پرش به محتوا

عدل: تفاوت میان نسخه‌ها

۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'تحقیق' به 'تحقیق'
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت')
جز (جایگزینی متن - 'تحقیق' به 'تحقیق')
خط ۵۸: خط ۵۸:
### [[عدالت اجتماعی]]: گاهی [[انسان]] [[عدالت]] را در خارج از حوزه نفس و فراتر از [[رفتار شخصی]]، یعنی [[رفتار]] با سایر [[انسان‌ها]] [[اجرا]] می‌کند. در این صورت [[عدالت اجتماعی]] نامیده می‌شود.
### [[عدالت اجتماعی]]: گاهی [[انسان]] [[عدالت]] را در خارج از حوزه نفس و فراتر از [[رفتار شخصی]]، یعنی [[رفتار]] با سایر [[انسان‌ها]] [[اجرا]] می‌کند. در این صورت [[عدالت اجتماعی]] نامیده می‌شود.
##'''اقسام [[عدالت]] [[رفتاری]] به ملاحظه عامل ایجاب‌کننده''': عاملی که [[عدالت]] را موجب می‌شود و [[انسان]] را به [[اجرای عدالت]] ملزم می‌کند گاهی در [[درون انسان]] قرار دارد و گاهی در بیرون از وجود [[انسان]]. قسم اول [[عدالت]] خودخواسته و اختیاری نامیده می‌شود و قسم دوم [[عدالت]] تحمیلی.
##'''اقسام [[عدالت]] [[رفتاری]] به ملاحظه عامل ایجاب‌کننده''': عاملی که [[عدالت]] را موجب می‌شود و [[انسان]] را به [[اجرای عدالت]] ملزم می‌کند گاهی در [[درون انسان]] قرار دارد و گاهی در بیرون از وجود [[انسان]]. قسم اول [[عدالت]] خودخواسته و اختیاری نامیده می‌شود و قسم دوم [[عدالت]] تحمیلی.
### [[عدالت اختیاری]]: [[عدالت]] اختیاری به [[رفتار]] عادلانه‌ای گفته می‌شود که بدون [[تحمیل]] و فشار خارجی با [[انگیزه]] و سائقه درونی صورت گیرد. در [[جوامع انسانی]] فراوانند کسانی که بدون توجه به عوامل خارجی، [[حقوق]] دیگران را ادا و حدود الاهی را مراعات می‌کنند، [[امانت]] را بر می‌گردانند، دیون خود را به هنگام ادا می‌کنند، با دست و زبان کسی را نمی‌آزارند، با هرکه [[معاشرت]] کنند، اگر [[یار]] شاطر نباشند، بار خاطر نمی‌شوند، مطابق [[شریعت]] [[معامله]] می‌کنند و مطابق [[فرمان]] الاهی، [[عبادت]]؛ به [[حق]] [[قضاوت]] می‌کنند، به [[راستی]] [[شهادت]] می‌دهند و... به این‌گونه رفتارها که چون جوشش چشمه از [[درون انسان]] سرچشمه می‌گیرند، [[عدالت]] اختیاری یا درون‌خیز می‌گوییم. [[رفتار عادلانه]] درون‌خیز حامل سه خبر از درون [[جان آدمی]] است: نخست آنکه فاعل آن از [[عدالت]] [[نفسانی]] بهره‌مند است، چون در غیر این صورت نمی‌توانست بدون هیچ [[انگیزه]] خارجی [[عدالت‌ورزی]] کند؛ دوم آنکه عقلش با [[سلامت]] و [[اقتدار]] بر دیگر قوای نفسش [[حکومت]] می‌کند. در غیر این صورت، [[شهوت]] و [[غضب]] [[فرصت]] [[رفتار عادلانه]] را از او می‌گرفتند؛ و سه دیگر آنکه، علقه [[ایمان به خدا]] چنان در قلبش [[استوار]] شده که پیوسته او را در [[صراط مستقیم]] نگاه می‌دارد. موانع [[عدالت]] اختیاری: [[فطرت انسان]] به خودی خود طرفدار [[عدالت]] است، اگر [[فطرت انسان]] تحت تأثیر عوامل خارجی [[بیمار]] و [[منحرف]] نشود، بی هیچ دعوتی مجذوب [[عدالت]] می‌شود تا آنجا که [[انسان]] حاضر می‌شود [[جان]] خود را در [[راه]] [[اجرای عدالت]] [[فدا]] کند. با این حال در همه حوزه‌ها با رفتارهایی مواجه می‌شویم که بر خلاف [[عدالت]] صورت می‌گیرند و انسان‌های فراوانی را می‌بینیم که با [[اختیار]] خود عادلانه [[رفتار]] نمی‌کنند. آنچه این‌گونه افراد را از [[عدالت‌ورزی]] باز میدارد ممکن است یکی از این سه باشد: نخست توجه به [[منافع]] شخصی مادی، دوم [[پیروی]] از [[امیال]]، [[هوس‌ها]] و [[هواهای نفسانی]] و سوم، بی‌مبالاتی. [[عدالت]] هر چند در نهایت به نفع همه [[آحاد]] انسان‌هاست و حتی [[منافع]] کلی اجراکننده خود را نیز تأمین می‌کند، گاهی در موارد جزئی با [[منافع]] شخصی ناسازگار است. گاهی [[التزام]] به [[عدالت]] مستلزم آن است که [[مالی]] را از کف دهیم و از منفعتی چشم بپوشیم. به همین [[دلیل]] کسی که عقلش به کمال نرسیده و ایمانش محکم نباشد، [[عدالت]] را نقض می‌کند. گاهی نیز [[اجرای عدالت]] هوس‌های ما را محدود و از [[اعمال]] بی‌حد و مرز [[شهوت]] و [[غضب]] جلوگیری می‌کند، به همین [[دلیل]] کسانی که تحت [[سیطره]] قوای تحریکی خود قرار دارند و نمی‌توانند با [[غضب]] و [[شهوت]] خود [[مخالفت]] کنند، برخلاف [[عدالت]] قدم برمی‌دارند. و گاهی هم نه این است و نه آن؛ ولی [[اجرای عدالت]] [[نیازمند]] دقت و به تلاش و قبول زحمت منوط است و [[انسان]] بر اثر بی‌مبالاتی در این مورد، کوتاهی می‌کند، چنان‌که یک [[قاضی]] بدون [[تحقیق]] در ابعاد مختلف یک پرونده حکمی بر خلاف [[عدالت]] صادر می‌کند.
### [[عدالت اختیاری]]: [[عدالت]] اختیاری به [[رفتار]] عادلانه‌ای گفته می‌شود که بدون [[تحمیل]] و فشار خارجی با [[انگیزه]] و سائقه درونی صورت گیرد. در [[جوامع انسانی]] فراوانند کسانی که بدون توجه به عوامل خارجی، [[حقوق]] دیگران را ادا و حدود الاهی را مراعات می‌کنند، [[امانت]] را بر می‌گردانند، دیون خود را به هنگام ادا می‌کنند، با دست و زبان کسی را نمی‌آزارند، با هرکه [[معاشرت]] کنند، اگر [[یار]] شاطر نباشند، بار خاطر نمی‌شوند، مطابق [[شریعت]] [[معامله]] می‌کنند و مطابق [[فرمان]] الاهی، [[عبادت]]؛ به [[حق]] [[قضاوت]] می‌کنند، به [[راستی]] [[شهادت]] می‌دهند و... به این‌گونه رفتارها که چون جوشش چشمه از [[درون انسان]] سرچشمه می‌گیرند، [[عدالت]] اختیاری یا درون‌خیز می‌گوییم. [[رفتار عادلانه]] درون‌خیز حامل سه خبر از درون [[جان آدمی]] است: نخست آنکه فاعل آن از [[عدالت]] [[نفسانی]] بهره‌مند است، چون در غیر این صورت نمی‌توانست بدون هیچ [[انگیزه]] خارجی [[عدالت‌ورزی]] کند؛ دوم آنکه عقلش با [[سلامت]] و [[اقتدار]] بر دیگر قوای نفسش [[حکومت]] می‌کند. در غیر این صورت، [[شهوت]] و [[غضب]] [[فرصت]] [[رفتار عادلانه]] را از او می‌گرفتند؛ و سه دیگر آنکه، علقه [[ایمان به خدا]] چنان در قلبش [[استوار]] شده که پیوسته او را در [[صراط مستقیم]] نگاه می‌دارد. موانع [[عدالت]] اختیاری: [[فطرت انسان]] به خودی خود طرفدار [[عدالت]] است، اگر [[فطرت انسان]] تحت تأثیر عوامل خارجی [[بیمار]] و [[منحرف]] نشود، بی هیچ دعوتی مجذوب [[عدالت]] می‌شود تا آنجا که [[انسان]] حاضر می‌شود [[جان]] خود را در [[راه]] [[اجرای عدالت]] [[فدا]] کند. با این حال در همه حوزه‌ها با رفتارهایی مواجه می‌شویم که بر خلاف [[عدالت]] صورت می‌گیرند و انسان‌های فراوانی را می‌بینیم که با [[اختیار]] خود عادلانه [[رفتار]] نمی‌کنند. آنچه این‌گونه افراد را از [[عدالت‌ورزی]] باز میدارد ممکن است یکی از این سه باشد: نخست توجه به [[منافع]] شخصی مادی، دوم [[پیروی]] از [[امیال]]، [[هوس‌ها]] و [[هواهای نفسانی]] و سوم، بی‌مبالاتی. [[عدالت]] هر چند در نهایت به نفع همه [[آحاد]] انسان‌هاست و حتی [[منافع]] کلی اجراکننده خود را نیز تأمین می‌کند، گاهی در موارد جزئی با [[منافع]] شخصی ناسازگار است. گاهی [[التزام]] به [[عدالت]] مستلزم آن است که [[مالی]] را از کف دهیم و از منفعتی چشم بپوشیم. به همین [[دلیل]] کسی که عقلش به کمال نرسیده و ایمانش محکم نباشد، [[عدالت]] را نقض می‌کند. گاهی نیز [[اجرای عدالت]] هوس‌های ما را محدود و از [[اعمال]] بی‌حد و مرز [[شهوت]] و [[غضب]] جلوگیری می‌کند، به همین [[دلیل]] کسانی که تحت [[سیطره]] قوای تحریکی خود قرار دارند و نمی‌توانند با [[غضب]] و [[شهوت]] خود [[مخالفت]] کنند، برخلاف [[عدالت]] قدم برمی‌دارند. و گاهی هم نه این است و نه آن؛ ولی [[اجرای عدالت]] [[نیازمند]] دقت و به تلاش و قبول زحمت منوط است و [[انسان]] بر اثر بی‌مبالاتی در این مورد، کوتاهی می‌کند، چنان‌که یک [[قاضی]] بدون تحقیق در ابعاد مختلف یک پرونده حکمی بر خلاف [[عدالت]] صادر می‌کند.
###[[عدالت]] تحمیلی: گاهی ممکن است [[انسان]] با آنکه خود میلی به [[رفتار عادلانه]] ندارد تحت تأثیر عوامل خارجی مثل [[ترس]] از [[حکومت]]، مراعات انظار [[مردمان]]، [[هراس]] از بدنامی و... عادلانه [[رفتار]] کند. کم نیستند کسانی که از درون خود فرمانی برای مراعات [[حقوق مردم]] و [[امتثال اوامر الهی]] دریافت نمی‌کنند و اگر از این قبیل عوامل بیرونی نیز تأثیر نپذیرند، حدود و [[حقوق]] را یکسره در می‌نوردند. [[رفتار عادلانه]] در چنین فضایی با نوعی از فشار و [[تحمیل]] صورت می‌گیرد و به همین [[دلیل]] آن را [[عدالت]] تحمیلی نام نهادیم. در مواردی که برخی [[انسان‌ها]] با میل و [[اراده]] خود [[راه]] [[عدالت]] نمی‌روند بر سایر [[انسان‌ها]] لازم است آنها را وادار به [[اجرای عدالت]] کنند [[تحمیل]] [[عدالت]] بر حسب مورد گاهی [[وظیفه]] [[آحاد]] [[مردم]] و گاهی [[تکلیف]] [[حاکمیت]] است. مراتب [[امر به معروف و نهی از منکر]] نیز به همین معنی است که به وسیله [[مردم]] برخی [[احکام]] قابل [[اجرا]] و پاره‌ای از [[حقوق]] قابل استیفاست و برخی دیگر تنها با دخالت [[حکومت]]، عملی و [[احیا]] می‌شوند. با توجه به اینکه همیشه افراد فراوانی یافت می‌شوند که به [[اختیار]] خود عادلانه [[رفتار]] نمی‌کنند و افراد و [[آحاد]] [[جامعه]] نیز نمی‌توانند آنها را وادار به [[عدالت]] کنند، [[جامعه انسانی]] محتاج [[حکومت]] عادله می‌شود. [[حکومت]] عادله به [[حکومتی]] می‌گوییم که هم [[قوانین]] عادلانه داشته باشد و هم حاکمی [[عادل]] که خود از [[اجرای قوانین]] سر باز نزند. چنین [[حکومتی]] میتواند از باب [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[قانون]] خود را بر [[جامعه]] [[تحمیل]] کند.
###[[عدالت]] تحمیلی: گاهی ممکن است [[انسان]] با آنکه خود میلی به [[رفتار عادلانه]] ندارد تحت تأثیر عوامل خارجی مثل [[ترس]] از [[حکومت]]، مراعات انظار [[مردمان]]، [[هراس]] از بدنامی و... عادلانه [[رفتار]] کند. کم نیستند کسانی که از درون خود فرمانی برای مراعات [[حقوق مردم]] و [[امتثال اوامر الهی]] دریافت نمی‌کنند و اگر از این قبیل عوامل بیرونی نیز تأثیر نپذیرند، حدود و [[حقوق]] را یکسره در می‌نوردند. [[رفتار عادلانه]] در چنین فضایی با نوعی از فشار و [[تحمیل]] صورت می‌گیرد و به همین [[دلیل]] آن را [[عدالت]] تحمیلی نام نهادیم. در مواردی که برخی [[انسان‌ها]] با میل و [[اراده]] خود [[راه]] [[عدالت]] نمی‌روند بر سایر [[انسان‌ها]] لازم است آنها را وادار به [[اجرای عدالت]] کنند [[تحمیل]] [[عدالت]] بر حسب مورد گاهی [[وظیفه]] [[آحاد]] [[مردم]] و گاهی [[تکلیف]] [[حاکمیت]] است. مراتب [[امر به معروف و نهی از منکر]] نیز به همین معنی است که به وسیله [[مردم]] برخی [[احکام]] قابل [[اجرا]] و پاره‌ای از [[حقوق]] قابل استیفاست و برخی دیگر تنها با دخالت [[حکومت]]، عملی و [[احیا]] می‌شوند. با توجه به اینکه همیشه افراد فراوانی یافت می‌شوند که به [[اختیار]] خود عادلانه [[رفتار]] نمی‌کنند و افراد و [[آحاد]] [[جامعه]] نیز نمی‌توانند آنها را وادار به [[عدالت]] کنند، [[جامعه انسانی]] محتاج [[حکومت]] عادله می‌شود. [[حکومت]] عادله به [[حکومتی]] می‌گوییم که هم [[قوانین]] عادلانه داشته باشد و هم حاکمی [[عادل]] که خود از [[اجرای قوانین]] سر باز نزند. چنین [[حکومتی]] میتواند از باب [[امر به معروف و نهی از منکر]] [[قانون]] خود را بر [[جامعه]] [[تحمیل]] کند.
##'''اقسام [[عدالت]] به ملاحظه طرفین''': [[عدالت]] با دو رکن محقق می‌شود: نخست کسی که [[عدالت]] می‌ورزد و دیگر کسی که مشمول [[عدالت]] می‌شود. از [[تغییر]] این دو رکن برای [[عدالت]] اقسامی پیدا می‌شود<ref>ر.ک: احمد نراقی، معراج السعادة، ج۱، ص۸۲.</ref>.
##'''اقسام [[عدالت]] به ملاحظه طرفین''': [[عدالت]] با دو رکن محقق می‌شود: نخست کسی که [[عدالت]] می‌ورزد و دیگر کسی که مشمول [[عدالت]] می‌شود. از [[تغییر]] این دو رکن برای [[عدالت]] اقسامی پیدا می‌شود<ref>ر.ک: احمد نراقی، معراج السعادة، ج۱، ص۸۲.</ref>.
۲۱۸٬۷۷۹

ویرایش