بحث:جهنم در قرآن
مقدمه
لفظ جهنم پنجاه و نُه بار در قرآن مجید ذکر شده و نام دیگر آن جحیم است که ۲۶ بار در قرآن مذکور است.
جحیم به معنی آتش افروخته است چنانکه «امیة بن أبی الصلت» گفته است: "اذا شبت جهنم ثم زادت - واعرض عن قوابسها الجحیم".
به عقیده بعضی از مفسرین، «سقر» نام دیگر جهنم است و برخی آن را دری از درهای جهنم میدانند و لفظ سقر یک بار در سوره قمر آیه ۴۸ و سه بار در سوره مدثر دیده میشود. در سوره قارعة به جهنم عنوان «هاویه» داده شده. قتاده و ابوصالح گفتهاند که جهنم از آن روی هاویه نامیده شده که مردم در آن سرنگون میشوند.
جهنم در نظر بعضی از لغت شناسان قدیم از ریشه فارسی است و تنها دلیل آنان این است که فردوس، فارسی الاصل میباشد. راغب و جوالیقی و بسیاری از زبان شناسان به اعجمیت آن قائل شدهاند و اصل آن را «جهنام» و «کهنام» ضبط کرده و منع صرف آن را به سبب اجتماع علمیت و عجمه دانستهاند.
سیوطی در اتقان، جهنم را عبرانیالاصل میداند. برخی هم منجمله احمد شاکر، مصحح و نویسنده تعلیقات بر «المعرب» جهنم را از «جهنام» ماخوذ پنداشته و «جهنام» را که در کتب لغت به معنی چاه بسیار ژرف بوده عربی الاصل میشناسد و میگوید منع صرف جهنم به سبب اجتماع علمیت و تأنیث است. جفری اصل کلمه را آرامی میداند که به لهجه حبشی در زبان عرب وارد شده لکن بیشتر به عبرانی بودن ریشه لغت قائلند.[۱]
مطالبی که از مندرجات قرآن مجید راجع به جهنم به دست میآید
- جهنم ساختمانی است که دارای هفت در و هر گروهی باید از یک در وارد شوند ﴿لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِكُلِّ بَابٍ مِنْهُمْ جُزْءٌ مَقْسُومٌ﴾[۲].
- جهنم دارای خزنه و مالک است. مردم از خزنه میخواهند که در عذابشان تخفیفی حاصل گردد ولی خزنه جهنم جواب میدهند که چون از پیش، پیغمبران آنان را انذار کردهاند و جز با تکذیب و انکار روبرو نشدهاند از این رو درخواست تخفیف عذاب مورد ندارد. [۳]
- جهنم دارای درکاتی است و منافقان در پستترین درکات جهنم جای دارند.[۴]
- اهل جهنم نه میمیرند، نه زندهاند[۵]. و هر گاه پوستشان پخته شود پوست دیگری جای آن را میگیرد تا عذاب کامل خود را بچشند[۶]
- کسانی که طلا و نقره میاندوزند و در راه خدا انفاق نمیکنند طلا و نقره را در آتش جهنم میگذارند و با آن پیشانی و پهلو و پشت ثروتمند ناجوانمرد را با آن داغ مینهند.[۷]
- هیزم جهنم سنگی و آدمی است [۸]
- بر دوزخ نوزده فرشته غلاظ و شداد موکلند[۹]. این فرشتگان در سوره علق آیه ۱۸ زبانیه نامیده شدهاند و اهل لغت در مفرد آن اختلاف دارند.
- با هرگناهکاری که به جهنم برده میشود سائق و گواهی همراه است. [۱۰]
- هر چه در جهنم میریزند جهنم طعمه بیشتری میخواهد و ﴿هَلْ مِنْ مَزِيدٍ﴾[۱۱]
- جهنم را در روز قیامت احضار میکنند[۱۲] در تفسیر صافی ضمن تفسیر این آیه از قمی حدیثی نقل شده است که به موجب آن از پیغمبر راجع به معنی این آیه پرسیدهاند. حضرت رسول فرموده است که جهنم را در عرصه قیامت میآورند در حالی که هزار مهار دارد و هر مهار را هزار فرشته در دست گرفتهاند و چون وارد عرصه میشود گردونهای از آن بیرون میآید و بر آن، صراط را که دارای سه قنطره است و از مو باریکتر و از دم شمشیر برندهتر میباشد میگذرانند. روی یک قنطره امانت و رحمت روی قنطره دیگر نماز نوشته شده و بر قنطره سوم نوشته شده است (رب العالمین لا اله غیره). غزالی در کتاب الدرة الفاخره در تفسیر این آیه نوشته است که چون در روز قیامت فرمان احضار جهنم صادر میشود. جهنم بر خود میلرزد زیرا میپندارد که میخواهند او را عذاب کنند اما فرشتگان به او میگویند به وسیله تو، آدمیان معذب خواهند شد پس جهنم بر چهار پا میایستد و به هر پای آن هفتادو دو هزار حلقه پیوسته است و هر حلقه به دست دو هزار شیطان است. جهنم مویه کنان وناله کنان پیش میآید، چون به اندازه هزار سال به عرصه محشر فاصله دارد خود را از چنگ شیاطین میرهاند و میخواهد خود را در میان مردم افکند، اما چون رسیدگی به حساب اعمال مردم در پیش است، جهنم را از پیشروی باز میدارند.
- در آخرین طبقه جهنم درخت زقوم روئیده است که شکوفه آن گوئی سر شیاطین است [۱۳]
- خوراک اهل جهنم غسلیم و نوشابه ایشان حمیم است[۱۴]
- بعضی در عذاب، مخلد خواهند بود تا وقتی که آسمان و زمین برپا است عذاب خواهند کشید مگر اینکه خدا بخواهد[۱۵].[۱۶]
جهنم در نظر حکما و عرفا
حکما میگویند که چون ارواح شریران از بدنهای ایشان مفارقت میکند تمایلات پست و شهوات هنوز از آن ارواح زدوده نشده است ولی به وسیله جدائی از بدن وسیله ارضاء شهوات و تمایلات در اختیار ایشان نیست و از این رو رنج میبرند و مناسب با نوع و مقدار تمایلات پست خویش عذاب میکشند. در تأویلات عبدالرزاق لاهیجی نوزده فرشتهای که به موجب سوره مدثر موکل دوزخاند به نوزده قوۀ نباتی و حیوانی که در انسان موجود است تأویل شده است. عرفا جهنم را حرمان از لقای حق میپندارند و هجران معشوق را سختترین شکنجه و عذاب میشناسند.
در دعای کمیل مسطور است «صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ».
اما غزالی معتقداست صراط عبارت است از راه اعتدال که میان افراط و تفریط واقع است و از موی باریکتر و از شمشیر برندهتر تواند بود زیرا تشخیص اعتدال و سلوک آن بسی دشوار است و دقت نظر و ثبات قدم و ملکه تقوی میخواهد.
ابوالحسن اشعری بر خلاف معتزله و قدریه به خلود عذاب معتقد نیست و به آیاتی از قرآن و احادیث استناد جسته معتقد است که همه گناهکاران در آخر، مشمول عفو و رحمت الهی خواهند شد.[۱۷]
جهنم در نظر ملل دیگر
مردم قرون وسطی وسیله تصفیۀ ارواح را «سن براندانSaint branden» مینامیدند و آن را به صورت حیوانی عجیب الخلقه تصور میکردند (شاید داستان مار غاشیه ناشی از این فکر بوده یا منشأ چنین فکری شده باشد).
در نظر یونانیان، دوزخ از چند دایره متحدالمرکز به شکل قیف ترکیب یافته و در قرون وسطی Danté نقاش معروف جهنم را به این صورت نقاشی کرده و درجات عذاب و درکات جهنم را در اثر خویش مشخص ساخته است.
آشوریها هم به دوزخ معتقد بودهاند و در افسانههای مربوط به اشتار دوزخ را به صورت بنائی دارای هفت در وصف کردهاند.
مردم بابل معتقد بودند که ارواح همه مردگان به زیر زمین میروند و در آنجا گرفتار عذابند و یونانیان هم به ظلمت زیر زمین عقیده داشتند. حفاحیستوس خداوند صنعت در زیر زمین جای داشت.
زردشتیان به موجب کتاب «دین کرت» معتقد بودند که برای رسیدن به بهشت آن مسکن بهین که پر بوی و درخشان است باید از «چینود» یا پل صراط بگذرند و چینود مرکب است از چین ووتر به معنی گذر. اصطلاح جهنم و هاویه در میان یهود معمول است ولی مفهوم آن نزد ایشان درست مشخص نیست.
جهنم در زبان عبری به معنی چاه عمیق است. شاید تصور چاه «ویل» ناشی از معنی این لغت باشد «هنوم» به موجب تورات درهای در جنوب اورشلیم بوده که مشرکان قربانیهای خود را برای بت مولک یا مولاش در آن دره از آتش میگذرانیدهاند و «آحاز» و «منسی» فرزندان خود را در این وادی از آتش گذراندند. بعد از آن این دره محل آلودگیها شده و در نزد یهود شوم و منفور گردیده و نام جهنم از آن مشتق شده است. در نظر یهود جهنم جایی است ظلمانی در زیر زمین که ارواح شریران در آنجا به سر میبرند.
هاویه نیز که ترجمه لفظ عبری شیول است جائی گود و ظلمانی است که گاهی محل همه ارواح و گاهی محل ارواح شریران شمرده میشود و به موجب کتاب اعمال رسولان، مسیح سه روز در هاویه مسکن گزیده است.
یونانیان، دوزخ را گاهی محلی در زیر زمین و گاه محلی در شبه جزیرهای خاص میپنداشتند و معتقد بودند که چهار شط به نام استیکس(styx) و کوسیت (cocite) و آشهرون(acheron) و پیریفلژتن (pyriphlegetno) بر گرد دوزخ جاری است و مجرای این چهار شط دوائر متحدالمرکزی تشکیل میدهد.
تا قرن پنجم پیش از میلاد یونانیان، جهنم یا «این فرنوس» را محل ارواح همه مردگان میدانستند و میگفتند خدای مرگ (hades) بر این سرزمین حکومت دارد.
در قرن پنجم پیش از میلاد مینوس و رادامانت و آک عقیده تازهای اظهار داشتند بنا بر نظر ایشان جهنم محل ارواح گناهکاران است و سگی بر در جهنم پاس میدهد تا از خروج ارواح گناهکاران مانع گردد.
در مذهب کاتولیک جهنم محل عذاب و شکنجه ارواح است و دو نوع عذاب در آن اجراء میگردد: یکی حرمان از دیدار و لقای حق و دیگر عذاب و شکنجههای حسی.
در داستان بابلی اشتار، از مایعی گفتگو شده است به نام هلرگوم و ممکن است ریشه لفظ زقوم همین لفظ بابلی باشد.[۱۸]
جهنم در فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم
منظور از این مدخل آیاتی است که دشمنان پیامبر از سوی خداوند تهدید به آتش جهنم شدهاند و یا نتیجه اعمال آنها دخول در آتش جهنم ذکرشده است و یا اینکه ظالمان و مشرکان در آتش جهنمآرزو میکنند که ای کاش از پیامبر پیروی کرده بودیم.
- ﴿وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّى وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا﴾[۱۹]
- ﴿أَلَمْ يَعْلَمُوا أَنَّهُ مَنْ يُحَادِدِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدًا فِيهَا ذَلِكَ الْخِزْيُ الْعَظِيمُ﴾[۲۰]
- ﴿وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا وَلَهُ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾[۲۱]
- ﴿وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا﴾[۲۲]
- ﴿وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا﴾[۲۳]
- ﴿يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا﴾[۲۴]
- ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ﴾[۲۵]
- ﴿وَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ * وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۲۶]
- ﴿فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ وَكَرِهُوا أَنْ يُجَاهِدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَقَالُوا لَا تَنْفِرُوا فِي الْحَرِّ قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ﴾[۲۷]
- ﴿وَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَاهْجُرْهُمْ هَجْرًا جَمِيلًا * وَذَرْنِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ وَمَهِّلْهُمْ قَلِيلًا * إِنَّ لَدَيْنَا أَنْكَالًا وَجَحِيمًا * وَطَعَامًا ذَا غُصَّةٍ وَعَذَابًا أَلِيمًا﴾[۲۸]
- ﴿أَرَأَيْتَ إِنْ كَذَّبَ وَتَوَلَّى﴾[۲۹]؛ ﴿كَلَّا لَئِنْ لَمْ يَنْتَهِ لَنَسْفَعًا بِالنَّاصِيَةِ﴾[۳۰]؛ ﴿سَنَدْعُ الزَّبَانِيَةَ﴾[۳۱]
- ﴿وَلَوْلَا أَنْ كَتَبَ اللَّهُ عَلَيْهِمُ الْجَلَاءَ لَعَذَّبَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابُ النَّارِ * ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَمَنْ يُشَاقِّ اللَّهَ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ﴾[۳۲]
- ﴿فَمِنْهُمْ مَنْ آمَنَ بِهِ وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا﴾[۳۳]
- ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ * لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ فِيهِ رِجَالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ * أَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى تَقْوَى مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانٍ خَيْرٌ أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ﴾[۳۴]
نکات: در آیات فوق این محورها مطرح گردیده است:
- دشمنان پیامبر به عذاب جهنم تهدید شدهاند: ﴿وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَى... وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَسَاءَتْ مَصِيرًا﴾[۳۵]... ﴿مَنْ يُحَادِدِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَأَنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ﴾[۳۶]
- مخالفت و نافرمانی از پیامبر اسلام از اسباب خلود در آتش جهنم. ﴿وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَيَتَعَدَّ حُدُودَهُ يُدْخِلْهُ نَارًا خَالِدًا فِيهَا﴾[۳۷].
- آرزوی جهنمیان در قیامت، اطاعت از رسول خدا در دنیا: ﴿يَوْمَ تُقَلَّبُ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ يَقُولُونَ يَا لَيْتَنَا أَطَعْنَا اللَّهَ وَأَطَعْنَا الرَّسُولَا﴾[۳۸].
- ایمان به رسالت پیامبر اسلام و قرآن، موجب مصونیت از ابتلاءبه جهنم: ﴿وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ....فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ﴾[۳۹]
- تخلف از همراهی پیامبر در جهاد، موجب گرفتاری به عذاب جهنم.: ﴿فَرِحَ الْمُخَلَّفُونَ بِمَقْعَدِهِمْ خِلَافَ رَسُولِ اللَّهِ... قُلْ نَارُ جَهَنَّمَ أَشَدُّ حَرًّا لَوْ كَانُوا يَفْقَهُونَ﴾[۴۰]
- تکذیب پیامبر و تعالیم او، درپی دارنده آتش سوزان جهنم: ﴿وَذَرْنِي وَالْمُكَذِّبِينَ أُولِي النَّعْمَةِ... إِنَّ لَدَيْنَا أَنْكَالًا وَجَحِيمًا﴾[۴۱]
- سد راه پیامبر و اخلال بر علیه وی، موجب گرفتاری آتش سوزان جهنم: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ صَدَّ عَنْهُ وَكَفَى بِجَهَنَّمَ سَعِيرًا﴾[۴۲].
- استفاده ابزاری از دین و مسجد برای یاری رساندن به دشمنان خدا و رسول از موجبات ورود به آتش جهنم: ﴿وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا﴾[۴۳]
- ﴿أَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْيَانَهُ عَلَى شَفَا جُرُفٍ هَارٍ فَانْهَارَ بِهِ فِي نَارِ جَهَنَّمَ﴾[۴۴].[۴۵]
منابع
پانویس
- ↑ خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص 284-285.
- ↑ «که هفت دروازه دارد و هر دروازه از آن را بخشی جداست» سوره حجر، آیه ۴۴.
- ↑ سوره زمر آیات ۷۰ تا ۷۲.
- ↑ سوره نساء آیه ۱۴۵.
- ↑ سوره اعلی آیه ۱۱
- ↑ سوره نساء آیه ۵۶
- ↑ سوره توبه آیه ۳۵
- ↑ سوره بقره آیه ۲۴.
- ↑ سوره تحریم آیه ۶ و سوره مدثر آیه ۳۰
- ↑ سورة ق آیه ۲۱.
- ↑ «(یاد کنید) روزی (را) که ما به دوزخ میگوییم: سیر شدی؟ و میگوید: آیا بیش هست؟» سوره ق، آیه ۳۰.
- ↑ سوره فجر آیه ۲۴.
- ↑ سوره صافات آیه ۶۲ تا ۶۵.
- ↑ سورة الحاقة - آیه ۳۶.
- ↑ سورة هود آیتین ۱۰۶ و ۱۰۷
- ↑ خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص284-286.
- ↑ خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص 287.
- ↑ خزائلی، محمد، اعلام قرآن، ص 287-289.
- ↑ "و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامینهیم و وی را به دوزخ میافکنیم و این بد پایانهای است!" سوره نساء، آیه ۱۱۵.
- ↑ "آیا ندانستهاند که هر کس با خداوند و پیامبرش دشمنی ورزد بیگمان آتش دوزخ او راست در حالی که در آن جاودان خواهد بود؛ خواری سترگ این است" سوره توبه، آیه ۶۳.
- ↑ "و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در میآورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود" سوره نساء، آیه ۱۴.
- ↑ "جز پیامرسانی از سوی خداوند و رساندن رسالتهای او (اختیاری ندارم) و آنان که با خداوند و پیامبر او نافرمانی کنند بیگمان آتش دوزخ، آنان راست که هماره در آن جاودانند" سوره جن، آیه ۲۳.
- ↑ "و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) میگزد؛ میگوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش میگرفتم!" سوره فرقان، آیه ۲۷.
- ↑ "روزی که چهرههای آنان در آتش گردانده شود میگویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم" سوره احزاب، آیه ۶۶.
- ↑ "و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید * و اگر چنین نکردید- که هرگز نمیتوانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ برای کافران آماده شده است" سوره بقره، آیه ۲۳-۲۴.
- ↑ "و از آن آتش پروا کنید که برای کافران آماده شده است * و از خداوند و فرستاده (او) پیروی کنید باشد که بر شما بخشایش آورند" سوره آل عمران، آیه ۱۳۱-۱۳۲.
- ↑ "بازماندگان (از جهاد در جنگ تبوک)، از خانهنشینی خویش در مخالفت با پیامبر شادمانی کردند و خوش نداشتند که با جان و مالشان در راه خداوند جهاد کنند و گفتند: در این گرما رهسپار نشوید؛ بگو: آتش دوزخ گرمتر است اگر در مییافتند" سوره توبه، آیه ۸۱.
- ↑ "و بر آنچه میگویند شکیبا باش و از آنان به نکویی دوری گزین * و مرا با این دروغانگاران شاد خوار وا بگذار و به آنان اندکی مهلت بخش * ما نزد خود بندها و دوزخی داریم* و خوراکی گلوگیر و عذابی دردناک" سوره مزمل، آیه ۱۰-۱۳.
- ↑ "(یا) اگر دروغ انگارد و رو گرداند،" سوره علق، آیه ۱۳.
- ↑ "نه چنان است؛ اگر (از شرارت) باز نایستد بیگمان (موی) پیشانی (اش) را خواهیم گرفت و خواهیم کشید،" سوره علق، آیه ۱۵.
- ↑ "ما (نیز) آتش افروزان (دوزخ) را بیدرنگ فرا میخوانیم" سوره علق، آیه ۱۸.
- ↑ "و اگر خداوند آوارگی را بر آنان مقرّر نکرده بود بیگمان در این جهان عذابشان میکرد و آنان را در جهان واپسین عذاب آتش (دوزخ) خواهد بود * این از آن روست که آنان با خداوند و پیامبر وی مخالفت ورزیدند و هر کس با خداوند مخالفت ورزد به راستی خداوند سختکیفر است" سوره حشر، آیه ۳-۴.
- ↑ "پس برخی از آنها به آن ایمان آوردند و برخی از ایشان روی از آن برتافتند و (برافروختن) آتش فروزان را، دوزخ بس" سوره نساء، آیه ۵۵.
- ↑ "و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان در * هیچگاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بیگمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهادهاند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی؛ در آن مردانی هستند که پاکیزه کردن (خود) را دوست میدارند و خداوند پاکیزگان را دوست میدارد * آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو میلغزاند؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمیکند" سوره توبه، آیه ۱۰۷-۱۰۹.
- ↑ "و هر کس پس از آنکه به روشنی رهنمود یافت با پیامبر مخالفت ورزد و از راهی جز راه مؤمنان پیروی کند وی را با آنچه بدان روی آورده است وامینهیم و وی را به دوزخ میافکنیم و این بد پایانهای است!" سوره نساء، آیه ۱۱۵.
- ↑ "آیا ندانستهاند که هر کس با خداوند و پیامبرش دشمنی ورزد بیگمان آتش دوزخ او راست در حالی که در آن جاودان خواهد بود؛ خواری سترگ این است" سوره توبه، آیه ۶۳.
- ↑ "و هر کس با خداوند و فرستاده او نافرمانی ورزد و از حدود او فراتر رود (خداوند) او را در آتشی در میآورد (که) جاودانه در آن است و او را عذابی خوارساز (در پیش) خواهد بود" سوره نساء، آیه ۱۴.
- ↑ "روزی که چهرههای آنان در آتش گردانده شود میگویند: ای کاش از خداوند و پیامبر فرمان برده بودیم" سوره احزاب، آیه ۶۶.
- ↑ "و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید * و اگر چنین نکردید- که هرگز نمیتوانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ برای کافران آماده شده است" سوره بقره، آیه ۲۳-۲۴.
- ↑ "بازماندگان (از جهاد در جنگ تبوک)، از خانهنشینی خویش در مخالفت با پیامبر شادمانی کردند و خوش نداشتند که با جان و مالشان در راه خداوند جهاد کنند و گفتند: در این گرما رهسپار نشوید؛ بگو: آتش دوزخ گرمتر است اگر در مییافتند" سوره توبه، آیه ۸۱.
- ↑ "و مرا با این دروغانگاران شاد خوار وا بگذار و به آنان اندکی مهلت بخش ما نزد خود بندها و دوزخی داریم" سوره مزمل، آیه ۱۱-۱۲.
- ↑ "پس برخی از آنها به آن ایمان آوردند و برخی از ایشان روی از آن برتافتند و (برافروختن) آتش فروزان را، دوزخ بس" سوره نساء، آیه ۵۵.
- ↑ "و کسانی هستند که مسجدی را برگزیدهاند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند میخورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی میدهد که آنان در" سوره توبه، آیه ۱۰۷.
- ↑ "آیا کسی که بنیان خود را بر پروا از خداوند و خشنودی (او) نهاده بهتر است یا آنکه بنیان خود را بر لب پرتگاهی در حال ریزش گذارده است که او را به درون آتش دوزخ فرو میلغزاند؟ و خداوند گروه ستمکاران را رهنمایی نمیکند" سوره توبه، آیه ۱۰۹.
- ↑ سعیدیانفر و ایازی، فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱، ص۴۳۷.