حسن]]{{ع}} به سرانجامِ سپردن [[حکومت]] به [[معاویه]]، برخلاف آناست که [[گذشت]]. در [[روایت]] است که او به فرجام کار [[آگاه]] بود و [[شاهد]] حال هم [[گواه]] آن است، جز آنکه وی با آن کار، جلوی شتاب در کشته شدن خود و [[تسلیم]] شدن یارانش را به [[معاویه]] گرفت و لطفی در آن بود که وی تا زمان وفاتش زنده بماند و لطفی برای باقی ماندن بسیاری از [[پیروان]]، [[خانواده]] و فرزندانش بود، و نیز دفع فسادی در [[دین]] که میتوانست از فسادی که با [[آتشبس]] او پدید آمد، بسی بزرگتر باشد و او داناتر بود که چه کرده است، به همان [[دلیل]] که یاد کردیم و جهات آن را بیان کردیم. |