آیا انبیاء تنها از ترک واجبات و انجام محرمات معصوم هستند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'قطع' به 'قطع'
جز (جایگزینی متن - 'حجت الاسلام و المسلمین' به 'حجت الاسلام و المسلمین')
جز (جایگزینی متن - 'قطع' به 'قطع')
خط ۲۳: خط ۲۳:
::::::فرق نهی مولوی تحریمی و ارشادی در این است که [[تخلف]] از نهی مولوی، موجب دوری از [[خداوند]] و [[عذاب اخروی]] و [[شقاوت]] در [[قیامت]] می‌شود. اما تخلف از نهی ارشادی، تنها پیامدهای نامطلوب و ناگوار [[دنیوی]] را موجب می‌گردد؛ نه شقاوت و دوری از خداوند را<ref>جزوه راه و راهنما‌شناسی، ص۶۵۰. </ref>.
::::::فرق نهی مولوی تحریمی و ارشادی در این است که [[تخلف]] از نهی مولوی، موجب دوری از [[خداوند]] و [[عذاب اخروی]] و [[شقاوت]] در [[قیامت]] می‌شود. اما تخلف از نهی ارشادی، تنها پیامدهای نامطلوب و ناگوار [[دنیوی]] را موجب می‌گردد؛ نه شقاوت و دوری از خداوند را<ref>جزوه راه و راهنما‌شناسی، ص۶۵۰. </ref>.
::::::بنابراین، تخلف از [[امر و نهی]] ارشادی، به لحاظ تخلف بودنش، مفسده‌ای در پی ندارد. بلکه اثر آن منحصر به همان اثر مربوط به متعلّقش می‌باشد.
::::::بنابراین، تخلف از [[امر و نهی]] ارشادی، به لحاظ تخلف بودنش، مفسده‌ای در پی ندارد. بلکه اثر آن منحصر به همان اثر مربوط به متعلّقش می‌باشد.
::::::معمولاً برای [[اوامر و نواهی]] ارشادی، به امر و نهی پزشکان مثال می‌زنند. به این بیان که وقتی طبیب می‌گوید فلان دارو را بخور و یا از فلان عمل اجتناب کن، به این معنا نیست که جنبه مولویّتی در طبیب وجود دارد و مریض نیز دارای نوعی [[عبودیت]] و [[بندگی]] در مقابل اوست که در نتیجه آن، [[اطاعت]] از اوامر و نواهی طبیب بر او لازم باشد. بلکه امر و نهی طبیب ارشادی است. به این معنا که امر به خوردن دارو [[ارشاد]] به این معناست که بین خوردن دارو و معالجه [[بیماری]]، رابطه مثبت وجود دارد. [[بدیهی]] است اگر [[بیمار]] بخواهد به نتیجه مطلوب برسد، [[عقل]] او [[حکم]] می‌کند که از داروی توصیه شده از سوی طبیب استفاده نماید. امّا اگر به هر حال، از [[دستور]] طبیب سر پیچی نماید، تنها مفسده‌ای که بر این [[تخلف]] مترتب می‌شود، عواقب واقعی مربوط به [[پرهیز]] از داروست؛ و با [[قطع]] نظر از آن، تخلف از دستور پزشک، خود، دارای مفسده‌ای نیست»<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۱۷۹.</ref>.
::::::معمولاً برای [[اوامر و نواهی]] ارشادی، به امر و نهی پزشکان مثال می‌زنند. به این بیان که وقتی طبیب می‌گوید فلان دارو را بخور و یا از فلان عمل اجتناب کن، به این معنا نیست که جنبه مولویّتی در طبیب وجود دارد و مریض نیز دارای نوعی [[عبودیت]] و [[بندگی]] در مقابل اوست که در نتیجه آن، [[اطاعت]] از اوامر و نواهی طبیب بر او لازم باشد. بلکه امر و نهی طبیب ارشادی است. به این معنا که امر به خوردن دارو [[ارشاد]] به این معناست که بین خوردن دارو و معالجه [[بیماری]]، رابطه مثبت وجود دارد. [[بدیهی]] است اگر [[بیمار]] بخواهد به نتیجه مطلوب برسد، [[عقل]] او [[حکم]] می‌کند که از داروی توصیه شده از سوی طبیب استفاده نماید. امّا اگر به هر حال، از [[دستور]] طبیب سر پیچی نماید، تنها مفسده‌ای که بر این [[تخلف]] مترتب می‌شود، عواقب واقعی مربوط به [[پرهیز]] از داروست؛ و با قطع نظر از آن، تخلف از دستور پزشک، خود، دارای مفسده‌ای نیست»<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۱۷۹.</ref>.




۲۱۸٬۸۵۱

ویرایش