پرش به محتوا

شعائر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۶٬۰۹۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۳ مارس ۲۰۲۱
خط ۳۱: خط ۳۱:
حال که مفهوم [[شعایر]] [[اسلامی]] را با استفاده از اسناد و مدارک [[قرآنی]] شناختیم، بهتر است که به تفصیل با موارد و مصادیق آن آشنا شویم. لذا در این مباحث با برخی از شعارهای اساسی و مهم [[اسلام]] آشنا خواهیم شد.
حال که مفهوم [[شعایر]] [[اسلامی]] را با استفاده از اسناد و مدارک [[قرآنی]] شناختیم، بهتر است که به تفصیل با موارد و مصادیق آن آشنا شویم. لذا در این مباحث با برخی از شعارهای اساسی و مهم [[اسلام]] آشنا خواهیم شد.
شایان ذکر است که [[دولت اسلامی]] موظف به [[اعمال]] و احیای شعایر اسلامی است. بنابراین، [[سیاست داخلی]] آن نیز باید بر این مبنا [[استوار]] باشد؛ [[زندگی اجتماعی]] اسلامی بدون احیای شعایر، [[پایدار]] نخواهد بود.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۱۸.</ref>
شایان ذکر است که [[دولت اسلامی]] موظف به [[اعمال]] و احیای شعایر اسلامی است. بنابراین، [[سیاست داخلی]] آن نیز باید بر این مبنا [[استوار]] باشد؛ [[زندگی اجتماعی]] اسلامی بدون احیای شعایر، [[پایدار]] نخواهد بود.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۱۸.</ref>
==برخی از شعایر مهم اسلامی==
می‌دانیم که شعایر اسلام بسیار است، و [[شریعت]] ما [[شعار]] ماست. اما برخی از آنها از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بوده و اساس شعارهای دیگرند. [[شناخت]] این شعایر، بسیار مهم است. در این بخش به بررسی آنها می‌پردازیم:
===[[مساجد]]===
[[مسجد]]، [[خانه خدا]] و از مراکز با [[شکوه]] اسلامی است، لذا اتخاذ مسجد و ساختن آن، از شعایر اسلامی است.‌
صاحب کنز العرفان که یکی از فقهای بنام [[شیعه]] می‌باشد، ساختن مساجد را بر [[مسلمانان]] [[واجب کفایی]] معرفی می‌کند<ref>فاضل مقداد سیوری، کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰۵.</ref>.
همچنین [[آیات]] متعددی در مورد [[آداب]] مسجد و ساختن و تعمیر آن در [[قرآن]] آمده است که با برخی از آنها آشنا می‌شویم:
{{متن قرآن|وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا}}<ref>«و اینکه سجده‌گاه‌ها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ کس را (به پرستش) مخوانید» سوره جن، آیه ۱۸.</ref>.
{{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَسَاجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَسَعَى فِي خَرَابِهَا أُولَئِكَ مَا كَانَ لَهُمْ أَنْ يَدْخُلُوهَا إِلَّا خَائِفِينَ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و ستمکارتر از کسی که نمی‌گذارد نام خداوند در مسجدهای او برده شود و در ویرانی آنها می‌کوشد کیست؟ آنان را جز این سزاوار نیست که هراسان در آن پا نهند، آنها در دنیا، خواری و در جهان واپسین عذابی سترگ دارند» سوره بقره، آیه ۱۱۴.</ref>.
این [[آیه شریفه]]، [[احکام]] و مسائل مربوط به [[مساجد]] را بیان می‌کند. یکی از فقهای [[قرن نهم هجری]] ([[مقداد]] بن [[عبدالله]] سیوری) در [[تفسیر]] این [[آیه]] چنین می‌گوید: “این آیه در احکام مساجد، دارای [[راهنمایی‌ها]] و فوایدی است:
# [[پرسش]] و لحن استفهام در این آیه، در بیان تقریر و [[عظمت]] ظلمی است که این گروه مرتکب می‌شوند.
#جمله “أن یذکره” مفعول ثانی و به معنای “من أن یذکر” می‌باشد؛ یعنی گویای این امر است که [[مسجد]] باید [[محل]] ذکر و [[تعظیم]] [[نام خدا]] باشد، اما [[ستمگران]] مانع می‌شوند.
#در جمله “مساجد الله” به اصطلاح ادبی کلمه جمع، یعنی “مساجد” مضاف واقع شده و این طبق قاعده [[دستور]] زبان بر عموم دلالت می‌کند؛ یعنی مسجدهای خاصی مطرح نیست، بلکه تمام مساجد را در بر می‌گیرد؛ یعنی افرادی که مانع ذکر و تعظیم نام خدا در هر مسجدی شوند، [[ستم]] کرده‌اند.
اما احکام و مسائل [[فقهی]] که از این آیه [[استنباط]] می‌شود، به قرار زیر است:
#ساختن مسجد، [[واجب کفایی]] است. (مادامی که مسجدی ساخته نشده است، ساختن مسجد بر همه [[واجب]] است، اما با [[اقدام]] عده‌ای از [[مسلمانان]]، این [[وظیفه]] از دیگران ساقط می‌شود).
#تعمیر بخش‌های فرسوده مسجد، واجب است.
#برپایی [[مراسم]] [[عبادت]] و [[ذکر خدا]] در مساجد، واجب است.
# [[تخریب مساجد]]، [[حرام]] است. ([[تخریب]] معنای عرفی دارد و به اعمالی از قبیل: خراب‌کردن دیوار، [[سرقت]] از مسجد و لطمه‌زدن به [[روشنایی]] آن، اطلاق می‌گردد).
#ساختن مسجد بر اعیان (اشخاص متعین) [[مستحب]] است.
# مستحب است مسلمانان با [[خشوع]] وارد مساجد شوند”<ref>کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰۵ و۱۰۶.</ref>.
شایان ذکر است که تعمیر مساجد بر [[مشرکان]] و [[کفّار]] حرام است و فقط [[مؤمنان]]، [[شایسته]] هستند.
[[خداوند]] در [[سوره توبه]] می‌فرماید: {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَسَاجِدَ اللَّهِ شَاهِدِينَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ}}<ref>«مشرکان را نرسد که مساجد خداوند را آباد کنند با آنکه به زیان خویش بر کفر (خود) گواهند» سوره توبه، آیه ۱۷.</ref>.
همچنین می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ}}<ref>«تنها آن کس مساجد خداوند را آباد می‌تواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸.</ref>.
با [[تأمل]] در این [[آیات]] و آیه‌هایی از این قبیل، در می‌یابیم که [[مساجد]] از مهم‌ترین مراکز نشر [[توحید]] هستند، و لذا باید [[سیاست]] [[دولت اسلامی]] و [[امت مسلمان]] بر ایجاد مساجد و احیای آن باشد. [[مسلمانان]] مرکز دیگری که در [[شکوه]] و [[عظمت]] و ایفای نقش [[هدایتی]] و [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] بتواند جایگزین [[مسجد]] گردد، نمی‌شناسند، مسجد، [[خانه خدا]] و [[مردم]] است و لذا می‌بینیم که بعد از [[هجرت پیامبر اسلام]]، اولین [[اقدام]] وی ساختن [[مسجد قبا]] در نزدیکی [[مدینه]] (روستای [[قبا]]) است. در مدینه نیز اولین اقدام سیاسی و اجتماعی [[پیامبر]]، ساختن “مسجد النبی{{صل}}” می‌باشد و از همان مسجد است که [[اسلام]] [[دنیا]] را [[فتح]] نمود.
مسلمانان باید به اهمیت مسجد [[آگاه]] شوند؛ مسجد [[تاریخ]] خونینی دارد و هیچ حرکت و [[قیام]] آزادی‌بخشی در [[جهان اسلام]] و در خاورمیانه و شمال [[آفریقا]] نیست، مگر آنکه از مساجد برخاسته است، و [[ظالمان]] از هیچ مرکزی به اندازه مسجد نمی‌هراسند.
[[خداوند]] در [[قرآن کریم]] از مسجد به عنوان سنگر ([[مرصاد]]) نام می‌برد و می‌گوید: این سنگر نباید به دست [[منافقان]] بیفتد.
نیز در [[فرهنگ اسلامی]] مسجد، “محراب” است؛ [[محراب]] از کلمه “حرب” به معنای [[جنگ]] گرفته شده است؛ یعنی، مسجد [[محل]] جنگ است؛ جنگ با [[شیطان]] نفس، [[نبرد]] با [[طاغوت]] و [[کفّار]] و [[ستمگران]]. این نقش [[واقعی]] مساجد است، به همین دلیل، در [[صدر اسلام]] منافقان برای خنثی‌کردن نقش هدایت‌گرانه و انقلابی مسجد، با نام مسجد، به [[مبارزه]] با آن پرداختند. آنها به [[رهبری]] منافقی به نام “ابوعامر راهب” در مقابل [[مسجد قباء]] [[مسجد]] دیگری ساخته و [[پیامبر اسلام]] را به افتتاح آن [[دعوت]] نمودند، [[خداوند]] نام آن را “مسجد ضرار” گذاشت (این مسجد برای ایجاد لطمه به [[اسلام]] و [[مسلمین]] ساخته شده بود) و [[دستور]] داد آن را ویران سازند. [[اصحاب]] به [[دستور پیامبر]]{{صل}} آن را به [[آتش]] کشیدند.
[[آیه]] ذیل، در این مورد آمده است: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ * لَا تَقُمْ فِيهِ أَبَدًا لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوَى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فِيهِ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند * هیچ‌گاه در آن (مسجد) حاضر مشو! بی‌گمان مسجدی که از روز نخست بنیان آن را بر پرهیزگاری نهاده‌اند سزاوارتر است که در آن حاضر گردی» سوره توبه، آیه ۱۰۷-۱۰۸.</ref>.
[[قرآن]]، [[معجزه]] جاودان [[الهی]] است؛ همان‌طوری که قرآن می‌فرماید: [[ستمگران]] نخست در بستن [[مساجد]] و یا ویران‌کردن آن می‌کوشند، و آن‌گاه که موفق نشدند، برای [[فریب]] مرد و خنثی‌ساختن مساجد [[تقوا]]، خود مسجد می‌سازند و تعمیر می‌کنند. این شیوه تمام ستمگران است.
باید [[سیاست]] [[حکومت اسلامی]] و [[ملت]] [[مسلمان]]، بر تقویت مساجد تقوا و رونق‌بخشیدن به آن [[استوار]] باشد؛ و [[عمران]] مساجد بر دو گونه است:
#تعمیر نما و ساختمان مساجد؛
# عمران مساجد با [[عبادت]] و [[نیایش]]<ref>کنز العرفان فی فقه القرآن، ج۱، ص۱۰۷.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۲۱.</ref>
===[[اذان]]===
از دیگر [[شعایر]] اسلام، اذان و اقامه است<ref>شرح لمعه، ج۱، ص۲۵۶؛ مسالک الافهام، ج۱، مبحث صلات.</ref>. [[کفّار]] از اذان می‌هراسند؛ اذان، [[اعلان]] [[بسیج]] همگانی [[مسلمانان]] در شب و [[روز]] است و [[کافران]] چون [[راه]] مبارزه‌ای با آن نمی‌شناسند، آن را مورد [[استهزا]] قرار می‌دهند. لیکن [[مسلمانان]] نباید به [[تمسخر]] آنها اهمیت دهند، بلکه باید [[اذان]] را از مناره‌ها هرچه بلندتر سر دهند و با فریاد اذان و اعلام [[توحید]]، لرزه بر اندام [[کفر]] و [[شرک]] بیندازند. نیز [[حکومت اسلامی]] موظف به پخش اذان از رسانه‌های گروهی (رادیو و تلویزیون) می‌باشد. در این مورد [[خداوند]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَإِذَا نَادَيْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ اتَّخَذُوهَا هُزُوًا وَلَعِبًا}}<ref>«و چون به نماز بانگ برآورید آن را به ریشخند و بازی می‌گیرند» سوره مائده، آیه ۵۸.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۲۵.</ref>
===[[نمازها]]===
یکی دیگر از [[شعایر]] [[اسلام]] “نماز” است. [[نماز]] [[پرستش]] خالصانه خدای یکتاست و در شبانه‌روز در پنج‌نوبت به جای آورده می‌شود. و همچنین نمازهای دیگری نیز وجود دارند که در مواقع ویژه‌ای از سال اقامه می‌گردد. و نیز [[نوافل]] و [[نمازهای مستحبی]] متعدد که هر کدام اهمیت خاصی دارند.
اهمیت نماز از شعایر دیگر بیشتر است. نماز، پیوند [[روح]] با ذات [[حق]] است. [[ترویج]] نماز، به ویژه [[نماز جماعت]]، از [[وظایف]] [[فقهای اسلام]] و حکومت اسلامی است.
نمازهای غیر مستحبی از این قرار است: نمازهای [[یومیه]](روزانه)؛ [[نماز جمعه]]؛ نماز عیدین ([[عید قربان]] و [[عید فطر]])؛ [[نماز آیات]]؛ نماز میّت.
#'''نمازهای یومیه''': هر [[مسلمانی]] باید در شبانه‌روز، در پنج‌نوبت به نماز بایستد و این نمازها را “یومیه” (روزانه) می‌نامند که عبارتند از: [[نماز صبح]]، ظهر و عصر، [[مغرب]] و عشا. کسی که آنها را منکر شود، [[کافر]] و از [[دین اسلام]] خارج است، و باید [[احکام]] “ارتداد” درباره او [[اجرا]] شود. بهتر است نمازهای یومیه، به [[جماعت]] خوانده شوند، حتی اگر نمازگزاران دو نفر باشند.
#'''نماز جمعه''': یکی دیگر از نمازها و به عبارت دیگر، شعایر مهم [[اسلامی]]، نماز جمعه می‌باشد. نماز جمعه در آخر هر هفته ([[روز جمعه]]) با حضور گروهی از مسلمانان در هر [[شهر]] برگزار می‌شود. نماز جمعه در [[زمان]] [[حضور امام معصوم]]{{ع}} [[واجب عینی]] و در [[زمان غیبت]]، بنا به فتوای عده‌ای از [[فقها]] [[واجب]] تخییری است؛ یعنی در این صورت، [[نمازگزار]] مختار است که بین [[نماز ظهر]] و [[نماز جمعه]]، یکی را برگزیند؛ کسی‌که نماز جمعه می‌خواند، نماز ظهر بر او واجب نیست. برخی از [[فقهای شیعه]]، شرکت در نماز جمعه را در صورت برقراری آن، [[احتیاط]] واجب می‌دانند و [[ضرورت]] شرکت در آن را اعلام می‌دارند. نماز جمعه از [[شعایر]] [[عبادی]] - [[سیاسی]] [[اسلام]] و [[شؤون]] [[حکومت اسلامی]] و [[ولایت فقیه]] می‌باشد؛ آنجا که [[حکومت عدل الهی]] وجود دارد، برقراری نماز جمعه و آماده‌نمودن مقدمات آن، از [[وظایف]] [[حاکم شرع]] [[اسلامی]] است. و در آن، دو [[خطبه]] واجب است؛ در این [[خطبه‌ها]] از مسائل سیاسی، [[اجتماعی]]، [[اقتصادی]]، نظامی، [[تربیتی]]، [[اخلاقی]] و عبادی اسلام یاد می‌گردد. و سپس دو رکعت [[نماز]] است، که حتماً باید به [[جماعت]] خوانده شود. همچنین [[امام جمعه]] باید [[فقیه]] و یا [[منصوب]] از طرف حاکم شرع باشد. وی هنگام [[قرائت]] خطبه‌ها باید مسلح باشد. شایان ذکر است که نماز جمعه، “قیام [[توحیدی]] هفته” است، نماز جمعه بیانگر [[یگانگی]] [[دین]]، [[سیاست]] و [[اجتماع]] است و حربه آشکاری است علیه کسانی که دین را از سیاست جدا می‌پندارند.
#'''نماز عیدین''': یکی دیگر از شعارهای [[الهی]] اسلام، [[نماز عید]] [[فطر]] و [[عید قربان]] است، و از آن به “نماز عیدین” یاد می‌شود. اسلام، دین سیاسی - اجتماعی است، و با [[انزوا]] [[مخالف]] است؛ بنابراین تا آنجا که ممکن است، باید نمازهای یومیه را به جماعت خواند؛ و [[مردم]] باید در آخر هر هفته در مرکز [[شهر]] گردآیند و نماز جمعه را به پا دارند و از مسائل [[روز]] [[آگاه]] گردند (کلمه “جمعه” از جمع و جماعت مشتق شده است). و در [[عید فطر]] و قربان به [[نیایش]] و [[عبادت خدا]] بپردازند و [[مستحب]] است که این دو نماز را در خارج از شهر (بیابان و صحرا) به پا دارند. در نماز عیدین نیز قرائت خطبه لازم است. همچنین این دو [[آیین]] عبادی - [[سیاسی]]، بهتر است به [[جماعت]] خوانده شود. علاوه بر این، [[مسلمانان]] در یک [[کنگره]] بین‌المللی و جهانی [[اسلام]] ([[حج]]) شرکت می‌کنند و در آنجا به [[عبادت]] و [[نیایش]] [[خداوند]] می‌پردازند. [[مراسم]] پرشکوه و سالانه حج در کنار [[خانه خدا]] ([[کعبه]]) برگزار می‌گردد. اسلام چه [[شعارها]] و مراسم [[زیبا]] و پر محتوایی دارد. این [[شعایر]] هستند که اسلام را [[جاودانه]] کرده و [[روح]] سیاسی و [[معنوی]] خاصی به [[جامعه]] و [[امت اسلام]] می‌بخشند.
#'''[[نماز آیات]]''': هنگام بروز حوادث بزرگ و ترسناک طبیعی، مسلمانان به [[خدا]] [[پناه]] می‌برند و با به‌جا آوردن نماز آیات، به [[آرامش]] [[قلبی]] می‌رسند. هنگام وقوع [[زلزله]]، [[خسوف و کسوف]] و حوادثی از این قبیل، بر مسلمانان [[واجب]] است که دو رکعت [[نماز]] (نماز آیات) به جا آرند؛ این [[فریضه]] نیز از شعارهای اسلام است.
#'''نماز میّت''': اسلام، [[مرگ]] را پایان [[حیات]] نمی‌داند، بلکه آن را آغاز مرحله جدیدی از [[حیات انسان]] قلمداد می‌کند. مسلمانان، [[مردگان]] را با [[یاد خدا]] و در مراسم ویژه‌ای به [[خاک]] می‌سپارند و آنها را به عنوان یک مسافر بدرقه می‌کنند. یکی از این مراسم، به‌جا آوردن نماز میّت است. باید بر مرده نماز میّت خوانده شود و مضامین آن دارای [[طلب]] [[مغفرت]] برای وی در آن [[دنیا]] می‌باشد که این نیز از شعایر [[اسلامی]] است. [[حکومت اسلامی]] باید نماز را به عنوان [[برترین]] [[شعار]] اسلام در جامعه [[ترویج]] کند و [[مردم]] را با ابعاد آن آشنا سازد. این از [[وظایف دولت]] در [[سیاست داخلی]] می‌باشد، و این [[سیاست]] را با به‌کارگیری اصل [[امربه معروف و نهی از منکر]]، می‌توان عملی ساخت؛ همچنین با طرح ریزی برنامه‌های مختلف و [[تشویق]] و [[ارشاد]] مردم، به طور غیر مستقیم می‌توان به این امر خطیر پرداخت.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۲۵.</ref>
===حج===
چنان‌که قبلاً اشاره شد، یکی از مهم‌ترین شعایر اسلام، “حج” است. خداوند در [[قرآن]]، در مواردی به [[صراحت]]، [[مراسم حج]] را از شعارهای [[الهی]] دانسته است.
مراسم حج، بسیار باشکوه است و در ملت‌های غیر [[اسلامی]]، نظیر این [[مراسم]]، [[مشاهده]] نشده است. [[حج]]، [[هجرت]] به مرکز، مبدأ و [[اجتماع]]، از [[سکون]] به حرکت، و از [[پستی]] به بلندای هستی، و اوج‌گیری [[انسان]] از [[خاک]] به افلاک است. حج، با این که یک مراسم [[عبادی]] است، معانی و مفاهیم بسیاری دارد؛ حج، [[کنگره]] سالانه و جهانی [[سیاسی]] و [[اجتماعی]] [[مسلمانان]] است، و در واقع، نمونه‌ای از [[جامعه]] بزرگ اسلامی و از [[شعایر]] [[اسلام]] است. از [[سیاست داخلی]] [[دولت اسلامی]] است که با طرح‌ریزی برنامه‌های مناسب با این مراسم، [[مردم]] را با [[احکام]] و [[مناسک]] حج آشنا سازد.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۲۸.</ref>
===[[قبله]]===
یکی دیگر از شعایر اسلام، “قبله” است. قبله‌شناسی اهمیت بسیار دارد و [[شناخت]] آن [[واجب]] است به‌جا آوردن [[نماز]] و [[ذبح]] حیوانات باید در جهت قبله باشد، و نیز به هنگام جان‌دادن، فرد محتضر را باید [[روبه]] قبله خواباند و او را رو به قبله [[دفن]] نمود.
تمام نمازهای واجب و [[مستحب]]، در صورت امکان و عدم داشتن عذر(مانند آنکه کسی در بیابانی جهت را نشناسد) واجب است در جهت قبله به‌جا آورده شود؛ و قبله، همان “کعبه” است و کسی که خارج از [[مسجدالحرام]] باشد، [[حرم]] را (که [[کعبه]] در آن واقع شده) پیش‌روی خود قرار می‌دهد و نماز می‌خواند<ref>النهایة فی مجرد الفقه والفتاوی، ص۶۲.</ref>.
قبله از شعایر مهم اسلام است، زیرا مایه [[وحدت]] نژادهاست. همه [[انسان‌ها]] در هر منطقه و از هر نژاد که باشند، در ساعات معینی از [[روز]] (ظهر و عصر، [[مغرب]] و عشا و صبح) بایک زبان، بدون هیچ امتیازی، به یک جهت (قبله) می‌ایستند و [[شعار]] [[توحید]] و آوای [[مناجات با خدا]] را سر می‌دهند. آیا نیروی بشری [[قادر]] به [[بسیج]] انسان‌ها به این‌گونه است؟<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۲۹.</ref>
===[[اماکن مقدس]] ([[زیارتگاه‌ها]])===
یکی دیگر از شعایر اسلامی، وجود اماکن مقدس است که در طول [[تاریخ اسلام]] نقش سیاسی فوق‌العاده‌ای در [[سرنوشت]] مسلمانان داشته و دارند.
مشاهد، جمع “مشهد” است و به معنای [[محل]] [[شهادت]] و دفن [[شهید]] می‌باشد. [[مزار]] نیز به معنای محلی است که مورد [[زیارت]] واقع می‌شود.
مهم‌ترین [[زیارتگاه]] [[مسلمانان]]، [[کعبه]]، [[خانه]] خداست، و بعد از آن، [[مشهد]] [[حضرت رسول]] و [[امامان معصوم]] و دیگر [[اولیای خدا]]، دارای اهمیت است. زیارت این اماکن، [[پاداش اخروی]] دارد.
[[اماکن مقدس]]، نقش [[سیاسی]] ویژه‌ای در [[تاریخ اسلام]] داشته‌اند. این محل‌ها [[محل]] [[آمال]] [[مؤمنان]] و [[ستم‌دیدگان]]، و [[الهام]] بخش نهضت‌های ضد [[سلطه]] و [[استبداد]] و [[زور]] و [[استعمار]] بوده‌اند. [[ستمگران]] [[تاریخ]] از آنها [[وحشت]] داشته و همیشه در صدد [[تخریب]] و نابودی این مراکز بر آمده‌اند.
مشهد و [[قبور]] [[امام حسین]] و [[ائمه]]{{عم}} در [[قبرستان بقیع]] و... نمونه [[تاریخی]] زنده‌ای هستند، مسلمانان از زیارت این مشاهد [[ممنوع]] بوده‌اند و حکومت‌های [[جبار]] [[اموی]] و [[عباسی]]، [[زائران]] [[قبر امام حسین]]{{ع}} را [[مجازات]] می‌نمودند چنان‌که درباره [[متوکل]]، [[خلیفه عباسی]]، در تاریخ نوشته شده است.
[[قبر]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} مدت‌ها از نظرها مخفی بود! اینها شعایری هستند که مفاهیم [[نبرد]] با [[ظلم و جور]] و [[شهادت در راه خدا]] و [[برقراری عدالت]] را زنده می‌کنند، و لذا [[حکومت جباران]] باید از آنها بترسند.
زائری در برابر قبر [[امام]] می‌ایستد و چنین می‌گوید: {{متن حدیث|السَّلَامُ‏ عَلَيْكَ‏ يَا ثَارَ اللَّهِ‏ وَ ابْنَ‏ ثَارِهِ‏...}}<ref>شیخ عباس قمی، مفاتیح الجنان، ص۴۳۱.</ref>؛
“سلام بر تو ای [[خون خدا]] و فرزند خون خدا! [[سلام]] بر تو ای [[انقلاب]] [[خدا]]! و... من [[گواهی]] می‌دهم که تو [[نماز]] را اقامه کردی و [[زکات]] پرداختی و [[امربه معروف و نهی از منکر]] نمودی. من گواهی می‌دهم که تو برای [[رضای خدا]] کار کردی؛ [[نفرین]] و [[لعنت]] [[خداوند]] بر آنکه تو را کشت و بر کسی که به کشته‌شدن تو کمک نمود و بر آنکه [[شهادت]] تو را شنید و از [[قلب]] [[راضی]] شد و...”.
این زیارت‌نامه‌ای است که یک [[مسلمان]] بر قبر یک [[شهید]] می‌خواند و با قرائت آن نیرو می‌گیرد و [[عهد]] می‌بندد که [[راه]] آن شهید را ادامه دهد و علیه [[ظلم]] بستیزد.
این مزارها به عنوان [[شعایر]] [[اسلامی]] و مدارک [[عینی]] [[جنایت]] [[ستمکاران]] در طول [[تاریخ]]، باید [[احیا]] و [[حفظ]] شوند. هرگز رونق‌دادن به [[مزار]] [[شهیدان]] [[راه]] [[اسلام]] و [[عدالت]]، مرده‌پرستی و [[ارتجاع]] نیست؛ ارتجاع، [[مخالفت]] و [[مبارزه]] با شهیدان و سعی در [[فراموشی]] و محو آثار آن هاست.
مگر یک [[مسلمان]] [[زائر]] در [[حرم]] شهیدان، [[امامان]] و [[اولیای خدا]] چه می‌گوید که [[بت‌پرستی]] و [[شرک]] باشد؟ او قبل از هر چیز {{متن حدیث|لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ وَ اللَّهُ‏ أَكْبَرُ وَ سُبْحَانَ‏ اللَّهِ‏}} می‌گوید، و دو رکعت [[نماز]] [[زیارت]] به جا می‌آورد و برای [[رضای خدا]]، [[پاداش]] آن را به [[روح]] [[شهید]] اهدا می‌کند و او را به خاطر منزلتش در درگاه [[خدا]]، وسیله [[آمرزش گناهان]] خود قرار می‌دهد و به آنان “متوسّل” می‌شود؛ آیا این شرک و بت‌پرستی است؟
نه، این استفاده از هر موقعیتی برای [[تعظیم]] خدا و یاد اوست و از [[اعمال]] خالصانه [[توحیدی]] است.
امام‌زاده‌هایی که در اکناف، گوشه‌ها، تپه‌ها و دره‌های این آب و [[خاک]] مدفونند، هریک شهید و قهرمان و بر ضد [[ستم]] و [[کفر]] و [[مجاهد]] [[راه خدا]] بوده‌اند که در طول تاریخ به دست جلادان، غریبانه به [[شهادت]] رسیده‌اند. و لذا [[مراسم]] [[عزاداری]] نیز باید برای احیای راه و یاد شهیدان زنده بماند، اما باید کوشید که این مراسم از محتوا تھی نگردد و [[عوام]]، آن را به [[خرافات]] نیایند.
[[عاشورا]]، [[مظهر]] [[قیام]] علیه [[استبداد]] و ستم را همان عزاداری‌ها نگه داشته‌اند، و لذا اینها به عنوان [[شعایر]] اسلام و [[مذهب]]، باید حفظ شوند.، برای تحقیق در مفاهیم بلند [[زیارت‌نامه‌ها]]، به مفاتیح‌الجنان و جامع [[عباسی]]، بخش زیارت‌های [[رجوع]] شود.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۲۹.</ref>
===[[تعاون]] به خیر===
یکی دیگر از شعارهای [[اسلامی]]، “تعاون” است. [[قرآن]] [[دستور]] می‌دهد که [[مسلمانان]] باید در خیر و [[نیکی]] و [[تقوا]] “تعاون” داشته باشند. اصل “تعاون” از [[شرایع]] اسلام است و بعضی از [[ناآگاهان]] خواسته‌اند آن را از [[غرب]] بگیرند و به عنوان یک [[کشف]] جدید [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] و تولیدی و... برای [[مردم]] به ارمغان بیاورند! تعاون، عملی غربی نیست، بلکه در متن [[قرآن کریم]] ذکر شده و یکی از [[شعایر]] [[اسلامی]] است.
[[تعاون]]، دو بُعد و دو جهت دارد. تعاون بر خیر و در جهت مثبت و [[الهی]]، و تعاون در [[گناه]] و [[ظلم]] و رواج [[فحشا]]، [[فساد]] و [[تباهی]].
[[اسلام]]، تعاون به خیر و [[تقوا]] را از شعایر خود قرار داده و [[مسلمانان]] را از تعاون به گناه و ظلم، [[نهی]] فرموده است؛
[[علی]]{{ع}} می‌فرماید: {{متن حدیث|كُونَا لِلظَّالِمِ‏ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ‏ عَوْناً}}<ref>“دشمن ظالم و یار و یاور مظلوم باشید” نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>.
همچنین [[خداوند]] در [[قرآن]] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بی‌گمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref>.
این [[آیه]]، مسأله تعاون را به صورت “فعل امر” به مسلمانان [[دستور]] می‌دهد؛ [[دولت اسلامی]] باید [[روحیه]] تعاون را در [[مردم]] ایجاد نموده و زمینه آن را در مسائل مربوط به تولید، تحصیل، تحقیق و [[مصرف]] نیازهای [[زندگی]] آماده سازد؛ و در [[سیاست]] و [[خط مشی]] داخلی، به ویژه در زمینه تولید، بر [[شعار]] اسلامی “تعاون” تکیه کند.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۳۲.</ref>
===[[ذبح]]===
یکی از شعایر اسلام، در نحوه سر بریدن و ذبح حیوانات [[حلال]] گوشت است که شرایط آن باید در [[جامعه]] [[حفظ]] گردد. دولت اسلامی باید در [[کشور]]، [[نظام]] غذایی و خوراکی مناسبی را بر قرار سازد؛ گوشت حیواناتی مانند خوک و فیل و نظیر آن حلال نیست، و بعضی از آنها نیز [[مکروه]] هستند، مانند: قاطر، اسب و الاغ.
فقط گوشت عده‌ای از حیوانات دریایی، خشکی و هوایی [[مباح]] و حلال می‌باشد، مانند: گوسفند، گاو، آهو، ماهی‌های فلس‌دار، مرغ خانگی، کبوتر، کبک، بوقلمون و.... پاک‌شدن گوشت حیوانات حلال گوشت، “تذکیه” نامیده می‌شود و آن دارای شرایطی است و در صورت عدم رعایت این شرایط، گوشتشان [[حرام]] و غیر قابل مصرف خواهد بود.
[[تذکیه]] و [[ذبح]] [[شرعی]] دارای شرایط زیر است:
#مسلمان‌بودن عامل ذبح؛ یعنی شخصی که حیوان را سر می‌برد.
#ذکر [[نام خدا]] هنگام سربریدن حیوان.
#عامل ذبح حیوان می‌تواند مرد یا [[زن]] باشد، و یا [[کودکی]] که [[قادر]] به تشخیص بوده و نحوه سربریدن حیوان را بداند.
#حیوان باید هنگام سر بریدن، [[روبه]] [[قبله]] خوابانده شود.
#سر بریدن باید با آهن باشد، مانند، چاقو؛ ولی به هنگام [[ضرورت]] باهر وسیله تیزی می‌توان سر حیوان را [[برید]].
# [[تذکیه]] حیوان فقط باید از گردن صورت گیردونه از جاهای دیگر [[بدن]].
# تذکیه ماهی به این صورت انجام می‌گیرد که آن را زنده از آب بگیرند و در خارج آب بمیرد، و به سر بریدن نیاز ندارد.
اینها شرایط مربوط به ذبح و تذکیه می‌باشند و در یک [[کشور اسلامی]] باید به دقت رعایت شوند. رعایت و کنترل مواردخلاف آن نیز بر عهده [[دولت اسلامی]] می‌باشد و نباید از آن [[غفلت]] کند. [[دولت]] باید مسأله ذبح را از مسائل بهداشتی [[کشور]] بداند به طور کلی موارد خلاف طبع [[سلیم]] [[انسان]]، غیر مجاز و موارد [[پاکیزه]]، [[حلال]] هستند. وجود هر چیز در بازار [[مسلمین]]، علامت [[پاکی]] و تذکیه آن است و در این مورد تفحص لازم نیست<ref>النهایة فی مجرد الفقه و الفتاوی، ص۵۷۵-۵۸۲.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۳۳.</ref>
===[[روزه]] [[ماه رمضان]]===
یکی دیگر از شعارهای [[اسلامی]]، روزه [[واجب]] [[ماه مبارک رمضان]] است. [[مسلمانان]] در این ماه به عنوان مهمان [[خدا]]، از خوردن [[غذا]] و مقاربت جنسی در طول [[روز]]، امساک و خودداری می‌کنند، و [[جامعه مسلمین]] در این ماه، سرشار از [[معنویت]] است.
اما روزه بر مسافر و مریض واجب نیست، چنان‌که [[کفّار]] و [[پیروان ادیان]] غیر [[اسلام]] را نمی‌توان ملزم به گرفتن روزه نمود.
دولت اسلامی باید [[جامعه]] را عاری از [[تظاهر]] به روزه‌خواری نموده و از [[بیماران]] و [[اهل ذمه]] بخواهد که در معابر عمومی، تظاهر به این امر نکنند. هر چند که این عمل به عنوان [[امر به معروف و نهی از منکر]]، بر همه مسلمانان واجب است، اما دولت و [[حاکم شرع]] [[اسلامی]] به عنوان یک [[قدرت]] اجرایی، باید آن را کنترل نماید.
[[روزه]] از مهم‌ترین عوامل و شیوه‌های [[خودسازی]] است و [[خداوند]] در [[قرآن]] آن را عامل مهمی در حصول [[تقوا]] می‌داند<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ}} «ای مؤمنان! روزه بر شما مقرّر شده است چنان که بر پیشینیان شما مقرّر شده بود، باشد که پرهیزگاری ورزید» سوره بقره، آیه ۱۸۳.</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۳۴.</ref>
===[[تفقه]] و نشر [[علوم]]===
یکی از [[شعایر]] اسلامی، [[حمایت]] از [[علم]] و مراکز [[علمی]] است. در این میان، علم [[فقه]] ([[حقوق اسلامی]]) و علوم مفید در [[زندگی]] [[بشر]]، مانند: ریاضیات، طب و مقدمات و علوم ابزاری، جایگاه ویژه‌ای دارند.
در [[بینش]] اسلامی، [[علم و دین]]، توأم با یکدیگرند و جدایی آن دو از یکدیگر، منجر به نابودی هریک می‌گردد: {{عربی|العلم والدین توأمان اذا افترقا احترقا}}.
[[میزان]] جهل‌ستیزی [[اسلام]] و حمایت آن از [[معارف]] و علوم را به خوبی می‌توان دریافت؛ چه این [[دین]] [[مقدس]]، [[تاریخ]] را به دو [[دوران جاهلیت]] و [[نادانی]] و [[ایمان]] و [[آگاهی]]، تقسیم نموده و اولین دشمنش را [[ابوجهل]] ([[پدر]] نادانی) نامیده است.
به هر حال، این یکی از شعایر مهم اسلامی است، و [[پیامبر]]{{صل}} در این‌باره فرموده است:
{{متن حدیث|طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِيضَةٌ عَلَى‏ كُلِّ‏ مُسْلِمٍ‏}}<ref>منیة المرید، ص۱۷۶.</ref>؛
“طلب علم، [[فریضه]] و [[واجب]] [[دینی]] هر [[مسلمانی]] است”.
[[دولت اسلامی]] باید نشر علوم و حمایت از آن را سر لوحه [[سیاست داخلی]] خود قرار دهد. به‌خصوص علوم مفید در [[اجتماع]]، مانند: اصول [[اعتقادات]] ([[علم کلام]])، علم فقه (حقوق اسلامی)، پزشکی، ریاضیات و علوم مربوط به صنایع، زراعت و فلاحت را باید [[ترویج]] کند، برنامه‌های عملی مناسبی در جهت حمایت از این [[شعار]] اسلامی داشته باشد و از مراکز تفقه و دانشجویی، [[پاسداری]] نماید؛ این از اصول سیاست داخلی است.
[[فقهای اسلام]] [[آموزش]] شماری از علوم را [[واجب عینی]]، برخی دیگر از علوم را [[واجب کفایی]]، و بعضی را [[مستحب]] اعلام داشته‌اند. در این رابطه، [[فقیه]] بزرگوار [[شیعه]]، [[شهید ثانی]]، بیان و تحقیق جالبی دارد که در اینجا نقل می‌گردد: “علوم [[اسلامی]] به طور کلی چهار قسم است که مخصوص [[شریعت اسلام]] می‌باشند:
# [[علم کلام]] یا [[اصول دین]]: و آن [[استدلال]] برای [[خداشناسی]]، [[معادشناسی]]، [[نبوّت]] و [[امامت]] است.
# [[علم کتاب]]؛ یعنی، [[معارف]] مربوط به [[قرآن]]، مانند: [[تجوید]]، قرائت و [[تفسیر]].
# [[علم حدیث]]: و آن [[علمی]] است که راجع به [[سخنان پیامبر]] و [[ائمه]] بحث می‌کند و خود بر دو قسم است: [[روایت]] و درایه [درآیة الحدیث] که پس از [[علوم قرآن]]، از شریف‌ترین [[علوم]] است.
# [[علم]] [[فقه]]: به علم فقه، “علم [[احکام]] شرعی” نیز می‌گویند، چون منظور از آن، [[آگاهی]] به [[احکام شرعی]] از طریق دلیل‌های تفصیلی آن است. (و این همان علم [[حقوق اسلامی]] است)”<ref>منیة المرید، ص۱۶۹.</ref>. “هر کدام از آنها، علوم مقدماتی و ابزاری نیز دارند که باید آموخته شوند، مانند: [[ادبیات]]، لغت، [[منطق]] و....
علومی نیز وجود دارند که لازمه [[زندگی]] بشرند، مانند: طبابت، [[کشاورزی]] و.... بیان [[حکم شرعی]] این علوم که کدام یک [[واجب عینی]] و کدام [[واجب کفایی]] و... می‌باشد، بدین شرح است:... اما مراتب و [[حکم تکلیفی]] علوم چگونه است؟ برخی از آنها واجب عینی، برخی واجب کفایی و برخی نیز [[مستحب]] هستند؛ واجب عینی در مورد [[اعتقادات]]، فعل و ترک آن، یعنی [[حلال و حرام]] است؛ خداشناسی و تحصیل علوم آن در حد رفع نیاز شخصی، واجب عینی بر هرکس است. تحصیل و [[شناخت]] سایر [[تکالیف]]، مانند: [[زکات]]، [[روزه]]، [[حج]]، [[جهاد]]، [[امر به معروف و نهی از منکر]] و [[نماز]] نیز واجب عینی است، و سایر مسائل و [[ابواب فقهی]]، مانند [[عقود]] و ایقاعات، واجب کفایی هستند، مگر در شرایط استثنایی که این [[واجب]]، [[عینی]] می‌شود. تحصیل علوم مربوط به زندگی روزمره، مانند حلال و حرام بودن خوراکی‌ها و نوشیدنی‌ها و مسائل [[همسرداری]]، واجب عینی است.
علومی که واجب کفایی هستند، مانند: علم حدیث، [[حفظ قرآن]] و علوم ادبی [[عربی]]، شناخت [[راویان]]، و نیز [[علوم]] و فنونی که نیاز روزمره [[زندگی]] و [[معیشت]] [[مردم]] هستند، مانند: پزشکی، حساب، [[فنون]] و صنایع ضروری، مانند: خیاطی، [[کشاورزی]] و حتی حجامت، همه اینها علومی هستند که تحصیلشان [[واجب کفایی]] است.
برخی از علوم نیز [[مستحب]] هستند، مانند مسائل مربوط به [[عبادات]] مستحبی. و تحصیل برخی از علوم [[حرام]] است، مانند: [[سحر]] و شعبده و.... برخی نیز [[مکروه]] هستند، مانند غزلیاتی که نتیجه‌ای جز اتلاف وقت برای [[انسان]] ندارند. و تعدادی از علوم نیز [[مباح]] (نه [[واجب]] و نه مکروه، نه حرام و نه مستحب) هستند و [[یاد گرفتن]] آنها [[آزاد]] می‌باشد، مانند: [[تاریخ]]، غزلیات و اشعاری که به نحوی فایده دارند؛ به عنوان مثال، برای تقویت [[ادبیات]]، لغت‌شناسی و... سودمندند”<ref>منیة المرید، ص۱۷۶-۱۷۸. (مطالب از این صفحات اقتباس شده و نه ترجمه مسلسل و کامل).</ref>.
این چکیده [[فتوای فقهی]] [[شهید ثانی]] بود که ملاحظه گردید و نشانگر این بود که تحصیل علوم، از [[تکالیف دینی]] [[مسلمانان]] می‌باشد؛ بنابراین، [[دولت اسلامی]] باید در تسهیل ادای این [[تکلیف]] و [[شعار]] [[اسلامی]] در [[جامعه]]، [[اقدام]] به ایجاد امکانات عمومی نماید که معمولاً این امر از طریق [[وزارت]] [[آموزش و پرورش]] صورت می‌گیرد.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۱۳۵.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۲۱۸٬۲۱۰

ویرایش