پرش به محتوا

حسن سلوک در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

۹٬۴۲۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱ مارس ۲۰۲۱
خط ۱۷۰: خط ۱۷۰:
با تحقیق مذکور، [[آیه شریفه]] ۱۳۸ [[سوره بقره]]، این چنین معنا می‌شود:
با تحقیق مذکور، [[آیه شریفه]] ۱۳۸ [[سوره بقره]]، این چنین معنا می‌شود:
[[دین]] [[خدای تعالی]]، و چه کسی نیکوتر است از خدای تعالی از جهت عرضه دین (که [[دین مبین اسلام]] را عرضه نموده)، ما ([[مؤمنان]] از طریق دین مبین اسلام) او را [[عبادت]] می‌کنیم.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۵۷۵.</ref>
[[دین]] [[خدای تعالی]]، و چه کسی نیکوتر است از خدای تعالی از جهت عرضه دین (که [[دین مبین اسلام]] را عرضه نموده)، ما ([[مؤمنان]] از طریق دین مبین اسلام) او را [[عبادت]] می‌کنیم.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۵۷۵.</ref>
===معنا و مفهوم دوم احسن===
یکی از معانی {{متن قرآن|أَحْسَنُ}}، فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا}} می‌باشد، و آن، به معنای نیکوتر بودن تحت است در پاسخ به تحیت عرضه شده، و تحیت در [[آیه شریفه]]، مصدر بوده و به معنای [[سلام]] گفتن و نیز به معنای [[درود]] و سلام می‌باشد. این [[آیه کریمه]] [[دستور]] [[آداب]] برخورد دو [[مؤمن]] را بیان می‌کند، و آن، برخورد نیکوی [[کلامی]] است تا [[ارتباط قلبی]] و [[عاطفی]] بین آن دو، محکم‌تر و [[وحدت]] و [[یگانگی]] و اخوتشان، شدیدتر، و [[احساس امنیت]] روانی‌شان، قوی‌تر گردد، و به این وسیله، زمینه [[خوشبختی]] بین افراد فراهم شود، و موجبات تسهیل در حل بسیاری از مسایل [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] و دیگر معضلات پدید آید و در نتیجه، [[فرهنگ]] [[اخلاقی]] [[جامعه]] در روند مطلوب [[فطری]] اعتلا یابد. این برخورد و ایجاد [[ارتباط]] بین دو مؤمن، بر اساس [[احترام]] افزون‌تر، و یا احترام متقابل است؛ چنان که [[خدای متعال]] می‌فرماید: و چون شما مورد تحیت و سلام و درود، از طرف مؤمنی قرار گرفتید، پس شما هم به نحو نیکوتر از آن، او را مورد تحیت، یا سلام و درود قرار بدهید: {{متن قرآن|وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا}}، و یا حداقل، این برخورد [[نیکو]] را که به صورت اهدای تحیت نسبت به شما عرضه شده، شما هم متقابلاً، خود آن تحت را به او اهدا کنید: {{متن قرآن|فَحَيُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا}}.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۵۷۷.</ref>
===معنا و مفهوم سوم احسن===
یکی از معانی و مفاهیم {{متن قرآن|أَحْسَنُ}}، فی قوله تعالی: {{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا}}، می‌باشد، و آن، [[فضیلت]] [[مسلمان]] [[مخلص]] و [[نیکوکار]] را بیان می‌کند. بر این مبنا، [[آیه شریفه]]، سه خصوصیت ممتاز برای [[متدین]] به [[دین]] [[برتر]] را، و در ذیل [[آیه]]، یک [[پاداش]] [[عظیم]] برای متدین [[راستین]] و با [[استقامت]] نسبت به دین برتر را بیان می‌کند، هر چند که این [[آیه کریمه]] به صورت استفهام بوده و با لفظ: {{متن قرآن|وَمَنْ أَحْسَنُ دِينًا مِمَّنْ}}آغاز می‌شود؛ چون این استفهام در [[مقام]] تقریر است، معنای آن این است که کسی نیست که از لحاظ دین بهتر باشد. از کسی که: به هر حال، شرح این مجمل به قرار زیر است:
# نفس و ذاتش را خالصانه [[تسلیم]] [[خدای تعالی]] کند: {{متن قرآن|أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ}}.
#در [[اعمال]]، نیکوکار باشد: {{متن قرآن|وَهُوَ مُحْسِنٌ}}، و اعمال، اعم از [[عبادی]] محض و غیر آن است، و [[نیکوکاری]]، آنجا محقق می‌شود که عامل، [[خدا]] را ناظر بر اعمال خود ببیند، و این معنا برداشت از این فرموده [[حضرت رسول]]{{صل}} است: {{متن حدیث|أَنْ‏ تَعْبُدَ اللَّهَ‏ كَأَنَّكَ‏ تَرَاهُ‏ فَإِنْ لَمْ تَكُنْ تَرَاهُ فَإِنَّهُ يَرَاكَ‏}}؛ یعنی خدای تعالی را آن‌چنان [[عبادت]] کن که گویی تو او را می‌بینی؛ پس اگر تو او را نمی‌بینی، مسلم بدان که او تو را می‌بیند. البته، آنکه نفس و ذاتش را تسلیم خدای تعالی کند و در اعمال، نیکوکار باشد: اولاً، به دستاویز محکم و امیدوارکننده‌ای چنگ زده: {{متن قرآن|وَمَنْ يُسْلِمْ وَجْهَهُ إِلَى اللَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى وَإِلَى اللَّهِ عَاقِبَةُ الْأُمُورِ}}<ref>«و هر که روی (دل) خویش به سوی خداوند نهد و نکوکار باشد بی‌گمان به دستاویز اس[[تورات]]ر چنگ زده است و سرانجام کارها با خداوند است» سوره لقمان، آیه ۲۲.</ref>، و ثانیاً، پاداش بیکران او نزد پروردگارش می‌باشد، و علاوه بر آن، [[خوف]] و اندوهی برای او نخواهد بود: {{متن قرآن|بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آری، آن کسان که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهند در حالی که نکوکار باشند، بی‌گمان پاداش آنان نزد پروردگارشان است. و بیمی نخواهند داشت و اندوهگین نمی‌شوند» سوره بقره، آیه ۱۱۲.</ref>.
# [[آیین]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} را [[تبعیت]] کند: {{متن قرآن|وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا}}<ref>«و از آیین ابراهیم درست‌آیین پیروی کند» سوره نساء، آیه ۱۲۵.</ref>، و آیین حضرت ابراهیم{{ع}} [[اسلام]] بود و او بر آن آیین، [[استقامت]] داشت: {{متن قرآن|مَا كَانَ إِبْرَاهِيمُ يَهُودِيًّا وَلَا نَصْرَانِيًّا وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفًا مُسْلِمًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.</ref>. حضرت ابراهیم از پروردگارش درخواست نمود که خود، فرزندش و [[فرزندان]] فرزندش، مفتخر به آیین [[مقدس]] اسلام باشند: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ}}<ref>«پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور)» سوره بقره، آیه ۱۲۸.</ref>. [[پاداش]] [[عظیم]] او در ذیل [[آیه]] این بود که [[خدای تعالی]] دوستش خواهد بود. این چنین، [[پروردگار متعال]] [[ابراهیم]]{{ع}} را که [[مسلمان]] [[خالص]]، عامل و [[نیکوکار]] بود، به [[دوستی]] خود برگزید: {{متن قرآن|وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا}}<ref>«و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت» سوره نساء، آیه ۱۲۵.</ref>، و دوستی خدای تعالی به این معنا بود که او [[یار]] و مددکارش در همه احوال است؛ به طوری که اگر کسی یا کسانی علیه او [[اراده]] سوئی کنند، او را [[یاری]] نموده و از مهلکه‌ای که [[دشمنان]] برای او فراهم آورده‌اند، نجاتش می‌دهد؛ همان‌گونه که ابراهیم{{ع}} را از انبوه آتشی که [[نمرود]] و نمرودیان [[تدارک]] نموده بودند تا او را بسوزانند، [[نجات]] داد و [[آتش]] را بر او سرد و [[سلامت]] گردانید: {{متن قرآن|قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَى إِبْرَاهِيمَ}}<ref>«گفتیم: ای آتش! بر ابراهیم سرد و بی‌گزند باش» سوره انبیاء، آیه ۶۹.</ref>.<ref>[[عبدالنبی امامی|امامی، عبدالنبی]]، [[فرهنگ قرآن ج۱ (کتاب)|فرهنگ قرآن ج۱]]، ص ۵۷۸.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۷۵٬۸۷۱

ویرایش