آثار بهرهمندی از ولایت الهی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'تکیه' به 'تکیه'
جز (جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین') |
جز (جایگزینی متن - 'تکیه' به 'تکیه') |
||
خط ۶۴: | خط ۶۴: | ||
*جمله چهارم در {{متن قرآن|وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}. [[حزن]] به واسطه فوت [[منافع]] و وارد شدن مکاره و مضارّ است و کسی که [[هدایت]] [[پروردگار]] را [[پیروی]] کند، منفعتی از او فوت نمیشود و ضرری نیز بر او وارد نمیگردد. و اما [[منافع دنیوی]] آنچه به او نرسد، در [[حقیقت]] [[صلاح]] او نبوده و اگر صلاحش بود، بهاو میرسید و [[منافع اخروی]] نیز از او منع نخواهد شد، بلکه قبل از [[مرگ]]، [[بشارت]] [[سعادت]] به او داده میشود و [[موت]] اول راحت اوست و تمام مثوبات [[الهی]] در همه مراحل بعد از [[مرگ]] به او خواهد رسید. بنا بر این، هیچ حزنی برای او نیست"<ref>أطیب البیان، ج۲، ص۵ و ۶.</ref>. | *جمله چهارم در {{متن قرآن|وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}. [[حزن]] به واسطه فوت [[منافع]] و وارد شدن مکاره و مضارّ است و کسی که [[هدایت]] [[پروردگار]] را [[پیروی]] کند، منفعتی از او فوت نمیشود و ضرری نیز بر او وارد نمیگردد. و اما [[منافع دنیوی]] آنچه به او نرسد، در [[حقیقت]] [[صلاح]] او نبوده و اگر صلاحش بود، بهاو میرسید و [[منافع اخروی]] نیز از او منع نخواهد شد، بلکه قبل از [[مرگ]]، [[بشارت]] [[سعادت]] به او داده میشود و [[موت]] اول راحت اوست و تمام مثوبات [[الهی]] در همه مراحل بعد از [[مرگ]] به او خواهد رسید. بنا بر این، هیچ حزنی برای او نیست"<ref>أطیب البیان، ج۲، ص۵ و ۶.</ref>. | ||
*مفسری دیگر اختصاراً در این باره مینویسد: "اولیای [[خدا]] از هیچ چیز نمیترسند و برای هیچ چیز نگران نمیگردند، نَه در [[دنیا]] و نَه در [[آخرت]]، مگر در مواردی که [[خدا]] بخواهد. [[خدا]] خواسته که از [[پروردگار]] خویش بترسند و از اینکه [[کرامت]] [و توفیقی] از دستشان برود، [[غمگین]] گردند، چنین [[ترس]] و حزنی، [[تسلیم]] در برابر خداست، فافهم"<ref>المیزان، ج۱۰، ص۹۱.</ref>. | *مفسری دیگر اختصاراً در این باره مینویسد: "اولیای [[خدا]] از هیچ چیز نمیترسند و برای هیچ چیز نگران نمیگردند، نَه در [[دنیا]] و نَه در [[آخرت]]، مگر در مواردی که [[خدا]] بخواهد. [[خدا]] خواسته که از [[پروردگار]] خویش بترسند و از اینکه [[کرامت]] [و توفیقی] از دستشان برود، [[غمگین]] گردند، چنین [[ترس]] و حزنی، [[تسلیم]] در برابر خداست، فافهم"<ref>المیزان، ج۱۰، ص۹۱.</ref>. | ||
*اما اصل مطلب اینکه [[آرامش روحی]]، یعنی [[انسان]] در [[عزم]] و [[اراده]] خود استقرار و [[آرامش]] داشته و هیچ [[اضطراب]] و [[نگرانی]] به خود [[راه]] ندهد، چنان که حال شخص [[حکیم]]، یعنی کسی که دارای [[مَلَکه]] [[حکمت]] باشد، در کارهای خودش چنین بوده و [[پروردگار]] آن را از [[خواص]] [[ایمان]] و مواهب بزرگ خود بیان کرده است، شخص با [[ایمان]] بر تکیهگاهی [[استوار]] | *اما اصل مطلب اینکه [[آرامش روحی]]، یعنی [[انسان]] در [[عزم]] و [[اراده]] خود استقرار و [[آرامش]] داشته و هیچ [[اضطراب]] و [[نگرانی]] به خود [[راه]] ندهد، چنان که حال شخص [[حکیم]]، یعنی کسی که دارای [[مَلَکه]] [[حکمت]] باشد، در کارهای خودش چنین بوده و [[پروردگار]] آن را از [[خواص]] [[ایمان]] و مواهب بزرگ خود بیان کرده است، شخص با [[ایمان]] بر تکیهگاهی [[استوار]] تکیه زده و امور خود را بر [[معارف]] حَقّه و [[اعتقادات]] غیر قابل [[شک]] قرار داده است و در کارهایش طبق [[فرمان الهی]] [[اقدام]] میکند و چیزی را متعلق خودش نمیداند تا از فوت شدنش بترسد یا از نداشتن آن، اندوهناک باشد. | ||
*اما اینکه در [[اسلام]] چرا هیچ کس نباید در [[آرامش]] و [[اطمینان]] کامل، و باید میان حالت [[خوف و رجا]] باشد؟! | *اما اینکه در [[اسلام]] چرا هیچ کس نباید در [[آرامش]] و [[اطمینان]] کامل، و باید میان حالت [[خوف و رجا]] باشد؟! | ||
*در جواب، باید گفت: [[آرامش]] به دو قِسم تقسیم میشود: [[دنیوی]]، و [[معنوی]] و [[اخروی]]. | *در جواب، باید گفت: [[آرامش]] به دو قِسم تقسیم میشود: [[دنیوی]]، و [[معنوی]] و [[اخروی]]. |