پرش به محتوا

دین سفیانی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'حالیکه' به 'حالی که'
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت')
جز (جایگزینی متن - 'حالیکه' به 'حالی که')
خط ۴۷: خط ۴۷:
[[پرونده:151956.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[علی کورانی]]]]
[[پرونده:151956.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[علی کورانی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی کورانی]]'''، در کتاب ''«[[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی کورانی]]'''، در کتاب ''«[[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[روایات]]، نشانگر این معناست که [[سفیانی]] [[فرهنگ]] و [[آموزش]] غربی دارد و چه‌بسا در همانجا نشو و نما کرده باشد. در کتاب [[الغیبة ۲ (کتاب)|غیبت]] [[شیخ طوسی]] از [[بشر بن غالب]] به‌صورت مرسل [[روایت]] شده است که گفت: "[[سفیانی]] در حالیکه [[رهبری]] گروهی را بعهده دارد مانند شخص نصرانی [[صلیب]] بر گردن دارد و از سرزمین [[رومیان]] روی می‌آورد"<ref>غیبت طوسی، ص ۲۷۸.</ref>.
::::::«[[روایات]]، نشانگر این معناست که [[سفیانی]] [[فرهنگ]] و [[آموزش]] غربی دارد و چه‌بسا در همانجا نشو و نما کرده باشد. در کتاب [[الغیبة ۲ (کتاب)|غیبت]] [[شیخ طوسی]] از [[بشر بن غالب]] به‌صورت مرسل [[روایت]] شده است که گفت: "[[سفیانی]] در حالی که [[رهبری]] گروهی را بعهده دارد مانند شخص نصرانی [[صلیب]] بر گردن دارد و از سرزمین [[رومیان]] روی می‌آورد"<ref>غیبت طوسی، ص ۲۷۸.</ref>.
::::::در [[روایت]] کلمه [[منتصر]] آمده اما دراصل باید "متنصر" باشد، چنانکه در بحار ج ۵۲ ص ۲۱۷ آمده است، یعنی، [[مسلمان]] [[مسیحی]] شده. و جمله "از سرزمین [[رومیان]] می‌آید" یعنی کسی که از سرزمین [[روم]] (غرب) به [[شام]] می‌آید و آنگاه دست به جنبش و [[قیام]] می‌زند. و نیز نشانگر این است که او [[رهبری سیاسی]] غربی‌ها و [[یهودیان]] را بر عهده دارد و با [[حضرت مهدی]] {{ع}} که [[دشمن]] [[روم]] یعنی غربیهاست به [[نبرد]] می‌پردازد و با ترکان یا هواداران ترکها که بنظر ما روسها هستند وارد [[جنگ]] می‌شود. و [[سفیانی]] پایتخت خود را در حوادث [[زمان ظهور]] و در پیشاپیش لشکرکشی [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[دمشق]] به [[رمله]] [[فلسطین]] منتقل می‌سازد همانجائی که طبق [[روایت]]، [[شورشیان]] رومی در آنجا فرود می‌آیند.
::::::در [[روایت]] کلمه [[منتصر]] آمده اما دراصل باید "متنصر" باشد، چنانکه در بحار ج ۵۲ ص ۲۱۷ آمده است، یعنی، [[مسلمان]] [[مسیحی]] شده. و جمله "از سرزمین [[رومیان]] می‌آید" یعنی کسی که از سرزمین [[روم]] (غرب) به [[شام]] می‌آید و آنگاه دست به جنبش و [[قیام]] می‌زند. و نیز نشانگر این است که او [[رهبری سیاسی]] غربی‌ها و [[یهودیان]] را بر عهده دارد و با [[حضرت مهدی]] {{ع}} که [[دشمن]] [[روم]] یعنی غربیهاست به [[نبرد]] می‌پردازد و با ترکان یا هواداران ترکها که بنظر ما روسها هستند وارد [[جنگ]] می‌شود. و [[سفیانی]] پایتخت خود را در حوادث [[زمان ظهور]] و در پیشاپیش لشکرکشی [[حضرت مهدی]] {{ع}} از [[دمشق]] به [[رمله]] [[فلسطین]] منتقل می‌سازد همانجائی که طبق [[روایت]]، [[شورشیان]] رومی در آنجا فرود می‌آیند.
::::::بلکه به‌طوری که پیداست، به‌عنوان خط مقدم دفاعی بنفع [[یهودیان]] و رومی‌ها وارد [[پیکار]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌شود و [[روایات]]، بطوری که خواهید دانست درباره [[شکست]] او که به [[شکست]] [[یهودیان]] منتهی خواهد شد سخن می‌گوید. همچنین [[دلیل]] دیگر بر گرایش وی به غربی‌ها این است که پس از [[شکست]] و کشته شدن او باقیمانده نیروهایش به سوی غرب می‌گریزند، آنگاه [[یاران امام مهدی]] {{ع}} آنها را بازگردانده و بقتل می‌رسانند.
::::::بلکه به‌طوری که پیداست، به‌عنوان خط مقدم دفاعی بنفع [[یهودیان]] و رومی‌ها وارد [[پیکار]] با [[حضرت مهدی]] {{ع}} می‌شود و [[روایات]]، بطوری که خواهید دانست درباره [[شکست]] او که به [[شکست]] [[یهودیان]] منتهی خواهد شد سخن می‌گوید. همچنین [[دلیل]] دیگر بر گرایش وی به غربی‌ها این است که پس از [[شکست]] و کشته شدن او باقیمانده نیروهایش به سوی غرب می‌گریزند، آنگاه [[یاران امام مهدی]] {{ع}} آنها را بازگردانده و بقتل می‌رسانند.
::::::از [[ابن خلیل ازدی]]، [[روایت]] شده است که گفت: از [[ابو جعفر]] ([[امام باقر]]) {{ع}} شنیدم که درباره این [[آیه شریفه]] "وقتی آنان [[خشم]] و [[عذاب]] ما را احساس کنند از آن دیار می‌گریزند فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه [[اسراف]] می‌کردید و خانه‌هایتان. شاید از شما سؤال شود". فرمود: "وقتی [[قائم]] [[قیام]] کند و سپاهی به‌سوی [[بنی امیه]] به [[شام]] گسیل دارد آنان به سوی [[روم]] (غرب) بگریزند [[رومیان]] به آنها گویند ما شما را در سرزمین خود راه ندهیم مگر اینکه به آئین [[مسیحیت]] درآئید، آنگاه [[صلیب]] به گردن خود آویزند و [[رومیان]] آنان را به سرزمین خود راه دهند وقتی [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} به قصد [[نبرد]] با [[رومیان]]، رویاروی آنان فرود آیند، [[رومیان]] از آنها درخواست [[امان]] و [[صلح]] کنند اما [[یاران قائم]] می‌گویند: [[امان]] نمی‌دهیم تا آنکه افرادی را که از ما نزد شماست به ما برگردانید سپس [[رومیان]] آنها را به [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} باز می‌گردانند و این است معنی فرموده [[خداوند]]: "فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه [[اسراف]] می‌کردید و خانه‌هایتان شاید مورد سؤال واقع شوید" سپس فرمود: او از آنها درباره گنج‌ها سؤال می‌کند. در حالیکه او بهتر از هرکس از آنها [[آگاه]] است آنها می‌گویند وای بر ما که سخت [[ستمکار]] بودیم پیوسته این گفتار حسرت‌آمیز بر زبانشان بود تا آن‌که ما همه را طعمه [[شمشیر]] [[مرگ]] و [[هلاکت]] ساختیم"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۷.</ref>.
::::::از [[ابن خلیل ازدی]]، [[روایت]] شده است که گفت: از [[ابو جعفر]] ([[امام باقر]]) {{ع}} شنیدم که درباره این [[آیه شریفه]] "وقتی آنان [[خشم]] و [[عذاب]] ما را احساس کنند از آن دیار می‌گریزند فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه [[اسراف]] می‌کردید و خانه‌هایتان. شاید از شما سؤال شود". فرمود: "وقتی [[قائم]] [[قیام]] کند و سپاهی به‌سوی [[بنی امیه]] به [[شام]] گسیل دارد آنان به سوی [[روم]] (غرب) بگریزند [[رومیان]] به آنها گویند ما شما را در سرزمین خود راه ندهیم مگر اینکه به آئین [[مسیحیت]] درآئید، آنگاه [[صلیب]] به گردن خود آویزند و [[رومیان]] آنان را به سرزمین خود راه دهند وقتی [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} به قصد [[نبرد]] با [[رومیان]]، رویاروی آنان فرود آیند، [[رومیان]] از آنها درخواست [[امان]] و [[صلح]] کنند اما [[یاران قائم]] می‌گویند: [[امان]] نمی‌دهیم تا آنکه افرادی را که از ما نزد شماست به ما برگردانید سپس [[رومیان]] آنها را به [[یاران]] [[قائم]] {{ع}} باز می‌گردانند و این است معنی فرموده [[خداوند]]: "فرار نکنید و بازگردید به سوی آنچه [[اسراف]] می‌کردید و خانه‌هایتان شاید مورد سؤال واقع شوید" سپس فرمود: او از آنها درباره گنج‌ها سؤال می‌کند. در حالی که او بهتر از هرکس از آنها [[آگاه]] است آنها می‌گویند وای بر ما که سخت [[ستمکار]] بودیم پیوسته این گفتار حسرت‌آمیز بر زبانشان بود تا آن‌که ما همه را طعمه [[شمشیر]] [[مرگ]] و [[هلاکت]] ساختیم"<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۷.</ref>.
::::::و معنی این جمله که "هنگامیکه [[یاران]] [[قائم]] رویاروی آنان قرار می‌گیرند، آنها [[امان]] می‌طلبند" این است که [[یاران]] [[حضرت]]، انبوه نیروهای خود را در مقابل [[رومیان]] گسیل داشته و آنان را تهدید می‌کنند و مراد از [[بنی امیه]] در این [[روایت]] [[یاران]] [[سفیانی]] است که در دیگر [[روایات]] نیز بدان تصریح شده است. بنظر می‌رسد که آنها [[مشاوران]] و [[فرماندهان سپاه]] اویند که دارای موقعیت [[سیاسی]] عمده‌ای می‌باشند ازاین‌رو ماجرای آنان تا بدانجا کشیده می‌شود که، [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش [[رومیان]] را، در صورت [[تسلیم]] نکردن این افراد، تهدید به [[کارزار]] می‌نمایند.
::::::و معنی این جمله که "هنگامیکه [[یاران]] [[قائم]] رویاروی آنان قرار می‌گیرند، آنها [[امان]] می‌طلبند" این است که [[یاران]] [[حضرت]]، انبوه نیروهای خود را در مقابل [[رومیان]] گسیل داشته و آنان را تهدید می‌کنند و مراد از [[بنی امیه]] در این [[روایت]] [[یاران]] [[سفیانی]] است که در دیگر [[روایات]] نیز بدان تصریح شده است. بنظر می‌رسد که آنها [[مشاوران]] و [[فرماندهان سپاه]] اویند که دارای موقعیت [[سیاسی]] عمده‌ای می‌باشند ازاین‌رو ماجرای آنان تا بدانجا کشیده می‌شود که، [[حضرت مهدی]] {{ع}} و یارانش [[رومیان]] را، در صورت [[تسلیم]] نکردن این افراد، تهدید به [[کارزار]] می‌نمایند.
:::::*'''[[تلاش]] [[سفیانی]] برای مذهبی جلوه دادن جنبش خود''': با توجه به گسترش آئین [[اسلام]] و [[عظمت]] یافتن آن تا [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و با توجه به اینکه جنبش [[سفیانی]] در برابر [[یاوران]] درفش‌های سیاه و [[گسترش اسلام]]، در [[حقیقت]] یک طرح غربی- [[یهودی]] است، [[پژوهشگری]] که [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]] را بررسی نماید، دلیل‌ها و نشانه‌های [[تلاش]] وی را بر این معنی می‌یابد از جمله آن خبرها عبارتی است که در نسخه خطی [[ابن حماد]] ص ۷۵ آمده است که "[[سفیانی]] در اثر [[عبادت]] بسیار زردرنگ بنظر می‌رسد" از این عبارت چنین برمی‌آید که او خود را به ظاهر [[متدین]] نشان می‌دهد و البته این حالت طبق [[روایت]] دیگری تنها در آغاز امر او دیده می‌شود.
:::::*'''[[تلاش]] [[سفیانی]] برای مذهبی جلوه دادن جنبش خود''': با توجه به گسترش آئین [[اسلام]] و [[عظمت]] یافتن آن تا [[ظهور]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} و با توجه به اینکه جنبش [[سفیانی]] در برابر [[یاوران]] درفش‌های سیاه و [[گسترش اسلام]]، در [[حقیقت]] یک طرح غربی- [[یهودی]] است، [[پژوهشگری]] که [[روایات]] مربوط به [[سفیانی]] را بررسی نماید، دلیل‌ها و نشانه‌های [[تلاش]] وی را بر این معنی می‌یابد از جمله آن خبرها عبارتی است که در نسخه خطی [[ابن حماد]] ص ۷۵ آمده است که "[[سفیانی]] در اثر [[عبادت]] بسیار زردرنگ بنظر می‌رسد" از این عبارت چنین برمی‌آید که او خود را به ظاهر [[متدین]] نشان می‌دهد و البته این حالت طبق [[روایت]] دیگری تنها در آغاز امر او دیده می‌شود.
::::::گاهی به جمع بین حالت تدین و نصرانی بودن او در حالیکه [[صلیب]] به گردن دارد و از سرزمین غرب می‌آید، اشکال می‌شود، ولی ما آنچه را که از حالت‌های سیاستمداران مزدور غرب سراغ داریم اشکال را برطرف می‌سازد، حتی برخی از آنها به‌گونه‌ای با [[مسیحیان]] [[زندگی]] می‌کنند که نمی‌توان بین آنها فرق گذارد، آنچنان به آنان نزدیک می‌گردند که [[صلیب]] زرین به ساعت و یا به گردن خود می‌آویزند و به هنگام انجام مراسم در کلیساهای آنها [[حضور]] می‌یابند .. تا اینکه او را به جهت [[تظاهر]] به [[نماز]] و [[دیانت]]، فرمانروای [[مسلمانان]] گردانند تا [[مسلمانان]] را با این ترفند که وی از خود آنهاست [[فریب]] دهد، بلکه عبارت [[روایت]] قبل که "اهل [[فضل]] و [[دانش]] را می‌کشد و نابود می‌سازد و برای [[نیل]] به مقاصد خود، از آنها [[یاری]] می‌خواهد و هرکس سر باز زند او را بقتل می‌رساند"<ref>نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۶.</ref> حاکی از این است که وی به شدت خواستار این است که به جنبش و [[حکومت]] خود رنگ [[اسلامی]] و شرعی بدهد.
::::::گاهی به جمع بین حالت تدین و نصرانی بودن او در حالی که [[صلیب]] به گردن دارد و از سرزمین غرب می‌آید، اشکال می‌شود، ولی ما آنچه را که از حالت‌های سیاستمداران مزدور غرب سراغ داریم اشکال را برطرف می‌سازد، حتی برخی از آنها به‌گونه‌ای با [[مسیحیان]] [[زندگی]] می‌کنند که نمی‌توان بین آنها فرق گذارد، آنچنان به آنان نزدیک می‌گردند که [[صلیب]] زرین به ساعت و یا به گردن خود می‌آویزند و به هنگام انجام مراسم در کلیساهای آنها [[حضور]] می‌یابند .. تا اینکه او را به جهت [[تظاهر]] به [[نماز]] و [[دیانت]]، فرمانروای [[مسلمانان]] گردانند تا [[مسلمانان]] را با این ترفند که وی از خود آنهاست [[فریب]] دهد، بلکه عبارت [[روایت]] قبل که "اهل [[فضل]] و [[دانش]] را می‌کشد و نابود می‌سازد و برای [[نیل]] به مقاصد خود، از آنها [[یاری]] می‌خواهد و هرکس سر باز زند او را بقتل می‌رساند"<ref>نسخه خطی ابن حماد، ص ۷۶.</ref> حاکی از این است که وی به شدت خواستار این است که به جنبش و [[حکومت]] خود رنگ [[اسلامی]] و شرعی بدهد.
::::::ازاین‌رو [[علماء]] را بر آن امر وارد می‌سازد و شاید کلمه "آنان را نابود می‌سازد" بجای کلمه "آنان را می‌آزماید" اشتباه ذکر شده باشد»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۱۱۶-۱۱۹.</ref>.
::::::ازاین‌رو [[علماء]] را بر آن امر وارد می‌سازد و شاید کلمه "آنان را نابود می‌سازد" بجای کلمه "آنان را می‌آزماید" اشتباه ذکر شده باشد»<ref>[[علی کورانی|کورانی، علی]]، [[عصر ظهور ۱ (کتاب)|عصر ظهور]]، ص۱۱۶-۱۱۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}
۲۱۸٬۶۵۰

ویرایش