پرش به محتوا

لشکر در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

۳٬۵۲۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ مارس ۲۰۲۱
خط ۲۶: خط ۲۶:
[[علی]]{{ع}} در [[فرمان]] خود به [[مالک اشتر]] [[نخعی]] در این‌باره چنین می‌نویسد: “سپاه و ارتش به [[اذن خداوند]]، حصارهای محافظ و پاسدار [[ملت]] و آرایش [[حکومت]] و سبب [[عزت]] [[دین]] و عامل [[امنیت راه‌ها]] هستند.
[[علی]]{{ع}} در [[فرمان]] خود به [[مالک اشتر]] [[نخعی]] در این‌باره چنین می‌نویسد: “سپاه و ارتش به [[اذن خداوند]]، حصارهای محافظ و پاسدار [[ملت]] و آرایش [[حکومت]] و سبب [[عزت]] [[دین]] و عامل [[امنیت راه‌ها]] هستند.
[[استقلال]] ملت بدون آن فراهم نمی‌شود و خود ارتش نیز باید از طریق [[خراج]] و [[مالیات]] اداره شود...”<ref>{{متن حدیث|فَالْجُنُودُ بِإِذْنِ اللَّه حُصُونُ الرَّعِيَّةِ، وزَيْنُ الْوُلاةِ، وعِزُّ الدِّينِ، وسُبُلُ الأمْنِ، ولَيْسَ‏ تَقُومُ‏ الرَّعِيَّةُ إِلَّا بِهِمْ، ثُمَّ لا قِوَامَ لِلْجُنُودِ إِلَّا بِمَا يُخْرِجُ اللَّه لَهُمْ مِنَ الْخَرَاجِ الَّذِي يَقْوَوْنَ به عَلَى جِهَادِ عَدُوِّهِمْ}}؛ (نهج البلاغه، نامه ۵۳).</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۸۵.</ref>
[[استقلال]] ملت بدون آن فراهم نمی‌شود و خود ارتش نیز باید از طریق [[خراج]] و [[مالیات]] اداره شود...”<ref>{{متن حدیث|فَالْجُنُودُ بِإِذْنِ اللَّه حُصُونُ الرَّعِيَّةِ، وزَيْنُ الْوُلاةِ، وعِزُّ الدِّينِ، وسُبُلُ الأمْنِ، ولَيْسَ‏ تَقُومُ‏ الرَّعِيَّةُ إِلَّا بِهِمْ، ثُمَّ لا قِوَامَ لِلْجُنُودِ إِلَّا بِمَا يُخْرِجُ اللَّه لَهُمْ مِنَ الْخَرَاجِ الَّذِي يَقْوَوْنَ به عَلَى جِهَادِ عَدُوِّهِمْ}}؛ (نهج البلاغه، نامه ۵۳).</ref>.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۸۵.</ref>
==رسالت ارتش==
از نظر اسلام ارتش، وظیفه و رسالتی بس سنگین، در برابر [[خدا]] و [[مردم]] دارد. ارتش باید متخلق به [[اخلاق پسندیده]] و نیکوی [[اسلامی]] بوده و در حراست [[دین خدا]] و [[سرزمین]] اسلامی، بی‌نهایت کوشا باشد؛ ارتش باید در [[راه خدا]] و [[آزادی]] و [[نجات]] [[محرومان]] و مستضعفان بجنگد. [[خداوند متعال]] در [[قرآن مجید]] می‌فرماید:
{{متن قرآن|وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا}}<ref>«و چرا شما در راه خداوند نبرد نمی‌کنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که می‌گویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵.</ref>.
[[امام علی]]{{ع}} نیز در [[فرمان]] [[حکومتی]] معروف و [[ارزشمند]] خویش به [[فرماندار]] خود [[مالک‌اشتر]] [[نخعی]] در [[مصر]]، از جمله اوصافی که برای [[فرماندهان]] [[ارتش]] [[تعیین]] می‌کند این است که: “نسبت به [[ضعفا]] و [[بیچارگان]] [[رؤوف]] و [[مهربان]] و نسبت به اقویا سختگیر” باشد: {{متن حدیث|... فَوَلِّ‏ مِنْ‏ جُنُودِكَ‏... وَ يَرْأَفُ بِالضُّعَفَاءِ وَ يَنْبُو عَلَى الْأَقْوِيَاءِ}}<ref>نهج‌البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.
بنابراین، با [[قاطعیت]] می‌توان گفت: یک ارتش صد در صد [[اسلامی]]، همیشه حامی و طرفدار جدی [[حقوق]] [[ضعیفان]] می‌باشد و نسبت به [[فجار]] از [[آتش]] سوزنده‌تر است”<ref>{{متن حدیث|أَشَدَّ عَلَى‏ الْفُجَّارِ مِنْ‏ حَرِيقِ‏ النَّارِ}}؛ (نهج البلاغه، نامه ۳۸).</ref>.
ارتش [[اسلام]] در برابر عموم [[مردم]]، [[متواضع]] و [[فروتن]] و در برابر [[ستمگران]]، [[متکبر]] و قدرتمند است. یکی از [[وظایف]] مهم ارتش اسلام “رابطه” یعنی [[پاسداری]] و [[حفاظت]] از مرزها و سرحدات [[کشور اسلامی]] از [[نفوذ]] عوامل [[بیگانگان]] می‌باشد. [[رسالت]] دیگر ارتش و [[سپاه اسلام]]، [[حمایت]] از حرکت‌ها و نهضت‌های [[آزادی‌خواه]] و ستم‌ستیز در سطح جهانی است.<ref>[[ابوالفضل شکوری|شکوری، ابوالفضل]]، [[فقه سیاسی اسلام (کتاب)|فقه سیاسی اسلام]]، ص ۲۸۶.</ref>


==منابع==
==منابع==
۷۳٬۳۵۲

ویرایش