اسباط در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - '(مقاله)|مقاله "' به '(مقاله)|مقاله «'
جز (جایگزینی متن - '"]]، دائر' به '»، [[دائر') |
جز (جایگزینی متن - '(مقاله)|مقاله "' به '(مقاله)|مقاله «') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
أسباط جمع سِبْط و برگرفته از ریشه "س ـ ب ـ ط" است.<ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> کاربردهای متفاوت این مادّه و مشتقّات آن <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ النهایه، ج ۲، ص ۳۳۴، "سبط".</ref> و گزارشهای واژهنگاران از معنای آن نشان میدهد که ریشه "س ـ ب ـ ط" در اصل به معنای امتداد و انتشار اموری بهکار میرود که منشأ و ریشه واحدی داشته و امتداد و انتشار آنها بهصورت طبیعی و آسان صورت میگیرد.<ref>مفردات، ص ۳۹۴؛ الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> کاربرد در مواردی چون: درختی بلند و پرشاخ و برگ در میان رملها،<ref>الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص ۳۶۲؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳.</ref> موی صاف و آویخته،<ref> ترتیب العین، ج ۷، ص ۲۱۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳.</ref> [[باران]] انبوه،<ref>القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> [[نوادگان]] و افراد یک [[نسل]] <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> [[مؤیّد]] این معناست، بر همین اساس گروهی معتقدند که سِبْط به معنای نوه <ref>الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۵، "سبط".</ref> و بیشتر نوه دختری <ref> الفروق اللغویه، ص ۲۷۱.</ref> و [[اسباط]] به معنای نوادگان و نسلی که همگی مانند شاخههای یک درخت، از یک [[پدر]] و امتداد او هستند، بهکار میرود.<ref> مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۲؛ مفردات، ص ۲۲۲؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> فرزند و نواده برخوردار از جایگاهی ویژه در میان یک نسل پدری را نیز گفتهاند <ref>لسان العرب، ج ۷، ص ۳۱۰؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳، "سبط".</ref> که به رغم نادر بودن، هماهنگی قابل توجهی با موارد کاربرد نخستین [[سبط]] در [[عهد عتیق]]، ظاهر [[آیات]] مربوط و نیز [[احادیث اسلامی]] دارد؛ همچنین در صورت اضافه به [[یهود]] و [[بنیاسرائیل]]، معنای [[قبیله]] برای آن گفته شده است. در تفاوت [[سبط]] و قبیله گفتهاند: اوّلی در مورد [[نسل]] [[اسحاق]] و دومی در باره نسل [[اسماعیل]] و برای بازشناسی آنها از یکدیگر بهکار میرود.<ref>ترتیبالعین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶، "سبط".</ref> کاربرد سبط به معنای گروه و [[جماعت]] در برخی [[احادیث]] <ref> الکافی، ج ۱، ص ۴۴۴؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۱؛ التبیان، ج ۷، ص۵۶.</ref> [[مؤیّد]] معنای اخیر است. | أسباط جمع سِبْط و برگرفته از ریشه "س ـ ب ـ ط" است.<ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> کاربردهای متفاوت این مادّه و مشتقّات آن <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ النهایه، ج ۲، ص ۳۳۴، "سبط".</ref> و گزارشهای واژهنگاران از معنای آن نشان میدهد که ریشه "س ـ ب ـ ط" در اصل به معنای امتداد و انتشار اموری بهکار میرود که منشأ و ریشه واحدی داشته و امتداد و انتشار آنها بهصورت طبیعی و آسان صورت میگیرد.<ref>مفردات، ص ۳۹۴؛ الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> کاربرد در مواردی چون: درختی بلند و پرشاخ و برگ در میان رملها،<ref>الفروق اللغویه، ص ۲۷۱؛ القاموس المحیط، ج ۲، ص ۳۶۲؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳.</ref> موی صاف و آویخته،<ref> ترتیب العین، ج ۷، ص ۲۱۹؛ القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳.</ref> [[باران]] انبوه،<ref>القاموس المحیط، ج ۱، ص ۹۰۳، "سبط".</ref> [[نوادگان]] و افراد یک [[نسل]] <ref>ترتیب العین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> [[مؤیّد]] این معناست، بر همین اساس گروهی معتقدند که سِبْط به معنای نوه <ref>الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۵، "سبط".</ref> و بیشتر نوه دختری <ref> الفروق اللغویه، ص ۲۷۱.</ref> و [[اسباط]] به معنای نوادگان و نسلی که همگی مانند شاخههای یک درخت، از یک [[پدر]] و امتداد او هستند، بهکار میرود.<ref> مجمع البیان، ج ۴، ص ۷۵۲؛ مفردات، ص ۲۲۲؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳، "سبط".</ref> فرزند و نواده برخوردار از جایگاهی ویژه در میان یک نسل پدری را نیز گفتهاند <ref>لسان العرب، ج ۷، ص ۳۱۰؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶؛ تاج العروس، ج ۱۰، ص ۲۷۳، "سبط".</ref> که به رغم نادر بودن، هماهنگی قابل توجهی با موارد کاربرد نخستین [[سبط]] در [[عهد عتیق]]، ظاهر [[آیات]] مربوط و نیز [[احادیث اسلامی]] دارد؛ همچنین در صورت اضافه به [[یهود]] و [[بنیاسرائیل]]، معنای [[قبیله]] برای آن گفته شده است. در تفاوت [[سبط]] و قبیله گفتهاند: اوّلی در مورد [[نسل]] [[اسحاق]] و دومی در باره نسل [[اسماعیل]] و برای بازشناسی آنها از یکدیگر بهکار میرود.<ref>ترتیبالعین، ص ۳۵۹؛ الصحاح، ج ۳، ص ۱۱۲۹؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶، "سبط".</ref> کاربرد سبط به معنای گروه و [[جماعت]] در برخی [[احادیث]] <ref> الکافی، ج ۱، ص ۴۴۴؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۷۱؛ التبیان، ج ۷، ص۵۶.</ref> [[مؤیّد]] معنای اخیر است. | ||
از سوی دیگر [[عربی]] یا دخیل بودن سِبْط و أسباط مورد [[اختلاف]] است. برخلاف [[سیوطی]] که سبط را یک واژه دخیل عِبری و از مُبهمات [[قرآن]] میداند،<ref>المتوکلی، ص ۱۲۶؛ الاتقان، ج ۲، ص ۳۱۶.</ref> گروهی دیگر بر عربی بودن آن تأکید میورزند؛<ref> املاء ما من به الرحمن، ج ۱، ص ۲۰۳؛ التبیان فی اعراب القرآن، ج ۱، ص ۲۰۳؛ روح المعانی، مج ۴، ج ۶، ص ۲۶.</ref> همچنین برخی خاورشناسان نیز معتقدند که واژه سِبْط پس از ورود به [[زبان عربی]]، بر اساس [[قواعد]] آن جمع بسته شده است، با این تفاوت که برخی آن را عِبری و برگرفته از "شبط" به معنای "[[عصا]]" یا "جماعتی که رئیسی با عصا آنان را [[رهبری]] میکند" و برخی دیگر [[سریانی]] میدانند.<ref> واژههای دخیل، ص ۱۱۵؛ قاموس الکتاب المقدس، ص ۴۵۵.</ref> آرتور جفری، ریشه اصلی آن را واژه [[عبری]] دانسته و شمار قابل توجهی از [[پژوهشگران]] اروپایی را یاد میکند که بر وامگیری مستقیم سِبط از [[زبان عبری]] [[حجت]] آوردهاند. <ref>واژههای دخیل، ص ۱۱۵؛A Hebrew and English Lexicon of the Old Testment; P۹۸۶ - ۹۸۷.</ref> گزارش این دسته از پژوهشگران درباره وجود واژگانی بسیار نزدیک به سبط در زبانهای آرامی، سبایی، آشوری، عبری و دیگر زبانهای سامی ـ حامی، در کنار کاربرد فراوان آن در [[عهد عتیق]] و نبود [[شاهد]] مستندی درباره کاربرد آن در اشعار [[عربی]] پیش از [[اسلام]]، میتواند مؤیّدی بر معرّب بودن سِبْط باشد.<ref>واژههای دخیل، ص ۱۱۵؛A Hebrew and English Lexicon of the Old Testment; P۹۸۶ - ۹۸۷.</ref> یاد کرد [[قرآن]] از [[اسباط]] در کنار نامهایی چون [[ابراهیم]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[موسی]]، [[عیسی]]{{عم}} و... {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref> که همه [[عبری]] و کاملاً برای [[اهل کتاب]]، آشناست میتواند مؤید دیگری بر دخیل و معرّب بودن [[سبط]] و آشنایی کامل اهل کتاب با آن و نیز مصادیق اسباط باشد.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله | از سوی دیگر [[عربی]] یا دخیل بودن سِبْط و أسباط مورد [[اختلاف]] است. برخلاف [[سیوطی]] که سبط را یک واژه دخیل عِبری و از مُبهمات [[قرآن]] میداند،<ref>المتوکلی، ص ۱۲۶؛ الاتقان، ج ۲، ص ۳۱۶.</ref> گروهی دیگر بر عربی بودن آن تأکید میورزند؛<ref> املاء ما من به الرحمن، ج ۱، ص ۲۰۳؛ التبیان فی اعراب القرآن، ج ۱، ص ۲۰۳؛ روح المعانی، مج ۴، ج ۶، ص ۲۶.</ref> همچنین برخی خاورشناسان نیز معتقدند که واژه سِبْط پس از ورود به [[زبان عربی]]، بر اساس [[قواعد]] آن جمع بسته شده است، با این تفاوت که برخی آن را عِبری و برگرفته از "شبط" به معنای "[[عصا]]" یا "جماعتی که رئیسی با عصا آنان را [[رهبری]] میکند" و برخی دیگر [[سریانی]] میدانند.<ref> واژههای دخیل، ص ۱۱۵؛ قاموس الکتاب المقدس، ص ۴۵۵.</ref> آرتور جفری، ریشه اصلی آن را واژه [[عبری]] دانسته و شمار قابل توجهی از [[پژوهشگران]] اروپایی را یاد میکند که بر وامگیری مستقیم سِبط از [[زبان عبری]] [[حجت]] آوردهاند. <ref>واژههای دخیل، ص ۱۱۵؛A Hebrew and English Lexicon of the Old Testment; P۹۸۶ - ۹۸۷.</ref> گزارش این دسته از پژوهشگران درباره وجود واژگانی بسیار نزدیک به سبط در زبانهای آرامی، سبایی، آشوری، عبری و دیگر زبانهای سامی ـ حامی، در کنار کاربرد فراوان آن در [[عهد عتیق]] و نبود [[شاهد]] مستندی درباره کاربرد آن در اشعار [[عربی]] پیش از [[اسلام]]، میتواند مؤیّدی بر معرّب بودن سِبْط باشد.<ref>واژههای دخیل، ص ۱۱۵؛A Hebrew and English Lexicon of the Old Testment; P۹۸۶ - ۹۸۷.</ref> یاد کرد [[قرآن]] از [[اسباط]] در کنار نامهایی چون [[ابراهیم]]، [[اسماعیل]]، [[اسحاق]]، [[یعقوب]]، [[موسی]]، [[عیسی]]{{عم}} و... {{متن قرآن|قُولُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَمَا أُنْزِلَ إِلَيْنَا وَمَا أُنْزِلَ إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَمَا أُوتِيَ مُوسَى وَعِيسَى وَمَا أُوتِيَ النَّبِيُّونَ مِنْ رَبِّهِمْ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ}}<ref>«بگویید: ما به خداوند و به آنچه به سوی ما و به سوی ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و نبیرگان فرو فرستاده شده و به آنچه به موسی و عیسی و آنچه به (دیگر) پیامبران از سوی پروردگارشان داده شده است ایمان آوردهایم؛ میان هیچیک از آنان فرق نمینهیم و ما فرمانبردار اوییم» سوره بقره، آیه ۱۳۶.</ref>، {{متن قرآن|أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطَ كَانُوا هُودًا أَوْ نَصَارَى قُلْ أَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ}}<ref>«یا میگویید که ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط، یهودی یا مسیحی بودند؛ بگو: شما داناترید یا خداوند؟ و کیست ستمکارتر از کسی که گواهییی را که از خداوند نزد اوست پنهان میدارد؟ و خداوند از آنچه انجام میدهید غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ كَمَا أَوْحَيْنَا إِلَى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَأَوْحَيْنَا إِلَى إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَالْأَسْبَاطِ وَعِيسَى وَأَيُّوبَ وَيُونُسَ وَهَارُونَ وَسُلَيْمَانَ وَآتَيْنَا دَاوُودَ زَبُورًا}}<ref>«ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی، و به ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط و عیسی و ایوب و یونس و هارون و سلیمان وحی فرستادیم و به داود زبور دادیم» سوره نساء، آیه ۱۶۳.</ref> که همه [[عبری]] و کاملاً برای [[اهل کتاب]]، آشناست میتواند مؤید دیگری بر دخیل و معرّب بودن [[سبط]] و آشنایی کامل اهل کتاب با آن و نیز مصادیق اسباط باشد.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
==سبط در [[عهدین]]== | ==سبط در [[عهدین]]== | ||
[[عهد عتیق]] (ترجمه [[فارسی]] و عربی) پس از گزارش وصیّتهای یعقوب به پسرانش در [[زمان]] [[مرگ]]، در کنار بیان نام و تصویری از [[شخصیّت]] هریک از آنها از زبان یعقوب{{ع}}، آنان را ۱۲ سبطِ [[اسرائیل]] (یعقوب)<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۵: ۱۱؛ ۳۷: ۴.</ref> میخواند. اسامی آنها عبارت است از: رِءُوْبِن، شِمْعُوْن، لِیْوِی، یِهُوْداه، زِبُوْلُوْن، یِسَّاکار، دان، گاد، آشِیْر، نَفْتالِی، یُوْسِف و بِنیامِین.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۴۹: ۲ ـ ۲۸.</ref> با توجه به اینکه در موارد متعددی از این افراد با عنوان "پسران یعقوب{{ع}}" یاد شده است<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۳: ۵، ۷؛ ۳۴: ۲۵، ۲۷.</ref> و فقط در اینجا آن هم پس از بیان وصیتهای یعقوب{{ع}} با عنوان "اسباط" معرفی میشوند، شاید بتوان گفت که در این کاربرد، سبط به معنای [[وصیّ]] و [[جانشین]] [[برگزیده]] و [[موعود]] برای یعقوب{{ع}} است، لیکن وصیّتهای ویژه یعقوب به [[یوسف]] پیش از دیگران <ref>کتاب مقدس، تکوین ۴۷: ۲۹ - ۳۱؛ ۴۸: ۲۲.</ref> و داستان [[خواب]] یوسف مبنی بر [[سجده]] [[برادران]] در برابر او {{متن قرآن|إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ }}<ref>«یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند. گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است. و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است.» سوره یوسف، آیه ۴-۶.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۷: ۵ ـ ۷، ۹.</ref> فقط [[جانشینی]] یوسف{{ع}} را میرساند. [[تورات]] نیز که تصویر آن از [[برادران یوسف]]{{ع}} ـ به جز [[بنیامین]] ـ به مراتب تیرهتر از سیمای آنان در قرآن است {{متن قرآن|قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ لَّقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِّلسَّائِلِينَ إِذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ }}<ref>«گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است. و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است.به راستی در (داستان) یوسف و برادران وی برای پرسشگران نشانههاست. (یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی) اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است. یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۵-۹.</ref>، {{متن قرآن| فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجْمَعُواْ أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ وَجَاؤُواْ أَبَاهُمْ عِشَاء يَبْكُونَ قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ}}<ref>« پس چون او را بردند و همدل شدند که وی را در نهانگاه چاه نهند (چنین کردند) و ما به او وحی کردیم که (روزی) آنان را از این کارشان آگاه میکنی، در حالی که آنان درنیابند. و شبانگاه گریان نزد پدرشان آمدند. گفتند: ای پدر! ما رفته بودیم مسابقه بدهیم و یوسف را کنار بار خود وانهاده بودیم که گرگ او را خورد و (میدانیم) اگر (هم) راستگو میبودیم (سخن) ما را باور نمیکردی. و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۵-۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ}}<ref>«و او را به بهایی ناچیز- درهمی چند- فروختند و به او رغبتی نداشتند» سوره یوسف، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ}}<ref>«گفتند: اگر (بنیامین) دزدی میکند (شگفت نیست) برادری دارد که (او نیز) پیش از این دزدی کرده است؛ یوسف آن (سرزنش) را در درون خود پنهان داشت و برای آنان آشکار نکرد (و در دل) گفت: جایگاه شما از او بدتر است و خداوند به آنچه وصف میکنید آگاهتر است» سوره یوسف، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که خداوند تو را بر ما برتری داده است و بیگمان ما گنهکار بودیم» سوره یوسف، آیه ۹۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَالِكَ الْقَدِيمِ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که تو همچنان در گمراهی دیرینه خویشی» سوره یوسف، آیه ۹۵.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۷: ۲ ـ ۳۶؛ ۳۸: ۱۵ ـ ۱۸؛ اعداد ۱: ۲ ـ ۴۴؛ ۲۶: ۵۵؛ اخبار اول: ۲۸: ۱.</ref> هیچ اشارهای به [[نبوّت]] آنها نمیکند. [[نسل]] هر یک از پسران [[یعقوب]]{{ع}} نیز با اضافه به اسم هر یک از آنها در جای جای [[عهد عتیق]] (ترجمه [[فارسی]] و [[عربی]]) با نام سِبْط خوانده شدهاند.<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴ ـ ۵۴؛ ۲: ۱ ـ ۳۴.</ref> در این کاربرد، هر سبطی متشکّل از [[قبایل]] متعدّدی بوده و در معرفی و [[شناخت]] [[هویّت]] افراد و گروهها بهکار میرود.<ref>کتاب مقدس، ۱۸: ۱۱، ۲۱؛ ۱۹: ۸، ۳۱، ۳۹، ۴۸؛ ۲۱: ۷، ۲۷.</ref> از گزارش [[تورات]] برمیآید که نوادگان یعقوب{{ع}} پیش از افزایش پرشمارشان، بیشتر با نام [[بنی اسرائیل]] خوانده میشدند؛<ref>کتاب مقدس، خروج ۱ ـ ۳۰؛ ۳۱: ۲، ۶؛ ۳۵: ۳۰، ۳۴، ۳۸.</ref> امّا پس از خروج از [[مصر]] و بیشتر برای ساماندهی نظامی جنگجویان و بر اساس انتساب به یکی از پسران یعقوب به [[اسباط دوازدهگانه]] تقسیم شدند. {{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایهبان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم میکردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref>.<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴ ـ ۵۴؛ ۲: ۱ ـ ۳۴.</ref> سِبط لِیْوِیْ که به سبب ارائه خدمات [[دینی]] در [[معبد]]، معاش آن به وسیله سبطهای دیگر تأمین میشد، جزو اسباط دوازدهگانه به شمار نرفته <ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴۷ ـ ۵۱، ۵۳؛ ۲۶: ۲۲.</ref> و به جای آن سِبْط إفْرَیِمْ و مِنَسِّهْ (دو پسر [[یوسف]]{{ع}}) قرار داشتند.<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۳۲ ـ ۳۵.</ref> اسباط دوازدهگانه که با گذشت [[زمان]] پرشمار میشدند با تقسیم [[سرزمین]] [[موعود]] میان خود <ref>کتاب مقدس، اعداد ۲۶: ۵۳ - ۵۶.</ref> هر یک دارای [[رئیس]] و [[استقلال]] شده<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴ ـ ۱۶؛ اخبار اول ۲۷: ۵ ـ ۲۲.</ref> و با [[حفظ]] [[ارتباط]]<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۷۰.</ref> تا زمان [[مرگ]] [[سلیمان]]، در سرزمین واحدی میزیستند؛ امّا پس از مرگ وی [[دشمنی]] میان [[سبط]] [[یهودا]]و اِفْریِمْ به تجزیه سرزمین به دو بخش منجر شد؛<ref>کتاب مقدس، شموئیل دوم ۲: ۴ ـ ۹؛ ۱۹: ۴۱ ـ ۴۳.</ref> [[سبط]] [[یهودا]] و [[بنیامین]] با [[پیوستن]] به رِحَبْعامْ، فرزند [[سلیمان]]{{ع}}، بخش جنوبی [[سرزمین]] را "[[کشور]] یهودا" و [[اسباط]] دهگانه دیگر با پیوستن به یارُبْعامِ پسر نِباطْ، بخش شمالی را "[[اسرائیل]]" نام نهادند.<ref>کتاب مقدس، اخبار دوم ۱۰: ۱ ـ ۱۴.</ref> گزارش [[عهدین]] از حضور پررنگ و نمادین اسباط و شماره [[دوازدهگانه]] آنها در [[فرهنگ]] و [[حیات]] [[دینی]] [[یهود]]، از جایگاه ممتاز آنان در نزد [[یهودیان]] خبر میدهد. مواردی چون قطعه سنگهای گرانبها و منقّش به نام ۱۲ سبط [[بنیاسرائیل]] در سینه بند [[هارون]] <ref>کتاب مقدس، خروج ۲۸: ۲۱؛ ۳۹: ۱۴.</ref> و [[لباس]] رسمی [[کاهن]] بزرگ به نشان [[نیابت]] از آنان،<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۵۴۰.</ref> جاسوسان گسیل شده از سوی [[موسی]]{{ع}} به کنعان {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چش» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>.<ref>کتاب مقدس، توریّة مثنّی ۱: ۲۲ ـ ۲۴.</ref>، انبیای صغارِ پس از موسی{{ع}}، انواع [[هدیه]] و [[قربانی]] برای [[خدا]]،<ref>کتاب مقدس، لویان ۲۴: ۵؛ اعداد ۷: ۸۴ ـ ۸۷؛ ۲۹: ۱۷؛ عزرا ۸: ۳۵.</ref> [[وکلای سلیمان]] <ref>کتاب مقدس، ملوک اول ۴: ۷.</ref> و مجسّمههای شیر بر روی پلههای ششگانه تخت وی،<ref>کتاب مقدس، ملوک اول ۱۰: ۲۰.</ref> حتی مدت [[زمان]] [[زینت]] [[زنان]]<ref>کتاب مقدس، استیر ۲: ۱۲.</ref> و جز آن،<ref>کتاب مقدس، یوشع ۳: ۱۲؛ ۴: ۲ ـ ۴؛ ۸ ـ ۹؛ شموئیل دوم ۲: ۱۵؛ ملوک اول ۷: ۲۵؛ ۱۸: ۳۱.</ref> عدد ۱۲ داشتهاند، چنان که این عدد اساس دستهبندی تیرهها، [[قبایل]] و عشیرههای بنیاسرائیل، مورد توجّه در پیدایش پسران <ref>کتاب مقدس، اخبار اول ۲۵: ۹ ـ ۳۱.</ref> و مبنای [[نظام]] شمارشی بابلیان بوده است.<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۶۰۸.</ref> در [[عهد جدید]] نیز ۱۲ [[رسول]] [[برگزیده]] [[عیسی]]{{ع}}،<ref> کتاب مقدس، انجیل مَرْقُس ۳: ۱۴ ـ ۱۵؛ انجیل لُوقا ۶: ۱۳.</ref> دروازههای دوازدهگانه [[اورشلیم]] جدید با سر درِ منقّش به نام اسباط اسرائیل <ref>کتاب مقدس، مکاشفات یوحنا ۲۱: ۱۲.</ref> و تقسیم رؤیاهای آسمانی به ۱۲ قسم از سوی [[یوحنّا]] <ref>کتاب مقدس، مکاشفات یوحنا ۷: ۴ ـ ۸.</ref> و جز آن <ref>کتاب مقدس، انجیل متی: ۱۹: ۲۸؛ ۲۶: ۵۳؛ مکاشفات یوحنا ۷: ۵ ـ ۷؛ ۱۲: ۱؛ ۱۴: ۱۶.</ref> از این قبیل است.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله | [[عهد عتیق]] (ترجمه [[فارسی]] و عربی) پس از گزارش وصیّتهای یعقوب به پسرانش در [[زمان]] [[مرگ]]، در کنار بیان نام و تصویری از [[شخصیّت]] هریک از آنها از زبان یعقوب{{ع}}، آنان را ۱۲ سبطِ [[اسرائیل]] (یعقوب)<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۵: ۱۱؛ ۳۷: ۴.</ref> میخواند. اسامی آنها عبارت است از: رِءُوْبِن، شِمْعُوْن، لِیْوِی، یِهُوْداه، زِبُوْلُوْن، یِسَّاکار، دان، گاد، آشِیْر، نَفْتالِی، یُوْسِف و بِنیامِین.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۴۹: ۲ ـ ۲۸.</ref> با توجه به اینکه در موارد متعددی از این افراد با عنوان "پسران یعقوب{{ع}}" یاد شده است<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۳: ۵، ۷؛ ۳۴: ۲۵، ۲۷.</ref> و فقط در اینجا آن هم پس از بیان وصیتهای یعقوب{{ع}} با عنوان "اسباط" معرفی میشوند، شاید بتوان گفت که در این کاربرد، سبط به معنای [[وصیّ]] و [[جانشین]] [[برگزیده]] و [[موعود]] برای یعقوب{{ع}} است، لیکن وصیّتهای ویژه یعقوب به [[یوسف]] پیش از دیگران <ref>کتاب مقدس، تکوین ۴۷: ۲۹ - ۳۱؛ ۴۸: ۲۲.</ref> و داستان [[خواب]] یوسف مبنی بر [[سجده]] [[برادران]] در برابر او {{متن قرآن|إِذْ قَالَ يُوسُفُ لِأَبِيهِ يَا أَبَتِ إِنِّي رَأَيْتُ أَحَدَ عَشَرَ كَوْكَبًا وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ رَأَيْتُهُمْ لِي سَاجِدِينَ قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ }}<ref>«یاد کن) آنگاه را که یوسف به پدرش گفت: ای پدر! من (در خواب) یازده ستاره و خورشید و ماه را دیدم که برای من فروتن بودند. گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است. و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است.» سوره یوسف، آیه ۴-۶.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۷: ۵ ـ ۷، ۹.</ref> فقط [[جانشینی]] یوسف{{ع}} را میرساند. [[تورات]] نیز که تصویر آن از [[برادران یوسف]]{{ع}} ـ به جز [[بنیامین]] ـ به مراتب تیرهتر از سیمای آنان در قرآن است {{متن قرآن|قَالَ يَا بُنَيَّ لاَ تَقْصُصْ رُؤْيَاكَ عَلَى إِخْوَتِكَ فَيَكِيدُواْ لَكَ كَيْدًا إِنَّ الشَّيْطَانَ لِلإِنسَانِ عَدُوٌّ مُّبِينٌ وَكَذَلِكَ يَجْتَبِيكَ رَبُّكَ وَيُعَلِّمُكَ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَيُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكَ وَعَلَى آلِ يَعْقُوبَ كَمَا أَتَمَّهَا عَلَى أَبَوَيْكَ مِن قَبْلُ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبَّكَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ لَّقَدْ كَانَ فِي يُوسُفَ وَإِخْوَتِهِ آيَاتٌ لِّلسَّائِلِينَ إِذْ قَالُواْ لَيُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَى أَبِينَا مِنَّا وَنَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبَانَا لَفِي ضَلالٍ مُّبِينٍ اقْتُلُواْ يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضًا يَخْلُ لَكُمْ وَجْهُ أَبِيكُمْ وَتَكُونُواْ مِن بَعْدِهِ قَوْمًا صَالِحِينَ }}<ref>«گفت: پسرکم! خوابت را برای برادرانت باز مگو که برای تو نیرنگی سخت اندیشند؛ بیگمان شیطان، برای آدمی دشمنی آشکار است. و بدین گونه پروردگارت تو را برمیگزیند و به تو از (دانش) خوابگزاری میآموزد و نعمت خویش را بر تو و بر خاندان یعقوب تمام میگرداند چنانکه پیش از این بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام گردانید که پروردگار تو دانایی فرزانه است.به راستی در (داستان) یوسف و برادران وی برای پرسشگران نشانههاست. (یاد کن) آنگاه را که گفتند: یوسف و برادر (تنی) اش (بنیامین) برای پدرمان از ما دوستداشتنیترند با آنکه ما گروهی توانمندیم؛ بیگمان پدر ما، در گمراهی آشکاری است. یوسف را بکشید یا به سرزمینی (دور) بیفکنید تا پدرتان تنها به شما روی آورد و پس از آن (خطا) گروهی شایسته باشید» سوره یوسف، آیه ۵-۹.</ref>، {{متن قرآن| فَلَمَّا ذَهَبُواْ بِهِ وَأَجْمَعُواْ أَن يَجْعَلُوهُ فِي غَيَابَةِ الْجُبِّ وَأَوْحَيْنَا إِلَيْهِ لَتُنَبِّئَنَّهُم بِأَمْرِهِمْ هَذَا وَهُمْ لاَ يَشْعُرُونَ وَجَاؤُواْ أَبَاهُمْ عِشَاء يَبْكُونَ قَالُواْ يَا أَبَانَا إِنَّا ذَهَبْنَا نَسْتَبِقُ وَتَرَكْنَا يُوسُفَ عِندَ مَتَاعِنَا فَأَكَلَهُ الذِّئْبُ وَمَا أَنتَ بِمُؤْمِنٍ لَّنَا وَلَوْ كُنَّا صَادِقِينَ وَجَاؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللَّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ}}<ref>« پس چون او را بردند و همدل شدند که وی را در نهانگاه چاه نهند (چنین کردند) و ما به او وحی کردیم که (روزی) آنان را از این کارشان آگاه میکنی، در حالی که آنان درنیابند. و شبانگاه گریان نزد پدرشان آمدند. گفتند: ای پدر! ما رفته بودیم مسابقه بدهیم و یوسف را کنار بار خود وانهاده بودیم که گرگ او را خورد و (میدانیم) اگر (هم) راستگو میبودیم (سخن) ما را باور نمیکردی. و خونی دروغین را بر پیراهن او آوردند؛ (یعقوب) گفت: (نه چنین است که میگویید) بلکه (هوای) نفستان کاری را در چشمتان آراست، اکنون (کار من) شکیبی نیکوست و بر آنچه وصف میکنید از خداوند باید یاری جست» سوره یوسف، آیه ۱۵-۱۸.</ref>، {{متن قرآن|وَشَرَوْهُ بِثَمَنٍ بَخْسٍ دَرَاهِمَ مَعْدُودَةٍ وَكَانُوا فِيهِ مِنَ الزَّاهِدِينَ}}<ref>«و او را به بهایی ناچیز- درهمی چند- فروختند و به او رغبتی نداشتند» سوره یوسف، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا إِنْ يَسْرِقْ فَقَدْ سَرَقَ أَخٌ لَهُ مِنْ قَبْلُ فَأَسَرَّهَا يُوسُفُ فِي نَفْسِهِ وَلَمْ يُبْدِهَا لَهُمْ قَالَ أَنْتُمْ شَرٌّ مَكَانًا وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا تَصِفُونَ}}<ref>«گفتند: اگر (بنیامین) دزدی میکند (شگفت نیست) برادری دارد که (او نیز) پیش از این دزدی کرده است؛ یوسف آن (سرزنش) را در درون خود پنهان داشت و برای آنان آشکار نکرد (و در دل) گفت: جایگاه شما از او بدتر است و خداوند به آنچه وصف میکنید آگاهتر است» سوره یوسف، آیه ۷۷.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ لَقَدْ آثَرَكَ اللَّهُ عَلَيْنَا وَإِنْ كُنَّا لَخَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که خداوند تو را بر ما برتری داده است و بیگمان ما گنهکار بودیم» سوره یوسف، آیه ۹۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا تَاللَّهِ إِنَّكَ لَفِي ضَلَالِكَ الْقَدِيمِ}}<ref>«گفتند: سوگند به خداوند که تو همچنان در گمراهی دیرینه خویشی» سوره یوسف، آیه ۹۵.</ref>، {{متن قرآن|قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ}}<ref>«گفتند: ای پدر! برای ما از گناهانمان آمرزش بخواه که ما بیگمان گنهکار بودهایم» سوره یوسف، آیه ۹۷.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۳۷: ۲ ـ ۳۶؛ ۳۸: ۱۵ ـ ۱۸؛ اعداد ۱: ۲ ـ ۴۴؛ ۲۶: ۵۵؛ اخبار اول: ۲۸: ۱.</ref> هیچ اشارهای به [[نبوّت]] آنها نمیکند. [[نسل]] هر یک از پسران [[یعقوب]]{{ع}} نیز با اضافه به اسم هر یک از آنها در جای جای [[عهد عتیق]] (ترجمه [[فارسی]] و [[عربی]]) با نام سِبْط خوانده شدهاند.<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴ ـ ۵۴؛ ۲: ۱ ـ ۳۴.</ref> در این کاربرد، هر سبطی متشکّل از [[قبایل]] متعدّدی بوده و در معرفی و [[شناخت]] [[هویّت]] افراد و گروهها بهکار میرود.<ref>کتاب مقدس، ۱۸: ۱۱، ۲۱؛ ۱۹: ۸، ۳۱، ۳۹، ۴۸؛ ۲۱: ۷، ۲۷.</ref> از گزارش [[تورات]] برمیآید که نوادگان یعقوب{{ع}} پیش از افزایش پرشمارشان، بیشتر با نام [[بنی اسرائیل]] خوانده میشدند؛<ref>کتاب مقدس، خروج ۱ ـ ۳۰؛ ۳۱: ۲، ۶؛ ۳۵: ۳۰، ۳۴، ۳۸.</ref> امّا پس از خروج از [[مصر]] و بیشتر برای ساماندهی نظامی جنگجویان و بر اساس انتساب به یکی از پسران یعقوب به [[اسباط دوازدهگانه]] تقسیم شدند. {{متن قرآن|وَقَطَّعْنَاهُمُ اثْنَتَيْ عَشْرَةَ أَسْبَاطًا أُمَمًا وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى إِذِ اسْتَسْقَاهُ قَوْمُهُ أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانْبَجَسَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَشْرَبَهُمْ وَظَلَّلْنَا عَلَيْهِمُ الْغَمَامَ وَأَنْزَلْنَا عَلَيْهِمُ الْمَنَّ وَالسَّلْوَى كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَمَا ظَلَمُونَا وَلَكِنْ كَانُوا أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و آنان را به دوازده سبط که هر یک امتی بود بخش کردیم و چون قوم موسی از وی آب خواستند به موسی وحی کردیم که با چوبدست خود به (آن) سنگ بزن! و دوازده چشمه از آن فرا جوشید هر گروهی آبشخور خویش بازشناخت، و ابر را بر آنان سایهبان کردیم و بر آنها ترانگبین و بلدرچین فرو فرستادیم (و گفتیم:) از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و آنان به ما ستم نورزیدند که بر خویشتن ستم میکردند» سوره اعراف، آیه ۱۶۰.</ref>.<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴ ـ ۵۴؛ ۲: ۱ ـ ۳۴.</ref> سِبط لِیْوِیْ که به سبب ارائه خدمات [[دینی]] در [[معبد]]، معاش آن به وسیله سبطهای دیگر تأمین میشد، جزو اسباط دوازدهگانه به شمار نرفته <ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴۷ ـ ۵۱، ۵۳؛ ۲۶: ۲۲.</ref> و به جای آن سِبْط إفْرَیِمْ و مِنَسِّهْ (دو پسر [[یوسف]]{{ع}}) قرار داشتند.<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۳۲ ـ ۳۵.</ref> اسباط دوازدهگانه که با گذشت [[زمان]] پرشمار میشدند با تقسیم [[سرزمین]] [[موعود]] میان خود <ref>کتاب مقدس، اعداد ۲۶: ۵۳ - ۵۶.</ref> هر یک دارای [[رئیس]] و [[استقلال]] شده<ref>کتاب مقدس، اعداد ۱: ۴ ـ ۱۶؛ اخبار اول ۲۷: ۵ ـ ۲۲.</ref> و با [[حفظ]] [[ارتباط]]<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۷۰.</ref> تا زمان [[مرگ]] [[سلیمان]]، در سرزمین واحدی میزیستند؛ امّا پس از مرگ وی [[دشمنی]] میان [[سبط]] [[یهودا]]و اِفْریِمْ به تجزیه سرزمین به دو بخش منجر شد؛<ref>کتاب مقدس، شموئیل دوم ۲: ۴ ـ ۹؛ ۱۹: ۴۱ ـ ۴۳.</ref> [[سبط]] [[یهودا]] و [[بنیامین]] با [[پیوستن]] به رِحَبْعامْ، فرزند [[سلیمان]]{{ع}}، بخش جنوبی [[سرزمین]] را "[[کشور]] یهودا" و [[اسباط]] دهگانه دیگر با پیوستن به یارُبْعامِ پسر نِباطْ، بخش شمالی را "[[اسرائیل]]" نام نهادند.<ref>کتاب مقدس، اخبار دوم ۱۰: ۱ ـ ۱۴.</ref> گزارش [[عهدین]] از حضور پررنگ و نمادین اسباط و شماره [[دوازدهگانه]] آنها در [[فرهنگ]] و [[حیات]] [[دینی]] [[یهود]]، از جایگاه ممتاز آنان در نزد [[یهودیان]] خبر میدهد. مواردی چون قطعه سنگهای گرانبها و منقّش به نام ۱۲ سبط [[بنیاسرائیل]] در سینه بند [[هارون]] <ref>کتاب مقدس، خروج ۲۸: ۲۱؛ ۳۹: ۱۴.</ref> و [[لباس]] رسمی [[کاهن]] بزرگ به نشان [[نیابت]] از آنان،<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۵۴۰.</ref> جاسوسان گسیل شده از سوی [[موسی]]{{ع}} به کنعان {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَبَعَثْنَا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيبًا وَقَالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَآتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَآمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَعَزَّرْتُمُوهُمْ وَأَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَلَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ}}<ref>«و به راستی خداوند از بنی اسرائیل پیمان گرفت و از ایشان دوازده سرپرست را برانگیختیم و خداوند فرمود: من با شمایم؛ اگر نماز را بر پا داشتید و زکات پرداختید و به پیامبران من ایمان آوردید و آنان را یاری کردید و به خداوند وامی نکو پرداختید من از گناهان شما چش» سوره مائده، آیه ۱۲.</ref>.<ref>کتاب مقدس، توریّة مثنّی ۱: ۲۲ ـ ۲۴.</ref>، انبیای صغارِ پس از موسی{{ع}}، انواع [[هدیه]] و [[قربانی]] برای [[خدا]]،<ref>کتاب مقدس، لویان ۲۴: ۵؛ اعداد ۷: ۸۴ ـ ۸۷؛ ۲۹: ۱۷؛ عزرا ۸: ۳۵.</ref> [[وکلای سلیمان]] <ref>کتاب مقدس، ملوک اول ۴: ۷.</ref> و مجسّمههای شیر بر روی پلههای ششگانه تخت وی،<ref>کتاب مقدس، ملوک اول ۱۰: ۲۰.</ref> حتی مدت [[زمان]] [[زینت]] [[زنان]]<ref>کتاب مقدس، استیر ۲: ۱۲.</ref> و جز آن،<ref>کتاب مقدس، یوشع ۳: ۱۲؛ ۴: ۲ ـ ۴؛ ۸ ـ ۹؛ شموئیل دوم ۲: ۱۵؛ ملوک اول ۷: ۲۵؛ ۱۸: ۳۱.</ref> عدد ۱۲ داشتهاند، چنان که این عدد اساس دستهبندی تیرهها، [[قبایل]] و عشیرههای بنیاسرائیل، مورد توجّه در پیدایش پسران <ref>کتاب مقدس، اخبار اول ۲۵: ۹ ـ ۳۱.</ref> و مبنای [[نظام]] شمارشی بابلیان بوده است.<ref>قاموس الکتاب المقدس، ص ۶۰۸.</ref> در [[عهد جدید]] نیز ۱۲ [[رسول]] [[برگزیده]] [[عیسی]]{{ع}}،<ref> کتاب مقدس، انجیل مَرْقُس ۳: ۱۴ ـ ۱۵؛ انجیل لُوقا ۶: ۱۳.</ref> دروازههای دوازدهگانه [[اورشلیم]] جدید با سر درِ منقّش به نام اسباط اسرائیل <ref>کتاب مقدس، مکاشفات یوحنا ۲۱: ۱۲.</ref> و تقسیم رؤیاهای آسمانی به ۱۲ قسم از سوی [[یوحنّا]] <ref>کتاب مقدس، مکاشفات یوحنا ۷: ۴ ـ ۸.</ref> و جز آن <ref>کتاب مقدس، انجیل متی: ۱۹: ۲۸؛ ۲۶: ۵۳؛ مکاشفات یوحنا ۷: ۵ ـ ۷؛ ۱۲: ۱؛ ۱۴: ۱۶.</ref> از این قبیل است.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
==[[اسباط]] در [[قرآن]]== | ==[[اسباط]] در [[قرآن]]== | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
اسباط و مصادیق و جنبههای گوناگون آن و اغلب بهصورت جزئیتر و روشنتر در برخی [[احادیث]] منسوب به [[پیامبر]]{{صل}} و [[پیشوایان معصوم]] [[شیعه]]{{عم}} نیز مورد توجّه قرار گرفته است. در پارهای [[احادیث]]، وجود دو [[سبط]] برای هر [[پیامبری]] پس از [[وصیّ]] وی،<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۲.</ref> [[برتری]] اسباطِ [[پیامبران]] نسبت به [[مردمان]] دیگر در نزد [[خدا]] پس از [[انبیا]] و [[اوصیا]]،<ref> دلائلالامامه، ص ۷۸؛ شرحالاخبار، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref> همچنین [[شهادت]] شمار فراوانی از [[اسباط]] به همراه دهها [[پیامبر]] و وصیّ در طول [[تاریخ]] و در [[سرزمین]] [[کربلا]] <ref>کاملالزیارات، ص ۴۵۳؛ تهذیب، ج ۶، ص ۸۳؛ وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۵۱۷.</ref> گزارش شده است، چنانکه در کاربردی نسبتا گسترده درباره [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} و درپی مقایسه پیامبر{{صل}} و [[علی]]{{ع}} با دیگر انبیا و اوصیا، آن دو، [[سرور]]،<ref> الکافی، ج ۸، ص۵۰؛ الامالی، ص ۶۹۱؛ بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳.</ref>[[برترین]]،<ref>شرح الاخبار، ج ۱، ص ۱۲۴؛ ج ۳، ص ۱۰۱.</ref> [[بهترین]]<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ دلائل الامامه، ص ۴۷۹؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۱.</ref> و خاتمِ اسباط <ref>بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۱۱.</ref> و نیز دو [[سبط پیامبر]]{{صل}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۱۶؛ کامل الزیارات، ص ۵۱۵؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴.</ref> خوانده شدهاند؛<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۱۷۲؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۱؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۲۴.</ref> همچنین اسباط دریافت کننده [[وحی]]، ۱۲ تن <ref>کفایة الاثر، ص ۱۴، ۸۰؛ مناقب آل ابیطالب، ج ۱، ص ۲۵۹؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴.</ref> و از میان [[نوادگان]] [[یعقوب]]{{ع}}<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۱۹؛ بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۲۷۹.</ref> معرفی شدهاند. | اسباط و مصادیق و جنبههای گوناگون آن و اغلب بهصورت جزئیتر و روشنتر در برخی [[احادیث]] منسوب به [[پیامبر]]{{صل}} و [[پیشوایان معصوم]] [[شیعه]]{{عم}} نیز مورد توجّه قرار گرفته است. در پارهای [[احادیث]]، وجود دو [[سبط]] برای هر [[پیامبری]] پس از [[وصیّ]] وی،<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۲.</ref> [[برتری]] اسباطِ [[پیامبران]] نسبت به [[مردمان]] دیگر در نزد [[خدا]] پس از [[انبیا]] و [[اوصیا]]،<ref> دلائلالامامه، ص ۷۸؛ شرحالاخبار، ج ۱، ص ۱۲۴.</ref> همچنین [[شهادت]] شمار فراوانی از [[اسباط]] به همراه دهها [[پیامبر]] و وصیّ در طول [[تاریخ]] و در [[سرزمین]] [[کربلا]] <ref>کاملالزیارات، ص ۴۵۳؛ تهذیب، ج ۶، ص ۸۳؛ وسائلالشیعه، ج ۱۴، ص ۵۱۷.</ref> گزارش شده است، چنانکه در کاربردی نسبتا گسترده درباره [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} و درپی مقایسه پیامبر{{صل}} و [[علی]]{{ع}} با دیگر انبیا و اوصیا، آن دو، [[سرور]]،<ref> الکافی، ج ۸، ص۵۰؛ الامالی، ص ۶۹۱؛ بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳.</ref>[[برترین]]،<ref>شرح الاخبار، ج ۱، ص ۱۲۴؛ ج ۳، ص ۱۰۱.</ref> [[بهترین]]<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ دلائل الامامه، ص ۴۷۹؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۳۱۱.</ref> و خاتمِ اسباط <ref>بحارالانوار، ج ۲۲، ص ۱۱۱.</ref> و نیز دو [[سبط پیامبر]]{{صل}}<ref>الکافی، ج ۱، ص ۵۱۶؛ کامل الزیارات، ص ۵۱۵؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴.</ref> خوانده شدهاند؛<ref>مسند احمد، ج ۴، ص ۱۷۲؛ سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۵۱؛ سنن ترمذی، ج ۵، ص ۳۲۴.</ref> همچنین اسباط دریافت کننده [[وحی]]، ۱۲ تن <ref>کفایة الاثر، ص ۱۴، ۸۰؛ مناقب آل ابیطالب، ج ۱، ص ۲۵۹؛ بحارالانوار، ج ۳۶، ص ۲۸۴.</ref> و از میان [[نوادگان]] [[یعقوب]]{{ع}}<ref>کفایة الاثر، ص ۸۰؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۳۱۹؛ بحارالانوار، ج ۱۷، ص ۲۷۹.</ref> معرفی شدهاند. | ||
نتیجه اینکه بر اساس گزارش هر چند متفاوت [[تورات]] و [[قرآن]]، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در سنین کهنسالی از نبود [[فرزندی]] که [[وارث]] وی باشد، اندیشناک بود، از اینرو [[خداوند]] به وی [[وعده]] [[تولد]] [[اسماعیل]] و سپس [[اسحاق]] را داد {{متن قرآن|وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ}}<ref>«و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ}}<ref>«گفت: وای بر من! آیا من میزایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بیگمان این چیزی شگرف است!» سوره هود، آیه ۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ}}<ref>«سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و ما به او اسحاق و (نوهاش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم و پاداش وی را در این جهان دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.</ref> و اینکه [[نسل]] وی از طریق آن دو گسترش یافته و [[اقوام]] فراوانی پدید خواهند آورد. {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در حالی که برخی از فرزندزادگان برخی دیگرند و خداوند شنوایی داناست» سوره آل عمران، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref>«و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیشتر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم. و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم» سوره انعام، آیه ۸۴-۸۷.</ref>. <ref>کتاب مقدس، تکوین ۱۵: ۲ ـ ۵؛ ۱۷: ۴ ـ ۶، ۱۶، ۲۰.</ref> در گزارش [[تورات]] و برخلاف خواست [[قلبی]] [[ابراهیم]]{{ع}} مجرای تحقّق همه [[وعدههای خدا]] در مورد [[جانشینی]]، [[وراثت]] و ازدیاد [[نسل]] وی، [[اسحاق]] و پس از وی [[یعقوب]]{{ع}} و پسران او معرفی شده است. {{متن قرآن|تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«آن، امّتی بود که از میان برخاست؛ آنان راست آنچه کردهاند و شما راست آنچه کردهاید و بر آنچه آنان میکردهاند از شما پرسشی نخواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۳۴.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۲۶: ۳ ـ ۴؛ ۲۷: ۲۳ ـ ۲۹، ۳۶ ـ ۴۰؛ ۳۵: ۱۱ ـ ۱۲.</ref> حتّی اسحاق به عنوان ذبیح معرّفی میشود. {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الآخِرِينَ سَلامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ مُبِينٌ}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم. و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم پس بنگر که چه میبینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان مییابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدینگونه نکوکاران را پاداش میدهیم. بیگمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم. و در میان آیندگان از وی (نامی نیکو) بر جای نهادیم. درود بر ابراهیم. بدینگونه به نیکوکاران پاداش میدهیم. بیگمان او از بندگان مؤمن ما بود. و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود. و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم میورزند» سوره صافات، آیه ۱۰۱-۱۱۳.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۲۲: ۲ ـ ۱۳.</ref> در مقابل، از [[اسماعیل]] و [[فرزندان]] وی تصویر نسبتا تیرهای ترسیم شده و در یک مورد به پیدایش ۱۲ [[امیر]] و [[سرور]] از میان فرزندان وی و نیز [[قبایل]] [[دوازدهگانه]] از آنان اشاره میشود،<ref>کتاب مقدس، تکوین ۱۶: ۱۲؛ ۱۷: ۲۰.</ref> بر ایناساس به نظر میرسد [[وعده]] آمدن [[اسباط]] به عنوان پیامبرانی دوازدهگانه از همان ابتدا توسط ابراهیم{{ع}} داده شده بود که تورات آن را همان پسران دوازدهگانه یعقوب و [[نیاکان]] [[بنیاسرائیل]] میداند. از گزارشهای لغوی، [[تفسیری]] و [[روایی]] گفته شده برمیآید ـ چنانکه شمار قابل توجهی از [[مفسّران]] نیز آن را به [[صراحت]] <ref>الکشاف، ج۱، ص۵۹۰؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص ۹۲؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳.</ref> یا بهصورت یکی از احتمالات<ref>التبیان، ج ۶، ص۱۰۱؛ مجمعالبیان، ج ۵، ص ۳۹۰؛ المیزان، ج ۱، ص ۳۱۲.</ref> گفتهاند ـ گروه یاد شده افراد خاصّی<ref>مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶؛ الخرائج والجرائح، ج ۲، ص ۹۰۸.</ref> از میان [[نوادگان]] یعقوب بودهاند که افزون بر استمرار [[نژادی]]، به اعتبار جانشینی آن [[حضرت]]، دنباله [[معنوی]] او نیز به شمار رفته و بر اساس ظاهر [[آیات]] مربوط و تصریح افرادی چون [[شیخ طوسی]]،<ref>کمال الدین، ص ۲۱۱؛ تفسیر ابیحمزه، ص ۱۳۱.</ref> پس از [[یوسف]]{{ع}} و پیش از [[موسی]]{{ع}} در [[مصر]] و میان [[بنیاسرائیل]] [[رسالت]] داشتهاند. از [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جَاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ}}<ref>«و بیگمان پیشتر یوسف برای شما برهانها (ی روشن) آورد اما شما از آنچه برایتان آورده بود همچنان در شک بودید تا چون درگذشت گفتید که پس از وی هرگز خداوند پیامبری نخواهد فرستاد؛ بدینگونه خداوند کسی را که گزافکاری بدگمان است در گمراهی مینهد» سوره غافر، آیه ۳۴.</ref> برمیآید که دراین دوره هیچ [[پیامبر]] بزرگی در میان بنیاسرائیل برانگیخته نشد. [[تورات]] نیز با مسکوت گذاشتن این مرحله [[تاریخی]] تنها به [[مرگ]] [[یوسف]]{{ع}} و برادرانش در [[مصر]]، ازدیاد [[نسل]] بنیاسرائیل و [[آزار]] و اذیّت آنان به دست [[پادشاهی]] که نام یوسف را نشنیده بود، اشاره کرده، آنگاه با یک جهش تاریخی، بلافاصله پس از پایان [[سفر]] [[تکوین]]، به سفر خروج و داستان تولّد [[موسی]]{{ع}} و تلاشهای وی برای [[رهایی]] بنیاسرائیل پرداخته است<ref>کتاب مقدس، تکوین، ۵۰: ۲۲ ـ ۲۶؛ خروج ۱: ۱ ـ ۲۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله | نتیجه اینکه بر اساس گزارش هر چند متفاوت [[تورات]] و [[قرآن]]، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در سنین کهنسالی از نبود [[فرزندی]] که [[وارث]] وی باشد، اندیشناک بود، از اینرو [[خداوند]] به وی [[وعده]] [[تولد]] [[اسماعیل]] و سپس [[اسحاق]] را داد {{متن قرآن|وَامْرَأَتُهُ قَائِمَةٌ فَضَحِكَتْ فَبَشَّرْنَاهَا بِإِسْحَاقَ وَمِنْ وَرَاءِ إِسْحَاقَ يَعْقُوبَ}}<ref>«و همسر او، ایستاده بود و خندید آنگاه ما به او مژده اسحاق و از پی اسحاق، یعقوب را دادیم» سوره هود، آیه ۷۱.</ref>، {{متن قرآن|قَالَتْ يَا وَيْلَتَى أَأَلِدُ وَأَنَا عَجُوزٌ وَهَذَا بَعْلِي شَيْخًا إِنَّ هَذَا لَشَيْءٌ عَجِيبٌ}}<ref>«گفت: وای بر من! آیا من میزایم در حالی که من زنی پیرم و این هم شوهرم که پیر است؟ بیگمان این چیزی شگرف است!» سوره هود، آیه ۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاءِ}}<ref>«سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست» سوره ابراهیم، آیه ۳۹.</ref>، {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَجَعَلْنَا فِي ذُرِّيَّتِهِ النُّبُوَّةَ وَالْكِتَابَ وَآتَيْنَاهُ أَجْرَهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«و ما به او اسحاق و (نوهاش) یعقوب را بخشیدیم و در فرزندان او پیامبری و کتاب (آسمانی) را نهادیم و پاداش وی را در این جهان دادیم و او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره عنکبوت، آیه ۲۷.</ref> و اینکه [[نسل]] وی از طریق آن دو گسترش یافته و [[اقوام]] فراوانی پدید خواهند آورد. {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِيمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَى الْعَالَمِينَ}}<ref>«خداوند، آدم، نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برتری داد» سوره آل عمران، آیه ۳۳.</ref>، {{متن قرآن|ذُرِّيَّةً بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«در حالی که برخی از فرزندزادگان برخی دیگرند و خداوند شنوایی داناست» سوره آل عمران، آیه ۳۴.</ref>، {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ كُلاًّ هَدَيْنَا وَنُوحًا هَدَيْنَا مِن قَبْلُ وَمِن ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَى وَهَارُونَ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَى وَعِيسَى وَإِلْيَاسَ كُلٌّ مِّنَ الصَّالِحِينَ وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا وَكُلاًّ فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ وَمِنْ آبَائِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ }}<ref>«و به او اسحاق و یعقوب را بخشیدیم و همه را راهنمایی کردیم- نوح را پیشتر راهنمایی کرده بودیم- و داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را که از فرزندزادگان وی بودند (نیز راهنمایی کردیم)؛ و این چنین نیکوکاران را پاداش میدهیم. و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را (نیز)؛ آنان همه از شایستگان بودند. و اسماعیل و الیسع و یونس و لوط را (نیز راهنمایی کردیم) و همه را بر جهانیان برتری دادیم. و (نیز) برخی از پدران و فرزندزادگان و برادران ایشان را؛ و آنان را برگزیدیم و به راهی راست رهنمون شدیم» سوره انعام، آیه ۸۴-۸۷.</ref>. <ref>کتاب مقدس، تکوین ۱۵: ۲ ـ ۵؛ ۱۷: ۴ ـ ۶، ۱۶، ۲۰.</ref> در گزارش [[تورات]] و برخلاف خواست [[قلبی]] [[ابراهیم]]{{ع}} مجرای تحقّق همه [[وعدههای خدا]] در مورد [[جانشینی]]، [[وراثت]] و ازدیاد [[نسل]] وی، [[اسحاق]] و پس از وی [[یعقوب]]{{ع}} و پسران او معرفی شده است. {{متن قرآن|تِلْكَ أُمَّةٌ قَدْ خَلَتْ لَهَا مَا كَسَبَتْ وَلَكُمْ مَا كَسَبْتُمْ وَلَا تُسْأَلُونَ عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«آن، امّتی بود که از میان برخاست؛ آنان راست آنچه کردهاند و شما راست آنچه کردهاید و بر آنچه آنان میکردهاند از شما پرسشی نخواهد شد» سوره بقره، آیه ۱۳۴.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۲۶: ۳ ـ ۴؛ ۲۷: ۲۳ ـ ۲۹، ۳۶ ـ ۴۰؛ ۳۵: ۱۱ ـ ۱۲.</ref> حتّی اسحاق به عنوان ذبیح معرّفی میشود. {{متن قرآن|فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلامٍ حَلِيمٍ فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الآخِرِينَ سَلامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ وَبَشَّرْنَاهُ بِإِسْحَاقَ نَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ وَبَارَكْنَا عَلَيْهِ وَعَلَى إِسْحَاقَ وَمِن ذُرِّيَّتِهِمَا مُحْسِنٌ وَظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ مُبِينٌ}}<ref>«پس او را به پسری بردبار مژده دادیم. و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم پس بنگر که چه میبینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان مییابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت. و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدینگونه نکوکاران را پاداش میدهیم. بیگمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم. و در میان آیندگان از وی (نامی نیکو) بر جای نهادیم. درود بر ابراهیم. بدینگونه به نیکوکاران پاداش میدهیم. بیگمان او از بندگان مؤمن ما بود. و بدو اسحاق را نوید دادیم که پیامبری از شایستگان بود. و به او و به اسحاق، خجستگی بخشیدیم و برخی از فرزندان آن دو نیکوکارند و برخی آشکارا به خویش ستم میورزند» سوره صافات، آیه ۱۰۱-۱۱۳.</ref>.<ref>کتاب مقدس، تکوین ۲۲: ۲ ـ ۱۳.</ref> در مقابل، از [[اسماعیل]] و [[فرزندان]] وی تصویر نسبتا تیرهای ترسیم شده و در یک مورد به پیدایش ۱۲ [[امیر]] و [[سرور]] از میان فرزندان وی و نیز [[قبایل]] [[دوازدهگانه]] از آنان اشاره میشود،<ref>کتاب مقدس، تکوین ۱۶: ۱۲؛ ۱۷: ۲۰.</ref> بر ایناساس به نظر میرسد [[وعده]] آمدن [[اسباط]] به عنوان پیامبرانی دوازدهگانه از همان ابتدا توسط ابراهیم{{ع}} داده شده بود که تورات آن را همان پسران دوازدهگانه یعقوب و [[نیاکان]] [[بنیاسرائیل]] میداند. از گزارشهای لغوی، [[تفسیری]] و [[روایی]] گفته شده برمیآید ـ چنانکه شمار قابل توجهی از [[مفسّران]] نیز آن را به [[صراحت]] <ref>الکشاف، ج۱، ص۵۹۰؛ التفسیر الکبیر، ج۴، ص ۹۲؛ التحقیق، ج ۵، ص ۳۳.</ref> یا بهصورت یکی از احتمالات<ref>التبیان، ج ۶، ص۱۰۱؛ مجمعالبیان، ج ۵، ص ۳۹۰؛ المیزان، ج ۱، ص ۳۱۲.</ref> گفتهاند ـ گروه یاد شده افراد خاصّی<ref>مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۲۶؛ الخرائج والجرائح، ج ۲، ص ۹۰۸.</ref> از میان [[نوادگان]] یعقوب بودهاند که افزون بر استمرار [[نژادی]]، به اعتبار جانشینی آن [[حضرت]]، دنباله [[معنوی]] او نیز به شمار رفته و بر اساس ظاهر [[آیات]] مربوط و تصریح افرادی چون [[شیخ طوسی]]،<ref>کمال الدین، ص ۲۱۱؛ تفسیر ابیحمزه، ص ۱۳۱.</ref> پس از [[یوسف]]{{ع}} و پیش از [[موسی]]{{ع}} در [[مصر]] و میان [[بنیاسرائیل]] [[رسالت]] داشتهاند. از [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جَاءَكُمْ بِهِ حَتَّى إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا كَذَلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ}}<ref>«و بیگمان پیشتر یوسف برای شما برهانها (ی روشن) آورد اما شما از آنچه برایتان آورده بود همچنان در شک بودید تا چون درگذشت گفتید که پس از وی هرگز خداوند پیامبری نخواهد فرستاد؛ بدینگونه خداوند کسی را که گزافکاری بدگمان است در گمراهی مینهد» سوره غافر، آیه ۳۴.</ref> برمیآید که دراین دوره هیچ [[پیامبر]] بزرگی در میان بنیاسرائیل برانگیخته نشد. [[تورات]] نیز با مسکوت گذاشتن این مرحله [[تاریخی]] تنها به [[مرگ]] [[یوسف]]{{ع}} و برادرانش در [[مصر]]، ازدیاد [[نسل]] بنیاسرائیل و [[آزار]] و اذیّت آنان به دست [[پادشاهی]] که نام یوسف را نشنیده بود، اشاره کرده، آنگاه با یک جهش تاریخی، بلافاصله پس از پایان [[سفر]] [[تکوین]]، به سفر خروج و داستان تولّد [[موسی]]{{ع}} و تلاشهای وی برای [[رهایی]] بنیاسرائیل پرداخته است<ref>کتاب مقدس، تکوین، ۵۰: ۲۲ ـ ۲۶؛ خروج ۱: ۱ ـ ۲۲.</ref>.<ref>[[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۳.</ref> | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله | * [[پرونده:000054.jpg|22px]] [[علی اسدی|اسدی، علی]]، [[اسباط - اسدی (مقاله)|مقاله «اسباط»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|'''دائرة المعارف قرآن کریم ج۳''']] | ||
==پانویس== | ==پانویس== |