پرش به محتوا

جادوگری در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۶۴۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۱
خط ۷۳: خط ۷۳:


==[[احکام]] [[سِحر]]==
==[[احکام]] [[سِحر]]==
فقهاى [[شیعه]] <ref>تذکرة الفقهاء، ج۱۲ ص۱۴۴؛ جواهرالکلام، ج۲۲، ص۷۵. </ref> و سنى <ref>المجموع، ج۱، ص۲۷؛ الشرح الکبير، ج۱۰، ص۱۱۳. </ref> با استناد به آیه ۱۰۲ [[سوره بقره]] / ۲: «... و لکِنَّ الشَّیطینَ کَفَروا یُعَلِّمونَ النّاسَ السِّحرَ و ما اُنزِلَ عَلَى المَلَکَینِ بِبابِلَ هروتَ و مروتَ و ما یُعَلِّمانِ مِن اَحَدٍ حَتّى یَقولا اِنَّما نَحنُ فِتنَةٌ فَلا تَکفُر فَیَتَعَلَّمونَ مِنهُما ما یُفَرِّقونَ بِهِ بَینَ المَرءِ و زَوجِهِ و ما هُم بِضارِّینَ بِهِ مِن اَحَدٍ اِلاّ بِاِذنِ [[الله]] و یَتَعَلَّمونَ ما یَضُرُّهُم و لا یَنفَعُهُم و لَقَد عَلِموا لَمَنِ اشتَرهُ ما لَهُ فِى الآخِرَةِ مِن خَلقٍ.».. و نیز روایات،<ref>الکافى، ج۲، ص۲۸۶. </ref> ساحر را [[کافر]] دانسته <ref>صحيح مسلم، ج۱۴، ص۱۷۶؛ مستند الشيعه، ج۱۴، ص۱۱۲؛ نيل الاوطار، ج۷، ص۳۶۳. </ref> و بر [[حرمت]] سِحر [[اتفاق نظر]] دارند. <ref>روضة الطالبين، ج۷، ص۱۹۹؛ کفاية الاحکام، ج۱، ص۴۴۰؛ حاشية رد المحتار، ج۴، ص۴۲۶.</ref> آنان جادوگرى را از [[گناهان کبیره]] به شمار آورده <ref>صحيح البخارى، ج۷، ص۲۹؛ الخصال، ص۳۶۴؛ روضة الطالبين، ج۸، ص۲۰۱.</ref> و [[حکم]] اولى [[آموزش]]، یادگیرى <ref>المبسوط، ج۷، ص۲۶۰؛ السرائر، ج۳، ص۵۳۳.</ref> و اشتغال و اخذ اجرت در برابر آن را [[حرام]] دانسته‌اند. <ref>النهايه، ص۳۶۵-۳۶۶؛ کفاية الاحکام، ج۱، ص۴۴۰؛ نيل الاوطار، ج۷، ص۳۷۰.</ref> به گفته برخى [[مفسران]]، [[فرشتگان]] الهى ([[هاروت و ماروت]]) سِحر را براى [[مبارزه]] با سِحر به [[مردم]] مى‌آموختند. برخى نیز آموزش سِحر را از سوى آن دو، وسیله‌اى براى [[امتحان]] [[مردم]] دانسته و گفته‌اند هرکس به [[آموختن]] آن روى مى‌آورد [[کافر]] و هر کس بدان توجه نمى‌کرد [[مؤمن]] بود. <ref>تفسير جلالين، ص۱۹.</ref> [[فقها]] در [[حکم]] ثانوى [[سِحر]] دیدگاه واحدى ندارند: برخى [[آموزش]] و یادگیرى سِحر براى پیشگیرى از آن، یا آشکار ساختن ادعاى [[مدعیان دروغین]] [[نبوت]] و نیز از بین بردن سِحر و زدودن اثر آن از مسحورشدگان آسیب‌دیده را جایز و برخى [[واجب]] کفایى دانسته‌اند. <ref>نک: الروضة البهيه، ج۳، ص۲۱۵.</ref> برخى [[باطل کردن سِحر]] را با سِحر، از این‌رو که با یارى گرفتن از [[شیطان]] انجام مى‌شود [[حرام]] دانسته و بر این باورند که سِحر گرچه براى [[گشایش]] [[سِحر]] انجام مى‌شود، [[حکم]] سِحر را دارد. <ref> حاشية مجمع الفائده، ص۳۴؛ اعانة الطالبين، ج۴، ص۱۳۸.</ref> در مقابل، شمارى از فقها ابطال سِحر با سِحر دیگرى را در صورت [[اضطرار]] جایز <ref>منهاج الفقاهه، ج۱، ص۴۰۰؛ منهاج الصالحين، ج۱، ص۴۳۴.</ref> و برخى نیز این نوع سِحر را بى‌اشکال دانسته‌اند. <ref>کشاف القناع، ج۶، ص۲۳۸؛ حواشى الشروانى، ج۹، ص۶۲.</ref>
فقهاى [[شیعه]] <ref>تذکرة الفقهاء، ج۱۲ ص۱۴۴؛ جواهرالکلام، ج۲۲، ص۷۵. </ref> و سنى <ref>المجموع، ج۱، ص۲۷؛ الشرح الکبير، ج۱۰، ص۱۱۳. </ref> با استناد به آیه {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و (یهودیان) از آنچه شیطان‌ها در فرمانروایی سلیمان (به گوش این و آن) می‌خواندند (که سلیمان جادوگر است)؛ پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید ولی شیطان‌ها کافر شدند که به مردم جادو می‌آموختند و نیز آنچه را بر دو فرشته هاروت و ماروت در (سرزمین) بابل فرو فرستاده شده بود در حالی که این دو به هیچ‌کس آموزشی نمی‌دادند مگر که می‌گفتند: ما تنها (ابزار) آزمونیم پس (با بکارگیری جادو) کافر مشو! اما (مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref> و نیز روایات،<ref>الکافى، ج۲، ص۲۸۶. </ref> ساحر را [[کافر]] دانسته <ref>صحيح مسلم، ج۱۴، ص۱۷۶؛ مستند الشيعه، ج۱۴، ص۱۱۲؛ نيل الاوطار، ج۷، ص۳۶۳. </ref> و بر [[حرمت]] سِحر [[اتفاق نظر]] دارند. <ref>روضة الطالبين، ج۷، ص۱۹۹؛ کفاية الاحکام، ج۱، ص۴۴۰؛ حاشية رد المحتار، ج۴، ص۴۲۶.</ref> آنان جادوگرى را از [[گناهان کبیره]] به شمار آورده <ref>صحيح البخارى، ج۷، ص۲۹؛ الخصال، ص۳۶۴؛ روضة الطالبين، ج۸، ص۲۰۱.</ref> و [[حکم]] اولى [[آموزش]]، یادگیرى <ref>المبسوط، ج۷، ص۲۶۰؛ السرائر، ج۳، ص۵۳۳.</ref> و اشتغال و اخذ اجرت در برابر آن را [[حرام]] دانسته‌اند. <ref>النهايه، ص۳۶۵-۳۶۶؛ کفاية الاحکام، ج۱، ص۴۴۰؛ نيل الاوطار، ج۷، ص۳۷۰.</ref>


دیدگاه سوم در این باره با استناد به «وَمَا هُم بِضَارّین» سِحر حرام را منحصر در سِحر زیانبار دانسته است. <ref> ارشاد الطالب، ج۱، ص۱۶۵.</ref> در خصوص [[کفر]] ساحر به [[آیه]] ۱۰۲ [[سوره بقره]] / ۲ نیز [[استدلال]] شده است. بر این اساس، نفى کفر از [[سلیمان]] و حکم به کفر شیاطینِ آموزنده سِحر، دلیل بر کافر بودن ساحر است،<ref>احکام القرآن، ج۱، ص۶۵؛ بحار الانوار، ج۵۶، ص۳۰۰؛ اضواء البيان، ج۴، ص۳۹.</ref> از این رو ساحر هر جا که در آید [[رستگار]] نیست: «وَلا یُفْلِحُ السَّاحِرُ حَیْثُ أَتَى». (طه / ۲۰، ۶۹) بر همین اساس برخى [[قتل]] ساحر را واجب دانسته‌اند. <ref>المبسوط، ج۷، ص۲۶۰.</ref> برخى نیز [[وجوب]] قتل ساحر را به موردى منحصر دانسته‌اند که ساحر با سِحرْ کسى را کشته و خودش نیز به تعمد بر قتلْ معترف باشد و در صورت عدم تعمد، دیه را واجب دانسته‌اند. <ref>تفسير قرطبى، ج۲، ص۴۸.</ref> در همین راستا شمارى از [[فقیهان]]، ساحر را مانند [[مرتد]] دانسته و با [[حکم]] به [[وجوب توبه]] بر او گفته‌اند اگر [[توبه]] نکرد کشته مى‌شود. برخى نیز [[قتل]] وى را بدون نیاز به توبه دادن [[واجب]] مى‌دانند. <ref>احکام القرآن، ج۱، ص۶۲-۶۳؛ تفسير قرطبى، ج۲، ص۴۸؛ صحيح مسلم، ج۱۴، ص۱۷۶.</ref> برخى نیز [[سِحر]] را مانند دیگر [[گناهان کبیره]] دانسته و گفته‌اند با [[اعتقاد]] به [[حلیت]] سِحرْ [[کافر]] و گرنه [[فاسق]] است <ref>الخلاف، ج۵، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]؛ [[سِحر (مقاله)|مقاله «سِحر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>
به گفته برخى [[مفسران]]، [[فرشتگان]] الهى ([[هاروت و ماروت]]) سِحر را براى [[مبارزه]] با سِحر به [[مردم]] مى‌آموختند. برخى نیز آموزش سِحر را از سوى آن دو، وسیله‌اى براى [[امتحان]] [[مردم]] دانسته و گفته‌اند هرکس به [[آموختن]] آن روى مى‌آورد [[کافر]] و هر کس بدان توجه نمى‌کرد [[مؤمن]] بود. <ref>تفسير جلالين، ص۱۹.</ref> [[فقها]] در [[حکم]] ثانوى [[سِحر]] دیدگاه واحدى ندارند: برخى [[آموزش]] و یادگیرى سِحر براى پیشگیرى از آن، یا آشکار ساختن ادعاى [[مدعیان دروغین]] [[نبوت]] و نیز از بین بردن سِحر و زدودن اثر آن از مسحورشدگان آسیب‌دیده را جایز و برخى [[واجب]] کفایى دانسته‌اند. <ref>نک: الروضة البهيه، ج۳، ص۲۱۵.</ref>


برخى [[باطل کردن سِحر]] را با سِحر، از این‌رو که با یارى گرفتن از [[شیطان]] انجام مى‌شود [[حرام]] دانسته و بر این باورند که سِحر گرچه براى [[گشایش]] [[سِحر]] انجام مى‌شود، [[حکم]] سِحر را دارد. <ref> حاشية مجمع الفائده، ص۳۴؛ اعانة الطالبين، ج۴، ص۱۳۸.</ref> در مقابل، شمارى از فقها ابطال سِحر با سِحر دیگرى را در صورت [[اضطرار]] جایز <ref>منهاج الفقاهه، ج۱، ص۴۰۰؛ منهاج الصالحين، ج۱، ص۴۳۴.</ref> و برخى نیز این نوع سِحر را بى‌اشکال دانسته‌اند. <ref>کشاف القناع، ج۶، ص۲۳۸؛ حواشى الشروانى، ج۹، ص۶۲.</ref>


دیدگاه سوم در این باره با استناد به {{متن قرآن|وَمَا هُمْ بِضَارِّينَ}} سِحر حرام را منحصر در سِحر زیان‌بار دانسته است. <ref> ارشاد الطالب، ج۱، ص۱۶۵.</ref> در خصوص [[کفر]] ساحر به [[آیه]] {{متن قرآن|وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّيَاطِينُ عَلَى مُلْكِ سُلَيْمَانَ وَمَا كَفَرَ سُلَيْمَانُ وَلَكِنَّ الشَّيَاطِينَ كَفَرُواْ يُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَكَيْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا يُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى يَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَكْفُرْ فَيَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا يُفَرِّقُونَ بِهِ بَيْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَارِّينَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَيَتَعَلَّمُونَ مَا يَضُرُّهُمْ وَلاَ يَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْا بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ كَانُواْ يَعْلَمُونَ}}<ref>«و (یهودیان) از آنچه شیطان‌ها در فرمانروایی سلیمان (به گوش این و آن) می‌خواندند (که سلیمان جادوگر است)؛ پیروی کردند. و سلیمان کفر نورزید ولی شیطان‌ها کافر شدند که به مردم جادو می‌آموختند و نیز آنچه را بر دو فرشته هاروت و ماروت در (سرزمین) بابل فرو فرستاده شده بود در حالی که این دو به هیچ‌کس آموزشی نمی‌دادند مگر که می‌گفتند: ما تنها (ابزار) آزمونیم پس (با بکارگیری جادو) کافر مشو! اما (مردم) از آن دو چیزی را می‌آموختند که با آن میان مرد و همسرش جدایی می‌افکنند- در حالی که جز به اذن خداوند به کسی زیان نمی‌رساندند- چیزی را می‌آموختند که به آنان زیان می‌رسانید و برای آنها سودی نداشت و خوب می‌دانستند که هر کس خریدار آن باشد در جهان واپسین بهره‌ای ندارد و خود را به بد چیزی فروختند، اگر می‌دانستند» سوره بقره، آیه ۱۰۲.</ref> نیز [[استدلال]] شده است. بر این اساس، نفى کفر از [[سلیمان]] و حکم به کفر شیاطینِ آموزنده سِحر، دلیل بر کافر بودن ساحر است،<ref>احکام القرآن، ج۱، ص۶۵؛ بحار الانوار، ج۵۶، ص۳۰۰؛ اضواء البيان، ج۴، ص۳۹.</ref> از این رو ساحر هرجا که درآید [[رستگار]] نیست: {{متن قرآن|وَأَلْقِ مَا فِي يَمِينِكَ تَلْقَفْ مَا صَنَعُوا إِنَّمَا صَنَعُوا كَيْدُ سَاحِرٍ وَلَا يُفْلِحُ السَّاحِرُ حَيْثُ أَتَى}}<ref>«و آنچه در کف داری بیفکن تا آنچه برساخته‌اند فرو خورد که هر چه برساخته‌اند نیرنگ جادوگری است و جادوگر هر جا آید کامیاب نمی‌گردد» سوره طه، آیه ۶۹.</ref> بر همین اساس برخى [[قتل]] ساحر را واجب دانسته‌اند. <ref>المبسوط، ج۷، ص۲۶۰.</ref>
برخى نیز [[وجوب]] قتل ساحر را به موردى منحصر دانسته‌اند که ساحر با سِحرْ کسى را کشته و خودش نیز به تعمد بر قتلْ معترف باشد و در صورت عدم تعمد، دیه را واجب دانسته‌اند. <ref>تفسير قرطبى، ج۲، ص۴۸.</ref> در همین راستا شمارى از [[فقیهان]]، ساحر را مانند [[مرتد]] دانسته و با [[حکم]] به [[وجوب توبه]] بر او گفته‌اند اگر [[توبه]] نکرد کشته مى‌شود. برخى نیز [[قتل]] وى را بدون نیاز به توبه دادن [[واجب]] مى‌دانند. <ref>احکام القرآن، ج۱، ص۶۲-۶۳؛ تفسير قرطبى، ج۲، ص۴۸؛ صحيح مسلم، ج۱۴، ص۱۷۶.</ref> برخى نیز [[سِحر]] را مانند دیگر [[گناهان کبیره]] دانسته و گفته‌اند با [[اعتقاد]] به [[حلیت]] سِحرْ [[کافر]] و گرنه [[فاسق]] است <ref>الخلاف، ج۵، ص۳۲۹.</ref>.<ref>[[سید سعید حسینی|حسینی، سید سعید]]؛ [[سِحر (مقاله)|مقاله «سِحر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۵.</ref>


==جادوگری در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم==
==جادوگری در فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم==
۱۱۵٬۲۱۳

ویرایش