پرش به محتوا

جادوگری در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۴۰۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۱
خط ۶۵: خط ۶۵:
کاربرد واژه {{متن قرآن|يُخَيَّلُ}} در آیه {{متن قرآن|قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى}}<ref>«گفت: (خیر) بلکه شما بیفکنید! ناگهان از (اثر) جادوی آنان به نظرش آمد که ریسمان‌ها و چوبدست‌هایشان می‌شتابد» سوره طه، آیه ۶۶.</ref> نیز مؤید این دیدگاه است. آیه {{متن قرآن|مَا هُمْ بِضَارِّينَ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref> نیز اثر خارجى سِحر و زیان آن را نفى کرده،<ref>نک: نيل الاوطار، ج۷، ص۳۶۳. </ref> و [[اذن خدا]] در آیه، بر [[مشیت]] الهى بر [[امتحان]] ساحران و سِحرشدگان، یا [[تهدید]] ساحران بر اینکه [[خداوند]] متعالى عالم به عمل آنهاست، حمل شده است <ref>مجمع البيان، ج۱، ص۳۴۰؛ زبدة التفاسير، ج۱، ص۲۰۵. </ref> و ربطى به واقعى بودن [[سِحر]] ندارد. بر پایه این دیدگاه، تأثیر [[حیله]] در مسحور به [[قدرت]] و [[ضعف نفس]] وى بستگى دارد و تعبیر {{متن قرآن|بِإِذْنِ اللَّهِ}} بیان لطیفى از قابلیت بعضى [[نفوس]] ([[ضعیف]]) در اثرپذیرى از سِحر است. <ref>التبيان، ج۷، ص۱۸۶؛ تفسير ابن کثير، ج۵، ص۲۶۶؛ مخزن العرفان، ج۸، ص۱۸۷. </ref> بر همین اساس گروهى از [[مفسران]]، با توجه به قدرت نفس موسى، [[ترس]] وى را از سِحر ساحران که در [[آیه]] {{متن قرآن|فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَى}}<ref>«آنگاه فرعون بازگشت و همه تدبیر خود را فراهم آورد سپس (به وعده‌گاه) آمد» سوره طه، آیه ۶۰.</ref> آمده، به ترس از [[جهل]] [[مردم]] و اینکه سِحر را با [[معجزه]] یکى پندارند، [[تفسیر]] کرده‌اند. <ref>التبيان، ج۷، ص۱۸۶؛ تفسير ابن کثير، ج۵، ص۲۶۶؛ مخزن العرفان، ج۸، ص۱۸۷. </ref> در مجموع مى‌توان نتیجه گرفت که سِحر هم تأثیر تخیلى و هم تأثیر واقعى دارد و مقدار اثر آن به قدرت و ضعف نفس مسحور بستگى دارد.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]؛ [[سِحر (مقاله)|مقاله «سِحر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
کاربرد واژه {{متن قرآن|يُخَيَّلُ}} در آیه {{متن قرآن|قَالَ بَلْ أَلْقُوا فَإِذَا حِبَالُهُمْ وَعِصِيُّهُمْ يُخَيَّلُ إِلَيْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّهَا تَسْعَى}}<ref>«گفت: (خیر) بلکه شما بیفکنید! ناگهان از (اثر) جادوی آنان به نظرش آمد که ریسمان‌ها و چوبدست‌هایشان می‌شتابد» سوره طه، آیه ۶۶.</ref> نیز مؤید این دیدگاه است. آیه {{متن قرآن|مَا هُمْ بِضَارِّينَ}}<ref> سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref> نیز اثر خارجى سِحر و زیان آن را نفى کرده،<ref>نک: نيل الاوطار، ج۷، ص۳۶۳. </ref> و [[اذن خدا]] در آیه، بر [[مشیت]] الهى بر [[امتحان]] ساحران و سِحرشدگان، یا [[تهدید]] ساحران بر اینکه [[خداوند]] متعالى عالم به عمل آنهاست، حمل شده است <ref>مجمع البيان، ج۱، ص۳۴۰؛ زبدة التفاسير، ج۱، ص۲۰۵. </ref> و ربطى به واقعى بودن [[سِحر]] ندارد. بر پایه این دیدگاه، تأثیر [[حیله]] در مسحور به [[قدرت]] و [[ضعف نفس]] وى بستگى دارد و تعبیر {{متن قرآن|بِإِذْنِ اللَّهِ}} بیان لطیفى از قابلیت بعضى [[نفوس]] ([[ضعیف]]) در اثرپذیرى از سِحر است. <ref>التبيان، ج۷، ص۱۸۶؛ تفسير ابن کثير، ج۵، ص۲۶۶؛ مخزن العرفان، ج۸، ص۱۸۷. </ref> بر همین اساس گروهى از [[مفسران]]، با توجه به قدرت نفس موسى، [[ترس]] وى را از سِحر ساحران که در [[آیه]] {{متن قرآن|فَتَوَلَّى فِرْعَوْنُ فَجَمَعَ كَيْدَهُ ثُمَّ أَتَى}}<ref>«آنگاه فرعون بازگشت و همه تدبیر خود را فراهم آورد سپس (به وعده‌گاه) آمد» سوره طه، آیه ۶۰.</ref> آمده، به ترس از [[جهل]] [[مردم]] و اینکه سِحر را با [[معجزه]] یکى پندارند، [[تفسیر]] کرده‌اند. <ref>التبيان، ج۷، ص۱۸۶؛ تفسير ابن کثير، ج۵، ص۲۶۶؛ مخزن العرفان، ج۸، ص۱۸۷. </ref> در مجموع مى‌توان نتیجه گرفت که سِحر هم تأثیر تخیلى و هم تأثیر واقعى دارد و مقدار اثر آن به قدرت و ضعف نفس مسحور بستگى دارد.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]؛ [[سِحر (مقاله)|مقاله «سِحر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


==[[راه]] هاى [[مصونیت]] از [[شر]] ساحران==
==راه‌هاى [[مصونیت]] از [[شر]] ساحران==
گرچه سِحر اسباب ناشناخته‌اى دارد، بر اساس آیه ۳۱ [[سوره یونس]] / ۱۰ بطلان‌پذیر است. براى مصونیت از سِحر، راه‌هاى گوناگونى پیشنهاد شده‌اند؛ از جمله دورى از افراد، [[جوامع]] و محیط‌هاى [[آلوده]] به سِحر، [[دست]] نیالودن به آن گرچه براى اهداف [[مشروع]]، بهره‌گیرى از [[اذکار]] شرعى و [[دعاها]] و [[استعاذه]] به [[خدا]] از شر [[شیطان]]: «و قُل رَبِّ اَعوذُ بِکَ مِن هَمَزتِ الشَّیطین * و اَعوذُ بِکَ رَبِّ اَن یَحضُرون». (مؤمنون / ۲۳، ۹۷ - ۹۸) به [[باور]] برخى، سوره‌هاى ناس و فلق براى استعاذه * از شر حاسدان و ساحران نازل شده <ref> تفسير قرطبى، ج۲۱، ص۲۵۲؛ التفسير الکبير، ج۳۲، ص۳۷۲. </ref> و بهره‌گیرى از صفت [[ربوبیت خدا]] در دو [[سوره]] یادشده براى [[حفظ نفس]] و [[بدن]] از سِحر است،<ref>التفسير الکبير، ج۳۲، ص۳۷۰. </ref> از این رو برخى مفسران [[نیاز انسان]] به خواندن مُعَوَّذَتَین را بالاتر از نیاز انسان به هوا، [[غذا]] و آب دانسته و این دو [[سوره]] را داراى تأثیر جدى در دفع [[سِحر]] و [[چشم زخم]] و دیگر [[شرور]] مى‌دانند. <ref>تفسير القرآن الکريم، ص۶۰۱. </ref> به [[باور]] برخى در [[سوره فلق]] براى مصون ماندن از [[شر]] کسانى که با سِحر و [[حسد]] به همنوعان خود [[ستم]] مى‌کنند، به [[پناه بردن به خدا]] [[دستور]] داده شده است ref>احکام القرآن، ج۵، ص۳۷۹؛ [[مجمع]] البيان، ج۱۰، ص۸۶۵-۸۶۶. </ref>. از آنجا که [[ضعف نفس]] از زمینه‌هاى اثرپذیرى از سِحر است، تقویت نفس به وسیله [[ایمان]] را نیز مى‌توان از راه‌هاى ایمنى سِحر ساحران دانست. بر این اساس [[کودکان]]، ابلهان و [[عوام]] و... بیشتر در معرض سِحر هستند <ref>روح المعانى، ج۷، ص۱۶؛ التحرير و التنوير، ج۱، ص۶۱۷. </ref> و به احتمال، رمز اینکه در [[آیه]] ۱۲۰ [[سوره آل‌عمران]] / ۳ [[صبر]] و [[تقوا]] <ref>تفسير ابن کثير، ج۲، ص۹۴. </ref> از ارکان [[ایمان به خدا]] و موجب سالم ماندن از شر [[اشرار]] و [[کید]] [[فجار]] معرفى شده‌اند، تأثیر این دو صفت در تقویت [[نفوس]] [[مؤمنان]] باشد. <ref>تفسير قرطبى، ج۴، ص۱۸۳. </ref> بر این اساس روایاتى که [[نزول]] «مُعَوَّذتین» را پس از [[بیمار]] شدن [[پیامبر]]{{صل}} بر اثر سِحر یک یهودى دانسته<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۴۱۷؛ نور الثقلين، ج۵، ص۷۱۸؛ روح المعانى، ج۱۵، ص۵۲۱. </ref> ونیز روایاتى که [[شأن نزول]] آیه ۴ سوره فلق / ۱۱۳ را مسحور شدن پیامبر به دست [[دختران]] [[لبید]] بن اعصم یهودى دانسته،<ref> التبيان، ج۱۰، ص۴۳۴؛ کشف الاسرار، ج۱۰، ص۶۷۰؛ تفسير ثعالبى، ج۵، ص۶۴۱. </ref> از این‌رو که این [[روایات]] خبر واحدند از سوى محققان غیر قابل [[اعتماد]] دانسته شده <ref>التبيان، ج۱، ص۳۸۴. </ref> و حتى برخى مجعول بودن آنها را قطعى دانسته‌اند. <ref> احکام القرآن، ج۱، ص۶۰؛ التفسير الکاشف، ج۷، ص۶۲۵. </ref> البته آنان در صدد نفى روایات بیانگر [[اعتقاد]] [[یهود]] به تأثیر سِحر در پیامبر{{صل}} و تلاش یهود در جهت مسحور ساختن پیامبر{{صل}} نیستند،<ref> التبيان، ج۱۰، ص۴۳۴؛ تفسير مراغى، ج۹، ص۲۸. </ref> بلکه بر این باورند که این تلاش با اطلاع‌رسانى [[جبرئیل]] به [[پیامبر]]{{صل}} آشکار شد و به نتیجه نرسید. <ref>التبيان، ج۱۰، ص۴۳۴. </ref> ناگفته نماند که برخى اصل تأثیر [[سِحر]] بر پیامبر{{صل}} را پذیرفته؛ اما آن را جزئى و در حدّ بیمارى و نظیر آن دانسته‌اند که با [[مصونیت]] وى از تأثیر سِحر در [[عقل]] ایشان منافاتى ندارد. <ref>الميزان، ج۲۰، ص۳۹۴. </ref> [[اهل]] فن براى ابطال سِحر نیز راه‌هایى مانند [[باطل کردن سِحر]] با سِحرى دیگر را پیشنهاد کرده‌اند. <ref>اعجاز القرآن فى علاج السِحر، ص۴۳. </ref> بر اساس گفته [[مفسران]] در ذیل [[آیه]] ۱۰۲ [[سوره بقره]] / ۲ [[مأموریت]] [[هاروت و ماروت]] این بود که سِحر و [[راه]] مقابله با آن را به [[مردم]] بیاموزند: «... و لکِنَّ الشَّیطینَ کَفَروا یُعَلِّمونَ النّاسَ السِّحرَ و ما اُنزِلَ عَلَى المَلَکَینِ بِبابِلَ هروتَ و مروتَ و ما یُعَلِّمانِ مِن اَحَدٍ حَتّى یَقولا اِنَّما نَحنُ فِتنَةٌ فَلا تَکفُر فَیَتَعَلَّمونَ مِنهُما ما یُفَرِّقونَ بِهِ بَینَ المَرءِ و زَوجِهِ و ما هُم بِضارِّینَ بِهِ مِن اَحَدٍ اِلاّ بِاِذنِ [[الله]] و یَتَعَلَّمونَ ما یَضُرُّهُم و لا یَنفَعُهُم.».. <ref>جامع البيان، ج۱، ص۳۶۰؛ منهج الصادقين، ج۱، ص۲۴۵. </ref>. بر این اساس در [[سرزمین]] [[بابل]]، جادوگرى به اوج خود رسیده و اسباب ناراحتى و [[آزار مردم]] را فراهم کرده بود. [[خداوند]] دو [[فرشته]] را به صورت [[انسان]] [[مأمور]] ساخت تا ضمن تبیین [[حقیقت]] [[سِحر]]، راه ابطال آن را نیز به مردم بیاموزند. برخى با [[آموختن]] این تعلیمات از آن [[سوء]] استفاده کرده و با سِحر میان [[همسران]] جدایى مى‌افکندند. <ref> التبيان، ج۱، ص۳۷۵؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۶۸. </ref> ابطال سِحر با [[آیات قرآن]] نیز راه دیگرى است که در جهت مقابله با سِحر پیشنهاد شده است. [[قرآن]] مایه [[رحمت]] و شفاى هر دردى است ([[اسراء]] / ۱۷، ۸۲) <ref>المستدرک، ج۴، ص۲۰۰؛ تفسير سمرقندى، ج۲، ص۲۸۱؛ بحارالانوار، ج۶۳، ص۲۹۵. </ref> و مفسران براى [[شفا بودن قرآن]] وجوهى ذکر کرده‌اند؛ مانند شفاى دردِ [[جهل]] و نادانى و معجزه‌اى که [[تبرک]] به آن بسیارى از بدى‌ها و ضررها را دفع مى‌کند. <ref>التبيان، ج۶، ص۵۱۳؛ التفسير الکبير، ج۲۱، ص۳۹۰. </ref> [[آیه]] ۴۴ [[سوره فصّلت]] / ۴۱ نیز [[قرآن]] را براى [[اهل]] [[ایمان]] [[شفا]] دانسته است. بر همین اساس آیاتى باطل‌کننده [[سِحر]] شناسانده شده‌اند. <ref>اعجاز القرآن فى علاج السِحر، ص۴۳؛ عالم السِحر و الشعوذه، ص۲۰۸-۲۱۳. </ref> در [[روایات]] و کلمات [[علما]]، [[نوشتن]] و همراه داشتن آیاتى براى ابطال سِحر توصیه شده است. <ref>مجربات ابن سينا الروحانيه، ص۱۲۹؛ المصباح، ص۲۲۸؛ طب الائمه، ص۳۵. </ref><ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]؛ [[سِحر (مقاله)|مقاله «سِحر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
گرچه سِحر اسباب ناشناخته‌اى دارد، بر اساس آیه {{متن قرآن|قُلْ مَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَمَّنْ يَمْلِكُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَمَنْ يُخْرِجُ الْحَيَّ مِنَ الْمَيِّتِ وَيُخْرِجُ الْمَيِّتَ مِنَ الْحَيِّ وَمَنْ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ فَسَيَقُولُونَ اللَّهُ فَقُلْ أَفَلَا تَتَّقُونَ}}<ref>«بگو چه کسی از آسمان و زمین به شما روزی می‌رساند یا کیست که بر گوش و دیدگان (شما) چیرگی دارد و چه کسی زنده را از مرده و مرده را از زنده بیرون می‌آورد و چه کسی امر (آفرینش) را کارسازی  می‌کند؟ خواهند گفت: خداوند؛ بگو پس آیا پرهیزگاری نمی‌ورزید؟» سوره یونس، آیه ۳۱.</ref> بطلان‌پذیر است. براى مصونیت از سِحر، راه‌هاى گوناگونى پیشنهاد شده‌اند؛ از جمله دورى از افراد، [[جوامع]] و محیط‌هاى [[آلوده]] به سِحر، [[دست]] نیالودن به آن گرچه براى اهداف [[مشروع]]، بهره‌گیرى از [[اذکار]] شرعى و [[دعاها]] و [[استعاذه]] به [[خدا]] از شر [[شیطان]]: {{متن قرآن| وَقُل رَّبِّ أَعُوذُ بِكَ مِنْ هَمَزَاتِ الشَّيَاطِينِ وَأَعُوذُ بِكَ رَبِّ أَن يَحْضُرُونِ }}<ref>«و بگو: پروردگارا! از وسوسه‌های شیطان‌ها به تو پناه می‌آورم و به تو پناه می‌آورم- پروردگارا!- از اینکه آنان نزد من باشند» سوره مؤمنون، آیه ۹۷-۹۸.</ref> به [[باور]] برخى، سوره‌هاى ناس و فلق براى استعاذه از شر حاسدان و ساحران نازل شده <ref> تفسير قرطبى، ج۲۱، ص۲۵۲؛ التفسير الکبير، ج۳۲، ص۳۷۲. </ref> و بهره‌گیرى از صفت [[ربوبیت خدا]] در دو [[سوره]] یادشده براى [[حفظ نفس]] و [[بدن]] از سِحر است،<ref>التفسير الکبير، ج۳۲، ص۳۷۰. </ref>
 
از این رو برخى مفسران [[نیاز انسان]] به خواندن مُعَوَّذَتَین را بالاتر از نیاز انسان به هوا، [[غذا]] و آب دانسته و این دو [[سوره]] را داراى تأثیر جدى در دفع [[سِحر]] و [[چشم زخم]] و دیگر [[شرور]] مى‌دانند. <ref>تفسير القرآن الکريم، ص۶۰۱. </ref> به [[باور]] برخى در [[سوره فلق]] براى مصون ماندن از [[شر]] کسانى که با سِحر و [[حسد]] به همنوعان خود [[ستم]] مى‌کنند، به [[پناه بردن به خدا]] [[دستور]] داده شده است ref>احکام القرآن، ج۵، ص۳۷۹؛ [[مجمع]] البيان، ج۱۰، ص۸۶۵-۸۶۶. </ref>. از آنجا که [[ضعف نفس]] از زمینه‌هاى اثرپذیرى از سِحر است، تقویت نفس به وسیله [[ایمان]] را نیز مى‌توان از راه‌هاى ایمنى سِحر ساحران دانست. بر این اساس [[کودکان]]، ابلهان و [[عوام]] و... بیشتر در معرض سِحر هستند <ref>روح المعانى، ج۷، ص۱۶؛ التحرير و التنوير، ج۱، ص۶۱۷. </ref> و به احتمال، رمز اینکه در [[آیه]] {{متن قرآن|إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ وَإِنْ تُصِبْكُمْ سَيِّئَةٌ يَفْرَحُوا بِهَا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا لَا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ مُحِيطٌ}}<ref>«چون نیکی‌یی به شما رسد آنان را غمگین می‌کند و چون بدی‌یی دامنگیرتان شود از آن شادمان می‌شوند؛ و اگر شکیبایی کنید و پرهیزگاری ورزید نیرنگ آنان به شما هیچ زیانی نخواهد رساند؛ که خداوند آنچه را انجام می‌دهند فراگیر است» سوره آل عمران، آیه ۱۲۰.</ref> [[صبر]] و [[تقوا]] <ref>تفسير ابن کثير، ج۲، ص۹۴. </ref> از ارکان [[ایمان به خدا]] و موجب سالم ماندن از شر [[اشرار]] و [[کید]] [[فجار]] معرفى شده‌اند، تأثیر این دو صفت در تقویت [[نفوس]] [[مؤمنان]] باشد. <ref>تفسير قرطبى، ج۴، ص۱۸۳. </ref> بر این اساس روایاتى که [[نزول]] "مُعَوَّذتین" را پس از [[بیمار]] شدن [[پیامبر]]{{صل}} بر اثر سِحر یک یهودى دانسته<ref>الدر المنثور، ج۶، ص۴۱۷؛ نور الثقلين، ج۵، ص۷۱۸؛ روح المعانى، ج۱۵، ص۵۲۱. </ref> ونیز روایاتى که [[شأن نزول]] آیه {{متن قرآن|وَمِنْ شَرِّ النَّفَّاثَاتِ فِي الْعُقَدِ}}<ref>«و از بدی زنان افسونگر دمنده در گره‌ها» سوره فلق، آیه ۴.</ref> را مسحور شدن پیامبر به دست [[دختران]] [[لبید بن اعصم]] یهودى دانسته،<ref> التبيان، ج۱۰، ص۴۳۴؛ کشف الاسرار، ج۱۰، ص۶۷۰؛ تفسير ثعالبى، ج۵، ص۶۴۱. </ref> از این‌رو که این [[روایات]] خبر واحدند از سوى محققان غیر قابل [[اعتماد]] دانسته شده <ref>التبيان، ج۱، ص۳۸۴. </ref> و حتى برخى مجعول بودن آنها را قطعى دانسته‌اند. <ref> احکام القرآن، ج۱، ص۶۰؛ التفسير الکاشف، ج۷، ص۶۲۵. </ref> البته آنان در صدد نفى روایات بیانگر [[اعتقاد]] [[یهود]] به تأثیر سِحر در پیامبر{{صل}} و تلاش یهود در جهت مسحور ساختن پیامبر{{صل}} نیستند،<ref> التبيان، ج۱۰، ص۴۳۴؛ تفسير مراغى، ج۹، ص۲۸. </ref> بلکه بر این باورند که این تلاش با اطلاع‌رسانى [[جبرئیل]] به [[پیامبر]]{{صل}} آشکار شد و به نتیجه نرسید. <ref>التبيان، ج۱۰، ص۴۳۴. </ref> ناگفته نماند که برخى اصل تأثیر [[سِحر]] بر پیامبر{{صل}} را پذیرفته؛ اما آن را جزئى و در حدّ بیمارى و نظیر آن دانسته‌اند که با [[مصونیت]] وى از تأثیر سِحر در [[عقل]] ایشان منافاتى ندارد. <ref>الميزان، ج۲۰، ص۳۹۴. </ref> [[اهل]] فن براى ابطال سِحر نیز راه‌هایى مانند [[باطل کردن سِحر]] با سِحرى دیگر را پیشنهاد کرده‌اند. <ref>اعجاز القرآن فى علاج السِحر، ص۴۳. </ref> بر اساس گفته [[مفسران]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و (یهودیان) از آنچه شیطان‌ها در فرمانروایی سلیمان (به گوش این و آن) می‌خواندند (که سلیمان جادوگر است)؛ پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید ولی شیطان‌ها کافر شدند که به مردم جادو می‌آموختند و نیز آنچه را بر دو فرشته هاروت و ماروت در (سرزمین) بابل فرو فرستاده شده بود در حالی که این دو به هیچ‌کس آموزشی نمی‌دادند مگر که می‌گفتند: ما تنها (ابزار) آزمونیم پس (با بکارگیری جادو) کافر مشو! اما (مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref> [[مأموریت]] [[هاروت و ماروت]] این بود که سِحر و [[راه]] مقابله با آن را به [[مردم]] بیاموزند<ref>جامع البيان، ج۱، ص۳۶۰؛ منهج الصادقين، ج۱، ص۲۴۵. </ref>. بر این اساس در [[سرزمین]] [[بابل]]، جادوگرى به اوج خود رسیده و اسباب ناراحتى و [[آزار مردم]] را فراهم کرده بود. [[خداوند]] دو [[فرشته]] را به صورت [[انسان]] [[مأمور]] ساخت تا ضمن تبیین [[حقیقت]] [[سِحر]]، راه ابطال آن را نیز به مردم بیاموزند. برخى با [[آموختن]] این تعلیمات از آن [[سوء]] استفاده کرده و با سِحر میان [[همسران]] جدایى مى‌افکندند. <ref> التبيان، ج۱، ص۳۷۵؛ جوامع الجامع، ج۱، ص۶۸. </ref> ابطال سِحر با [[آیات قرآن]] نیز راه دیگرى است که در جهت مقابله با سِحر پیشنهاد شده است.
 
[[قرآن]] مایه [[رحمت]] و شفاى هر دردى است {{متن قرآن|وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إِلَّا خَسَارًا}}<ref>«و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو می‌فرستیم و بر ستمکاران جز زیان نمی‌افزاید» سوره اسراء، آیه ۸۲.</ref>.<ref>المستدرک، ج۴، ص۲۰۰؛ تفسير سمرقندى، ج۲، ص۲۸۱؛ بحارالانوار، ج۶۳، ص۲۹۵. </ref> و مفسران براى [[شفا بودن قرآن]] وجوهى ذکر کرده‌اند؛ مانند شفاى دردِ [[جهل]] و نادانى و معجزه‌اى که [[تبرک]] به آن بسیارى از بدى‌ها و ضررها را دفع مى‌کند. <ref>التبيان، ج۶، ص۵۱۳؛ التفسير الکبير، ج۲۱، ص۳۹۰. </ref> [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَوْ جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا أَعْجَمِيًّا لَقَالُوا لَوْلَا فُصِّلَتْ آيَاتُهُ أَأَعْجَمِيٌّ وَعَرَبِيٌّ قُلْ هُوَ لِلَّذِينَ آمَنُوا هُدًى وَشِفَاءٌ وَالَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ فِي آذَانِهِمْ وَقْرٌ وَهُوَ عَلَيْهِمْ عَمًى أُولَئِكَ يُنَادَوْنَ مِنْ مَكَانٍ بَعِيدٍ}}<ref>«و اگر آن را قرآنی غیر عربی می‌کردیم می‌گفتند: چرا آیاتش روشن  نیست، آیا (قرآنی) غیر عربی و (پیامبری) عربی؟ بگو که آن برای مؤمنان رهنمود و درمان و در گوش بی‌ایمانان سنگینی است و آن (قرآن) برای آنان مایه نابینایی است، (گویی) آنان را از جایی دور فرا می‌خوانند» سوره فصلت، آیه ۴۴.</ref> نیز [[قرآن]] را براى [[اهل]] [[ایمان]] [[شفا]] دانسته است. بر همین اساس آیاتى باطل‌کننده [[سِحر]] شناسانده شده‌اند. <ref>اعجاز القرآن فى علاج السِحر، ص۴۳؛ عالم السِحر و الشعوذه، ص۲۰۸-۲۱۳. </ref> در [[روایات]] و کلمات [[علما]]، [[نوشتن]] و همراه داشتن آیاتى براى ابطال سِحر توصیه شده است. <ref>مجربات ابن سينا الروحانيه، ص۱۲۹؛ المصباح، ص۲۲۸؛ طب الائمه، ص۳۵. </ref><ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]؛ [[سِحر (مقاله)|مقاله «سِحر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
 
==[[احکام]] [[سِحر]]==
==[[احکام]] [[سِحر]]==
فقهاى [[شیعه]] <ref>تذکرة الفقهاء، ج۱۲ ص۱۴۴؛ جواهرالکلام، ج۲۲، ص۷۵. </ref> و سنى <ref>المجموع، ج۱، ص۲۷؛ الشرح الکبير، ج۱۰، ص۱۱۳. </ref> با استناد به آیه ۱۰۲ [[سوره بقره]] / ۲: «... و لکِنَّ الشَّیطینَ کَفَروا یُعَلِّمونَ النّاسَ السِّحرَ و ما اُنزِلَ عَلَى المَلَکَینِ بِبابِلَ هروتَ و مروتَ و ما یُعَلِّمانِ مِن اَحَدٍ حَتّى یَقولا اِنَّما نَحنُ فِتنَةٌ فَلا تَکفُر فَیَتَعَلَّمونَ مِنهُما ما یُفَرِّقونَ بِهِ بَینَ المَرءِ و زَوجِهِ و ما هُم بِضارِّینَ بِهِ مِن اَحَدٍ اِلاّ بِاِذنِ [[الله]] و یَتَعَلَّمونَ ما یَضُرُّهُم و لا یَنفَعُهُم و لَقَد عَلِموا لَمَنِ اشتَرهُ ما لَهُ فِى الآخِرَةِ مِن خَلقٍ.».. و نیز روایات،<ref>الکافى، ج۲، ص۲۸۶. </ref> ساحر را [[کافر]] دانسته <ref>صحيح مسلم، ج۱۴، ص۱۷۶؛ مستند الشيعه، ج۱۴، ص۱۱۲؛ نيل الاوطار، ج۷، ص۳۶۳. </ref> و بر [[حرمت]] سِحر [[اتفاق نظر]] دارند. <ref>روضة الطالبين، ج۷، ص۱۹۹؛ کفاية الاحکام، ج۱، ص۴۴۰؛ حاشية رد المحتار، ج۴، ص۴۲۶.</ref> آنان جادوگرى را از [[گناهان کبیره]] به شمار آورده <ref>صحيح البخارى، ج۷، ص۲۹؛ الخصال، ص۳۶۴؛ روضة الطالبين، ج۸، ص۲۰۱.</ref> و [[حکم]] اولى [[آموزش]]، یادگیرى <ref>المبسوط، ج۷، ص۲۶۰؛ السرائر، ج۳، ص۵۳۳.</ref> و اشتغال و اخذ اجرت در برابر آن را [[حرام]] دانسته‌اند. <ref>النهايه، ص۳۶۵-۳۶۶؛ کفاية الاحکام، ج۱، ص۴۴۰؛ نيل الاوطار، ج۷، ص۳۷۰.</ref> به گفته برخى [[مفسران]]، [[فرشتگان]] الهى ([[هاروت و ماروت]]) سِحر را براى [[مبارزه]] با سِحر به [[مردم]] مى‌آموختند. برخى نیز آموزش سِحر را از سوى آن دو، وسیله‌اى براى [[امتحان]] [[مردم]] دانسته و گفته‌اند هرکس به [[آموختن]] آن روى مى‌آورد [[کافر]] و هر کس بدان توجه نمى‌کرد [[مؤمن]] بود. <ref>تفسير جلالين، ص۱۹.</ref> [[فقها]] در [[حکم]] ثانوى [[سِحر]] دیدگاه واحدى ندارند: برخى [[آموزش]] و یادگیرى سِحر براى پیشگیرى از آن، یا آشکار ساختن ادعاى [[مدعیان دروغین]] [[نبوت]] و نیز از بین بردن سِحر و زدودن اثر آن از مسحورشدگان آسیب‌دیده را جایز و برخى [[واجب]] کفایى دانسته‌اند. <ref>نک: الروضة البهيه، ج۳، ص۲۱۵.</ref> برخى [[باطل کردن سِحر]] را با سِحر، از این‌رو که با یارى گرفتن از [[شیطان]] انجام مى‌شود [[حرام]] دانسته و بر این باورند که سِحر گرچه براى [[گشایش]] [[سِحر]] انجام مى‌شود، [[حکم]] سِحر را دارد. <ref> حاشية مجمع الفائده، ص۳۴؛ اعانة الطالبين، ج۴، ص۱۳۸.</ref> در مقابل، شمارى از فقها ابطال سِحر با سِحر دیگرى را در صورت [[اضطرار]] جایز <ref>منهاج الفقاهه، ج۱، ص۴۰۰؛ منهاج الصالحين، ج۱، ص۴۳۴.</ref> و برخى نیز این نوع سِحر را بى‌اشکال دانسته‌اند. <ref>کشاف القناع، ج۶، ص۲۳۸؛ حواشى الشروانى، ج۹، ص۶۲.</ref>
فقهاى [[شیعه]] <ref>تذکرة الفقهاء، ج۱۲ ص۱۴۴؛ جواهرالکلام، ج۲۲، ص۷۵. </ref> و سنى <ref>المجموع، ج۱، ص۲۷؛ الشرح الکبير، ج۱۰، ص۱۱۳. </ref> با استناد به آیه ۱۰۲ [[سوره بقره]] / ۲: «... و لکِنَّ الشَّیطینَ کَفَروا یُعَلِّمونَ النّاسَ السِّحرَ و ما اُنزِلَ عَلَى المَلَکَینِ بِبابِلَ هروتَ و مروتَ و ما یُعَلِّمانِ مِن اَحَدٍ حَتّى یَقولا اِنَّما نَحنُ فِتنَةٌ فَلا تَکفُر فَیَتَعَلَّمونَ مِنهُما ما یُفَرِّقونَ بِهِ بَینَ المَرءِ و زَوجِهِ و ما هُم بِضارِّینَ بِهِ مِن اَحَدٍ اِلاّ بِاِذنِ [[الله]] و یَتَعَلَّمونَ ما یَضُرُّهُم و لا یَنفَعُهُم و لَقَد عَلِموا لَمَنِ اشتَرهُ ما لَهُ فِى الآخِرَةِ مِن خَلقٍ.».. و نیز روایات،<ref>الکافى، ج۲، ص۲۸۶. </ref> ساحر را [[کافر]] دانسته <ref>صحيح مسلم، ج۱۴، ص۱۷۶؛ مستند الشيعه، ج۱۴، ص۱۱۲؛ نيل الاوطار، ج۷، ص۳۶۳. </ref> و بر [[حرمت]] سِحر [[اتفاق نظر]] دارند. <ref>روضة الطالبين، ج۷، ص۱۹۹؛ کفاية الاحکام، ج۱، ص۴۴۰؛ حاشية رد المحتار، ج۴، ص۴۲۶.</ref> آنان جادوگرى را از [[گناهان کبیره]] به شمار آورده <ref>صحيح البخارى، ج۷، ص۲۹؛ الخصال، ص۳۶۴؛ روضة الطالبين، ج۸، ص۲۰۱.</ref> و [[حکم]] اولى [[آموزش]]، یادگیرى <ref>المبسوط، ج۷، ص۲۶۰؛ السرائر، ج۳، ص۵۳۳.</ref> و اشتغال و اخذ اجرت در برابر آن را [[حرام]] دانسته‌اند. <ref>النهايه، ص۳۶۵-۳۶۶؛ کفاية الاحکام، ج۱، ص۴۴۰؛ نيل الاوطار، ج۷، ص۳۷۰.</ref> به گفته برخى [[مفسران]]، [[فرشتگان]] الهى ([[هاروت و ماروت]]) سِحر را براى [[مبارزه]] با سِحر به [[مردم]] مى‌آموختند. برخى نیز آموزش سِحر را از سوى آن دو، وسیله‌اى براى [[امتحان]] [[مردم]] دانسته و گفته‌اند هرکس به [[آموختن]] آن روى مى‌آورد [[کافر]] و هر کس بدان توجه نمى‌کرد [[مؤمن]] بود. <ref>تفسير جلالين، ص۱۹.</ref> [[فقها]] در [[حکم]] ثانوى [[سِحر]] دیدگاه واحدى ندارند: برخى [[آموزش]] و یادگیرى سِحر براى پیشگیرى از آن، یا آشکار ساختن ادعاى [[مدعیان دروغین]] [[نبوت]] و نیز از بین بردن سِحر و زدودن اثر آن از مسحورشدگان آسیب‌دیده را جایز و برخى [[واجب]] کفایى دانسته‌اند. <ref>نک: الروضة البهيه، ج۳، ص۲۱۵.</ref> برخى [[باطل کردن سِحر]] را با سِحر، از این‌رو که با یارى گرفتن از [[شیطان]] انجام مى‌شود [[حرام]] دانسته و بر این باورند که سِحر گرچه براى [[گشایش]] [[سِحر]] انجام مى‌شود، [[حکم]] سِحر را دارد. <ref> حاشية مجمع الفائده، ص۳۴؛ اعانة الطالبين، ج۴، ص۱۳۸.</ref> در مقابل، شمارى از فقها ابطال سِحر با سِحر دیگرى را در صورت [[اضطرار]] جایز <ref>منهاج الفقاهه، ج۱، ص۴۰۰؛ منهاج الصالحين، ج۱، ص۴۳۴.</ref> و برخى نیز این نوع سِحر را بى‌اشکال دانسته‌اند. <ref>کشاف القناع، ج۶، ص۲۳۸؛ حواشى الشروانى، ج۹، ص۶۲.</ref>
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش