پرش به محتوا

بنی عامر بن صعصعه در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'خروج' به 'خروج'
جز (جایگزینی متن - 'برده' به 'برده')
جز (جایگزینی متن - 'خروج' به 'خروج')
خط ۵۲: خط ۵۲:
با [[فتح مکه]] در [[سال هشتم هجری]] گروهی از بزرگان تازه [[مسلمان]] شده [[بنی عامر]] در کنار [[پیامبر]]{{صل}} در [[حنین]] رو‌‌در‌‌روی [[خویشاوندان]] هوازنی خود قرار گرفتند. پیامبر{{صل}} با هدف نرم کردن قلبهای این دسته از عامریان پس از به دست آوردن [[غنایم]] حنین مقداری از آن را به برخی از بزرگان و سران بخشید <ref>السیرة‌‌النبویه، ج ۴، ص ۴۹۵.</ref> که بدانان [[مؤلفة القلوب]] می‌‌گفتند.
با [[فتح مکه]] در [[سال هشتم هجری]] گروهی از بزرگان تازه [[مسلمان]] شده [[بنی عامر]] در کنار [[پیامبر]]{{صل}} در [[حنین]] رو‌‌در‌‌روی [[خویشاوندان]] هوازنی خود قرار گرفتند. پیامبر{{صل}} با هدف نرم کردن قلبهای این دسته از عامریان پس از به دست آوردن [[غنایم]] حنین مقداری از آن را به برخی از بزرگان و سران بخشید <ref>السیرة‌‌النبویه، ج ۴، ص ۴۹۵.</ref> که بدانان [[مؤلفة القلوب]] می‌‌گفتند.


[[مفسران]] [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> را در این خصوص می‌‌دانند<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۶۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص‌‌۱۱۴.</ref> [[ابن هشام]] به افرادی از تیره [[بنی‌‌ ربیعة بن عامر بن صعصعه]] چون [[علقمة بن علاثه]]، [[لبید بن ربیعه]] و [[خالد ‌‌بن هوزه]] در میان [[تألیف قلوب]] شدگان اشاره کرده است.<ref>السیرة‌‌النبویه، ج ۴، ص ۴۹۵.</ref> با شروع [[سال نهم هجری]] و ورود هیئتهای متعدد [[قبایل]] به [[مدینه]] ـ با هدف اعلام [[اسلام]] و [[تابعیت]] از [[حکومت]] مدینه ـ [[قبیله بنی عامر]] و تیره‌‌های متعدد آن نیز هریک جداگانه هیئتهایی را اعزام داشتند که در آن میان می‌‌توان به هیئتهای تیره‌‌هایی چون [[بنی روأس بن کلاب]]، [[بنی عقیل بن کعب]]، [[بنی جعدة بن کعب]]، [[بنی بکاء]]، [[بنی نمیر بن عامر]]، [[بنی قشیر بن کعب]] و [[بنی کلاب]] اشاره کرد.<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۲۹ ـ ۲۳۱؛ تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۵۹۲ ـ ۵۹۹.</ref> [[پیامبر]] نیز پس از اعلام [[اسلام]] از سوی هر گروه افرادی از آنها را [[مأمور]] جمع‌‌آوری [[زکات]] [[قبیله]] خود می‌‌کرد.<ref> اسدالغابه، ج ۴، ص ۳۸۳؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۱؛ تاریخ‌‌ابن‌‌خیاط، ص ۶۳.</ref> و به برخی از بزرگان آنها هدایایی می‌‌داد؛<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۱.</ref> همچنین به [[دستور]] آن [[حضرت]] نامه‌‌هایی در [[تأیید]] اسلام آنان نوشته و در [[اختیار]] آنان قرار می‌‌گرفت تا به قبیله خود عرضه کنند.<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۰، ۲۳۲.</ref> در میان هیئتهای بنی‌‌عامر، هیئتی که به وفد [[بنی عامر بن صعصعه]] معروف شده و [[ریاست]] آن را [[عامر‌‌ بن ‌‌طفیل]] و [[اربد ‌‌بن قیس]] و [[جبار ‌‌بن سَلَمی]] که هر سه از تیره [[بنی‌‌ جعفر ‌‌بن ‌‌کلاب]] بودند بر عهده داشتند، قابل توجه است، زیرا [[عامر بن طفیل]] وقتی با درخواست [[مردم]] خود مبنی بر رو آوردن به اسلام [[روبه]] رو شد ضمن‌‌اعلام عدم [[تبعیت]] ازپیامبر{{صل}} با [[هدف]] کشتن آن حضرت با کمک [[اربد بن قیس]] در قالب هیئتی وارد [[مدینه]] شد و چون به نزد [[رسول خدا]] رسیدند عامر گفت: ای [[محمد]]! با من [[خلوت]] کن؛ ولی پیامبر این امر را مشروط به [[ایمان]] عامر کرد. عامر تقاضای خود را تکرار می‌‌کرد، به این [[امید]] که اربد از [[فرصت]] بهره جوید و با [[شمشیر]] خود حضرت را بکشد<ref> السیرة النبویه، ج ۴، ص ۵۶۸.</ref> به گفته برخی منابع عامر خواهان [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} و دریافت یک چهارم غنایمی بود که در [[جاهلیت]] "[[مرباع]]" خوانده می‌‌شد <ref>تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۵۱۹؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref> و چون حضرت برای او هیچ سهمی در این امر قائل نشد با [[تهدید]] [[پیامبر]] مبنی بر اینکه [[مدینه]] را پر از سواره و پیاده خواهد کرد از محضر پیامبر{{صل}} خارج شد. با [[خروج]] عامر‌‌بن [[طفیل]] پیامبر از [[خداوند]] [[هدایت]] بنی‌‌عامر و دفع [[شر]] عامر ‌‌بن طفیل را خواست.<ref>تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۵۲۰؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۵۶۸؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref>
[[مفسران]] [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«زکات، تنها از آن تهیدستان و بیچارگان و مأموران (دریافت) آنها و دلجویی‌شدگان و در راه (آزادی) بردگان و از آن وامداران و (هزینه) در راه خداوند و از آن در راه‌ماندگان است که از سوی خداوند واجب گردیده است و خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۶۰.</ref> را در این خصوص می‌‌دانند<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۶۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۸، ص‌‌۱۱۴.</ref> [[ابن هشام]] به افرادی از تیره [[بنی‌‌ ربیعة بن عامر بن صعصعه]] چون [[علقمة بن علاثه]]، [[لبید بن ربیعه]] و [[خالد ‌‌بن هوزه]] در میان [[تألیف قلوب]] شدگان اشاره کرده است.<ref>السیرة‌‌النبویه، ج ۴، ص ۴۹۵.</ref> با شروع [[سال نهم هجری]] و ورود هیئتهای متعدد [[قبایل]] به [[مدینه]] ـ با هدف اعلام [[اسلام]] و [[تابعیت]] از [[حکومت]] مدینه ـ [[قبیله بنی عامر]] و تیره‌‌های متعدد آن نیز هریک جداگانه هیئتهایی را اعزام داشتند که در آن میان می‌‌توان به هیئتهای تیره‌‌هایی چون [[بنی روأس بن کلاب]]، [[بنی عقیل بن کعب]]، [[بنی جعدة بن کعب]]، [[بنی بکاء]]، [[بنی نمیر بن عامر]]، [[بنی قشیر بن کعب]] و [[بنی کلاب]] اشاره کرد.<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۲۹ ـ ۲۳۱؛ تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۵۹۲ ـ ۵۹۹.</ref> [[پیامبر]] نیز پس از اعلام [[اسلام]] از سوی هر گروه افرادی از آنها را [[مأمور]] جمع‌‌آوری [[زکات]] [[قبیله]] خود می‌‌کرد.<ref> اسدالغابه، ج ۴، ص ۳۸۳؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۱؛ تاریخ‌‌ابن‌‌خیاط، ص ۶۳.</ref> و به برخی از بزرگان آنها هدایایی می‌‌داد؛<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۱.</ref> همچنین به [[دستور]] آن [[حضرت]] نامه‌‌هایی در [[تأیید]] اسلام آنان نوشته و در [[اختیار]] آنان قرار می‌‌گرفت تا به قبیله خود عرضه کنند.<ref>الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۰، ۲۳۲.</ref> در میان هیئتهای بنی‌‌عامر، هیئتی که به وفد [[بنی عامر بن صعصعه]] معروف شده و [[ریاست]] آن را [[عامر‌‌ بن ‌‌طفیل]] و [[اربد ‌‌بن قیس]] و [[جبار ‌‌بن سَلَمی]] که هر سه از تیره [[بنی‌‌ جعفر ‌‌بن ‌‌کلاب]] بودند بر عهده داشتند، قابل توجه است، زیرا [[عامر بن طفیل]] وقتی با درخواست [[مردم]] خود مبنی بر رو آوردن به اسلام [[روبه]] رو شد ضمن‌‌اعلام عدم [[تبعیت]] ازپیامبر{{صل}} با [[هدف]] کشتن آن حضرت با کمک [[اربد بن قیس]] در قالب هیئتی وارد [[مدینه]] شد و چون به نزد [[رسول خدا]] رسیدند عامر گفت: ای [[محمد]]! با من [[خلوت]] کن؛ ولی پیامبر این امر را مشروط به [[ایمان]] عامر کرد. عامر تقاضای خود را تکرار می‌‌کرد، به این [[امید]] که اربد از [[فرصت]] بهره جوید و با [[شمشیر]] خود حضرت را بکشد<ref> السیرة النبویه، ج ۴، ص ۵۶۸.</ref> به گفته برخی منابع عامر خواهان [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} و دریافت یک چهارم غنایمی بود که در [[جاهلیت]] "[[مرباع]]" خوانده می‌‌شد <ref>تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۵۱۹؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref> و چون حضرت برای او هیچ سهمی در این امر قائل نشد با [[تهدید]] [[پیامبر]] مبنی بر اینکه [[مدینه]] را پر از سواره و پیاده خواهد کرد از محضر پیامبر{{صل}} خارج شد. با خروج عامر‌‌بن [[طفیل]] پیامبر از [[خداوند]] [[هدایت]] بنی‌‌عامر و دفع [[شر]] عامر ‌‌بن طفیل را خواست.<ref>تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۵۲۰؛ السیرة النبویه، ج ۴، ص ۵۶۸؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref>


برخی از گزارشها نیز از [[نفرین]] پیامبر{{صل}} در خصوص عامر‌‌ بن طفیل خبر داده‌‌اند،.<ref> تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۵۱۹.</ref>به هر روی [[عامر]] در [[راه]] بازگشت به [[سرزمین]] خود بر اثر غده‌‌ای که در گردن او پدیدار شد در [[منزل]] زنی از بنی‌‌مسلول مُرد.<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۵۶۸؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref> اربد نیز وقتی به نزد [[قوم]] خود بازگشت بر اثر صاعقه‌‌ای هلاک شد.<ref>السیرة‌‌النبویه، ج ۴، ص ۵۶۹؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۶؛ تاریخ‌‌المدینه، ج ۲، ص ۵۲۰.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عامر بن صعصعه (مقاله)|مقاله «بنی عامر بن صعصعه»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.
برخی از گزارشها نیز از [[نفرین]] پیامبر{{صل}} در خصوص عامر‌‌ بن طفیل خبر داده‌‌اند،.<ref> تاریخ المدینه، ج ۲، ص ۵۱۹.</ref>به هر روی [[عامر]] در [[راه]] بازگشت به [[سرزمین]] خود بر اثر غده‌‌ای که در گردن او پدیدار شد در [[منزل]] زنی از بنی‌‌مسلول مُرد.<ref>السیرة النبویه، ج ۴، ص ۵۶۸؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref> اربد نیز وقتی به نزد [[قوم]] خود بازگشت بر اثر صاعقه‌‌ای هلاک شد.<ref>السیرة‌‌النبویه، ج ۴، ص ۵۶۹؛ الطبقات، ج ۱، ص ۲۳۶؛ تاریخ‌‌المدینه، ج ۲، ص ۵۲۰.</ref>.<ref>[[سید علی خیرخواه علوی|خیرخواه علوی، سید علی]]، [[بنی عامر بن صعصعه (مقاله)|مقاله «بنی عامر بن صعصعه»]]، [[ دائرة المعارف قرآن کریم ج۶ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۶.</ref>.
۲۱۸٬۱۹۱

ویرایش