قرظة بن کعب انصاری در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←قرظه در زمان امام علی{{ع}}
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
[[قرظة بن کعب]] گوید: وقتی که عمر ما را به عراق فرستاد با ما چند قدمی آمد و گفت: "آیا میدانید چرا شما را بدرقه کردم؟" گفتیم: بله، برای [[بزرگداشت]] ما بود. گفت: "شما پیش [[مردم]] دهکدهای میروید که [[قرآن]] را مثل زمزمه و صدای [[زنبور عسل]] میخوانند، پس با [[احادیث]] [[پیامبر]]{{صل}} آنها را از قرآن خواندن باز ندارید و من در این کار [[شریک]] شمایم". چون [[قرظه بن کعب]] به [[عراق]] وارد شد، مردم گفتند: "برای ما [[حدیث]] بگو"؛ او گفت: "[[عمر]] ما را [[نهی]] کرد"<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۶، ص۴۱۷. و نیز ر.ک: کتاب الام، شافعی، ج۷، ص۲۵۸؛ سنن الدارمی، دارمی، ج۱، ص۸۵؛ سنن ابن ماجه، محمد بن یزید قزوینی، ج۱، ص۱۲؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۱۰۲.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[قرظة بن کعب (مقاله)|مقاله «قرظة بن کعب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص ۴۱-۴۲.</ref> | [[قرظة بن کعب]] گوید: وقتی که عمر ما را به عراق فرستاد با ما چند قدمی آمد و گفت: "آیا میدانید چرا شما را بدرقه کردم؟" گفتیم: بله، برای [[بزرگداشت]] ما بود. گفت: "شما پیش [[مردم]] دهکدهای میروید که [[قرآن]] را مثل زمزمه و صدای [[زنبور عسل]] میخوانند، پس با [[احادیث]] [[پیامبر]]{{صل}} آنها را از قرآن خواندن باز ندارید و من در این کار [[شریک]] شمایم". چون [[قرظه بن کعب]] به [[عراق]] وارد شد، مردم گفتند: "برای ما [[حدیث]] بگو"؛ او گفت: "[[عمر]] ما را [[نهی]] کرد"<ref>الغدیر، علامه امینی، ج۶، ص۴۱۷. و نیز ر.ک: کتاب الام، شافعی، ج۷، ص۲۵۸؛ سنن الدارمی، دارمی، ج۱، ص۸۵؛ سنن ابن ماجه، محمد بن یزید قزوینی، ج۱، ص۱۲؛ المستدرک، حاکم نیشابوری، ج۱، ص۱۰۲.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[قرظة بن کعب (مقاله)|مقاله «قرظة بن کعب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص ۴۱-۴۲.</ref> | ||
== | ==قرظه در [[زمان]] [[امام علی]]{{ع}}== | ||
امام علی{{ع}} پس از استقرار در [[کوفه]] [[کارگزارن]] خود را برای [[شهرها]] [[تعیین]] کرده، [[قرظة بن کعب]] را به [[حکومت]] به قبادات<ref>پهباد: اسم سه منطقه در بغداد بوده است که از «شط فرات» سیراب میشدند. آنها به قباد بن فیروز، پدر انوشیروان منسوب هستند. ۱- به قباد اعلی: که از فرات، سیراب میشده و از شش طسوج تشکیل شده بود: طسوج «خطر نیه»، طسوج «تهرین»، طسوج «عین التمر»، طسوج «فلوجه» سفلی و علیا و طسوج «بابل»؛ ۲- به قباد اوسط: که چهار طسوج داشته به نامهای «سورا» و «باروسما»، «جبه»، «بدات» و «تسهر ملک»؛ ۳- به قباد اسفل: پنج طسوج داشته: «کوفه»، «فرات باد قلی» و «سیلحین»، طسوج «حیرة» و «نستر» و «هرمز جرد». (معجم البلدان، یاقوت حموی، ج۱، ص۵۱۶) طسوج بر وزن تنور، به معنای ناحیه است و معرب تسو و تسوگ است؛ یعنی، یک قسمت از ۲۴ قسمت شبانه روز که یک ساعت است. (فرهنگ عمید (یک جلدی) ذیل لغت تسو، ص۳۱۸) شاید به دلیل این که این نواحی در ۲۴ ساعت یک بار از آب فرات سیراب میشده است به آنها طسوج میگفتند.</ref> گماشتند<ref>وقعه صفین، نصر بن مزاحم، ص۱۱.</ref>. همچنین [[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} او را [[حاکم کوفه]] قرار داد و زمانی که امام علی{{ع}} به سوی [[صفین]] حرکت کرد، [[قرظه]] [[پرچمدار]] آن [[حضرت]] بود و [[ابو مسعود بدری]] را به [[حکومت]] [[کوفه]] گماشت <ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۱۳۰۶؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۱۰۰.</ref>. به نقل [[ابن عبد البر]]، [[قرظة بن کعب]] با [[امام علی]]{{ع}} در همه [[جنگها]] شرکت داشته است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۱۳۰۶؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[قرظة بن کعب (مقاله)|مقاله «قرظة بن کعب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص ۴۲-۴۳.</ref> | امام علی{{ع}} پس از استقرار در [[کوفه]] [[کارگزارن]] خود را برای [[شهرها]] [[تعیین]] کرده، [[قرظة بن کعب]] را به [[حکومت]] به قبادات<ref>پهباد: اسم سه منطقه در بغداد بوده است که از «شط فرات» سیراب میشدند. آنها به قباد بن فیروز، پدر انوشیروان منسوب هستند. ۱- به قباد اعلی: که از فرات، سیراب میشده و از شش طسوج تشکیل شده بود: طسوج «خطر نیه»، طسوج «تهرین»، طسوج «عین التمر»، طسوج «فلوجه» سفلی و علیا و طسوج «بابل»؛ ۲- به قباد اوسط: که چهار طسوج داشته به نامهای «سورا» و «باروسما»، «جبه»، «بدات» و «تسهر ملک»؛ ۳- به قباد اسفل: پنج طسوج داشته: «کوفه»، «فرات باد قلی» و «سیلحین»، طسوج «حیرة» و «نستر» و «هرمز جرد». (معجم البلدان، یاقوت حموی، ج۱، ص۵۱۶) طسوج بر وزن تنور، به معنای ناحیه است و معرب تسو و تسوگ است؛ یعنی، یک قسمت از ۲۴ قسمت شبانه روز که یک ساعت است. (فرهنگ عمید (یک جلدی) ذیل لغت تسو، ص۳۱۸) شاید به دلیل این که این نواحی در ۲۴ ساعت یک بار از آب فرات سیراب میشده است به آنها طسوج میگفتند.</ref> گماشتند<ref>وقعه صفین، نصر بن مزاحم، ص۱۱.</ref>. همچنین [[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} او را [[حاکم کوفه]] قرار داد و زمانی که امام علی{{ع}} به سوی [[صفین]] حرکت کرد، [[قرظه]] [[پرچمدار]] آن [[حضرت]] بود و [[ابو مسعود بدری]] را به [[حکومت]] [[کوفه]] گماشت <ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۱۳۰۶؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۱۰۰.</ref>. به نقل [[ابن عبد البر]]، [[قرظة بن کعب]] با [[امام علی]]{{ع}} در همه [[جنگها]] شرکت داشته است<ref>الاستیعاب، ابن عبد البر، ج۳، ص۱۳۰۶؛ اسد الغابه، ابن اثیر، ج۴، ص۱۰۰.</ref>.<ref>[[عبدالرضا عسکری|عسکری، عبدالرضا]]، [[قرظة بن کعب (مقاله)|مقاله «قرظة بن کعب»]]، [[دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم ج۷ (کتاب)|دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم]]، ج۷، ص ۴۲-۴۳.</ref> | ||