جهنم در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←مراحل سیر دوزخیان در آخرت
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
==مراحل [[سیر]] [[دوزخیان]] در [[آخرت]]== | ==مراحل [[سیر]] [[دوزخیان]] در [[آخرت]]== | ||
=== | ===نشاندار شدن دوزخیان در [[محشر]]=== | ||
دوزخیان در محشر به علامتهایی | دوزخیان در محشر به علامتهایی نشاندار شده، به آنها شناخته میشوند: {{متن قرآن|يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ}}<ref>«گناهکاران از چهرههایشان شناخته میشوند، آنگاه موهای پیشانی و (نیز) پاها (ی آنها) را میگیرند» سوره الرحمن، آیه ۴۱.</ref>.<ref> نمونه، ج ۲۳، ص ۱۵۶. </ref> "سیماء" به معنای علامت است. <ref>التبیان، ج ۹، ص ۴۷۷. </ref> گرچه در این [[آیه]] علامت آنان بیان نشده، بسیاری از مفسران <ref>کشف الاسرار، ج ۹، ص ۴۱۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۷۵؛ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۳۱۲. </ref> با توجه به دیگر [[آیات]]، علامت یاد شده در آیه {{متن قرآن|يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ}}<ref>«گناهکاران از چهرههایشان شناخته میشوند، آنگاه موهای پیشانی و (نیز) پاها (ی آنها) را میگیرند» سوره الرحمن، آیه ۴۱.</ref> را سیاهی چهره و [[ازرق]] بودن چشم دانستهاند. از آیه {{متن قرآن|يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ وَنَحْشُرُ الْمُجْرِمِينَ يَوْمَئِذٍ زُرْقًا}}<ref>«روزی که در صور دمیده شود و در آن روز گناهکاران را کبودچشم گرد میآوریم» سوره طه، آیه ۱۰۲.</ref> [[کوری]]،<ref>معانی القرآن، ج ۲، ص ۱۹۱؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۱۰. </ref> سبزی<ref>کشف الاسرار، ج ۶، ص ۱۷۶؛ روض الجنان، ج ۱۳، ص ۱۸۷؛ تفسیر عاملی، ج ۶، ص ۱۲۸. </ref> یا کبودی چشم <ref>خلاصة المنهج، ج ۳، ص ۲۳۲؛ تفسیر صفی علی شاه، ص ۴۶۳. </ref> یا همه [[بدن]] <ref>روح المعانی، ج ۸، ص ۵۶۹. </ref> و از [[آیات]] {{متن قرآن|وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ تَرَى الَّذِينَ كَذَبُوا عَلَى اللَّهِ وُجُوهُهُمْ مُسْوَدَّةٌ أَلَيْسَ فِي جَهَنَّمَ مَثْوًى لِلْمُتَكَبِّرِينَ}}<ref>«و در روز رستخیز، کسانی را که بر خداوند دروغ بستند خواهی دید که رویشان سیاه است؛ آیا در دوزخ جایگاهی برای کبرورزان نیست؟» سوره زمر، آیه ۶۰.</ref> و {{متن قرآن|يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ}}<ref>«روزی که چهرههایی سپید و چهرههایی سیاه میگردد؛ امّا (به) آنان که سیهرویند (میگویند:) آیا پس از ایمان آوردنتان کفر ورزیدید؟ اینک برای کفری که ورزیده بودید عذاب را بچشید» سوره آل عمران، آیه ۱۰۶.</ref>، سیاهی چهره و از [[آیه]] {{متن قرآن|وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ }}<ref>«و چهرههایی (دیگر) که در آن روز، بر آنها غباری (نشسته) است، تیرگی آن را فرو میپوشاند» سوره عبس، آیه ۴۰-۴۱.</ref> افزون بر سیاهی چهره، غبار آلود بودن آن نیز استفاده شده است. | ||
بسیاری از [[مفسران]] سیاهی چهره را به طور [[قطع]] <ref>التبیان، ج ۲، ص ۵۵۲؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص ۲۷۴؛ المیزان، ج ۳، ص ۳۷۵. </ref> یا به صورت احتمال <ref>روح المعانی، ج ۱۲، ص ۲۷۴؛ بیانالسعاده، ج ۱، ص ۲۹۰؛ التحریر والتنویر، ج ۲۴، ص ۱۱۹. </ref> بر [[حقیقت]] حمل کرده؛ ولی بعضی آن را نوعی مجاز دانستهاند،<ref> مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۰۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۳۱۷؛ المیزان، ج ۳، ص ۳۷۵. </ref> چنانکه برخی احتمال دادهاند علامت مذکور در آیه ۴۱ | بسیاری از [[مفسران]] سیاهی چهره را به طور [[قطع]] <ref>التبیان، ج ۲، ص ۵۵۲؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص ۲۷۴؛ المیزان، ج ۳، ص ۳۷۵. </ref> یا به صورت احتمال <ref>روح المعانی، ج ۱۲، ص ۲۷۴؛ بیانالسعاده، ج ۱، ص ۲۹۰؛ التحریر والتنویر، ج ۲۴، ص ۱۱۹. </ref> بر [[حقیقت]] حمل کرده؛ ولی بعضی آن را نوعی مجاز دانستهاند،<ref> مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۰۸؛ التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۳۱۷؛ المیزان، ج ۳، ص ۳۷۵. </ref> چنانکه برخی احتمال دادهاند علامت مذکور در آیه {{متن قرآن|يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ}}<ref>«گناهکاران از چهرههایشان شناخته میشوند، آنگاه موهای پیشانی و (نیز) پاها (ی آنها) را میگیرند» سوره الرحمن، آیه ۴۱.</ref>.<ref> روح المعانی، ج ۱۴، ص ۱۱۴؛ کنزالدقائق، ج ۱۲، ص ۵۸۰. </ref> و سیاهی صورت در آیات فوق،<ref> المحرر الوجیز، ج ۴، ص ۵۳۹؛ البحرالمحیط، ج ۹، ص ۲۱۶؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص ۲۷۴. </ref> کنایه <ref> تفسیر بیضاوی، ج ۲، ص ۳۲؛ بیانالسعاده، ج ۱، ص ۲۹۰. </ref> از آشکار شدن [[اندوه]] و انکسار بر چهره بر اثر روبهرو شدن با [[غضب]] و [[عذاب الهی]] است. <ref>الکاشف، ج ۲، ص ۱۲۸. </ref> در [[ارتباط]] با آیات {{متن قرآن|وَوُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ عَلَيْهَا غَبَرَةٌ تَرْهَقُهَا قَتَرَةٌ }}<ref>«و چهرههایی (دیگر) که در آن روز، بر آنها غباری (نشسته) است، تیرگی آن را فرو میپوشاند» سوره عبس، آیه ۴۰-۴۱.</ref> نیز، گروهی واژه {{متن قرآن|غَبَرَةٌ}} را به معنای غبارآلود شدن صورت <ref> التبیان، ج ۱۰، ص ۲۷۹؛ جامع البیان، ج ۳۰، ص ۴۰. </ref> و گروهی مراد را [[غم]] و [[اندوه]] <ref> التفسیر الکبیر، ج ۸، ص ۳۱۷؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۱۰. </ref> یا درهم شدن و عبوس شدن ناشی از آن <ref>البحر المحیط، ج ۱۰، ص ۴۱۱؛ تفسیر ثعالبی، ج ۵، ص ۵۵۴. </ref> یا [[ذلت]] و [[خواری]] <ref> الکاشف، ج ۷، ص ۵۲۱؛ التحریر و التنویر، ج ۳۰، ص ۱۲۲. </ref> و بعضی مراد از این [[آیه]] را نیز سیاهی چهره <ref>تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۵۹۳؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۰۶. </ref> بر اثر اندوه <ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۶۶۸. </ref> دانستهاند. کلمه {{متن قرآن|قَتَرَةٌ }} به سیاهی مانند سیاهی [[دود]]،<ref>غرائب القرآن، ج ۶، ص ۴۵۰؛ تفسیر ثعالبی، ج ۵، ص ۵۵۴. </ref> [[تاریکی]]،<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۶۶۹؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص ۱۵۵. </ref> تاریکی دود <ref>التبیان، ج ۱۰، ص ۲۷۸. </ref> یا دوده <ref> اطیب البیان، ج ۱۳، ص ۴۰۰. </ref> معنا شده و بعضی آن را به همان معنای غبار <ref>تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص ۲۲۵. </ref> دانستهاند. این نظر، به قرینه جمع میان دو تعبیر در [[آیات]] فوق <ref> نمونه، ج ۲۶، ص ۱۶۰-۱۶۱. </ref> و به [[دلیل]] خلاف اصل و بیوجه بودن تکرار در آیه <ref>التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص ۱۲۲. </ref> رد شده است. به گفتهای {{متن قرآن|غَبَرَةٌ}} غباری است که بر [[زمین]] مینشیند و {{متن قرآن|قَتَرَةٌ }} غباری است که از زمین برمیخیزد <ref> تفسیر بغوی، ج ۵، ص ۲۱۳؛ تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص ۲۲۶. </ref> و بعضی {{متن قرآن|قَتَرَةٌ }} را غبار خاکِ لاشه حیوانات <ref> تفسیر قرطبی، ج ۲۰، ص ۲۲۵. </ref> یا غبار سیاهرنگی دانستهاند که بر اثر [[درهم]] کوبیدن زمین در آستانه [[برپایی قیامت]] پدید میآید و چهره [[کافران]] را میپوشاند. <ref>کشفالاسرار، ج ۱۰، ص ۳۸۸. </ref> جمعی از [[مفسران]] این تعبیر را نیز کنایه از [[اندوه]] <ref>الکاشف، ج ۷، ص ۵۲۱. </ref> یا [[ذلت]] <ref>تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۵۴۹؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۳۸۶. </ref> دانستهاند. در عبارتی از [[تفسیر قمی]] که به نظر میرسد ادامه روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} است، {{متن قرآن|قَتَرَةٌ }} به تهیدستی از خیر و [[ثواب]] و در سخنی از [[ابن عباس]] به بخار [[دوزخ]] معنا شده است. <ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۰۶. </ref>.<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> | ||
=== راندن [[دوزخیان]] به سوی [[جهنم]]=== | === راندن [[دوزخیان]] به سوی [[جهنم]]=== | ||
[[قرآن کریم]] در آیاتی چند با تعابیری گوناگون تأکید میکند که [[ظالمان]]، [[مجرمان]] و [[کافران]] به سوی جهنم رانده میشوند: | [[قرآن کریم]] در آیاتی چند با تعابیری گوناگون تأکید میکند که [[ظالمان]]، [[مجرمان]] و [[کافران]] به سوی جهنم رانده میشوند: {{متن قرآن|احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ}}<ref>« و ستمپیشگان و همگونان ایشان و آنچه را به جای خداوند میپرستیدند گرد آورید و به راه دوزخ راهنمایی کنید» سوره صافات، آیه ۲۲-۲۳.</ref>، {{متن قرآن|وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا}}<ref>«و گناهکاران را به سوی دوزخ، تشنهکام برانیم» سوره مریم، آیه ۸۶.</ref>، {{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«و آنان را که کفر ورزیدند دستهدسته به سوی دوزخ گسیل میکنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما میخواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار میدادند؟» سوره زمر، آیه ۷۱.</ref> واژه {{متن قرآن|الْمُجْرِمِينَ }} در [[آیه]] [[سوره مریم]] گرچه از نظر لغت افزون بر کافران [[مؤمنان]] [[گناهکار]] نیز شامل میشود، بعضی مراد از آن را [[کفار]] دانستهاند. <ref>الکشاف، ج۳، ص۴۳؛ تفسیر المراغی، ج ۱۶، ص۸۴. </ref> {{متن قرآن|سِيقَ}} به معنای راندن از پشت سر،<ref> التحقیق، ج ۵، ص ۲۷۱، "سوق".</ref> مانند راندن [[چارپایان]] است؛<ref> کنزالدقائق، ج ۸، ص ۲۶۶. </ref> گویا به همین مناسبت بعضی مراد از آن را حرکت دادن توأم با [[خشونت]] دانسته <ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۸۲۰. </ref> و برخی دیگر گفتهاند: مراد، حرکت دادن همراه با [[ترس]] است، زیرا حیوانات هنگام سوق دادن از ترس تازیانه به پیش میروند،<ref> التحریر و التنویر، ج ۱۶، ص ۸۳. </ref> به هر حال این تعبیر زمانی به کار میرود که کاری بدون [[تمایل]] درونی انجام گیرد؛<ref> نمونه، ج ۱۹، ص ۵۴۴. </ref> همچنین [[انتخاب]] این واژه میتواند برای [[تشبیه]] [[اهل]] دوزخ به جانوران و برای [[تحقیر]] باشد،<ref>روح المعانی، ج ۸، ص ۴۵۱. </ref> به خصوص که در [[ارتباط]] با حرکت دادن [[متقین]] به سوی [[بهشت]] واژه "[[حشر]]" به کار رفته است،<ref>کشفالأسرار، ج ۶، ص ۸۱. </ref> از همینرو بسیاری از [[مفسران]] از این [[آیه]] نوعی [[اهانت]] و [[خوار]] شمردن را استفاده کردهاند. <ref> المحرر الوجیز، ج ۴، ص ۳۲؛ الکشاف، ج ۳، ص ۴۳؛ کشفالاسرار، ج ۶، ص ۸۱. </ref> ناهماهنگی برداشتهای یاد شده با کاربرد این واژه برای [[اهل بهشت]] در آیه {{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ}}<ref>«و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دستهدسته به سوی بهشت گسیل میکنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید» سوره زمر، آیه ۷۳.</ref> و کاربرد واژه "[[حشر]]" برای [[ظالمان]] در آیه {{متن قرآن|احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ}}<ref>«و ستمپیشگان و همگونان ایشان و آنچه را به جای خداوند میپرستیدند گرد آورید و به راه دوزخ راهنمایی کنید» سوره صافات، آیه ۲۲.</ref> مفسران را به [[تأمل]] و ارائه توجیهاتی واداشته است. <ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۹۵؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص ۴۷۹؛ الصافی، ج ۴، ص ۳۳۲؛ التحریر و التنویر، ج ۲۴، ص ۱۳۷. </ref> راندن [[دوزخیان]] به سوی [[جهنم]] پس از [[حسابرسی]] [[اعمال]] است <ref>مجمعالبیان، ج ۸، ص ۷۹۵؛ مخزنالعرفان، ج ۱۱، ص ۲۴۰-۲۴۱؛ التفسیر القرآنی للقرآن، ج ۱۲، ص ۱۱۹۶. </ref> که از [[آیات]] {{متن قرآن| وَأَشْرَقَتِ الأَرْضُ بِنُورِ رَبِّهَا وَوُضِعَ الْكِتَابُ وَجِيءَ بِالنَّبِيِّينَ وَالشُّهَدَاء وَقُضِيَ بَيْنَهُم بِالْحَقِّ وَهُمْ لا يُظْلَمُونَ وَوُفِّيَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُوَ أَعْلَمُ بِمَا يَفْعَلُونَ وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاؤُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِّنكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنذِرُونَكُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«و زمین (رستخیز) به نور پروردگارش تابناک میگردد و کارنامه (ها) برنهاده میشود و پیامبران و گواهان را میآورند و میان آنان به حقّ داوری میکنند و بر آنان ستم نخواهد رفت و به هر کس (جزای) آنچه کرده است تمام داده خواهد شد و او به آنچه میکنند داناتر است. و آنان را که کفر ورزیدند دستهدسته به سوی دوزخ گسیل میکنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما میخواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار میدادند؟ میگویند: چرا امّا (دیگر) فرمان عذاب بر کافران به حقیقت پیوسته است» سوره زمر، آیه ۶۹-۷۱.</ref> نیز این مطلب استفاده میشود؛ اما بنا به [[نقلی]]، راندن گروهی از دوزخیان پیش از [[محاسبه اعمال]] دانسته شده است. <ref> کشف الاسرار، ج ۸، ص ۴۳۷. </ref> به گفتهای تعبیر {{متن قرآن|وِرْدًا}}}} در آیه {{متن قرآن|وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا}}<ref>«و گناهکاران را به سوی دوزخ، تشنهکام برانیم» سوره مریم، آیه ۸۶.</ref> حال و کنایه از آن است که دوزخیان در حالی به سوی [[دوزخ]] رانده میشوند که به شدت تشنهاند، زیرا کلمه {{متن قرآن|وِرْدًا}}}} به معنای گروه [[انسانها]] یا حیوانات تشنهای است که وارد آبگاه میشوند. <ref> نمونه، ج ۱۳، ص ۱۳۴؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۱۱۰ - ۱۱۱. </ref> بهکارگیری لفظی با این معنا برای کسانی که نه به سوی آب، که به سوی [[آتش]] برده میشوند گونهای [[طعن]] و استهزای آنان به شمار میآید. <ref> روح المعانی، ج ۸، ص ۴۵۱. </ref> به احتمالی {{متن قرآن|وِرْدًا}}}} در این آیه مفعول مطلق تأکیدی و تقدیر آیه {{متن قرآن|فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ}} است که بیانگر تأکید ورود [[مجرمان]] به جهنم است، چنانکه این معنا از آیات {{متن قرآن|يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ}}<ref>«او در روز رستخیز، پیشاپیش قومش میآید و آنان را به دوزخ درمیآورد و بد آبشخوری است که بدان درمیآیند» سوره هود، آیه ۹۸.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّكُمْ وَمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنْتُمْ لَهَا وَارِدُونَ}}<ref>«بیگمان شما و آنچه به جای خداوند میپرستید فروزینه دوزخید؛ شما در آن در میآیید» سوره انبیاء، آیه ۹۸.</ref> استفاده میشود؛<ref>المحرر الوجیز، ج ۴، ص ۳۲. </ref> نیز محتمل است مفعول لاجله باشد؛ بدین معنا که [[مجرمان]] را برای وارد ساختن به [[آتش]] سوق میدهیم. <ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۵۳. </ref> البته برخی هم وِرْد را به معنای نصیب و سهم گرفته و گفتهاند: مراد آن است که مجرمان نصیب جهنماند. <ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۸۲۰. </ref> از کلمه {{متن قرآن|زُمَرًا}} در آیات {{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا فُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا أَلَمْ يَأْتِكُمْ رُسُلٌ مِنْكُمْ يَتْلُونَ عَلَيْكُمْ آيَاتِ رَبِّكُمْ وَيُنْذِرُونَكُمْ لِقَاءَ يَوْمِكُمْ هَذَا قَالُوا بَلَى وَلَكِنْ حَقَّتْ كَلِمَةُ الْعَذَابِ عَلَى الْكَافِرِينَ}}<ref>«و آنان را که کفر ورزیدند دستهدسته به سوی دوزخ گسیل میکنند تا چون به آن رسند درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنها بگویند: آیا پیامبرانی از میان خودتان نیامده بودند که آیات پروردگارتان را بر شما میخواندند و شما را به دیدار امروزتان هشدار میدادند؟» سوره زمر، آیه ۷۱.</ref> و {{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ}}<ref>«و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دستهدسته به سوی بهشت گسیل میکنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید» سوره زمر، آیه ۷۳.</ref> که جمع "زمرة" و به معنای جماعتی از [[مردم]] است که اجتماعشان همراه با سر و صدای <ref> مقاییس اللغه، ج ۳، ص ۲۳، "زمر".</ref> نامفهوم <ref> الفروق اللغویه، ص ۴۱۵. </ref> است استفاده شده که [[دوزخیان]] و نیز [[بهشتیان]] را به صورت دستههای جدا از هم که پشت سر یکدیگر حرکت میکنند به سوی [[دوزخ]] و [[بهشت]] سوق میدهند. <ref> الدرالمنثور، ج ۵، ص ۳۴۲؛ مجمع البیان، ج ۸، ص ۷۹۶؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۹۷. </ref> بعضی واژه {{متن قرآن|زُمَرًا}} را به معنای دستههای متفرقی از مردم دانستهاند که یکی در پی دیگری در حرکت است،<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۱۴۶. </ref> بنابراین به گروهی از مردم که گروهی دیگر به دنبال آنان در حرکت نباشد زمره گفته نمیشود. <ref>التحریر والتنویر، ج ۲۴، ص ۱۳۵. </ref> این دستهبندی در سوق دادن دوزخیان به سوی [[جهنم]]، بر اساس [[اختلاف]] مراتب آنان از نظر [[گمراهی]]، [[کفر]] و [[معصیت]] <ref> الاصفی، ج ۲، ص ۱۰۹۲؛ الجدید، ج ۶، ص ۱۸۹ - ۱۹۰. </ref> یا اختلاف [[محل]] هر دسته از دوزخیان در جهنم <ref>التفسیر القرآنی للقرآن، ج ۱۲، ص ۱۱۹۶. </ref> یا اختصاص هر یک از این دستهها به [[کافران]] یکی از [[امتها]] <ref> تفسیر مقاتل، ج ۳، ص ۶۸۸؛ تفسیر ثعلبی، ج ۸، ص ۲۵۷. </ref> صورت میگیرد و به نظری پیشوای هر گروه نیز با آنان همراه خواهد بود. <ref> کشفالاسرار، ج ۸، ص ۴۳۷؛ روح البیان، ج ۸، ص ۱۴۲. </ref> این مطلب گرچه از [[آیات]] [[سوره زمر]] استفاده نمیشود، چه بسا بتوان آن را از آیات {{متن قرآن|يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ وَبِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ}}<ref>«او در روز رستخیز، پیشاپیش قومش میآید و آنان را به دوزخ درمیآورد و بد آبشخوری است که بدان درمیآیند» سوره هود، آیه ۹۸.</ref> و {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا}}<ref>«روزی که هر دستهای را با پیشوایشان فرا میخوانیم آنگاه کسانی که کارنامهشان را به دست راست آنان دهند، آن را میخوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref> نتیجه گرفت. | ||
برخی نیز مراد از | برخی نیز مراد از {{متن قرآن|زُمَرًا}} را راندن برخی از [[دوزخیان]] به [[دوزخ]] پیش از [[محاسبه اعمال]] و راندن برخی را پس از آن دانستهاند. <ref>کشف الاسرار، ج ۸، ص ۴۳۷. </ref> گرچه بعضی مراد از {{متن قرآن|يُوزَعُونَ}} را در [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاءُ اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ}}<ref>«و روزی (را یاد کن) که دشمنان خدا را به سوی آتش (دوزخ) گرد آورند آنگاه (از پی هم) بازداشته شوند» سوره فصلت، آیه ۱۹.</ref> راندن <ref> تفسیر مقاتل، ج ۳، ص ۷۳۹؛ تفسیر ثعلبی، ج ۸، ص ۲۹۰. </ref> یا آمدن <ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۶۴؛ البرهان، ج ۴، ص ۷۸۳. </ref> دوزخیان به سوی [[جهنم]] دانستهاند، بسیاری از [[مفسران]] <ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۲؛ التبیان، ج ۹، ص ۱۱۷؛ جامعالبیان، ج ۲۴، ص ۶۸. </ref> از تعبیر یاد شده استفاده کردهاند که در محلی از [[محشر]] و به گفتهای کنار جهنم <ref> تفسیر ثعالبی، ج ۵، ص ۱۳۰. </ref> دستههایی از دوزخیان را نگاه میدارند تا دستههای بعدی به آنها ملحق شده، همه آنها را با هم روانه دوزخ کنند. به نظری مراد آن است که دوزخیان را قسمت کرده، هریک را به [[زندان]] مخصوص خود میفرستند <ref> تفسیر هدایت، ج ۱۲، ص ۱۹۴. </ref> و به نظری {{متن قرآن|يُوزَعُونَ}} اشاره به آن است که آتشی از دوزخ گرد آنان را فرا میگیرد و همواره حلقه آن تنگتر میشود و آنها برای فرار از [[آتش]] در هم فرو رفته، به شدت در هم فشرده میشوند. <ref> تفسیر سور آبادی، ج ۴، ص ۲۲۱۹. </ref> آیات {{متن قرآن|وَمَنْ يَهْدِ اللَّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِ وَمَنْ يُضْلِلْ فَلَنْ تَجِدَ لَهُمْ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِهِ وَنَحْشُرُهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عَلَى وُجُوهِهِمْ عُمْيًا وَبُكْمًا وَصُمًّا مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ كُلَّمَا خَبَتْ زِدْنَاهُمْ سَعِيرًا}}<ref>«و آن کس را که خداوند رهنمایی کند رهیافته است و آن کسان را که بیراه وانهد هرگز برای آنها در برابر وی یارانی نخواهی یافت و آنان را در رستخیز به رو در افتاده، نابینا و گنگ و ناشنوا گرد میآوریم؛ جایگاهشان دوزخ است، هرگاه (زبانه آتش آن) فرو نشیند برای آنان» سوره اسراء، آیه ۹۷.</ref> و {{متن قرآن|الَّذِينَ يُحْشَرُونَ عَلَى وُجُوهِهِمْ إِلَى جَهَنَّمَ أُولَئِكَ شَرٌّ مَكَانًا وَأَضَلُّ سَبِيلًا}}<ref>«کسانی که به رو درافتاده، به سوی دوزخ گرد آورده میشوند بد جایگاهتر و گمراهترند» سوره فرقان، آیه ۳۴.</ref> حاکی از آناند که [[کافران]] بر صورتهایشان به سوی [[دوزخ]] [[محشور]] میشوند. | ||
[[مفسران]] در بیان مراد | [[مفسران]] در بیان مراد از حشر یاد شده وجوه گوناگونی گفتهاند؛<ref>روح المعانی، ج ۱۰، ص ۱۷؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۲۱۵؛ نمونه، ج ۱۵، ص ۸۵. </ref> به نظری مراد آن است که آنها را با صورت به [[زمین]] کشیده، به سمت دوزخ میبرند. <ref>تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص ۵۳۸؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۲۶۶؛ فتح القدیر، ج ۴، ص ۸۶. </ref> بعضی مراد را [[راه رفتن]] بر صورت دانسته <ref>منهج الصادقین، ج ۶، ص ۳۴۹ - ۳۵۰؛ بیانالسعاده، ج ۳، ص ۱۴۰؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص ۱۷. </ref> و با [[نقل]] روایتی از [[رسول]] گرامی{{صل}} آن را [[تأیید]] کردهاند. <ref>مجمعالبیان، ج ۷، ص ۲۶۶؛ المحرر الوجیز، ج ۳، ص ۴۸۶ - ۴۸۷؛ روح المعانی، ج ۱۰، ص ۱۷ - ۱۸. </ref> به نظری تعبیر {{متن قرآن|عَلَى وُجُوهِهِمْ}} در [[کلام عرب]] کنایه از [[شتاب]] <ref>زاد المسیر، ج ۳، ص ۵۵. </ref> و مراد [[سیر]] پرشتاب آنان به سوی دوزخ است. <ref>فتح القدیر، ج ۳، ص ۳۰۹. </ref> به نظری علت اینگونه [[حشر]]، شدت [[وابستگی]] [[ارواح]] کافران به دنیاست <ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۴۱۱. </ref> که در نتیجه [[فطرت]] آنان منکوس است و در [[آخرت]] به شکل سیمای باطنیِ خود واژگونه محشور میشوند،<ref> تفسیر ابن عربی، ج ۲، ص ۸۵. </ref> زیرا چهره [[اخروی]] و [[بدن]] [[ملکوتی]] [[انسان]] تابع [[نفس انسان]] بوده، نفس به هر شکل درآید بدن نیز همان شکل را به خود میگیرد. <ref> بیان السعاده، ج ۳، ص ۱۴۰. </ref> جمعی از مفسران مفاد [[آیه]] {{متن قرآن|يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا}}<ref>«روزی که به سوی آتش دوزخ، سخت رانده میشوند» سوره طور، آیه ۱۳.</ref> را نیز راندن [[دوزخیان]] به سوی [[جهنم]] دانستهاند. <ref>کشفالاسرار، ج ۹، ص ۳۳۴؛ التحریر والتنویر، ج ۲۷، ص ۵۸؛ نمونه، ج ۲۲، ص ۴۲۱. </ref>.<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> | ||
=== سؤال از [[دوزخیان]] در مسیر راندن آنان به سوی [[جهنم]]=== | === سؤال از [[دوزخیان]] در مسیر راندن آنان به سوی [[جهنم]]=== | ||
پس از آنکه [[فرمان]] راندن دوزخیان به سوی جهنم داده میشود در ابتدا <ref> التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۲۳. </ref> یا در میان [[راه]] و پیش از رسیدن به جهنم <ref>مجمعالبیان، ج ۸، ص ۶۸۸؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص ۷۸؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۳۲. </ref> آنان را نگه میدارند تا از آنان سؤال کنند: | پس از آنکه [[فرمان]] راندن دوزخیان به سوی جهنم داده میشود در ابتدا <ref> التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۲۳. </ref> یا در میان [[راه]] و پیش از رسیدن به جهنم <ref>مجمعالبیان، ج ۸، ص ۶۸۸؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص ۷۸؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۱۳۲. </ref> آنان را نگه میدارند تا از آنان سؤال کنند: {{متن قرآن| احْشُرُوا الَّذِينَ ظَلَمُوا وَأَزْوَاجَهُمْ وَمَا كَانُوا يَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَاهْدُوهُمْ إِلَى صِرَاطِ الْجَحِيمِ وَقِفُوهُمْ إِنَّهُم مَّسْئُولُونَ }}<ref>«و ستمپیشگان و همگونان ایشان و آنچه را به جای خداوند میپرستیدند گرد آورید و به راه دوزخ راهنمایی کنید و آنان را باز دارید، که آنان بازخواست خواهند شد» سوره صافات، آیه ۲۲-۲۴.</ref>، گرچه برخی [[مفسران]] این سؤال را همان [[محاسبه]] [[قیامت]] <ref>تفسیر ابن کثیر، ج ۷، ص ۷. </ref> و بررسی [[عقاید]] و [[اعمال]] <ref> مواهب علیه، ص ۹۹۷؛ الاصفی، ج ۲، ص ۱۰۴۶؛ روح المعانی، ج ۱۲، ص ۷۸. </ref> دانستهاند؛ مانند سؤال از [[توحید]] <ref> المحرر الوجیز، ج ۴، ص ۴۶۹. </ref> و بر اساس [[روایات]]، [[ولایت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}}،<ref> روح المعانی، ج ۱۲، ص ۷۸، نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۰۱. </ref> [[دوستی اهل بیت]]{{عم}}،<ref>نورالثقلین، ج ۴، ص ۴۰۲. </ref> چگونگی گذراندن [[عمر]] و [[جوانی]]، کسب [[مال]] و هزینه آن <ref>بیان السعاده، ج ۳، ص ۲۹۵. </ref> و به گفتهای [[بدعتها]] <ref>مجمع البیان، ج ۸، ص ۶۸۸. </ref> و خلاصه همه [[تکالیف]] اعم از [[اوامر]] و نواهی که در [[دنیا]] بر عهده [[انسان]] بوده است. <ref> التبیان، ج ۸، ص ۴۹۰. </ref> از [[عبدالله بن مسعود]] [[نقل]] شده برای [[مسخره کردن]] دوزخیان از آنان میپرسند: آیا آب خنک میل دارند؟<ref> المحرر الوجیز، ج ۴، ص ۴۶۹. </ref> و نیز به نظری [[سیاق آیه]] نشان میدهد مفاد سؤال همان است که در [[آیات]] بعد: {{متن قرآن|مَا لَكُمْ لا تَنَاصَرُونَ بَلْ هُمُ الْيَوْمَ مُسْتَسْلِمُونَ}}<ref>«چرا یکدیگر را یاری نمیکنید؟ بلکه در آن روز آنان فرمانبردارند» سوره صافات، آیه ۲۵-۲۶.</ref> آمده است که از سر [[توبیخ]] <ref> المحرر الوجیز، ج ۴، ص ۴۶۹. </ref> یا نشان دادن عجز و [[تحقیر]] [[دوزخیان]]، به آنان گفته میشود: شما که در [[دنیا]] همدیگر را ضدّ [[پیامبر]]{{صل}} [[یاری]] میکردید چرا اکنون برای [[نجات]] خود از این [[بدبختی]]، یکدیگر را یاری نمیکنید؟ بنابراین، [[پرسش]] یاد شده سؤال [[حقیقی]] نیست <ref> التحریر والتنویر، ج ۲۳، ص ۲۳. </ref> و در نتیجه این پرسش که چرا قبل از [[محاکمه]] [[فرمان]] راندن آنان به سوی [[دوزخ]] داده شده، جایی نخواهد داشت. البته برخی که پرسش یاد شده را حقیقی و برای محاکمه دانستهاند گفتهاند: [[جهنمی]] بودن آنان برای همه حتی خودشان واضح بوده، سؤال برای [[تعیین]] [[میزان]] [[جرم]] آنان است. <ref> نمونه، ج ۱۹، ص ۳۶. </ref> بعضی مراد از [[حشر]] به سوی [[آتش]] را در [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُحْشَرُ أَعْدَاء اللَّهِ إِلَى النَّارِ فَهُمْ يُوزَعُونَ حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و روزی (را یاد کن) که دشمنان خدا را به سوی آتش (دوزخ) گرد آورند آنگاه (از پی هم) بازداشته شوند تا چون بدانجا رسند گوش و چشمها و پوستهایشان بر آنان به آنچه میکردند، گواهی دهند» سوره فصلت، آیه ۱۹-۲۰.</ref> به قرینه اینکه [[شهادت]] مذکور در آیه نمیتواند بعد از [[محاسبه اعمال]] باشد، [[حشر]] به سوی موقف حساب دانسته <ref> روحالبیان، ج ۸، ص ۲۴۷. </ref> و به نظری پرسش از دوزخیان و شهادت جوارح پس از [[اجتماع]] همه دوزخیان <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص ۵۵۵؛ مقتنیات الدرر، ج ۹، ص ۲۹۵. </ref> در برابر آتش <ref>ارشاد الاذهان، ص ۴۸۳. </ref> خواهد بود.<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> | ||
=== جمع کردن دوزخیان در کنار [[جهنم]]=== | === جمع کردن دوزخیان در کنار [[جهنم]]=== | ||
به تصریح [[قرآن کریم]]، [[خداوند]] متعالی همه دوزخیان را قبل از وارد ساختن آنان به دوزخ، در حالی که به زانو درآمدهاند گرداگرد جهنم حاضر کرده سپس به ترتیب، آنان را بر اساس میزان [[سرکشی]] در برابر [[خدا]]، به دوزخ وارد خواهد ساخت: | به تصریح [[قرآن کریم]]، [[خداوند]] متعالی همه دوزخیان را قبل از وارد ساختن آنان به دوزخ، در حالی که به زانو درآمدهاند گرداگرد جهنم حاضر کرده سپس به ترتیب، آنان را بر اساس میزان [[سرکشی]] در برابر [[خدا]]، به دوزخ وارد خواهد ساخت: {{متن قرآن|فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا ثُمَّ لَنَنزِعَنَّ مِن كُلِّ شِيعَةٍ أَيُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَنِ عِتِيًّا ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِينَ هُمْ أَوْلَى بِهَا صِلِيًّا }}<ref>«سوگند به پروردگارت آنان را با شیطانها گرد میآوریم سپس آنها را دورادور دوزخ در افتاده به زانو حاضر میگردانیم سپس از هر گروه هر کدام را که در برابر (خداوند) بخشنده سرکشترند بیرون میکشیم. آنگاه ما بهتر میدانیم چه کسانی به سوختن در آن (دوزخ) سزاوارترند» سوره مریم، آیه ۶۸-۷۰.</ref> مراد از [[ضمیر]] "هم" در دو جمله {{متن قرآن|لَنَحْشُرَنَّهُمْ}} و {{متن قرآن|لَنُحْضِرَنَّهُمْ}} به نظر بیشتر [[مفسران]]، [[منکران]] [[معاد]] است؛<ref>جامعالبیان، ج ۱۶، ص ۸۰؛ روح المعانی، ج ۸، ص ۴۳۴؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۸۸؛ نمونه، ج ۱۳، ص ۱۱۵. </ref> ولی بعضی مراد از آن را همه [[انسانها]] اعم از [[مؤمن]] و [[کافر]] دانسته <ref> البحر المحیط، ج ۷، ص ۲۸۶. </ref> و بعضی هر دو معنا را احتمال دادهاند. <ref> الکشاف، ج ۳، ص ۳۳. </ref> بعضی با توجه به اینکه لحن [[آیات]]، لحن [[سخط]] و [[عذاب]] است، این احتمال را که مراد از ضمایر یاد شده، عموم انسانها باشند مردود دانستهاند. <ref> المیزان، ج ۱۴، ص ۸۸. </ref> کسانی که مراد را آوردن همه [[اهل]] [[محشر]] در کنار [[دوزخ]] میدانند، حضور [[مؤمنان]] را اینگونه توجیه کردهاند که آنان به چشم ببینند از چه عذاب [[سختی]] رهیدهاند تا مایه [[شادمانی]] بیشتر آنان باشد و نیز [[کافران]] را [[شماتت]] کنند و کافران از این جهت، یا به جهت [[مشاهده]] بازگشت مؤمنان از کنار دوزخ به سمت [[بهشت]] به [[اندوه]] و حسرتی بیشتر دچار شوند. <ref> الکشاف، ج ۳، ص ۳۳؛ تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۱۶؛ کنز الدقائق، ج ۸، ص ۲۵۵. </ref> از [[آیه]] {{متن قرآن|فَوَرَبِّكَ لَنَحْشُرَنَّهُمْ وَالشَّيَاطِينَ ثُمَّ لَنُحْضِرَنَّهُمْ حَوْلَ جَهَنَّمَ جِثِيًّا}}<ref>«سوگند به پروردگارت آنان را با شیطانها گرد میآوریم سپس آنها را دورادور دوزخ در افتاده به زانو حاضر میگردانیم» سوره مریم، آیه ۶۸.</ref> استفاده شده که رسیدگی به حساب افراد [[بیایمان]] و [[گناهکار]] <ref> نمونه، ج ۱۳، ص ۱۱۵. </ref> بلکه [[محاسبه]] همه اهل محشر <ref> مواهب علیه، ص ۶۷۴؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۸۰۸. </ref> نزدیک دوزخ خواهد بود. هر دو نظر مبتنی بر آناند که مراد از {{متن قرآن|حَوْلَ جَهَنَّمَ}} را همانند بیشتر [[مفسران]] <ref>الکشاف، ج ۳، ص ۳۳ - ۳۴؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۵۵۷؛ کنزالدقائق، ج ۸، ص ۲۵۵. </ref> بیرون [[جهنم]] بدانیم؛ اما بعضی مراد از آن را داخل جهنم دانسته <ref> تفسیر مقاتل، ج ۲، ص ۶۳۴. </ref> یا آن را احتمال دادهاند،<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۳۳. </ref> زیرا واژه حول (: دور و اطراف) همانگونه که بر کنارههای بیرونی منطبق است بر کنارههای درونی نیز [[صدق]] میکند؛ مانند آنکه میگوییم [[مهمانان]] دور اتاق نشستهاند. <ref> زادالمسیر، ج ۳، ص ۱۴۲. </ref> کلمه {{متن قرآن|جِثِيًّا}} که حالت حاضران در کنار [[دوزخ]] را ترسیم میکند جمع "جاثی"<ref> التبیان، ج ۷، ص ۱۴۱؛ جامعالبیان، ج ۱۶، ص ۸۰. </ref> به معنای بر زانو نشسته<ref> التبیان، ج ۷، ص ۱۴۱؛ تفسیر ثعالبی، ج ۴، ص ۳۰؛ روح المعانی، ج ۸، ص ۴۳۵. </ref> یا بر زانو ایستاده <ref> مجمعالبیان، ج ۶، ص ۸۰۸. </ref> یا "جثوه" به معنای [[توده]] [[خاک]] یا سنگ روی هم ریخته است. <ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۳۳. </ref> بنا به وجه نخست مراد آن است که آنان همگی بر زانوان خود نشسته یا ایستادهاند. در [[قرآن کریم]] علت این حالت بیان نشده؛ ولی [[مفسران]] ادلهای را مانند [[ذلت]]،<ref> تفسیر ثعالبی، ج ۴، ص ۳۰؛ روح المعانی، ج ۸، ص ۴۳۵. </ref> تنگی مکان <ref> البحر المحیط، ج ۷، ص ۲۸۶؛ مجمع البیان، ج ۶، ص ۸۰۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۳۳. </ref> و ترسی که از هول حساب <ref> مواهب علیه، ص ۶۷۴. </ref> همه وجود آنان را فرا گرفته <ref> تفسیر بیضاوی، ج ۴، ص ۱۶. </ref> ذکر کردهاند. به نظری چون در کنار دوزخ [[اعمال]] آنان [[محاسبه]] میشود و به دلالت [[آیه]] {{متن قرآن|ثُمَّ إِنَّكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ عِنْدَ رَبِّكُمْ تَخْتَصِمُونَ}}<ref>«سپس در روز رستخیز نزد پروردگارتان با هم میستیزید» سوره زمر، آیه ۳۱.</ref>.<ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۳۳. </ref> [[آدمیان]] در [[قیامت]] با یکدیگر به [[مخاصمه]] برخواهند خاست. آنان برای مخاصمه با یکدیگر به این شکل که شیوه نشستن در مخاصمه است مینشینند <ref> مجمعالبیان، ج ۶، ص ۸۰۸؛ روح المعانی، ج ۸، ص ۴۳۵؛ الکشاف، ج ۳، ص ۳۳. </ref> یا از آن روست که اینگونه نشستن به هنگام درخواست از [[پادشاهان]]، مرسوم و نشان [[اضطراب]] درونی و شرایط سخت است؛ به گونهای که توان بر پا ایستادن را سلب کرده است. <ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۵۵۷. </ref> بنا بر وجه دوم مراد آن است که آنان را بر اساس نوع گناهشان <ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۳۳. </ref> به صورت گروه گروه <ref>مجمعالبیان، ج ۶، ص ۸۰۸؛ زادالمسیر، ج ۳، ص ۱۴۲. </ref> و دستههای متراکم <ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۸۸. </ref> که از دوش هم فرا میروند <ref>المیزان، ج ۱۴، ص ۸۸. </ref> در کنار [[دوزخ]] حاضر میسازند. | ||
بسیاری از [[مفسران]] [[آیه]] ۲۷ | بسیاری از [[مفسران]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ تَرَى إِذْ وُقِفُوا عَلَى النَّارِ فَقَالُوا يَا لَيْتَنَا نُرَدُّ وَلَا نُكَذِّبَ بِآيَاتِ رَبِّنَا وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«و کاش آنگاه که آنان را بر آتش نگاه داشتهاند میدیدی که میگویند: ای کاش بازمان میگرداندند و آیات پروردگارمان را دروغ نمیشمردیم و از مؤمنان میشدیم» سوره انعام، آیه ۲۷.</ref> را که از مواجهه [[دوزخیان]] با دوزخ یاد میکند نیز مربوط به حضور [[کافران]] در کنار [[جهنم]] دانسته <ref> نمونه، ج ۵، ص ۲۰۰؛ التحریر والتنویر، ج ۶، ص ۶۰. </ref> یا آن را یکی از وجوه محتمل در آیه شمردهاند<ref> التبیان، ج ۴، ص ۱۰۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۴۰۸؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۱۲۴. </ref> گفتنی است لفظ {{متن قرآن|لَوْ}} در این آیه اگر به معنای {{ متن قرآن|لَيْتَ}}باشد چنانکه برخی به آن تصریح کردهاند <ref> الجدید، ج ۳، ص ۲۲. </ref> نیازی به جواب ندارد وگرنه باید گفت: جواب {{متن قرآن|لَوْ}} در آیه چون آشکار بوده <ref>اعراب القرآن، ج ۳، ص ۹۰. </ref> ذکر نشده و مراد آن است که اگر کافران را در آن حال ببینی صحنه عجیب،<ref>زادالمسیر، ج ۲، ص ۲۰. </ref> وحشتناک و تکان دهندهای را خواهی دید. <ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۴۴۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۴۰۸. </ref> به گفتهای فایده و علت حذف جواب آن است که [[خداوند]] خواسته است شنونده را [[آزاد]] بگذارد تا به هر [[میزان]] وهرگونه که میتواند [[سختی]] آن اوضاع وحشتبار را در [[ذهن]] خویش ترسیم کند. <ref>تفسیر قرطبی، ج ۶، ص ۴۰۸؛ فتح القدیر، ج ۲، ص ۱۰۹. </ref>.<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> | ||
== [[روبه]] رو کردن دوزخیان با جهنم== | |||
در آیاتی از [[قرآن کریم]] عرضه جهنم بر [[دوزخیان]] و در آیاتی عرضه آنان بر [[جهنم]] بیان شده است. | در آیاتی از [[قرآن کریم]] عرضه جهنم بر [[دوزخیان]] و در آیاتی عرضه آنان بر [[جهنم]] بیان شده است. | ||
=== عرضه جهنم بر دوزخیان=== | |||
پس از [[حشر]] و جمع شدن همه [[آدمیان]] در [[قیامت]] و پیش از درافکندن [[کافران]] به جهنم، [[خداوند]] متعالی [[دوزخ]] را بر آنان عرضه خواهد کرد: | پس از [[حشر]] و جمع شدن همه [[آدمیان]] در [[قیامت]] و پیش از درافکندن [[کافران]] به جهنم، [[خداوند]] متعالی [[دوزخ]] را بر آنان عرضه خواهد کرد: {{متن قرآن|وَعَرَضْنَا جَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ لِلْكَافِرِينَ عَرْضًا}}<ref>«و دوزخ را در آن روز به کافران چنان که باید مینمایانیم» سوره کهف، آیه ۱۰۰.</ref> مراد از {{متن قرآن|عَرْضًا}} پدیدار ساختن دوزخ به صورتی کاملاً آشکار <ref> التبیان، ج ۷، ص ۹۵. </ref> و به نظری کنار زدن پرده از چشمهاست؛<ref> تفسیر مقاتل، ج ۲، ص ۶۰۳. </ref> به گونهای که آنان دوزخ و عذابهای گوناگون آن را [[مشاهده]] کنند. <ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۷۶۶. </ref> به نظری پدیدار شدن دوزخ در قیامت برای همه [[اهل]] قیامت است و اگر در این [[آیه]] به کافران اختصاص یافته از آن جهت است که اهل جهنم فقط کافراناند. <ref>روح المعانی، ج ۸، ص ۳۶۵. </ref> از کلمه {{متن قرآن|عَرْضًا}} در پایان آیه استفاده شده که پدیدار ساختن دوزخ موجب وحشتی [[عظیم]] و ترسی وصف ناپذیر برای کافران است <ref>روح المعانی، ج ۸، ص ۳۶۵. </ref> که این خود نوعی [[عذاب]] <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۱، ص ۵۰۰؛ نمونه، ج ۱۲، ص ۵۵۵. </ref> و مجازاتی [[روحانی]] <ref> نمونه، ج ۲۱، ص ۳۴۴. </ref> برای آنان به شمار میآید. | ||
به نظر گروهی از [[مفسران]] مراد از آوردن جهنم، حاضر ساختن <ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص ۷۴۱؛ نهجالبیان، ج ۵، ص ۳۶۴. </ref> و آوردن آن به سوی کافران است. <ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۲۰۶. </ref> طبق این نظر جهنم را به [[مجرمان]] نزدیک میکنند، چنانکه در آیه {{متن قرآن|وَأُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«و بهشت را برای پرهیزگاران نزدیک میدارند» سوره شعراء، آیه ۹۰.</ref> [[سخن]] از نزدیک ساختن [[بهشت]] به [[پرهیزگاران]] است. <ref>نمونه، ج ۲۶، ص ۴۷۱. </ref> روایاتی از طریق [[اهل بیت]]{{عم}} <ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۲۱؛ الکافی، ج ۸، ص ۳۱۲؛ الامالی، طوسی، ص ۳۳۷. </ref> و [[عامه]] <ref> تفسیر قرطبی، ج ۲۱، ص ۵۵؛ الدر المنثور، ج ۶، ص ۳۵۰؛ روح المعانی، ج ۱۵، ص ۳۴۳. </ref> به [[صراحت]] این معنا را [[تأیید]] میکنند. | |||
به | به نظری <ref> المیزان، ج ۲۰، ص ۱۹۱ - ۱۹۲ و ۲۸۴. </ref> بعید نیست مراد از آوردن [[دوزخ]] در [[آیه]] {{متن قرآن|وَجِيءَ يَوْمَئِذٍ بِجَهَنَّمَ يَوْمَئِذٍ يَتَذَكَّرُ الْإِنْسَانُ وَأَنَّى لَهُ الذِّكْرَى}}<ref>«و در آن روز دوزخ را (به میان) آورند، آن روز، آدمی پند میگیرد اما (دیگر) پند او را چه سود خواهد داشت؟» سوره فجر، آیه ۲۳.</ref> نیز همان پرده برداشتن از [[جهنم]] و آشکار ساختن آن برای [[اهل]] [[محشر]] باشد، بلکه برخی <ref> الکشاف، ج ۴، ص ۷۵۱-۷۵۲؛ تفسیر قاسمی، ج ۹، ص ۴۷۳. </ref> همین نظر را پذیرفتهاند. طبق این نظر واژه {{متن قرآن|جِيءَ}} مجاز استعمال شده است <ref> تفسیر قاسمی، ج ۹، ص ۴۷۳؛ روحالمعانی، ج ۱۵، ص ۳۴۲ - ۳۴۳. </ref> که مراد، آوردن جهنم از [[عالم غیب]] به [[عالم شهود]] است،<ref> الکاشف، ج ۷، ص ۵۶۴. </ref> زیرا در آن هنگام، شخص بر اثر [[بصیرت]] [[اخروی]]، جهنّم و انواع عقوبتهای آن و همچنین [[بهشت]] و انواع نعمتهای آن را میبیند. <ref> بیان السعاده، ج ۴، ص ۲۵۳. </ref> بعضی مراد را، آوردن صورت مثالی جهنم دانستهاند <ref>روحالبیان، ج ۱۰، ص ۴۳۰. </ref> و به احتمالی ممکن است با توجه به آیه {{متن قرآن|وَبُرِّزَتِ الْجَحِيمُ لِلْغَاوِينَ}}<ref>«و دوزخ را برای گمرهان آشکار میگردانند» سوره شعراء، آیه ۹۱.</ref> آشکار ساختن و با توجه به آیه {{متن قرآن|وَإِذَا الْجَحِيمُ سُعِّرَتْ}}<ref>«و آنگاه که دوزخ برافروخته شود،» سوره تکویر، آیه ۱۲.</ref> آوردن [[عذاب]] جهنم و با توجه به [[روایات]]، انتقال جهنّم هر سه مراد باشد. <ref> الفرقان، ج ۳۰، ص ۳۱۷. </ref> بعضی حمل آیه را بر صورت مثالی یا معنای مجازی ردّ کردهاند،<ref> مقتنیات الدرر، ج ۱۲، ص ۱۴۵ نمونه، ج ۲۶، ص ۴۷۱. </ref> زیرا دست برداشتن از ظاهر آیه بدون دلیلی برخلاف ظاهر درست نیست <ref>نمونه، ج ۲۶، ص ۴۷۱. </ref> و محال بودن انتقال مکانی برای دوزخ <ref> روحالبیان، ج ۱۰، ص ۴۳۰؛ تفسیر آسان، ج ۱۸، ص ۲۷۷ - ۲۷۸. </ref> نیز [[گمان]] نارواست،<ref> روح المعانی، ج ۱۵، ص ۳۴۳. </ref> زیرا حقایق [[عالم قیامت]] دقیقا برای ما روشن نیستند و [[قوانین]] [[حاکم]] بر آنجا با [[قوانین]] این [[جهان]] بسیار تفاوت دارند و هیچ مانعی نیست که در آن [[روز]] [[بهشت و دوزخ]] [[تغییر]] مکان دهند،<ref>نمونه، ج ۲۶، ص ۴۷۱. </ref> چنانکه در [[قدرت الهی]] چنین چیزی امر تازهای نیست. <ref>مقتنیاتالدرر، ج ۱۲، ص ۱۴۵. </ref>.<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> | ||
=== عرضه [[دوزخیان]] بر [[جهنم]]=== | |||
آیاتی از [[قرآن کریم]] از عرضه داشتن [[کافران]] بر جهنم سخن گفته است: {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَذْهَبْتُمْ طَيِّبَاتِكُمْ فِي حَيَاتِكُمُ الدُّنْيَا وَاسْتَمْتَعْتُمْ بِهَا فَالْيَوْمَ تُجْزَوْنَ عَذَابَ الْهُونِ بِمَا كُنْتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَبِمَا كُنْتُمْ تَفْسُقُونَ}}<ref>«و روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه کنند و (به آنان گویند): چیزهای خوشایندتان را در زندگانی دنیا به پایان بردید و از آنها بهرهمند شدید پس امروز برای گردنکشی ناحق در زمین و آن نافرمانی که میکردید با عذاب خواریآور کیفر میبینید» سوره احقاف، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ}}<ref>«روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه دارند (و بپرسند) آیا این حقّ نیست؟» سوره احقاف، آیه ۳۴.</ref> عرضه داشتن کافران بر [[آتش]] به گفتهای وارد شدن آنان به آتش است، چنانکه عرضه شدن بر [[شمشیر]] به معنای کشته شدن با شمشیر است <ref>مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۳۳. </ref> و از تعبیرهای مجازی شایع به شمار میآید. <ref> روح المعانی، ج ۱۳، ص ۱۷۹. </ref> در تعابیری نزدیک بلکه یکسان با این نظریه، مراد مباشر ساختن آنان با آتش <ref>المحرر الوجیز، ج ۵، ص ۱۰۷؛ البحر المحیط، ج ۹، ص ۴۴۳؛ تفسیر ثعالبی، ج ۵، ص ۲۲۰. </ref> یا [[عذاب]] کردن آنان با آتش <ref>تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص ۱۱۵؛ الکشاف، ج ۴، ص ۳۰۵؛ روح المعانی، ج ۱۳، ص ۱۷۹. </ref> دانسته شده؛ ولی این نظر به [[دلیل]] [[ناسازگاری]] با [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَوْمَ يُعْرَضُ الَّذِينَ كَفَرُوا عَلَى النَّارِ أَلَيْسَ هَذَا بِالْحَقِّ قَالُوا بَلَى وَرَبِّنَا قَالَ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ}}<ref>«روزی که کافران را بر آتش (دوزخ) عرضه دارند (و بپرسند) آیا این حقّ نیست؟» سوره احقاف، آیه ۳۴.</ref> رد شده است، زیرا در این آیه چشیدن عذاب بر عرض متفرع شده و این نشان میدهد که عرضه شدن بر آتش غیر از عذاب شدن به آن است. <ref> المیزان، ج ۱۸، ص ۲۰۵. </ref> بعضی مراد از عرض را کنار رفتن [[پوشش]] از جهنم <ref> تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۲۹۴؛ فتح القدیر، ج ۵، ص ۲۶. </ref> و [[آیه]] را اشاره به هنگامی دانستهاند که پرده از [[جهنم]] برداشته شده، [[دوزخیان]] [[جهنم]] را خواهند دید،<ref>تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۲۲، ۳۱. </ref> چنانکه عرض جهنم بر دوزخیان به کنار زدن پرده از چشم دوزخیان [[تفسیر]] شده است،<ref> تفسیر مقاتل، ج ۲، ص ۶۰۳. </ref> از این رو بعضی مراد از عرضه دوزخیان بر جهنم را همان عرضه جهنم بر دوزخیان دانستهاند. <ref>الکشاف، ج ۴، ص ۳۰۵؛ مواهب علیه، ص ۱۱۳۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص ۲۳؛ نک: ج ۲۷، ص ۶۰۸. </ref> ولی به نظری در [[قیامت]]، هم عرضه جهنم بر [[کافران]] و هم عرضه آنان بر جهنم رخ خواهد داد. عرضه شدن جهنم بر کافران هنگام پدیدار شدن جهنم برای آنان و بدین معناست که مانعی از ورود آنان به جهنم مانند [[عمل صالح]] یا [[شفاعت]] وجود ندارد و عرضه کافران بر جهنم هنگامی است که پس از [[محاکمه]] و محکوم شدن به [[آتش]]، آنان را به سوی [[دوزخ]] میبرند و عرضه شدن آنان بر دوزخ به معنای دخول آنان در آتش و نبودن مانعی از [[عذاب]] آنان است. <ref> المیزان، ج ۱۸، ص ۲۰۵ ـ ۲۰۶. </ref> به نظری مراد از عرضه دوزخیان بر جهنم، راندن آنان به سوی آتش <ref> تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۲۹۴. </ref> یا نگه داشتن آنان بر آستانه آتش <ref>الموسوعة القرآنیه، ج ۱۱، ص ۱۹۲. </ref> است.<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> | |||
== القای دوزخیان در آتش== | |||
== | بر اساس آیه {{متن قرآن|خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاءِ الْجَحِيمِ}}<ref>«او را بگیرید و در میانه دوزخ بکشانید!» سوره دخان، آیه ۴۷.</ref> به [[ملائکه]] دوزخ <ref>مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۰۳. </ref> [[دستور]] داده میشود {{متن قرآن|أَثِيمٍ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۷۶.</ref> را بگیرید و به وسط دوزخ بکشانید<ref> التبیان، ج۹، ص۲۴۰؛ روح المعانی، ج۱۳، ص۱۳۲. </ref>. به گفته بسیاری از [[مفسران]] آیه درباره [[ابوجهل]] نازل شده است. <ref>کشف الاسرار، ج ۹، ص ۱۱۳؛ زادالمسیر، ج ۴، ص ۶۴؛ روحالمعانی، ج ۱۳، ص ۱۳۰. </ref>. {{متن قرآن|أَثِيمٍ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۷۶.</ref> به معنای کسی است که بر اثر تکرار یک [[گناه]] یا [[ارتکاب گناهان]] بسیار، گناهکاری در او نهادینه شده، طبیعتی گناه دوست یافته باشد. <ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۱۴۸. </ref> [[مفسران]] در ترسیم صحنه به [[دوزخ]] افکندن اثیم، گوناگون سخن گفته، ویژگیهایی مانند اِعمال [[خشونت]]،<ref> مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۰۲. </ref>[[اهانت]]،<ref> التبیان، ج ۹، ص ۲۳۹ - ۲۴۰. </ref> کشاندن با [[زور]] و خشونت،<ref> مواهب علیه، ص ۱۱۱۷</ref> کشاندن به رو،<ref> مجمع البیان، ج ۹، ص ۱۰۳. </ref> راندن از پشت سر و کشاندن از پیشرو،<ref>جامع البیان، ج ۲۵، ص ۸۰؛ التبیان، ج ۹، ص ۲۴۰. </ref> پرتاب کردن <ref>نمونه، ج ۲۱، ص ۲۰۵. </ref> یا راندن به رو <ref> تفسیر مقاتل، ج ۳، ص ۸۲۵. </ref> در [[آتش]] را ذکر کردهاند. | ||
اصل واژه "عَتلْ" بدین معناست که برای [[مجازات]] کردن یا به [[زندان]] بردن کسی، گریبان او را گرفته، او را در پی خود بکشند. <ref>العین، ج ۲، ص ۶۹، "عتل".</ref> گرفتن گریبان، کنایه از نگه داشتن <ref> روحالمعانی، ج ۱۳، ص ۱۳۲. </ref> و [[تسلط]] کامل گیرنده بر شخص است، از همینرو بعضی به جای گریبان تعبیر به "مجامع شیئ" کردهاند<ref>مفردات، ص ۵۴۶، "عتل".</ref> که | اصل واژه "عَتلْ" بدین معناست که برای [[مجازات]] کردن یا به [[زندان]] بردن کسی، گریبان او را گرفته، او را در پی خود بکشند. <ref>العین، ج ۲، ص ۶۹، "عتل".</ref> گرفتن گریبان، کنایه از نگه داشتن <ref> روحالمعانی، ج ۱۳، ص ۱۳۲. </ref> و [[تسلط]] کامل گیرنده بر شخص است، از همینرو بعضی به جای گریبان تعبیر به "مجامع شیئ" کردهاند <ref>مفردات، ص ۵۴۶، "عتل".</ref> که ظاهراً مراد مواضعی است که با گرفتن آن کل شئ در اختیارِ گیرنده قرار میگیرد. شاید به همین مناسبت برخی در معنای [[آیه]] {{متن قرآن|خُذُوهُ فَاعْتِلُوهُ إِلَى سَوَاءِ الْجَحِيمِ}}<ref>«او را بگیرید و در میانه دوزخ بکشانید!» سوره دخان، آیه ۴۷.</ref> گفتهاند: او را از همه سو در هم بفشارید و سپس به وسط دوزخ سرازیرش کنید. <ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۲۹۲. </ref> برخی هم آیه را چنین معنا کردهاند: او را مانند هیزم بشکنید <ref> البحر المحیط، ج ۹، ص ۴۰۸. </ref> و در میان آتش بیفکنید. | ||
بر اساس آیه ۴۱ | بر اساس آیه {{متن قرآن|يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ}}<ref>«گناهکاران از چهرههایشان شناخته میشوند، آنگاه موهای پیشانی و (نیز) پاها (ی آنها) را میگیرند» سوره الرحمن، آیه ۴۱.</ref> [[ملائکه]] [[موی سر]] برخی از [[مجرمان]] ([[کافران]]) <ref> التبیان، ج ۹، ص ۴۷۷؛ کشفالاسرار، ج ۹، ص ۴۱۷. </ref> و پاهای برخی دیگر <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص ۳۶۸. </ref> یا گاه موی جلو سر و گاه پاهای آنها را گرفته، آنان را به سوی [[دوزخ]] میکشند <ref> التبیان، ج ۹، ص ۴۷۷؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۱۱۴. </ref> یا در [[آتش]] میافکنند <ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۷۵؛ المیزان، ج ۱۹، ص ۱۰۸. </ref> یا آنکه موی جلو سر و قدمهای آنان را از پیش رو یا پشت سر به هم میرسانند،<ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص ۳۶۸. </ref> به گونهای که کمر آنان شکسته شود <ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۷۵؛ روح المعانی، ج ۱۴، ص ۱۱۴. </ref> یا با زنجیر <ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۸، ص ۱۷۵. </ref> یا غل <ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۱۲. </ref> به یکدیگر میبندند و آنان را با صورت در آتش میافکنند. <ref> تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۲۰۱. </ref> بنابر [[آیات]] {{متن قرآن|خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ }}<ref>«بگیریدش و به بند آوریدش! سپس در دوزخش افکنید!» سوره حاقه، آیه ۳۰-۳۱.</ref> [[ملائکه]] [[دستور]] مییابند محکوم به [[عذاب]] را بگیرند و به غل کشیده، به دوزخ بیفکنند. [[آیه]] درباره مجرمانی است که [[نامه]] اعمالشان را به دست چپشان میدهند که به گفتهای اشاره به [[کافران]] است. <ref> تفسیر مقاتل، ج ۴، ص ۴۲۴؛ التبیان، ج ۱۰، ص ۱۰۵. </ref> غل، زنجیری است که بر گردن [[مجرم]] نهاده و دستها، پاها و گردن مجرم با آن بسته میشد. <ref> المیزان، ج ۱۹، ص ۴۰۰؛ نمونه، ج ۲۴، ص ۴۶۸. </ref> از آیه {{متن قرآن|فَكُبْكِبُوا فِيهَا هُمْ وَالْغَاوُونَ}}<ref>«و آنان و گمرهان را سرنگون در آن (دوزخ) میافکنند؛» سوره شعراء، آیه ۹۴.</ref> که کیفیت به دوزخ انداختن [[بتها]]، پرستشکنندگان آنها، و [[لشکریان شیطان]] را بیان کرده استفاده شده که آنها به هنگام [[سقوط]] در دوزخ همانند سنگی هستند که از فراز بلندی به درهای پرتاب میشود که نخست به نقطهای افتاده، از آنجا به نقطه دیگر تا در قعر دره قرار گیرد. <ref>الکشاف، ج ۳، ص ۳۲۲؛ الاصفی، ج ۲، ص ۸۸۸؛ نمونه، ج ۱۵، ص ۲۷۰. </ref> چنانچه [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|فَأُمُّهُ هَاوِيَةٌ}}<ref>«جای او، آتش است،» سوره قارعة، آیه ۹.</ref> بدین معنا باشد که [[مجرم]] را به سر در [[آتش دوزخ]] سرنگون میکنند،<ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۴۰؛ پرتوی از قرآن، ج ۴، ص ۲۳۸؛ اطیب البیان، ج ۱۴، ص ۲۱۲. </ref> این [[آیه]] نیز چگونگی به [[دوزخ]] انداختن برخی محکومان به [[عذاب]] را بیان داشته است. | ||
گفته میشود که آیه | گفته میشود که آیه {{متن قرآن|يَوْمَ يُدَعُّونَ إِلَى نَارِ جَهَنَّمَ دَعًّا}}<ref>«روزی که به سوی آتش دوزخ، سخت رانده میشوند» سوره طور، آیه ۱۳.</ref> نیز حکایت از پرتاب [[دوزخیان]] در [[جهنم]] از [[راه]] دور دارد. <ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص ۲۰۴. </ref> "دعّ" به معنای دفع (دورساختن، راندن) شدید است <ref> التحقیق، ج ۳، ص ۲۰۳، "دع".</ref> و از همینرو جمعی از [[مفسران]] مراد از آیه را راندن دوزخیان به سوی جهنم دانستهاند. <ref> نمونه، ج ۲۲، ص ۴۲۱؛ کشفالاسرار، ج ۹، ص ۳۳۴؛ التحریر و التنویر، ج ۲۷، ص ۵۸. </ref> بسیاری از مفسران در توضیح آیه به تعبیر "دفع با شدت" بسنده کرده <ref> تفسیر بغوی، ج ۴، ص ۲۹۱؛ تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص ۱۲۷؛ مجمعالبیان، ج ۹، ص ۲۴۸. </ref> و بعضی مرادِ مفسران از "دفع" را راندن به [[آتش]] <ref>ترجمه بیان السعاده، ج ۱۳، ص ۴۲۰. </ref> یا پرتاب کردن دوزخیان به آتش دانستهاند<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۰. </ref>.<ref>[[محمد صادق صالحیمنش|صالحیمنش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref> | ||
==دوزخیان== | ==دوزخیان== |