بنینضیر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تکیه' به 'تکیه'
جز (جایگزینی متن - 'موقعیت' به 'موقعیت') |
جز (جایگزینی متن - 'تکیه' به 'تکیه') |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
درباره بنینضیر دو دیدگاه متفاوت وجود دارد: برخی آنها را از بنیاسرائیل دانستهاند که نسبشان از طریق [[هارون]] به [[یعقوب]] میرسد و برخی دیگر آنها را عربهای [[یهودی]] شده دانستهاند. در میان مؤرخان [[مسلمان]] تنها [[یعقوبی]] است که آنان را از عربهای یهودی قبیله [[جذام]] میداند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۴۹.</ref> نسبنامههای معدودی هم که در [[منابع اسلامی]] از بنینضیر باقی مانده مبهم و ناکافی است.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۱۲۰؛ المحبر، ص ۳۸۷؛ اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۹۰.</ref> | درباره بنینضیر دو دیدگاه متفاوت وجود دارد: برخی آنها را از بنیاسرائیل دانستهاند که نسبشان از طریق [[هارون]] به [[یعقوب]] میرسد و برخی دیگر آنها را عربهای [[یهودی]] شده دانستهاند. در میان مؤرخان [[مسلمان]] تنها [[یعقوبی]] است که آنان را از عربهای یهودی قبیله [[جذام]] میداند.<ref>تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۴۹.</ref> نسبنامههای معدودی هم که در [[منابع اسلامی]] از بنینضیر باقی مانده مبهم و ناکافی است.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۱۲۰؛ المحبر، ص ۳۸۷؛ اسدالغابه، ج ۵، ص ۴۹۰.</ref> | ||
بنا به نظر ولفنسون (Wolfenson) با توجه به دقت یهودیان در [[کتابت]] [[تاریخ]] خود، محققان تاریخ یهود از [[سکوت]] منابع یهودی درباره یهودیان شمال [[حجاز]] درشگفتاند.<ref> تاریخ الیهود، ص ۵۳.</ref> کاسکل (Caskel)، مارگولیوت (Margoliouth)، وستنفلد (Wustenfeld) و هیتّی (Hitty) بر اساس زبانشناسی و مطالعه نامها، اصطلاحات و اشعار [[شاعران]] بنینضیر آنها را از [[قبایل عرب]] [[یهودی]] شده دانستهاند.<ref>ر. ک: المفصل، ج ۶، صص ۵۳۰ ـ ۵۳۱؛History of the Arabs, P.۶۱.</ref> وینکلر (Winkler) نیز با | بنا به نظر ولفنسون (Wolfenson) با توجه به دقت یهودیان در [[کتابت]] [[تاریخ]] خود، محققان تاریخ یهود از [[سکوت]] منابع یهودی درباره یهودیان شمال [[حجاز]] درشگفتاند.<ref> تاریخ الیهود، ص ۵۳.</ref> کاسکل (Caskel)، مارگولیوت (Margoliouth)، وستنفلد (Wustenfeld) و هیتّی (Hitty) بر اساس زبانشناسی و مطالعه نامها، اصطلاحات و اشعار [[شاعران]] بنینضیر آنها را از [[قبایل عرب]] [[یهودی]] شده دانستهاند.<ref>ر. ک: المفصل، ج ۶، صص ۵۳۰ ـ ۵۳۱؛History of the Arabs, P.۶۱.</ref> وینکلر (Winkler) نیز با تکیه بر تفاوت [[فرهنگ]] [[یهودیان]] یثرب با یهودیان [[فلسطین]]، بنیاسرائیل بودن آنها را نامعقول دانسته است.<ref>ر. ک: المفصل، ج ۶، ص ۵۳۱.</ref> این در حالی است که نولدکه (Noldeke)، اولیری (Oleary) و بروکلمان (Brokelman) تغییرات [[فرهنگی]] و زبانی یهودیان را ناشی از اوضاع اقلیمی و فرهنگی [[حجاز]] دانسته، بر [[اسرائیلی]] بودن بنینضیر تأکید دارند.<ref>تاریخ الشعوب الاسلامیه، ص ۱۵۳؛ ر. ک: المفصل، ج۶، ص۵۵۲.</ref> | ||
در بیشتر [[منابع اسلامی]] دو [[قبیله]] بنینضیر و بنیقریظه به "[[کاهنان]]" [[شهرت]] دارند <ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۹۶؛ الاغانی، ج ۳، ص ۱۱۰؛ ج ۲۲، ص ۱۱۱؛ الطبقات، ج ۷، ص ۵۰۱.</ref> که اشاره به انتساب آنها به [[هارون]] است، زیرا هارون در میان یهودیان به [[کاهن]] شهرت دارد و در [[تأیید]] انتساب بنینضیر به هارون گفته شده که [[پیامبراکرم]]{{صل}} همسرش [[صفیّه]] نضیری را از [[فرزندان]] هارون دانسته است.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۱۲۷؛ تاریخ دمشق، ج ۳، ص ۲۲۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۳۳.</ref> همچنین در روایتی منتسب به ایشان از بنینضیر و بنیقریظه با صفت "کاهنان" یاد شده که بیانگر نسبت این دو قبیله به بنیاسرائیل از طریق هارون [[نبی]] است.<ref>الطبقات، ج ۷، ص ۵۰۱؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۱؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۹۷.</ref> نشانههایی هم در برخی [[آیات قرآنی]] میتوان یافت که از اسرائیلی تبار بودن یهودیان یثرب و حجاز حکایت میکنند؛ در [[آیات]] متعددی واژه [[بنی اسرائیل]] به کار رفته است که برخی از آنها در [[قصص قرآنی]] است و حکایت از بنیاسرائیل در دورانهای قبل از [[پیامبر]] دارد؛ اما برخی دیگر از آن آیات خطاب به یهودیان دوره پیامبر است که با توجه به وجود چند نمونه از این [[آیات]]، در [[سوره بقره]] (اولین [[سوره]] نازل شده در [[مدینه]]) و اینکه در آن سالها هنوز [[پیامبر]] با [[یهودیان]] دیگری جز یهودیان یثرب مواجه نبوده است، میتوان نتیجه گرفت که یهودیان [[یثرب]] [[اسرائیلی]] تبار بودهاند، چنان که برخی [[مفسران]] نیز اشارههایی به این امر داشتهاند.<ref> التبیان، ج ۱، ص ۱۸۳ ـ ۱۹۳؛ جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص ۳۵۵؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۲۰۷؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۶۲.</ref> | در بیشتر [[منابع اسلامی]] دو [[قبیله]] بنینضیر و بنیقریظه به "[[کاهنان]]" [[شهرت]] دارند <ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۹۶؛ الاغانی، ج ۳، ص ۱۱۰؛ ج ۲۲، ص ۱۱۱؛ الطبقات، ج ۷، ص ۵۰۱.</ref> که اشاره به انتساب آنها به [[هارون]] است، زیرا هارون در میان یهودیان به [[کاهن]] شهرت دارد و در [[تأیید]] انتساب بنینضیر به هارون گفته شده که [[پیامبراکرم]]{{صل}} همسرش [[صفیّه]] نضیری را از [[فرزندان]] هارون دانسته است.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۱۲۷؛ تاریخ دمشق، ج ۳، ص ۲۲۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۲، ص ۲۳۳.</ref> همچنین در روایتی منتسب به ایشان از بنینضیر و بنیقریظه با صفت "کاهنان" یاد شده که بیانگر نسبت این دو قبیله به بنیاسرائیل از طریق هارون [[نبی]] است.<ref>الطبقات، ج ۷، ص ۵۰۱؛ مسند احمد، ج ۶، ص ۱؛ المعجم الکبیر، ج ۲۲، ص ۱۹۷.</ref> نشانههایی هم در برخی [[آیات قرآنی]] میتوان یافت که از اسرائیلی تبار بودن یهودیان یثرب و حجاز حکایت میکنند؛ در [[آیات]] متعددی واژه [[بنی اسرائیل]] به کار رفته است که برخی از آنها در [[قصص قرآنی]] است و حکایت از بنیاسرائیل در دورانهای قبل از [[پیامبر]] دارد؛ اما برخی دیگر از آن آیات خطاب به یهودیان دوره پیامبر است که با توجه به وجود چند نمونه از این [[آیات]]، در [[سوره بقره]] (اولین [[سوره]] نازل شده در [[مدینه]]) و اینکه در آن سالها هنوز [[پیامبر]] با [[یهودیان]] دیگری جز یهودیان یثرب مواجه نبوده است، میتوان نتیجه گرفت که یهودیان [[یثرب]] [[اسرائیلی]] تبار بودهاند، چنان که برخی [[مفسران]] نیز اشارههایی به این امر داشتهاند.<ref> التبیان، ج ۱، ص ۱۸۳ ـ ۱۹۳؛ جامعالبیان، مج ۱، ج ۱، ص ۳۵۵؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۲۰۷؛ زادالمسیر، ج ۱، ص ۶۲.</ref> | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
در آیات ۴۰ به بعد سوره بقره [[یهود]] یثرب، با نام بنیاسرائیل مورد خطاب [[الهی]] قرار گرفتهاند و [[خداوند]] از آنها خواسته که [[نعمتهای الهی]] را به یاد آورند و [[حق]] را با [[باطل]] نپوشانند و [[نماز]] را برپای دارند و [[زکات]] بدهند و با رکوعکنندگان [[رکوع]] کنند: {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«ای بنی اسرائیل، نعمتم را که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و (نیز) این را که شما را بر جهانیان برتری دادم» سوره بقره، آیه ۴۷.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و حق را با باطل میامیزید و آگاهانه حقپوشی مکنید» سوره بقره، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref>. در آیات {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ وَاتَّقُواْ يَوْمًا لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ}}<ref>«ای بنی اسرائیل، نعمتم را که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و (نیز) این را که شما را بر جهانیان برتری دادم و از روزی پروا کنید که هیچ کاری از کسی برای دیگری بر نمیآید و از او جایگزینی پذیرفته نمیگردد و میانجیگری ، سودی برای او ندارد و آنان یاری نخواهند شد» سوره بقره، آیه ۱۲۲-۱۲۳.</ref> خداوند از آنها خواسته [[روز قیامت]] را در نظر بگیرند. | در آیات ۴۰ به بعد سوره بقره [[یهود]] یثرب، با نام بنیاسرائیل مورد خطاب [[الهی]] قرار گرفتهاند و [[خداوند]] از آنها خواسته که [[نعمتهای الهی]] را به یاد آورند و [[حق]] را با [[باطل]] نپوشانند و [[نماز]] را برپای دارند و [[زکات]] بدهند و با رکوعکنندگان [[رکوع]] کنند: {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُوا نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«ای بنی اسرائیل، نعمتم را که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و (نیز) این را که شما را بر جهانیان برتری دادم» سوره بقره، آیه ۴۷.</ref>، {{متن قرآن|وَلَا تَلْبِسُوا الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُوا الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}}<ref>«و حق را با باطل میامیزید و آگاهانه حقپوشی مکنید» سوره بقره، آیه ۴۲.</ref>، {{متن قرآن|وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَارْكَعُوا مَعَ الرَّاكِعِينَ}}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات بدهید و با نمازگزاران نماز بگزارید» سوره بقره، آیه ۴۳.</ref>. در آیات {{متن قرآن|يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ اذْكُرُواْ نِعْمَتِيَ الَّتِي أَنْعَمْتُ عَلَيْكُمْ وَأَنِّي فَضَّلْتُكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ وَاتَّقُواْ يَوْمًا لاَّ تَجْزِي نَفْسٌ عَن نَّفْسٍ شَيْئًا وَلاَ يُقْبَلُ مِنْهَا عَدْلٌ وَلاَ تَنفَعُهَا شَفَاعَةٌ وَلاَ هُمْ يُنصَرُونَ}}<ref>«ای بنی اسرائیل، نعمتم را که ارزانی شما داشتم به یاد آورید و (نیز) این را که شما را بر جهانیان برتری دادم و از روزی پروا کنید که هیچ کاری از کسی برای دیگری بر نمیآید و از او جایگزینی پذیرفته نمیگردد و میانجیگری ، سودی برای او ندارد و آنان یاری نخواهند شد» سوره بقره، آیه ۱۲۲-۱۲۳.</ref> خداوند از آنها خواسته [[روز قیامت]] را در نظر بگیرند. | ||
خداوند طی آیه {{متن قرآن|سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَمَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«از بنی اسرائیل بپرس که چه بسیار نشانه روشن به آنان دادیم و هر کس نعمت خداوند را پس از آنکه به وی رسید دگرگون سازد (بداند که) بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۲۱۱.</ref> از پیامبر خواسته که از [[بنی اسرائیل]] پرسشی بکند. و در [[آیه]] {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> به پیامبر [[اطمینان]] میدهد که نمیگذارم خطری از جانب بنی اسرائیل تو را [[تهدید]] کند. مؤرخان و [[محدثان]] [[مسلمان]] تحت تأثیر [[ادبیات]] [[قرآنی]] تلاش کردهاند با | خداوند طی آیه {{متن قرآن|سَلْ بَنِي إِسْرَائِيلَ كَمْ آتَيْنَاهُمْ مِنْ آيَةٍ بَيِّنَةٍ وَمَنْ يُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«از بنی اسرائیل بپرس که چه بسیار نشانه روشن به آنان دادیم و هر کس نعمت خداوند را پس از آنکه به وی رسید دگرگون سازد (بداند که) بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره بقره، آیه ۲۱۱.</ref> از پیامبر خواسته که از [[بنی اسرائیل]] پرسشی بکند. و در [[آیه]] {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدْتُكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلًا وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالْإِنْجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنْفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَالْأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنْكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ مُبِينٌ}}<ref>«یاد کن که خداوند فرمود: ای عیسی پسر مریم! نعمت مرا بر خود و بر مادرت به یاد آور هنگامی که تو را با روح القدس پشتیبانی کردم که در گهواره و در میانسالی با مردم سخن میگفتی و هنگامی که به تو کتاب و حکمت و تورات و انجیل آموختم و هنگامی که با اذن من از گل، همگون پرنده میساختی و در آن میدمیدی و به اذن من پرنده میشد و نابینای مادرزاد و پیس را با اذن من شفا میدادی و هنگامی که با اذن من مرده را (از گور) برمیخیزاندی و هنگامی که بنی اسرائیل را از (آزار) تو باز داشتم آنگاه که برای آنان برهانها (ی روشن) آوردی و کافران از ایشان گفتند: این (کارها) جز جادویی آشکار نیست» سوره مائده، آیه ۱۱۰.</ref> به پیامبر [[اطمینان]] میدهد که نمیگذارم خطری از جانب بنی اسرائیل تو را [[تهدید]] کند. مؤرخان و [[محدثان]] [[مسلمان]] تحت تأثیر [[ادبیات]] [[قرآنی]] تلاش کردهاند با تکیه بر منابع [[یهودی]] [[زمان]]، نحوه و علت [[مهاجرت]] [[یهودیان حجاز]] از جمله بنینضیر از [[فلسطین]] به یثرب را [[تعیین]] کنند. آنان [[علل]] متفاوتی را برای مهاجرت یهود از فلسطین به [[حجاز]] طرح کردهاند؛ اما کمتر به نام [[قبایل]] از جمله بنینضیر تصریح کردهاند. | ||
[[ابوالفَرَج]] حملههای [[رومیان]] به فلسطین در سده نخست میلادی را عامل مهاجرت بنینضیر به یثرب دانسته است.<ref>الاغانی، ج ۲۲، ص ۱۱۳.</ref> دیگر منابع نیز این احتمال را تقویت کردهاند.<ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۸۳؛ البدء والتاریخ، ج ۴، ص ۱۲۹ ـ ۱۳۰؛ وفاء الوفاء، ج ۱، ص ۱۶۰ به بعد.</ref> ابوالفرج در جایی دیگر بنینضیر را از بازماندگان سپاهی دانسته که [[موسی]]{{ع}} برای سرکوبی قومی به نام عمالقه به [[حجاز]] فرستاد<ref> الاغانی، ج ۳، ص ۱۱۰؛ المنتظم، ج ۱، ص ۳۵۶ ـ ۳۵۷.</ref> اما [[ابن خلدون]] و [[سهیلی]] در صحت گزارش اخیر تردید کردهاند، زیرا از [[زمان]] موسی{{ع}} تا دوره [[کتابت]] این [[روایات]]، زمانی طولانی گذشته و از سوی دیگر خود [[یهودیان]] به چنین مهاجرتی در عصر [[حضرت موسی]]{{ع}} اعتراف ندارند<ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۸۸، ۹۱؛ الروض الانف، ج ۲، ص۱۶.</ref> ازدیاد جمعیت [[یهود]] و [[محدودیت]] امکانات منطقه را نیز میتوان به عوامل [[مهاجرت]] از [[فلسطین]] افزود.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[بنی نضیر (مقاله)|مقاله «بنی نضیر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref> | [[ابوالفَرَج]] حملههای [[رومیان]] به فلسطین در سده نخست میلادی را عامل مهاجرت بنینضیر به یثرب دانسته است.<ref>الاغانی، ج ۲۲، ص ۱۱۳.</ref> دیگر منابع نیز این احتمال را تقویت کردهاند.<ref> تاریخ طبری، ج ۱، ص ۳۸۳؛ البدء والتاریخ، ج ۴، ص ۱۲۹ ـ ۱۳۰؛ وفاء الوفاء، ج ۱، ص ۱۶۰ به بعد.</ref> ابوالفرج در جایی دیگر بنینضیر را از بازماندگان سپاهی دانسته که [[موسی]]{{ع}} برای سرکوبی قومی به نام عمالقه به [[حجاز]] فرستاد<ref> الاغانی، ج ۳، ص ۱۱۰؛ المنتظم، ج ۱، ص ۳۵۶ ـ ۳۵۷.</ref> اما [[ابن خلدون]] و [[سهیلی]] در صحت گزارش اخیر تردید کردهاند، زیرا از [[زمان]] موسی{{ع}} تا دوره [[کتابت]] این [[روایات]]، زمانی طولانی گذشته و از سوی دیگر خود [[یهودیان]] به چنین مهاجرتی در عصر [[حضرت موسی]]{{ع}} اعتراف ندارند<ref>تاریخ ابن خلدون، ج ۲، ص ۸۸، ۹۱؛ الروض الانف، ج ۲، ص۱۶.</ref> ازدیاد جمعیت [[یهود]] و [[محدودیت]] امکانات منطقه را نیز میتوان به عوامل [[مهاجرت]] از [[فلسطین]] افزود.<ref>[[مهران اسماعیلی|اسماعیلی، مهران]]، [[بنی نضیر (مقاله)|مقاله «بنی نضیر»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref> |