حسن سلوک در حدیث
کلمات قصار پیرامون حسن سلوک
در غررالحکم و دررالکلم در “باب حسن السلوک” سخنانی به اقتصار از مولای موحدان، امیرالمؤمنین، علی بن ابی طالب (ع)، بیان شده که در این جا برخی از آنها را نقل میکنیم:
- «أَحْسَنُ شَيْءٍ الْخُلُقُ»: بهترین چیز، خوی نیکوست.
- «أَكْرَمُ الْحَسَبِ الْخُلُقُ»: گرامیترین حسب (چیزی که باعث مزیت انسان گردد)، خلق نیکوست.
- «أَحْسَنُ الشِّيَمِ شَرَفُ الْهِمَمِ»: بهترین خویها، برتری همتهاست.
- «أَزْيَنُ الشِّيَمِ الْحِلْمُ وَ الْعَفَافُ»: آراستهترین خصلتها، بردباری و پاکدامنی است.
- «أَطْهَرُ النَّاسِ أَعْرَاقاً أَحْسَنُهُمْ أَخْلَاقاً»: پاکترین مردم به حسب اصل، نژاد و ریشه، نیکوترین آنهاست از لحاظ اخلاق.
- «أَرْضَى النَّاسِ مَنْ كَانَتْ أَخْلَاقُهُ رَضِيَّةً»: خشنودترین مردم، کسی است که اخلاق او پسندیده است.
- « أَشْرَفُ أَخْلَاقِ الْكَرِيمِ كَثْرَةُ تَغَافُلِهِ عَمَّا يَعْلَمُ»: برترین خلقهای فرد کریم، تغافل اوست از آنچه میداند؛ یعنی از تقصیرات و بدرفتاریهای مردم غمض عین نماید و چنان وانمود کند که من چیزی را ندیدم.
- «أَفْضَلُ الشِّيَمِ السَّخَاءُ وَ الْعِفَّةُ وَ السَّكِينَةُ»: افزونترین خصلتها، سخاوت، پاکدامنی، طمأنینه و آرامش است.
- «أَحْسَنُ الْأَخْلَاقِ مَا حَمَلَكَ عَلَى الْمَكَارِمِ»: بهترین اخلاق، آن است که تو را به افعال نیکو را دارد.
- «إِنَّ مِنْ مَكَارِمِ الْأَخْلَاقِ أَنْ تَصِلَ مَنْ قَطَعَكَ وَ تُعْطِيَ مَنْ حَرَمَكَ وَ تَعْفُوَ عَمَّنْ ظَلَمَكَ»: البته، از جمله مکارم و کرامتهای اخلاق نیکو، آن است که با کسی که از تو بریده، پیوند نمایی، و به کسی که تو را محروم ساخته، عطا کنی، و از کسی که به تو ستم نموده، درگذری.
- «الْمَكَارِمُ بِالْمَكَارِهِ»: صفات و اخلاق پسندیده، به اموری است که مکروه طبع بوده و تحمل آنها دشوار باشد.
- «الْخُلُقُ الْمَحْمُودُ مِنْ ثِمَارِ الْعَقْلِ»: خوی پسندیده، از ثمرهها و میوههای عقل است.
- «إِذَا حَسُنَ الْخُلُقُ لَطُفَ النُّطْقُ»: هر گاه خُلق نیکو شد، نطق و بیان نرم خواهد گردید.
- «بِحُسْنِ الْأَخْلَاقِ يَطِيبُ الْعَيْشُ»: با حسن اخلاق، زندگانی پاکیزه و شیرین میشود.
- «بِحُسْنِ الْأَخْلَاقِ تُدَرُّ الْأَرْزَاقُ»: با حسن اخلاق، روزیها روان شده و وسعت پیدا میکند.
- «تَحَرِّي الصِّدْقِ وَ تَجَنُّبُ الْكَذِبِ أَجْمَلُ شِيمَةٍ وَ أَفْضَلُ أَدَبٍ»: برگزیدن راستی و دوری نمودن از دروغ، زیباترین خصلت و بالاترین ادب است.
- «حُسْنُ الْخُلُقِ لِلنَّفْسِ وَ حُسْنُ الْخَلْقِ لِلْبَدَنِ»: حسن خلق، برای نفس است؛ یعنی سبب زیبایی آن است، و نیکویی خلقت، برای بدن و سبب زیبایی آن خواهد بود.
- «حُسْنُ الْخُلُقِ أَفْضَلُ الدِّينِ»: حسن خلق، افزونترین دینداری است.
- «حُسْنُ الْخُلُقِ خَيْرُ قَرِينٍ وَ الْعُجْبُ دَاءٌ دَفِينٌ»: حسن خلق، بهترین همراه، و خودبینی مرضی است پنهان.
- «حُسْنُ الْخُلُقِ مِنْ أَفْضَلِ الْقِسَمِ وَ حُسْنِ الشِّيَمِ»: حسن خلق از افزونترین بهرهها و قسمتها و نیکوترین خصلتهاست.
- «حُسْنُ الْأَخْلَاقِ بُرْهَانُ كَرَمِ الْأَعْرَاقِ»: نیکویی اخلاق، دلیل گرامی بودن اصلها، نسب و ریشههاست.
- «حُسْنُ الْخُلُقِ رَأْسُ كُلِّ بِرٍّ»: حسن خلق، رأس نیکویی است.
- «حُسْنُ الْخُلُقِ يُورِثُ الْمَحَبَّةَ وَ يُؤَكِّدُ الْمَوَدَّةَ»: حسن خلق، محبت را در پی آورده، و مودت و دوستی را محکم مینماید.
- «خَيْرُ الْأَخْلَاقِ أَبْعَدُهَا عَنِ اللَّجَاجِ»: بهترین اخلاق، دورترین آنهاست از لجاجت و ایستادگی بر باطل و یا دشمنی.
- «خَيْرُ الْخَلَائِقِ الرِّفْقُ»: بهترین خصلتها نرمی کردن و مدارا کردن است.
- «خَيْرُ الْخِلَالِ صِدْقُ الْمَقَالِ وَ مَكَارِمُ الْأَفْعَالِ»: بهترین خصلتها سخن راست گفتن و افعال نیکوست.
- «رَأْسُ الْإِيمَانِ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ التَّحَلِّي بِالصِّدْقِ»: رأس ایمان، نیکویی خلق و زیور یافتن به راستی است.
- «مَنْ كَرُمَ خُلُقُهُ اتَّسَعَ رِزْقُهُ»: هر که خلقش گرامی باشد، روزیاش فراخ گردد.
- «مَنْ حَسُنَتْ خَلِيقَتُهُ طَابَتْ عِشْرَتُهُ»: هر که خلقش نیکو باشد، معاشرت و آمیز شش پاکیزه گردد.
- «مَنْ حَسُنَ خُلْقُهُ سَهُلَتْ لَهُ طُرُقُهُ»: هر که خلقش نیکو باشد، راههای زندگانی، سعادت و معاش او سهل و هموار شود.
- «مَا أَعْطَى اللَّهُ سُبْحَانَهُ الْعَبْدَ شَيْئاً مِنْ خَيْرِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ إِلَّا بِحُسْنِ خُلُقِهِ وَ حُسْنِ نِيَّتِهِ»: خداوند سبحان به بندهای چیزی از خیر دنیا و آخرت را مرحمت نفرموده، مگر به واسطه حسن خلق و حسن نیتش.
- «نِعْمَ الْحَسَبُ حُسْنُ الْخُلُقِ»: خوب حسبی است، حسن خلق؛ زیرا به آدمی اعتبار میبخشد.
- «نِعْمَ الشِّيمَةُ حُسْنُ الْخُلُقِ»: حسن خلق خوب خصلتی است.
- «نِعْمَ الْإِيمَانُ جَمِيلُ الْخُلُقِ»: خوب ایمانی است، خوی نیکو.
- «عَلَيْكَ بِحُسْنِ الْخُلُقِ فَإِنَّهُ يَكْسِبُكَ الْمَحَبَّةَ»: بر تو باد به حسن خلق؛ زیرا که دوستی را نصیب تو خواهد کرد.
- «كَمْ مِنْ وَضِيعٍ رَفَعَهُ حُسْنُ خُلُقِهِ»: چه بسیار انسان پست مرتبهای که حسن خلق او را، بلند گرداند.
- «مَنْ لَمْ تَحْسُنْ خَلَائِقُهُ لَمْ تُحْمَدْ طَرَائِقُهُ»: هرکس خصلتهای او نیکو نباشد، روشهای او پسندیده نخواهد بود.
- «لَا قَرِينَ كَحُسْنِ الْخُلُقِ»: هیچ رفیقی، مانند حُسن خلق نیست.
- «لَا عَيْشَ أَهْنَأُ مِنْ حُسْنِ الْخُلُقِ»: هیچ زندگانی، گواراتر از حسن خُلق نیست.
- «مَنْ حَسُنَ خُلُقُهُ كَثُرَ مُحِبُّوهُ وَ أَنِسَتِ النُّفُوسُ بِهِ»: هر که خلقش نیکو باشد، دوست دارندگانش بسیار شوند و نفوس (مردم) به او انس گیرند.[۱]
منابع
پانویس
- ↑ امامی، عبدالنبی، فرهنگ قرآن ج۱، ص ۵۹۴.