جهنم در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۰۵۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۱
خط ۱۳۸: خط ۱۳۸:


==احوال [[جهنمیان]]==
==احوال [[جهنمیان]]==
[[دوزخیان]] از [[پروردگار]] خویش محجوب: "کَلاّ اِنَّهُم عَن رَبِّهِم یَومَذٍ لَمَحجوبون" ([[مطفّفین]] / ۸۳، ۱۵) <ref>نمونه، ج ۲۶، ص ۲۶۳. </ref> و از [[رحمت]] [[خداوند]] متعالی مطرود و ملامت شده‌اند: "... ثُمَّ جَعَلنا لَهُ جَهَنَّمَ یَصلـها مَذمومـًا مَدحورا" ([[اسراء]] / ۱۷، ۱۸)، "... فَتُلقی فی جَهَنَّمَ مَلومـًا مَدحورا". (اسراء / ۱۷، ۳۹) <ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۲۷، ۶۴۲؛ کشف الاسرار، ج ۵، ص ۵۳۲، ۵۵۷. </ref> آنان دچار [[شرمساری]]،<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۹۱۰. </ref>[[ذلت]] و خواری‌اند: "رَبَّنا اِنَّکَ مَن تُدخِلِ النّارَ فَقَد اَخزَیتَهُ.".. ([[آل عمران]] / ۳، ۱۹۲)، "... وتَرهَقُهُم ذِلَّةٌ."... ([[یونس]] / ۱۰، ۲۷) [[آیه]] "قالَ اخسَـ ٔ ا فیها ولا تُکَلِّمون" (مؤمنون / ۲۳، ۱۰۸) نمونه‌ای از بی‌مقداری دوزخیان را نشان داده است. <ref> مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۹۰. </ref> افزون بر [[ذلت]] که تیرگی [[معنوی]] به شمار می‌آید از نظر ظاهر نیز چهره‌هاشان چنان سیاه است که گویی با پاره‌هایی از شب تاریک پوشانده شده است: "... کَاَنَّما اُغشِیَت وُجوهُهُم قِطَعـًا مِنَ الَّیلِ مُظلِمـًا اُولکَ اَصحـبُ النّارِ هُم فِیها خــلِدون" (یونس / ۱۰، ۲۷) <ref> المیزان، ج ۱۰، ص ۴۴. </ref> و آنان را در [[آتش]] بر صورت‌هاشان می‌کشانند: "یَومَ یُسحَبونَ فِی النّارِ عَلی وُجوهِهِم ذوقوا مَسَّ سَقَر".
[[دوزخیان]] از [[پروردگار]] خویش محجوب: {{متن قرآن|كَلَّا إِنَّهُمْ عَنْ رَبِّهِمْ يَوْمَئِذٍ لَمَحْجُوبُونَ}}<ref>«آری، بی‌گمان آنان در آن روز از پروردگارشان باز داشته خواهند بود» سوره مطففین، آیه ۱۵.</ref><ref>نمونه، ج ۲۶، ص ۲۶۳. </ref> و از [[رحمت]] [[خداوند]] متعالی مطرود و ملامت شده‌اند: {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعَاجِلَةَ عَجَّلْنَا لَهُ فِيهَا مَا نَشَاءُ لِمَنْ نُرِيدُ ثُمَّ جَعَلْنَا لَهُ جَهَنَّمَ يَصْلَاهَا مَذْمُومًا مَدْحُورًا}}<ref>«هر کس این جهان زودگذر را بخواهد، آنچه در آن بخواهیم برای هر کس اراده کنیم زود بدو می‌دهیم سپس برای او دوزخ را می‌گماریم که در آن نکوهیده رانده درآید» سوره اسراء، آیه ۱۸.</ref>، {{متن قرآن|ذَلِكَ مِمَّا أَوْحَى إِلَيْكَ رَبُّكَ مِنَ الْحِكْمَةِ وَلَا تَجْعَلْ مَعَ اللَّهِ إِلَهًا آخَرَ فَتُلْقَى فِي جَهَنَّمَ مَلُومًا مَدْحُورًا}}<ref>«این (بخشی) از آن حکمت است که پروردگارت به تو وحی کرده است و با خداوند خدایی دیگر مگمار که نکوهیده و رانده در دوزخ افتی» سوره اسراء، آیه ۳۹.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۶۲۷، ۶۴۲؛ کشف الاسرار، ج ۵، ص ۵۳۲، ۵۵۷. </ref> آنان دچار [[شرمساری]]،<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۹۱۰. </ref>[[ذلت]] و خواری‌اند: {{متن قرآن|رَبَّنَا إِنَّكَ مَنْ تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنْصَارٍ}}<ref>«پروردگارا! هر که را به آتش (دوزخ) درآوری، خوار کرده‌ای و ستمگران را یاوری نخواهد بود» سوره آل عمران، آیه ۱۹۲.</ref>، {{متن قرآن|وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ}}<ref> سوره یونس، آیه ۲۷.</ref> [[آیه]] {{متن قرآن|قَالَ اخْسَئُوا فِيهَا وَلَا تُكَلِّمُونِ}}<ref>«می‌فرماید: در آن (دوزخ) گم شوید و با من سخن مگویید» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۸.</ref> نمونه‌ای از بی‌مقداری دوزخیان را نشان داده است. <ref> مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۹۰. </ref> افزون بر [[ذلت]] که تیرگی [[معنوی]] به شمار می‌آید از نظر ظاهر نیز چهره‌هاشان چنان سیاه است که گویی با پاره‌هایی از شب تاریک پوشانده شده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَسَبُوا السَّيِّئَاتِ جَزَاءُ سَيِّئَةٍ بِمِثْلِهَا وَتَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ مَا لَهُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ كَأَنَّمَا أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعًا مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِمًا أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«و کیفر هر بدی (برای) آنان که بدی کنند ، همانند آنست و (غبار) خواری (چهره) آنها را می‌پوشاند؛ در برابر خداوند هیچ پناهی ندارند گویی چهره‌های آنان را با پاره‌هایی از شب تاریک پوشانده‌اند، آنان دوزخیند، آنها در آن جاودانند» سوره یونس، آیه ۲۷.</ref>.<ref>المیزان، ج ۱۰، ص ۴۴. </ref> و آنان را در [[آتش]] بر صورت‌هاشان می‌کشانند: "یَومَ یُسحَبونَ فِی النّارِ عَلی وُجوهِهِم ذوقوا مَسَّ سَقَر".
 
{{متن قرآن|يَوْمَ يُسْحَبُونَ فِي النَّارِ عَلَى وُجُوهِهِمْ ذُوقُوا مَسَّ سَقَرَ}}<ref>«روزی که با رخسار در آتش کشانده شوند (و به آنان گویند:) گوشمال دوزخ را بچشید» سوره قمر، آیه ۴۸.</ref> صورت‌هاشان سوخته و لب‌هایشان بر اثر سوختگی جمع شده و دندان‌هایشان از میان لب‌ها پیداست: {{متن قرآن|تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَهُمْ فِيهَا كَالِحُونَ}}<ref>«آتش، چهره‌هاشان را می‌سوزاند و آنان در آن ترش‌رویند» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۴.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۹۱. </ref> دچار [[تشنگی]] شدیدند: {{متن قرآن|وَنَسُوقُ الْمُجْرِمِينَ إِلَى جَهَنَّمَ وِرْدًا}}<ref>«و گناهکاران را به سوی دوزخ، تشنه‌کام برانیم» سوره مریم، آیه ۸۶.</ref>.<ref> التبیان، ج ۷، ص ۱۵۰؛ کشف‌الاسرار، ج ۶، ص ۸۱. </ref> ولی به جای آب به آنان مایعاتی جوشان و متعفن می‌نوشانند: {{متن قرآن| لّا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلا شَرَابًا إِلاَّ حَمِيمًا وَغَسَّاقًا }}<ref>«در آن، نه خنکایی (می‌یابند) و نه آشامیدنی می‌چشند، جز آب جوشان و چرکابی» سوره نبأ، آیه ۲۴-۲۵.</ref> هیچ امیدی به [[تخفیف]] [[عذاب]] هر چند با [[مرگ]] ندارند: {{متن قرآن|لَا يُفَتَّرُ عَنْهُمْ وَهُمْ فِيهِ مُبْلِسُونَ}}<ref>«(عذاب را) از آنان کاهش ندهند و آنان در آن ناامیدند» سوره زخرف، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِينَ كَفَرُوا لَهُمْ نَارُ جَهَنَّمَ لَا يُقْضَى عَلَيْهِمْ فَيَمُوتُوا وَلَا يُخَفَّفُ عَنْهُمْ مِنْ عَذَابِهَا كَذَلِكَ نَجْزِي كُلَّ كَفُورٍ}}<ref>«و برای کافران آتش دوزخ (آماده) است که (در آن) نه کارشان تمام می‌شود که بمیرند و نه از عذاب آنان  می‌کاهند؛ بدین‌گونه هر ناسپاسی را کیفر می‌دهیم» سوره فاطر، آیه ۳۶.</ref> در [[آتش دوزخ]] می‌سوزند؛ ولی هرگز نمی‌میرند تا راحت شوند: {{متن قرآن|إِنَّهُ مَنْ يَأْتِ رَبَّهُ مُجْرِمًا فَإِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لَا يَمُوتُ فِيهَا وَلَا يَحْيَى}}<ref>«چنین است که هر کس نزد پروردگارش گناهکار بیاید بی‌گمان دوزخ او راست که در آن نه می‌میرد و نه زندگی می‌کند» سوره طه، آیه ۷۴.</ref>.<ref>التبیان، ج ۷، ص ۱۹۱. </ref> بلکه دوباره پوستی برای چشیدن عذاب برای آنان فراهم می‌آید: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِيهِمْ نَارًا كُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَيْرَهَا لِيَذُوقُوا الْعَذَابَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَزِيزًا حَكِيمًا}}<ref>«آنان را که به آیات ما کفر ورزیدند به زودی در آتشی (دردناک) می‌افکنیم؛ هرگاه که پوست تنشان بریان گردد بر آنان پوست‌هایی تازه  جایگزین می‌گردانیم تا عذاب را بچشند؛ بی‌گمان خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره نساء، آیه ۵۶.</ref> تقاضای مرگ می‌کنند؛ ولی درخواست آنان رد می‌شود: {{متن قرآن|وَنَادَوْا يَا مَالِكُ لِيَقْضِ عَلَيْنَا رَبُّكَ قَالَ إِنَّكُمْ مَاكِثُونَ}}<ref>«و فریاد برآورند که ای نگهبان (دوزخ)! کاش پروردگارت کار ما را تمام کند! (او در پاسخ) می‌گوید: شما (در این عذاب) ماندگار خواهید بود» سوره زخرف، آیه ۷۷.</ref> [[صبر]] و [[بی‌تابی]] برای آنان یکسان است: {{متن قرآن|اصْلَوْهَا فَاصْبِرُوا أَوْ لَا تَصْبِرُوا سَوَاءٌ عَلَيْكُمْ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«بدان درآیید! و شکیب کنید یا نکنید بر شما یکسان است، تنها کیفر آنچه می‌کرده‌اید می‌بینید» سوره طور، آیه ۱۶.</ref> همه چیز برای‌آنان سوزنده است و از هر چیزی که ذره‌ای خنکی برای آنان داشته باشد محروم‌اند: {{متن قرآن|لَا يَذُوقُونَ فِيهَا بَرْدًا وَلَا شَرَابًا}}<ref>«در آن، نه خنکایی (می‌یابند) و نه آشامیدنی می‌چشند،» سوره نبأ، آیه ۲۴.</ref>.<ref>کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص ۳۵۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۱۶۸. </ref> ویژگی‌های آفرینشی [[انسان]] در آنان باقی است، بنابراین چنین نیست که [[بدن]] آنان با [[آتش]] سازگار باشد و از آتش [[رنج]] [[نبرد]]، در نتیجه آنان همواره در تلاشی بی‌ثمر و آرزویی دست نیافتنی برای فرار از دوزخ‌اند؛<ref>المیزان، ج ۵، ص ۳۲۹؛ مواهب الرحمن، ج ۱۱، ص ۲۱۷. </ref> اما هرگز به این [[آرزو]] [[دست]] نخواهند یافت و هر بار که قصد [[خروج]] دارند آنها را به [[دوزخ]] بازمی‌گردانند: {{متن قرآن|كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ}}<ref>«هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان می‌گردانند و (به آنان می‌گویند) عذاب آتش سوزان را بچشید!» سوره حج، آیه ۲۲.</ref>، {{متن قرآن|وَأَمَّا الَّذِينَ فَسَقُوا فَمَأْوَاهُمُ النَّارُ كُلَّمَا أَرَادُوا أَنْ يَخْرُجُوا مِنْهَا أُعِيدُوا فِيهَا وَقِيلَ لَهُمْ ذُوقُوا عَذَابَ النَّارِ الَّذِي كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ}}<ref>«و اما نافرمانان جایگاهشان آتش (دوزخ) است؛ هر بار که می‌خواهند از آن بیرون روند دوباره به آن بازگردانده می‌شوند و به آنان می‌گویند: عذاب آتشی را که دروغ می‌شمردید، بچشید» سوره سجده، آیه ۲۰.</ref> از شدت [[عذاب]]، در هر نفس که فرو برند و نیز هر نفس که برآرند، ناله‌ای بلند با صدایی گوش‌خراش چونان آواز درازگوشان دارند: {{متن قرآن|فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فِيهَا زَفِيرٌ وَشَهِيقٌ}}<ref>«اما آنان که نگونبخت‌اند در آتش‌اند، آنان را در آن داد و فریادی است» سوره هود، آیه ۱۰۶.</ref> همه وجود آنان را از بالا و پایین عذاب فرا گرفته است: {{متن قرآن|يَوْمَ يَغْشَاهُمُ الْعَذَابُ مِنْ فَوْقِهِمْ وَمِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ وَيَقُولُ ذُوقُوا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«در آن روز که عذاب از فراز (سر) شان و از زیر پایشان آنان را فرو می‌پوشد و (خداوند) می‌فرماید: (دستاورد) چیزی را که انجام می‌دادید بچشید» سوره عنکبوت، آیه ۵۵.</ref>، به گونه‌ای که هیچ جزئی از وجود آنان از عذاب مصون نیست: {{متن قرآن|لَهُمْ مِنْ فَوْقِهِمْ ظُلَلٌ مِنَ النَّارِ وَمِنْ تَحْتِهِمْ ظُلَلٌ ذَلِكَ يُخَوِّفُ اللَّهُ بِهِ عِبَادَهُ يَا عِبَادِ فَاتَّقُونِ}}<ref>«آنان را از فراز سر و از زیر پایشان سایه‌بان‌هایی از آتش است، این است که خداوند بندگانش را با آن می‌هراساند، ای بندگان من! از من پروا کنید» سوره زمر، آیه ۱۶.</ref>.<ref> مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۴. </ref> [[دوزخیان]] را به غل می‌کشند؛ یعنی دست و پا و گردن آنان را به یکدیگر می‌بندند؛ آن‌گاه با زنجیری به طول ۷۰ ذراع به بند می‌کشند: {{متن قرآن|خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ }}<ref>«بگیریدش و به بند آوریدش! سپس در دوزخش افکنید!آنگاه با زنجیری که هفتاد ذرع است، به بندش کشید!» سوره حاقه، آیه ۳۰-۳۲.</ref> و با چنین حالی آنان را در مکان‌هایی تنگ از آتش می‌افکنند و در این حال فریادهای {{عربی|"واثبوراه"}} به گونه‌ای از آنان بر می‌خیزد که [[وصف]] ناپذیر است: {{متن قرآن|وَإِذَا أُلْقُوا مِنْهَا مَكَانًا ضَيِّقًا مُقَرَّنِينَ دَعَوْا هُنَالِكَ ثُبُورًا}}<ref>«و هنگامی که در تنگنایی از آن، دست و پا بسته فرو افکنده شوند، آنجاست که واویلا سر دهند» سوره فرقان، آیه ۱۳.</ref>.<ref> المیزان، ج ۱۵، ص ۱۸۸. </ref> و چنان به آنان فشار وارد می‌شود که حال آنان همانند میخی است که در دیوار کوبیده شده است. <ref> بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۵۵؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۱۹۶. </ref> از هر جای [[بدن]] چه از درون و چه بیرون، حتی از رستنگاه هر مو رنجی همانند سکرات [[مرگ]] بر [[دوزخیان]] [[تحمیل]] می‌شود که با مانند آن [[رنج]]، [[انسان]] زنده می‌میرد؛ اما دوزخیان از این رنج نمی‌میرند تا [[رهایی]] یابند: {{متن قرآن|يَتَجَرَّعُهُ وَلَا يَكَادُ يُسِيغُهُ وَيَأْتِيهِ الْمَوْتُ مِنْ كُلِّ مَكَانٍ وَمَا هُوَ بِمَيِّتٍ وَمِنْ وَرَائِهِ عَذَابٌ غَلِيظٌ}}<ref>«که آن را جرعه جرعه می‌نوشد و چنین نیست که آن را فرو برد؛ و مرگ از هر سو بدو روی می‌آورد امّا او مردنی نیست و عذابی بسیار سخت پیش روی اوست» سوره ابراهیم، آیه ۱۷.</ref>.<ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۷۴؛ المحرر الوجیز، ج ۳، ص ۳۳۱؛ جامع البیان، ج ۱۳، ص ۱۳۱. </ref> جای هر دوزخی را در [[بهشت]] ـ که اگر [[اطاعت]] [[پروردگار]] کرده بود در آن متنعم بود ـ به او نشان می‌دهند و با دیدن این منظره و از اینکه عده‌ای دیگر [[وارث]] جایگاه آنان در بهشت شده‌اند: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَرِثُونَ الْفِرْدَوْسَ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«همانان که بهشت را به میراث می‌برند؛ آنان در آن جاودانند» سوره مؤمنون، آیه ۱۱.</ref> اندوهی وصف‌ناپذیر بر دوزخیان چیره می‌شود. <ref> بحار الانوار، ج ۸، ص ۱۲۵ ـ ۱۲۶، ۲۸۷. </ref> هریک از دوزخیان را [[شیطانی]] [[همراهی]] می‌کند و همواره با او خواهد بود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ}}<ref>«و برای آنانکه از یاد (خداوند) بخشنده دل بگردانند  شیطانی می‌گماریم که همنشین آنها خواهد بود» سوره زخرف، آیه ۳۶.</ref>،  {{متن قرآن|وَإِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ}}<ref>«و آنگاه که جان‌ها (با همتای خود) جفت گردند (و یگانگی یابند)» سوره تکویر، آیه ۷.</ref>.<ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۰۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۷۳ ـ ۷۴. </ref> این همراهی آن چنان برای دوزخی مایه [[عذاب]] و [[سختی]] است که عذاب [[آتش]] در کنار آن رنگ می‌بازد <ref> المیزان، ج ۱۸، ص ۱۰۳. </ref> و همه آرزوی دوزخی آن است که میان او و [[شیطان]] همراهش فاصله‌ای همانند فاصله [[مغرب]] و [[مشرق]] باشد: {{متن قرآن|حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ}}<ref>«تا چون نزد ما آیند، (به آن شیطان‌ها) گویند: کاش میان ما و شما دوری خاور تا باختر می‌بود که بد همنشینانی هستید!» سوره زخرف، آیه ۳۸.</ref> همه خواستنی‌هایی که در [[دنیا]] داشته‌اند از آنان گرفته می‌شود: {{متن قرآن|وَحِيلَ بَيْنَهُمْ وَبَيْنَ مَا يَشْتَهُونَ كَمَا فُعِلَ بِأَشْيَاعِهِمْ مِنْ قَبْلُ إِنَّهُمْ كَانُوا فِي شَكٍّ مُرِيبٍ}}<ref>«و میان آنان و آنچه آرزو می‌کنند  فاصله افکنده می‌شود چنان که با همگنان آنان (نیز) پیش‌تر چنین شده بود زیرا آنان در دودلی گمان‌انگیزی بودند» سوره سبأ، آیه ۵۴.</ref>؛ ولی صفات [[زشتی]] که در [[دنیا]] در [[جان]] آنان نهادینه شده در [[دوزخ]] نیز با آنان می‌ماند، در نتیجه آنها در [[قیامت]] نیز [[دروغ]] می‌گویند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَمِيعًا فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَمَا يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلَى شَيْءٍ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْكَاذِبُونَ}}<ref>«روزی که خداوند همه آنان را برانگیزد، و برای او سوگند می‌خورند- همان گونه که برای شما سوگند می‌خورند- و گمان دارند که ارزشی دارند ، آگاه باشید آنانند که دروغگویند» سوره مجادله، آیه ۱۸.</ref> و در دوزخ هم با یکدیگر [[دشمنی]] ورزیده، با هم [[نزاع]] می‌کنند: {{متن قرآن|إِنَّ ذَلِكَ لَحَقٌّ تَخَاصُمُ أَهْلِ النَّارِ}}<ref>«بی‌گمان این راستین است؛ (این) هم‌ستیزی دوزخیان است» سوره ص، آیه ۶۴.</ref>.<ref> المیزان، ج ۷، ص ۵۱. </ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>


([[قمر]] / ۵۴، ۴۸) صورت‌هاشان سوخته و لب‌هایشان بر اثر سوختگی جمع شده و دندان‌هایشان از میان لب‌ها پیداست: "تَلفَحُ وُجوهَهُمُ النّارُ وهُم فیها کــلِحون". (مؤمنون / ۲۳، ۱۰۴) <ref>مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۹۱. </ref> دچار [[تشنگی]] شدیدند: "ونَسوقُ المُجرِمینَ اِلی جَهَنَّمَ وِردا" ([[مریم]] / ۱۹، ۸۶)؛ <ref> التبیان، ج ۷، ص ۱۵۰؛ کشف‌الاسرار، ج ۶، ص ۸۱. </ref> ولی به جای آب به آنان مایعاتی جوشان و متعفن می‌نوشانند: "لا یَذوقونَ فیها بَردًا ولا شَرابـا * اِلاّ حَمیمـًا وغَسّاقـا". ([[نبأ]] / ۷۸، ۲۴ - ۲۵) هیچ امیدی به [[تخفیف]] [[عذاب]] هر چند با [[مرگ]] ندارند: "لا یُفَتَّرُ عَنهُم وهُم فیهِ مُبلِسون" (زخرف / ۴۳، ۷۵)، "والَّذینَ کَفَروا لَهُم نارُ جَهَنَّمَ لا یُقضی عَلَیهِم فَیَموتوا ولا یُخَفَّفُ عَنهُم مِن عَذابِها کَذلِکَ نَجزی کُلَّ کَفور". (فاطر / ۳۵، ۳۶) در [[آتش دوزخ]] می‌سوزند؛ ولی هرگز نمی‌میرند تا راحت شوند: "اِنَّهُ مَن یَأتِ رَبَّه مُجرِمـًا فَاِنَّ لَهُ جَهَنَّمَ لا یَموتُ فیها ولا یَحیی" (طه / ۲۰، ۷۴)، <ref>التبیان، ج ۷، ص ۱۹۱. </ref> بلکه دوباره پوستی برای چشیدن عذاب برای آنان فراهم می‌آید: "اِنَّ الَّذینَ کَفَروا بِـ ٔ یـتِنا سَوفَ نُصلیهِم نارًا کُلَّما نَضِجَت جُلودُهُم بَدَّلنـهُم جُلودًا غَیرَها لِیَذوقوا العَذابَ اِنَّ اللّهَ کانَ عَزیزًا حَکِیمـا". ([[نساء]] / ۴، ۵۶) تقاضای مرگ می‌کنند؛ ولی درخواست آنان رد می‌شود: "ونادَوا یـمــلِکُ لِیَقضِ عَلَینا رَبُّکَ قالَ اِنَّکُم مـکِثون". (زخرف / ۴۳، ۷۷) [[صبر]] و [[بی‌تابی]] برای آنان یکسان است: "اِصلَوها فَاصبِروا اَو لا تَصبِروا سَواءٌ عَلَیکُم اِنَّما تُجزَونَ ما کُنتُم تَعمَلون". (طور / ۵۲، ۱۶) همه چیز برای‌آنان سوزنده است و از هر چیزی که ذره‌ای خنکی برای آنان داشته باشد محروم‌اند: "لا یَذوقونَ فیها بَردًا ولا شَرابـا". (نبأ / ۷۸، ۲۴) <ref>کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص ۳۵۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۱۶۸. </ref> ویژگی‌های آفرینشی [[انسان]] در آنان باقی است، بنابراین چنین نیست که [[بدن]] آنان با [[آتش]] سازگار باشد و از آتش [[رنج]] [[نبرد]]، در نتیجه آنان همواره در تلاشی بی‌ثمر و آرزویی دست نیافتنی برای فرار از دوزخ‌اند؛<ref>المیزان، ج ۵، ص ۳۲۹؛ مواهب الرحمن، ج ۱۱، ص ۲۱۷. </ref> اما هرگز به این [[آرزو]] [[دست]] نخواهند یافت و هر بار که قصد [[خروج]] دارند آنها را به [[دوزخ]] بازمی‌گردانند: "کُلَّما اَرادوا اَن یَخرُجوا مِنها مِن غَمٍّ اُعیدوا فیها وذُوقوا عَذابَ الحَریق" ([[حجّ]] / ۲۲، ۲۲)، "واَمَّا الَّذینَ فَسَقوا فَمَأوهُمُ النّارُ کُلَّما اَرادوا اَن یَخرُجوا مِنها اُعیدوا فیها وقیلَ لَهُم ذُوقوا عَذابَ النّارِ الَّذی کُنتُم بِهِ تُکَذِّبون". ([[سجده]] / ۳۲، ۲۰) از شدت [[عذاب]]، در هر نفس که فرو برند و نیز هر نفس که برآرند، ناله‌ای بلند با صدایی گوش‌خراش چونان آواز درازگوشان دارند: "فَاَمَّا الَّذینَ شَقوا فَفِی النّارِ لَهُم فیها زَفیرٌ وشَهیق". ([[هود]] / ۱۱، ۱۰۶) همه وجود آنان را از بالا و پایین عذاب فرا گرفته است: "یَومَ یَغشـهُمُ العَذابُ مِن فَوقِهِم ومِن تَحتِ اَرجُلِهِم ویَقولُ ذوقوا ما کُنتُم تَعمَلون" (عنکبوت / ۲۹، ۵۵)، به گونه‌ای که هیچ جزئی از وجود آنان از عذاب مصون نیست: "لَهُم مِن فَوقِهِم ظُـلَلٌ مِنَ النّارِ ومِن تَحتِهِم ظُـلَلٌ ذلِکَ یُخَوِّفُ اللّهُ بِهِ عِبادَهُ یـعِبادِ فاتَّقون". (زمر / ۳۹، ۱۶) <ref> مجمع البیان، ج ۸، ص ۵۴. </ref> [[دوزخیان]] را به غل می‌کشند؛ یعنی دست و پا و گردن آنان را به یکدیگر می‌بندند؛ آن‌گاه با زنجیری به طول ۷۰ ذراع به بند می‌کشند: "خُذوهُ فَغُلّوه * ثُمَّ الجَحِیمَ صَلّوه * ثُمَّ فی سِلسِلَةٍ ذَرعُها سَبعونَ ذِراعـًا فاسلُکوه" (حاقّه / ۶۹، ۳۰ - ۳۲) و با چنین حالی آنان را در مکان‌هایی تنگ از آتش می‌افکنند و در این حال فریادهای "واثبوراه" به گونه‌ای از آنان بر می‌خیزد که [[وصف]] ناپذیر است: "واِذا اُلقوا مِنها مَکانـًا ضَیِّقـًا مُقَرَّنینَ دَعَوا هُنالِکَ ثُبورا" ([[فرقان]]/ ۲۵، ۱۳) <ref> المیزان، ج ۱۵، ص ۱۸۸. </ref> و چنان به آنان فشار وارد می‌شود که حال آنان همانند میخی است که در دیوار کوبیده شده است. <ref> بحارالانوار، ج ۸، ص ۲۵۵؛ المیزان، ج ۱۵، ص ۱۹۶. </ref> از هر جای [[بدن]] چه از درون و چه بیرون، حتی از رستنگاه هر مو رنجی همانند سکرات [[مرگ]] بر [[دوزخیان]] [[تحمیل]] می‌شود که با مانند آن [[رنج]]، [[انسان]] زنده می‌میرد؛ اما دوزخیان از این رنج نمی‌میرند تا [[رهایی]] یابند: "یَتَجَرَّعُهُ ولا یَکادُ یُسیغُهُ ویَأتیهِ المَوتُ مِن کُلِّ مَکانٍ وما هُوَ بِمَیِّتٍ ومِن وراهِ عَذابٌ غَلیظ". ([[ابراهیم]] / ۱۴، ۱۷) <ref>مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۷۴؛ المحرر الوجیز، ج ۳، ص ۳۳۱؛ جامع البیان، ج ۱۳، ص ۱۳۱. </ref> جای هر دوزخی را در [[بهشت]] ـ که اگر [[اطاعت]] [[پروردگار]] کرده بود در آن متنعم بود ـ به او نشان می‌دهند و با دیدن این منظره و از اینکه عده‌ای دیگر [[وارث]] جایگاه آنان در بهشت شده‌اند: "اَلَّذینَ یَرِثونَ الفِردَوسَ هُم فیها خــلِدون" (مؤمنون / ۲۳، ۱۱) اندوهی وصف‌ناپذیر بر دوزخیان چیره می‌شود. <ref> بحار الانوار، ج ۸، ص ۱۲۵ ـ ۱۲۶، ۲۸۷. </ref> هریک از دوزخیان را [[شیطانی]] [[همراهی]] می‌کند و همواره با او خواهد بود: "ومَن یَعشُ عَن ذِکرِ الرَّحمـنِ نُقَیِّض لَهُ شَیطـنـًا فَهُوَ لَهُ قَرین" (زخرف / ۴۳، ۳۶)، "واِذَا النُّفوسُ زُوِّجَت". (تکویر / ۸۱، ۷) <ref> تفسیر قمی، ج ۲، ص ۴۰۷؛ مجمع البیان، ج ۹، ص ۷۳ ـ ۷۴. </ref> این همراهی آن چنان برای دوزخی مایه [[عذاب]] و [[سختی]] است که عذاب [[آتش]] در کنار آن رنگ می‌بازد <ref> المیزان، ج ۱۸، ص ۱۰۳. </ref> و همه آرزوی دوزخی آن است که میان او و [[شیطان]] همراهش فاصله‌ای همانند فاصله [[مغرب]] و [[مشرق]] باشد: "حَتّی اِذا جاءَنا قالَ یــلَیتَ بَینی وبَینَکَ بُعدَ المَشرِقَینِ فَبِئسَ القَرین". (زخرف / ۴۳، ۳۸) همه خواستنی‌هایی که در [[دنیا]] داشته‌اند از آنان گرفته می‌شود: "وحیلَ بَینَهُم وبَینَ ما یَشتَهونَ.".. ([[سبأ]] / ۳۴، ۵۴)؛ ولی صفات [[زشتی]] که در [[دنیا]] در [[جان]] آنان نهادینه شده در [[دوزخ]] نیز با آنان می‌ماند، در نتیجه آنها در [[قیامت]] نیز [[دروغ]] می‌گویند: "یَومَ یَبعَثُهُمُ اللّهُ جَمیعـًا فَیَحلِفونَ لَهُ کَما یَحلِفونَ لَکُم" ([[مجادله]] / ۵۸، ۱۸) و در دوزخ هم با یکدیگر [[دشمنی]] ورزیده، با هم [[نزاع]] می‌کنند: "اِنَّ ذلِکَ لَحَقٌّ تَخاصُمُ اَهلِ النّار". (ص / ۳۸، ۶۴) <ref> المیزان، ج ۷، ص ۵۱. </ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>
==[[خلود]] [[کافران]] در [[جهنم]]==
==[[خلود]] [[کافران]] در [[جهنم]]==
[[قرآن کریم]] بیش از ۷۰ بار درباره [[بهشت و جهنم]] واژه [[خلد]] و مشتقات آن را به کار برده که ۳۹ مورد آن درباره [[عذاب]] دوزخ است؛ همچنین تعابیر دیگری مانند "اِنَّکُم مـکِثون" (زخرف / ۴۳، ۷۷)، "اِنَّ عَذابَها کانَ غَرامـا" ([[فرقان]]/ ۲۵، ۶۵)، "مَأوهُم جَهَنَّمُ" (آل‌عمران / ۳، ۱۹۷؛ [[نساء]] / ۴، ۱۲۱؛ [[توبه]] / ۹، ۹۵)، "مَأوهُمُ النّارُ" ([[یونس]] / ۱۰، ۸)، "عَذابٌ مُقیم" ([[توبه]] / ۹، ۶۸)، ([[هود]] / ۱۱، ۳۹) (زمر / ۳۹، ۴۰)، "وما هُم عَنها بِغابین" (انفطار / ۸۲، ۱۶)، "وما هُم بِخـرِجینَ مِنَ النّار" (بقره / ۲، ۱۶۷)، "وما هُم بِخـرِجینَ مِنها" ([[مائده]] / ۵، ۳۷)، به کار رفته که همگی به گونه‌ای خلود را می‌رسانند. بعضی از [[مفسران]] مراد از عذاب غلیظ در [[آیه]] ۱۷ [[ابراهیم]] / ۱۴ <ref> مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۷۴. </ref> و عذاب اکبر در آیه ۲۴ غاشیه / ۸۸ را <ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۲۹. </ref> خلود در [[آتش]] دانسته‌اند، با این حال بعضی با توجیه ظاهر [[آیات]] مزبور و با استناد به [[ادله عقلی]] یا ظاهر آیاتی مانند: "لـبِثینَ فیها اَحقابـا" ([[نبأ]] / ۷۸، ۲۳)، "جَزاءً وِفاقـا" (نبأ / ۷۸، ۲۶) و "خــلِدینَ فیها مادامَتِ السَّمـوتُ والاَرضُ اِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ اِنَّ رَبَّکَ فَعّالٌ لِما یُرید" (هود / ۱۱، ۱۰۷) [[ابدیت]] عذاب را منکر و برآن‌اند که عذاب برای [[دوزخیان]] پایان خواهد یافت و خلود را به [[زمان]] طولانی [[تفسیر]] می‌کنند. <ref> الفرقان، ج ۳۰، ص ۴۲ - ۴۵. </ref> با توجه به [[آیات]] فراوانی که بر [[جاودانگی]] [[عذاب]] جمعی از [[دوزخیان]] دلالت دارند، نظریه [[انقطاع]] عذاب در همه اَشکال آنکه مجموعا به ۷ نظریه بالغ می‌شود <ref> الفرقان، ج ۳۰، ص ۴۳. </ref> و نیز روایاتی از [[طریق عامه]] که حاکی از پایان یافتن عذاب [[دوزخ]] و برچیده شدن بساط جهنم‌اند، به [[دلیل]] [[مخالفت]] با کتاب و نیز [[روایات مستفیض]] از طریق [[اهل بیت]]{{عم}} رد شده است. <ref> المیزان، ج ۱، ص ۴۱۲. </ref> [[علمای شیعه]] با اتفاق برآن‌اند که جاودانگی در عذاب مخصوص کسانی است که با [[شرک]] یا [[کفر]] از [[دنیا]] رفته باشند؛ اما کسانی که با [[اعتقاد به توحید]] از دنیا رفته‌اند، هرچند به [[گناهان کبیره]] [[آلوده]] بوده واز آن [[توبه]] نکرده باشند، پس از مدتی از عذاب [[نجات]] خواهند یافت؛<ref>الاعتقادات، ص ۷۷؛ بحارالانوار، ج ۸، ص ۳۲۴؛ اسفار، ج ۵، ص ۳۲۰. </ref> ولی [[معتزله]] و [[خوارج]] بر آن‌اند که [[گناهکاران]] از [[اهل]] [[توحید]] نیز برای همیشه در عذاب‌اند<ref> اوائل المقالات، ص ۴۶ ـ ۴۷؛ التحریر والتنویر، ج ۴، ص ۱۵۳. </ref> و برای [[اثبات]] مدعای خود به آیاتی [[استدلال]] کرده‌اند؛ مانند "ومَن یَقتُل مُؤمِنـًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خــلِدًا فیها وغَضِبَ اللّهُ عَلَیهِ ولَعَنَهُ واَعَدَّ لَهُ عَذابـًا عَظیمـا" ([[نساء]] / ۴، ۹۳)، <ref> التسهیل، ج ۱، ص ۲۰۵. </ref> "بَلی مَن کَسَبَ سَیِّئَةً واَحـطَت بِهِ خَطِیـ ٔ تُهُ فَاُولکَ اَصحـبُ النّارِ هُم فِیها خــلِدون" (بقره / ۲، ۸۱)، <ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۵۸. </ref> "... ومَن یَعصِ اللّهَ ورَسولَهُ فَاِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خــلِدینَ فیها اَبَدا" ([[جنّ]] / ۷۲، ۲۳)، "ومَن یَعصِ اللّهَ ورَسولَهُ ویَتَعَدَّ حُدودَهُ یُدخِلهُ نارًا خــلِدًا فیها ولَهُ عَذابٌ مُهین" (نساء / ۴، ۱۴)، "اِنَّ المُجرِمینَ فی عَذابِ جَهَنَّمَ خــلِدون" (زخرف / ۴۳، ۷۴) و "والَّذینَ کَسَبوا السَّیِّـ ٔ تِ جَزاءُ سَیِّئَةٍ بِمِثلِها وتَرهَقُهُم ذِلَّةٌ ما لَهُم مِنَ اللّهِ مِن عاصِمٍ کَاَنَّما اُغشِیَت وُجوهُهُم قِطَعـًا مِنَ الَّیلِ مُظلِمـًا اُولکَ اَصحـبُ النّارِ هُم فِیها خــلِدون". ([[یونس]] / ۱۰، ۲۷) <ref> پیام قرآن، ج ۶، ص ۴۸۹ ـ ۴۹۳. </ref> در برابر، [[منکران]] [[خلود]] مرتکبان [[کبیره]] ضمن پاسخ از [[استدلال]] به [[آیات]] فوق به آیاتی نظیر "اِنَّ اللّهَ لا یَغفِرُ اَن یُشرَکَ بِهِ ویَغفِرُ ما دونَ ذلِکَ لِمَن یَشاءُ ومَن یُشرِک بِاللّهِ فَقَدِ افتَرَی اِثمـًا عَظیمـا" ([[نساء]] / ۴، ۴۸)، "اِنَّ اللّهَ لا یَغفِرُ اَن یُشرَکَ بِهِ ویَغفِرُ ما دونَ ذلِکَ لِمَن یَشاءُ ومَن یُشرِک بِاللّهِ فَقَد ضَلَّ ضَلـلاً بَعیدا" (نساء / ۴، ۱۱۶) و "بَلی مَن کَسَبَ سَیِّئَةً واَحـطَت بِهِ خَطِیـ ٔ تُهُ فَاُولکَ اَصحـبُ النّارِ هُم فِیها خــلِدون" (بقره / ۲، ۸۱) استناد جسته‌اند. <ref>فتح القدیر، ج ۱، ص ۵۷۶؛ الوجیز، ج ۱، ص ۳۳۴؛ مواهب الرحمن، ج ۹، ص ۱۴۶. </ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>
[[قرآن کریم]] بیش از ۷۰ بار درباره [[بهشت و جهنم]] واژه [[خلد]] و مشتقات آن را به کار برده که ۳۹ مورد آن درباره [[عذاب]] دوزخ است؛ همچنین تعابیر دیگری مانند "اِنَّکُم مـکِثون" (زخرف / ۴۳، ۷۷)، "اِنَّ عَذابَها کانَ غَرامـا" ([[فرقان]]/ ۲۵، ۶۵)، "مَأوهُم جَهَنَّمُ" (آل‌عمران / ۳، ۱۹۷؛ [[نساء]] / ۴، ۱۲۱؛ [[توبه]] / ۹، ۹۵)، "مَأوهُمُ النّارُ" ([[یونس]] / ۱۰، ۸)، "عَذابٌ مُقیم" ([[توبه]] / ۹، ۶۸)، ([[هود]] / ۱۱، ۳۹) (زمر / ۳۹، ۴۰)، "وما هُم عَنها بِغابین" (انفطار / ۸۲، ۱۶)، "وما هُم بِخـرِجینَ مِنَ النّار" (بقره / ۲، ۱۶۷)، "وما هُم بِخـرِجینَ مِنها" ([[مائده]] / ۵، ۳۷)، به کار رفته که همگی به گونه‌ای خلود را می‌رسانند. بعضی از [[مفسران]] مراد از عذاب غلیظ در [[آیه]] ۱۷ [[ابراهیم]] / ۱۴ <ref> مجمع البیان، ج ۶، ص ۴۷۴. </ref> و عذاب اکبر در آیه ۲۴ غاشیه / ۸۸ را <ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۲۹. </ref> خلود در [[آتش]] دانسته‌اند، با این حال بعضی با توجیه ظاهر [[آیات]] مزبور و با استناد به [[ادله عقلی]] یا ظاهر آیاتی مانند: "لـبِثینَ فیها اَحقابـا" ([[نبأ]] / ۷۸، ۲۳)، "جَزاءً وِفاقـا" (نبأ / ۷۸، ۲۶) و "خــلِدینَ فیها مادامَتِ السَّمـوتُ والاَرضُ اِلاّ ما شاءَ رَبُّکَ اِنَّ رَبَّکَ فَعّالٌ لِما یُرید" (هود / ۱۱، ۱۰۷) [[ابدیت]] عذاب را منکر و برآن‌اند که عذاب برای [[دوزخیان]] پایان خواهد یافت و خلود را به [[زمان]] طولانی [[تفسیر]] می‌کنند. <ref> الفرقان، ج ۳۰، ص ۴۲ - ۴۵. </ref> با توجه به [[آیات]] فراوانی که بر [[جاودانگی]] [[عذاب]] جمعی از [[دوزخیان]] دلالت دارند، نظریه [[انقطاع]] عذاب در همه اَشکال آنکه مجموعا به ۷ نظریه بالغ می‌شود <ref> الفرقان، ج ۳۰، ص ۴۳. </ref> و نیز روایاتی از [[طریق عامه]] که حاکی از پایان یافتن عذاب [[دوزخ]] و برچیده شدن بساط جهنم‌اند، به [[دلیل]] [[مخالفت]] با کتاب و نیز [[روایات مستفیض]] از طریق [[اهل بیت]]{{عم}} رد شده است. <ref> المیزان، ج ۱، ص ۴۱۲. </ref> [[علمای شیعه]] با اتفاق برآن‌اند که جاودانگی در عذاب مخصوص کسانی است که با [[شرک]] یا [[کفر]] از [[دنیا]] رفته باشند؛ اما کسانی که با [[اعتقاد به توحید]] از دنیا رفته‌اند، هرچند به [[گناهان کبیره]] [[آلوده]] بوده واز آن [[توبه]] نکرده باشند، پس از مدتی از عذاب [[نجات]] خواهند یافت؛<ref>الاعتقادات، ص ۷۷؛ بحارالانوار، ج ۸، ص ۳۲۴؛ اسفار، ج ۵، ص ۳۲۰. </ref> ولی [[معتزله]] و [[خوارج]] بر آن‌اند که [[گناهکاران]] از [[اهل]] [[توحید]] نیز برای همیشه در عذاب‌اند<ref> اوائل المقالات، ص ۴۶ ـ ۴۷؛ التحریر والتنویر، ج ۴، ص ۱۵۳. </ref> و برای [[اثبات]] مدعای خود به آیاتی [[استدلال]] کرده‌اند؛ مانند "ومَن یَقتُل مُؤمِنـًا مُتَعَمِّدًا فَجَزاؤُهُ جَهَنَّمُ خــلِدًا فیها وغَضِبَ اللّهُ عَلَیهِ ولَعَنَهُ واَعَدَّ لَهُ عَذابـًا عَظیمـا" ([[نساء]] / ۴، ۹۳)، <ref> التسهیل، ج ۱، ص ۲۰۵. </ref> "بَلی مَن کَسَبَ سَیِّئَةً واَحـطَت بِهِ خَطِیـ ٔ تُهُ فَاُولکَ اَصحـبُ النّارِ هُم فِیها خــلِدون" (بقره / ۲، ۸۱)، <ref>الکشاف، ج ۱، ص ۱۵۸. </ref> "... ومَن یَعصِ اللّهَ ورَسولَهُ فَاِنَّ لَهُ نارَ جَهَنَّمَ خــلِدینَ فیها اَبَدا" ([[جنّ]] / ۷۲، ۲۳)، "ومَن یَعصِ اللّهَ ورَسولَهُ ویَتَعَدَّ حُدودَهُ یُدخِلهُ نارًا خــلِدًا فیها ولَهُ عَذابٌ مُهین" (نساء / ۴، ۱۴)، "اِنَّ المُجرِمینَ فی عَذابِ جَهَنَّمَ خــلِدون" (زخرف / ۴۳، ۷۴) و "والَّذینَ کَسَبوا السَّیِّـ ٔ تِ جَزاءُ سَیِّئَةٍ بِمِثلِها وتَرهَقُهُم ذِلَّةٌ ما لَهُم مِنَ اللّهِ مِن عاصِمٍ کَاَنَّما اُغشِیَت وُجوهُهُم قِطَعـًا مِنَ الَّیلِ مُظلِمـًا اُولکَ اَصحـبُ النّارِ هُم فِیها خــلِدون". ([[یونس]] / ۱۰، ۲۷) <ref> پیام قرآن، ج ۶، ص ۴۸۹ ـ ۴۹۳. </ref> در برابر، [[منکران]] [[خلود]] مرتکبان [[کبیره]] ضمن پاسخ از [[استدلال]] به [[آیات]] فوق به آیاتی نظیر "اِنَّ اللّهَ لا یَغفِرُ اَن یُشرَکَ بِهِ ویَغفِرُ ما دونَ ذلِکَ لِمَن یَشاءُ ومَن یُشرِک بِاللّهِ فَقَدِ افتَرَی اِثمـًا عَظیمـا" ([[نساء]] / ۴، ۴۸)، "اِنَّ اللّهَ لا یَغفِرُ اَن یُشرَکَ بِهِ ویَغفِرُ ما دونَ ذلِکَ لِمَن یَشاءُ ومَن یُشرِک بِاللّهِ فَقَد ضَلَّ ضَلـلاً بَعیدا" (نساء / ۴، ۱۱۶) و "بَلی مَن کَسَبَ سَیِّئَةً واَحـطَت بِهِ خَطِیـ ٔ تُهُ فَاُولکَ اَصحـبُ النّارِ هُم فِیها خــلِدون" (بقره / ۲، ۸۱) استناد جسته‌اند. <ref>فتح القدیر، ج ۱، ص ۵۷۶؛ الوجیز، ج ۱، ص ۳۳۴؛ مواهب الرحمن، ج ۹، ص ۱۴۶. </ref>.<ref>[[محمد صادق صالحی‌منش|صالحی‌منش، محمد صادق]]، [[جهنم (مقاله)|مقاله "جهنم"]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۰.</ref>
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش