قثم بن عباس قرشی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'محل' به 'محل'
(←پانویس) |
جز (جایگزینی متن - 'محل' به 'محل') |
||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
==سرانجام قثم== | ==سرانجام قثم== | ||
[[معاویه]] بعد از برکناری [[عبدالرحمان بن زیا]]د، [[سعید بن عثمان بن عفان]] را به استانداری [[خراسان]] گمارد. او نیز قثم بن عباس را با خود به آن دیار برد. سعید [[جهاد]] را علیه [[کفار]] آغاز کرد و نهر بلخ را پشت سر گذاشته، خود را به بخارا رساند. در ابتدا خاتون، [[ملکه]] بخارا، درخواست [[صلح]] کرد و سعید به درخواست او پاسخ مثبت داد، اما اندکی بعد او از [[تصمیم]] خود برگشت و قصد کرد تا با سعید بجنگد، از این رو، سعید با آنها جنگید و بر آنها [[پیروز]] شد و سپس به سوی سمرقند رفت. وی آنجا را محاصره کرد، اما نتوانست [[فتح]] کند، تا این که بر حصاری [[غلبه]] پیدا کرد که در آن، شاهزادگان بودند. پس از این که آنها را [[اسیر]] کرد، مردم درخواست صلح کردند، اما او قسم خورد که باید بیدرنگ وارد [[شهر]] شود و دروازه شهر باز شد و او به شهر سمرقند وارد شد. در این هنگام سنگی از بالای قلعه قهندز به سوی آنان پرتاب شد که به [[قثم بن عباس]] خورد و بر اثر ضربه آن سنگ، قثم از [[دنیا]] رفت. وقتی که خبر [[مرگ]] قثم به [[عبدالله بن عباس]] رسید، گریست و گفت: "[[آه]]! که چقدر فاصله است بین | [[معاویه]] بعد از برکناری [[عبدالرحمان بن زیا]]د، [[سعید بن عثمان بن عفان]] را به استانداری [[خراسان]] گمارد. او نیز قثم بن عباس را با خود به آن دیار برد. سعید [[جهاد]] را علیه [[کفار]] آغاز کرد و نهر بلخ را پشت سر گذاشته، خود را به بخارا رساند. در ابتدا خاتون، [[ملکه]] بخارا، درخواست [[صلح]] کرد و سعید به درخواست او پاسخ مثبت داد، اما اندکی بعد او از [[تصمیم]] خود برگشت و قصد کرد تا با سعید بجنگد، از این رو، سعید با آنها جنگید و بر آنها [[پیروز]] شد و سپس به سوی سمرقند رفت. وی آنجا را محاصره کرد، اما نتوانست [[فتح]] کند، تا این که بر حصاری [[غلبه]] پیدا کرد که در آن، شاهزادگان بودند. پس از این که آنها را [[اسیر]] کرد، مردم درخواست صلح کردند، اما او قسم خورد که باید بیدرنگ وارد [[شهر]] شود و دروازه شهر باز شد و او به شهر سمرقند وارد شد. در این هنگام سنگی از بالای قلعه قهندز به سوی آنان پرتاب شد که به [[قثم بن عباس]] خورد و بر اثر ضربه آن سنگ، قثم از [[دنیا]] رفت. وقتی که خبر [[مرگ]] قثم به [[عبدالله بن عباس]] رسید، گریست و گفت: "[[آه]]! که چقدر فاصله است بین محل [[تولد]] قثم، [[مکه]] و محل وفاتش در [[سمرقند]]!"<ref>تاریخ الیعقوبی، یعقوبی، ج۲، ص۲۳۷.</ref>. | ||
در نقل دیگری اینگونه آمده است که قشم پیشاپیش [[مردم]] آن سامان در چند کیلومتری [[شهر]] سمر قند با [[سپاه]] خاقان درگیر شد. در این [[نبرد]]، تیری به پیشانی او اصابت کرد و او در کنار چشمه آبی که در چند کیلومتری [[شرق]] سمرقند قرار دارد، در تابستان ۵۶ ه.ق به [[دیدار]] [[حق]] شتافت<ref>سیمای سمرقند، حسن احمدنژاد، ص۸۹ و ۹۰.</ref>. [[مرقد]] قثم بن عباس بیرون شهر سمرقند در کنار [[قبرستان]] "بنو [[ناجیه]]" در قلعه معروف و [[تاریخی]] افراسیاب واقع شده است<ref>سمریه، سمرقندی، ص۵۹.</ref>. | در نقل دیگری اینگونه آمده است که قشم پیشاپیش [[مردم]] آن سامان در چند کیلومتری [[شهر]] سمر قند با [[سپاه]] خاقان درگیر شد. در این [[نبرد]]، تیری به پیشانی او اصابت کرد و او در کنار چشمه آبی که در چند کیلومتری [[شرق]] سمرقند قرار دارد، در تابستان ۵۶ ه.ق به [[دیدار]] [[حق]] شتافت<ref>سیمای سمرقند، حسن احمدنژاد، ص۸۹ و ۹۰.</ref>. [[مرقد]] قثم بن عباس بیرون شهر سمرقند در کنار [[قبرستان]] "بنو [[ناجیه]]" در قلعه معروف و [[تاریخی]] افراسیاب واقع شده است<ref>سمریه، سمرقندی، ص۵۹.</ref>. |