پرش به محتوا

امامت در کودکی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'تحقیق' به 'تحقیق'
جز (جایگزینی متن - 'ثابت' به 'ثابت')
جز (جایگزینی متن - 'تحقیق' به 'تحقیق')
خط ۱۸: خط ۱۸:
# '''[[دعوت پیامبر]]{{صل}} از [[علی]]{{ع}} در دورۀ [[کودکی]] به [[اسلام]] و [[تعیین]] [[جانشینی]] و'''ی: [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در دورۀ [[نبوت]] بیست و سه سالۀ خود از هیچ [[کودکی]] نخواست [[اسلام]] را بپذیرد، اما این [[افتخار]] نصیب [[حضرت علی]]{{ع}} شد. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[سال سوم هجرت]]، پس از [[نزول]] آیۀ شریفۀ {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref>، [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} را که [[نوجوانی]] بیش نبود، به [[خلافت]] و [[وصایت]] [[منصوب]] کرد و به [[قوم]] خود [[دستور]] داد حرف او را شنیده، از او [[اطاعت]] کنند. علاوه بر [[حضرت علی]]{{ع}}، [[پیامبر]]{{صل}} از [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} در دورۀ [[کودکی]] [[بیعت]] بر [[اسلام]] اخذ نمود که چنین مسئله‌ای در غیر آنها دیده نشده است. این [[دلیل]] بر [[فضیلت]] و صلاحیت ذاتی و منحصر به فرد [[امامان]] است<ref>سلسلۀ مولفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء دوم، ص ۲۸۷، کتاب الأرشاد.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۹۳-۱۹۶؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۸۷ - ۹۳.</ref>
# '''[[دعوت پیامبر]]{{صل}} از [[علی]]{{ع}} در دورۀ [[کودکی]] به [[اسلام]] و [[تعیین]] [[جانشینی]] و'''ی: [[پیامبر اسلام]]{{صل}} در دورۀ [[نبوت]] بیست و سه سالۀ خود از هیچ [[کودکی]] نخواست [[اسلام]] را بپذیرد، اما این [[افتخار]] نصیب [[حضرت علی]]{{ع}} شد. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در [[سال سوم هجرت]]، پس از [[نزول]] آیۀ شریفۀ {{متن قرآن|وَأَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیک‌ترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref>، [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} را که [[نوجوانی]] بیش نبود، به [[خلافت]] و [[وصایت]] [[منصوب]] کرد و به [[قوم]] خود [[دستور]] داد حرف او را شنیده، از او [[اطاعت]] کنند. علاوه بر [[حضرت علی]]{{ع}}، [[پیامبر]]{{صل}} از [[امام حسن]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} در دورۀ [[کودکی]] [[بیعت]] بر [[اسلام]] اخذ نمود که چنین مسئله‌ای در غیر آنها دیده نشده است. این [[دلیل]] بر [[فضیلت]] و صلاحیت ذاتی و منحصر به فرد [[امامان]] است<ref>سلسلۀ مولفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء دوم، ص ۲۸۷، کتاب الأرشاد.</ref>.<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۹۳-۱۹۶؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۸۷ - ۹۳.</ref>
# '''[[امامت امام جواد]]{{ع}} در [[کودکی]]''': نکات قبلی [[فضیلت]] ذاتی امکان [[امامت]] در دوره [[کودکی]] را ثابت می‌‌کند، اما [[امامت امام جواد]]{{ع}} در [[کودکی]] بر وقوع آن دلالت کرده و از راه‌های ذیل، ثابت شده است<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۹۳-۱۹۶؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۸۷ - ۹۳.</ref>:
# '''[[امامت امام جواد]]{{ع}} در [[کودکی]]''': نکات قبلی [[فضیلت]] ذاتی امکان [[امامت]] در دوره [[کودکی]] را ثابت می‌‌کند، اما [[امامت امام جواد]]{{ع}} در [[کودکی]] بر وقوع آن دلالت کرده و از راه‌های ذیل، ثابت شده است<ref>ر.ک: [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[درسنامه امام‌شناسی (کتاب)|درسنامه امام‌شناسی]]، ص۱۹۳-۱۹۶؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۸۷ - ۹۳.</ref>:
##'''پاسخ به سؤال‌ها و مناظره‌های علمی‌''': بعد از [[شهادت امام رضا]]{{ع}}، [[شیعیان]] برای [[یقین]] پیدا کردن به صلاحیت [[حضرت جواد]]{{ع}} برای [[منصب الهی]] [[امامت]]، ابتدا از وی سؤال‌هایی را مطرح کردند، چنان‌که بزرگان [[شیعه]] در [[بغداد]] [[تصمیم]] گرفتند ۸۰ تن از [[فقیهان]] را نزد [[حضرت]] فرستاده و مسئله را [[تحقیق]] کنند. آنان با دریافت جواب علمی‌ دقیق برای سؤال‌های خود از [[کودک]] ۸ ساله به [[امامت]] وی [[ایمان]] آوردند<ref>مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۲۰؛ قندوزی، سنابیع المودۀ، ج ۳ ص ۱۲۶.</ref>. یکی دیگر از مواردی که [[حضرت]] شایستگی‌های ذاتی و [[عنایت الهی]] در [[حق]] خود را در عرصه‌های مختلف نشان داد مناظرۀ علمی‌ میان [[حضرت]] و [[عالمان]] مشهور زمانه خود از طیف [[مخالفان امامت]] و نیز منسوب به [[خلیفه]] بود. آن [[حضرت]] چندین بار با [[عالمان دینی]] [[مناظره]] نموده و همگی آنها را با وجود کمی سن مغلوب خود می‌‌کرد که در [[تاریخ]] [[ثبت]] شده است<ref>الصواعق المحرقۀ، ص ۳۱۲؛ سلسلۀ مصنفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء ۲، ص ۲۸۲، کتاب الأرشاد؛ مسعودی، اثبات الوصیۀ.</ref>.
##'''پاسخ به سؤال‌ها و مناظره‌های علمی‌''': بعد از [[شهادت امام رضا]]{{ع}}، [[شیعیان]] برای [[یقین]] پیدا کردن به صلاحیت [[حضرت جواد]]{{ع}} برای [[منصب الهی]] [[امامت]]، ابتدا از وی سؤال‌هایی را مطرح کردند، چنان‌که بزرگان [[شیعه]] در [[بغداد]] [[تصمیم]] گرفتند ۸۰ تن از [[فقیهان]] را نزد [[حضرت]] فرستاده و مسئله را تحقیق کنند. آنان با دریافت جواب علمی‌ دقیق برای سؤال‌های خود از [[کودک]] ۸ ساله به [[امامت]] وی [[ایمان]] آوردند<ref>مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۲۰؛ قندوزی، سنابیع المودۀ، ج ۳ ص ۱۲۶.</ref>. یکی دیگر از مواردی که [[حضرت]] شایستگی‌های ذاتی و [[عنایت الهی]] در [[حق]] خود را در عرصه‌های مختلف نشان داد مناظرۀ علمی‌ میان [[حضرت]] و [[عالمان]] مشهور زمانه خود از طیف [[مخالفان امامت]] و نیز منسوب به [[خلیفه]] بود. آن [[حضرت]] چندین بار با [[عالمان دینی]] [[مناظره]] نموده و همگی آنها را با وجود کمی سن مغلوب خود می‌‌کرد که در [[تاریخ]] [[ثبت]] شده است<ref>الصواعق المحرقۀ، ص ۳۱۲؛ سلسلۀ مصنفات الشیخ المفید، ج ۱۱، جزء ۲، ص ۲۸۲، کتاب الأرشاد؛ مسعودی، اثبات الوصیۀ.</ref>.
##'''اعتراف [[مأمون]] و دیگر [[مخالفان]]''': در پی مناظره‌های متعدد [[حضرت]] با [[عالمان اهل سنت]] همگی آنان از جمله [[مأمون]] به [[ذکاوت]]، صلاحیت و [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}} در دورۀ [[کودکی]] پی برده و لب به اعتراف گشودند. [[یحیی بن اکثم]] [[رئیس]] علمای [[اهل سنت]] وقت، نخستین [[مخالف]] صفات کمالی [[حضرت]] بود، اما بعد از [[مناظره]] به آن اعتراف نمود. [[مأمون]] بارها نه تنها به [[فضایل]] آن [[حضرت]]، بلکه به [[فلسفه]] و علت آن نیز اشاراتی می‌‌کرد که آن همان [[وابستگی]] به سلسله [[نبوت]] و دریافت [[علم]] و [[فضیلت]] خود از طریق [[الهام]] و [[عنایت الهی]] است. دیگر [[عالمان اهل سنت]] مانند [[ابن حجر]] هیتمی‌ به [[فضل]]، [[علم]]، کمال، [[عظمت]] و ارائه [[برهان]] و [[استدلال]] در [[کودکی]] آن [[حضرت]] اعتراف نمودند<ref>احتجاج الطبرسی، ج ۲، صص ۲۷۶ - ۲۶۹؛ مفید، همان، ص ۲۸۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۸۷ - ۹۳.</ref>
##'''اعتراف [[مأمون]] و دیگر [[مخالفان]]''': در پی مناظره‌های متعدد [[حضرت]] با [[عالمان اهل سنت]] همگی آنان از جمله [[مأمون]] به [[ذکاوت]]، صلاحیت و [[فضیلت]] ذاتی [[امام جواد]]{{ع}} در دورۀ [[کودکی]] پی برده و لب به اعتراف گشودند. [[یحیی بن اکثم]] [[رئیس]] علمای [[اهل سنت]] وقت، نخستین [[مخالف]] صفات کمالی [[حضرت]] بود، اما بعد از [[مناظره]] به آن اعتراف نمود. [[مأمون]] بارها نه تنها به [[فضایل]] آن [[حضرت]]، بلکه به [[فلسفه]] و علت آن نیز اشاراتی می‌‌کرد که آن همان [[وابستگی]] به سلسله [[نبوت]] و دریافت [[علم]] و [[فضیلت]] خود از طریق [[الهام]] و [[عنایت الهی]] است. دیگر [[عالمان اهل سنت]] مانند [[ابن حجر]] هیتمی‌ به [[فضل]]، [[علم]]، کمال، [[عظمت]] و ارائه [[برهان]] و [[استدلال]] در [[کودکی]] آن [[حضرت]] اعتراف نمودند<ref>احتجاج الطبرسی، ج ۲، صص ۲۷۶ - ۲۶۹؛ مفید، همان، ص ۲۸۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۸۷ - ۹۳.</ref>
# '''[[امامت امام هادی]]{{ع}} در [[کودکی]]''': [[امام هادی]]{{ع}} نیز مانند [[پدر]] گرامی‌ خود در سن [[کودکی]] به [[امامت]] رسید، [[شیعیان]] به [[دلیل]] مشابه یعنی به [[امامت]] رسیدن [[امام جواد]]{{ع}} در دوره [[کودکی]]، [[امامت امام هادی]]{{ع}} را نیز پذیرفتند. در صلاحیت و [[فضیلت]] ذاتی [[امام هادی]]{{ع}} به این نکته بسنده می‌‌کنیم که [[خلیفه]] وقت [[معتصم]] خواست از کمی سن [[حضرت]] استفاده نموده او را زیر نظر یک عالم [[مخالف]] [[شیعه]] زبردستی به نام [[ابوعبدالله]] جنیدی به صورت [[حبس]] در [[خانه]] [[تعلیم و تربیت]] دهد. جنیدی به عنوان استاد خصوصی [[حضرت]] به مدت [[تعیین]] شده به ظاهر به [[تعلیم]] و به تعبیری شست و شوی مغزی [[حضرت]] پرداخت. بزرگان [[شیعه]] از این مسئله ناراحت شده بعد از مدتی وضعیت [[امام]]{{ع}} را از جنیدی پرسیدند، وی گفت: به [[خدا]] قسم، من او را [[تعلیم]] نمی‌دهم بلکه اوست که مرا [[تعلیم]] می‌‌دهد. ثمرۀ این [[تعلیم]] خصوصی روی آوردن جنیدی به [[تشیع]] گردید<ref>مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۳۰.</ref>.  [[کرامات]] و صفات کمالی [[حضرت]] در [[دوران کودکی]] و بعد آن به حدی مانند [[آفتاب]] ظاهر بود که این دستمایه‌ای برای کوته فکران شد و آنان به [[غلو]] روی آرودند<ref>سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۲۴۰، ذیل فارس بن حاتم.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۸۷ - ۹۳.</ref>
# '''[[امامت امام هادی]]{{ع}} در [[کودکی]]''': [[امام هادی]]{{ع}} نیز مانند [[پدر]] گرامی‌ خود در سن [[کودکی]] به [[امامت]] رسید، [[شیعیان]] به [[دلیل]] مشابه یعنی به [[امامت]] رسیدن [[امام جواد]]{{ع}} در دوره [[کودکی]]، [[امامت امام هادی]]{{ع}} را نیز پذیرفتند. در صلاحیت و [[فضیلت]] ذاتی [[امام هادی]]{{ع}} به این نکته بسنده می‌‌کنیم که [[خلیفه]] وقت [[معتصم]] خواست از کمی سن [[حضرت]] استفاده نموده او را زیر نظر یک عالم [[مخالف]] [[شیعه]] زبردستی به نام [[ابوعبدالله]] جنیدی به صورت [[حبس]] در [[خانه]] [[تعلیم و تربیت]] دهد. جنیدی به عنوان استاد خصوصی [[حضرت]] به مدت [[تعیین]] شده به ظاهر به [[تعلیم]] و به تعبیری شست و شوی مغزی [[حضرت]] پرداخت. بزرگان [[شیعه]] از این مسئله ناراحت شده بعد از مدتی وضعیت [[امام]]{{ع}} را از جنیدی پرسیدند، وی گفت: به [[خدا]] قسم، من او را [[تعلیم]] نمی‌دهم بلکه اوست که مرا [[تعلیم]] می‌‌دهد. ثمرۀ این [[تعلیم]] خصوصی روی آوردن جنیدی به [[تشیع]] گردید<ref>مسعودی، اثبات الوصیۀ، ص ۲۳۰.</ref>.  [[کرامات]] و صفات کمالی [[حضرت]] در [[دوران کودکی]] و بعد آن به حدی مانند [[آفتاب]] ظاهر بود که این دستمایه‌ای برای کوته فکران شد و آنان به [[غلو]] روی آرودند<ref>سید ابو القاسم خویی، معجم رجال الحدیث، ج ۱۳، ص ۲۴۰، ذیل فارس بن حاتم.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۸۷ - ۹۳.</ref>
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش