پرش به محتوا

آزادی اجتماعی و معنوی به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز (جایگزینی متن - 'راه' به 'راه')
خط ۲۹: خط ۲۹:
::::::از آنجا که گفته شد [[آزادی]] راه و معبری برای رسیدن به مقصد است، در این مسیر باید با هوا و [[هوس‌ها]] و [[خواهش‌های نفسانی]] [[مبارزه]] کرد و [[پیروز]] گشت و برای ادامه این راه باید بندها و زنجیرهای بیرونی را گسست و از هرچه تعلق و [[وابستگی]] است [[آزاد]] گشت. آزادی در این معنا، وسیله‌ای برای بروز و [[ظهور]] استعدادهای نهفته آدمی است. انسان [[نیازمند]] آزادی است و آزادی به صورت [[فطری]] در نهاد وی به [[ودیعه]] نهاده شده است و وی باید در مسیر [[زندگی]] خویش و برای بروز و ظهور استعدادهای عالی و [[برتر]] [[انسانی]] از آن استفاده کند. در چنین وضعیتی است که [[راه رشد]] و [[پیشرفت]] به سوی کمال برای انسان گشوده می‌شود و [[جامعه انسانی]] هر [[روز]] بیشتر از دیروز به پیش گام بر می‌دارد.
::::::از آنجا که گفته شد [[آزادی]] راه و معبری برای رسیدن به مقصد است، در این مسیر باید با هوا و [[هوس‌ها]] و [[خواهش‌های نفسانی]] [[مبارزه]] کرد و [[پیروز]] گشت و برای ادامه این راه باید بندها و زنجیرهای بیرونی را گسست و از هرچه تعلق و [[وابستگی]] است [[آزاد]] گشت. آزادی در این معنا، وسیله‌ای برای بروز و [[ظهور]] استعدادهای نهفته آدمی است. انسان [[نیازمند]] آزادی است و آزادی به صورت [[فطری]] در نهاد وی به [[ودیعه]] نهاده شده است و وی باید در مسیر [[زندگی]] خویش و برای بروز و ظهور استعدادهای عالی و [[برتر]] [[انسانی]] از آن استفاده کند. در چنین وضعیتی است که [[راه رشد]] و [[پیشرفت]] به سوی کمال برای انسان گشوده می‌شود و [[جامعه انسانی]] هر [[روز]] بیشتر از دیروز به پیش گام بر می‌دارد.
::::::گفتنی است [[اسلام]] در عین اینکه [[دینی]] [[اجتماعی]] است و به [[جامعه]] می‌اندیشد و فرد را [[مسئول]] جامعه می‌شمارد اما [[حقوق]] و آزادی فرد را نادیده نگرفته و فرد را غیر اصیل نمی‌شمارد. فرد از نظر اسلام، از نظر [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[قضایی]] و اجتماعی دارای [[حقوقی]] است. از نظر سیاسی [[حق]] [[مشورت]] و حق [[انتخاب]]؛ از نظر اقتصادی حق [[مالکیت]] بر محصول کار خود و حق معاوضه، مبادله، [[صدقه]]، [[وقف]]، اجاره، مزارعه و مضاربه؛ از نظر قضایی حق اقامه دعوی، [[احقاق حق]] و حق [[شهادت]]؛ از نظر اجتماعی حق انتخاب شغل، [[مسکن]]، رشته تحصیلی و از نظر [[خانوادگی]] و شخصی [[حق]] [[انتخاب همسر]] را دارا است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۲۲۶.</ref>»<ref>[[شریف لک‌زایی|لک‌زایی، شریف]]، [[آزادی (کتاب)|آزادی]]، ص ۴۳.</ref>
::::::گفتنی است [[اسلام]] در عین اینکه [[دینی]] [[اجتماعی]] است و به [[جامعه]] می‌اندیشد و فرد را [[مسئول]] جامعه می‌شمارد اما [[حقوق]] و آزادی فرد را نادیده نگرفته و فرد را غیر اصیل نمی‌شمارد. فرد از نظر اسلام، از نظر [[سیاسی]]، [[اقتصادی]]، [[قضایی]] و اجتماعی دارای [[حقوقی]] است. از نظر سیاسی [[حق]] [[مشورت]] و حق [[انتخاب]]؛ از نظر اقتصادی حق [[مالکیت]] بر محصول کار خود و حق معاوضه، مبادله، [[صدقه]]، [[وقف]]، اجاره، مزارعه و مضاربه؛ از نظر قضایی حق اقامه دعوی، [[احقاق حق]] و حق [[شهادت]]؛ از نظر اجتماعی حق انتخاب شغل، [[مسکن]]، رشته تحصیلی و از نظر [[خانوادگی]] و شخصی [[حق]] [[انتخاب همسر]] را دارا است<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۲۲۶.</ref>»<ref>[[شریف لک‌زایی|لک‌زایی، شریف]]، [[آزادی (کتاب)|آزادی]]، ص ۴۳.</ref>
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین سیدباقری؛}}
[[پرونده:13681332.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید کاظم سیدباقری]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید کاظم سیدباقری]]''' در کتاب ''«[[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«یکی از انواع مهم [[آزادی]] در نگرش [[اسلامی]]، آزادی درونی است. در آزادی درونی بحث از “حریت” یا “آزادگی روح” است که منظور، آزادی از تمایل‌های [[نفسانی]] است و می‌توان از آن به “آزادی معنوی”، تعبیر کرد. [[آزادی معنوی]] “یعنی قسمت عالی و [[انسانی]] [[انسان]]، از قسمت حیوانی و [[شهوانی]] او [[آزاد]] باشد”<ref>مرتضی مطهری، گفتارهای معنوی، ص ۱۹و۴۹.</ref>. به بیان [[شهید صدر]]: [[اسلام]] عملیات آزادسازی انسان را از درون او آغاز می‌کند، بر اساس این نگرش، آزادی آن نیست که به انسان گفته شود: [[راه]] را برای تو باز و گشوده کردیم، پس به [[آرامش]]، گام بردار و حرکت کن؛ بلکه آن‌گاه انسان، حقیقتاً آزاد می‌شود که بتواند راه و روش خویش را مهار کند و برای [[حفظ]] [[انسانیت]] خویش با [[رأی]] و نظر در تعین [[سرنوشت]] و ترسیم آموزه‌ها و رویکردهای خویش، توانا باشد و این امر قبل از هر چیز، متوقف بر دوری از [[بندگی]] شهواتی است که در [[جان انسان]] وجود دارد و او را به چالش می‌کشاند<ref>ر.ک: سید محمد باقر الصدر، المدرسة الإسلامیة (موسوعة الشهید الصدر)، ج۵، ص۹۶.</ref>.
::::::نوع این نگاه با آن‌چه در دیدگاه غربی مطرح می‌شود، تفاوتی اساسی دارد. در نگرش غربی، آزادی فردی، به معنای آن است که او می‌تواند و محق است که بیشترین بهره را از [[اراده]] و [[اختیار]] خویش در [[اعمال]] و رفتارهای خویش ببرد و تنها مرز محدودیت‌آور، آزادی دیگران است، پس انسان آزاد، ممکن است که بر خلاف [[اخلاق]] گام بردارد و [[اسیر]] [[شهوت]] و [[امیال]] خود گردد. حال آنکه در نگرش [[قرآنی]]، انسان از همه [[غل]] و زنجیرها آزاد می‌شود، حتی زنجیرهای درونی و محدودیت‌های نفسانی؛ لذا انسان آزاد بر اساس [[آموزه‌های قرآنی]]، از اراده خویش بهره می‌گیرد تا هر نوع مانع بیرونی و درونی را از میان بردارد.
این نوع از آزادی در برداشت، دستیابی و تکاپو برای رسیدن به آزادی نقشی کلیدی دارد»<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۴۳.</ref>
{{پایان جمع شدن}}


==پرسش‌های وابسته==
==پرسش‌های وابسته==
۷۳٬۳۵۲

ویرایش