پرش به محتوا

اسم اعظم: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۱
جز
جایگزینی متن - 'اسم اعظم الهی' به 'اسم اعظم الهی'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}}))
جز (جایگزینی متن - 'اسم اعظم الهی' به 'اسم اعظم الهی')
خط ۲۶: خط ۲۶:
*دربارۀ [[حقیقت]] [[اسم اعظم]]، بسیاری از [[مفسران]] آن را بر اساس ظاهر [[روایات]]، مرکب از حروف و الفاظ دانسته‌اند. برخی گفته‌اند: اسم ‌اعظم، اسمی معین نیست، بلکه هر اسمی را که [[بنده]] در حال [[غرق]] شدن در [[معرفت الهی]] و [[انقطاع]] [[فکر]] و [[عقل]] از غیر او بر زبان آورد، همان [[اسم اعظم]] است. برخی دیگر، آرا اسمی معین دانسته‌اند که میان آنان دو قول وجود دارد: جملۀ [[اسم اعظم]] به هیچ وجه نزد آفریدگان، معلوم نیست و جملۀ [[اسم اعظم]] به‌ گونه‌ای معلوم است.
*دربارۀ [[حقیقت]] [[اسم اعظم]]، بسیاری از [[مفسران]] آن را بر اساس ظاهر [[روایات]]، مرکب از حروف و الفاظ دانسته‌اند. برخی گفته‌اند: اسم ‌اعظم، اسمی معین نیست، بلکه هر اسمی را که [[بنده]] در حال [[غرق]] شدن در [[معرفت الهی]] و [[انقطاع]] [[فکر]] و [[عقل]] از غیر او بر زبان آورد، همان [[اسم اعظم]] است. برخی دیگر، آرا اسمی معین دانسته‌اند که میان آنان دو قول وجود دارد: جملۀ [[اسم اعظم]] به هیچ وجه نزد آفریدگان، معلوم نیست و جملۀ [[اسم اعظم]] به‌ گونه‌ای معلوم است.
*صاحبان قول نخست، پنهان بودن [[اسم اعظم]] را بدان جهت دانسته‌اند که [[مردم]] بر ذکر همه [[اسمای الهی]] مواظبت کنند، به این [[امید]] که [[اسم اعظم]] نیز بر زبانشان جاری شود. شاید یکی از رازهای پنهان بودن [[اسم اعظم]]، مصون ماندن آن از دست نامحرمان و اغیار است و این خود نوعی تقدّس و [[تنزیه]] اسم خداست<ref>ر.ک: [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ص۲۶۲.</ref>.  
*صاحبان قول نخست، پنهان بودن [[اسم اعظم]] را بدان جهت دانسته‌اند که [[مردم]] بر ذکر همه [[اسمای الهی]] مواظبت کنند، به این [[امید]] که [[اسم اعظم]] نیز بر زبانشان جاری شود. شاید یکی از رازهای پنهان بودن [[اسم اعظم]]، مصون ماندن آن از دست نامحرمان و اغیار است و این خود نوعی تقدّس و [[تنزیه]] اسم خداست<ref>ر.ک: [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ص۲۶۲.</ref>.  
*در [[روایات]] [[اسم اعظم]] [[الهی]] یک اصل و عنوانی دانسته شده که شامل امور و به تعبیر [[روایات]] حروف متعددی است. از برخی [[روایات]] به دست می‌‏آید هر یک از آن حروف نیز دایرۀ وسیعی از [[علم]] و [[آگاهی]] را در بر می‌گیرد و دارای مدارج و مراحل صعودی متعددی هستند. از [[امام هادی]]{{ع}} [[نقل]] شده: {{متن حدیث|اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفا}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۳۰، ح۳.</ref>. در این [[روایت]] و [[روایات]] مشابه، [[اسم اعظم]] که همواره به صورت مفرد به کار رفته شامل و دربرگیرندۀ بیش از هفتاد حرف شمرده شده است، گرچه [[حقیقت]] این اسم و حروف آن حقیقتاً بر ما پوشیده است، اما از ظاهر سخنان آگاهان به آن حقایق می‌‏توان استفاده نمود مجمومۀ این حروف، تشکیل دهندۀ [[اسم اعظم]] هستند. لذا نباید [[تصور]] نمود مراد از [[اسم اعظم]]، صرفاً لفظ و یا یک کلمه‌ای همانند سایر کلمات رایج میان ماست، بلکه مراد [[حقیقت]] عظیمی است که حقایق متعددی را در بر می‌‏گیرد و یا به تعبیری واقعیت‌های متعددی تشکیل دهندۀ [[اسم اعظم]] [[الهی]] هستند<ref>ر.ک: منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۶</ref>.  
*در [[روایات]] [[اسم اعظم الهی]] یک اصل و عنوانی دانسته شده که شامل امور و به تعبیر [[روایات]] حروف متعددی است. از برخی [[روایات]] به دست می‌‏آید هر یک از آن حروف نیز دایرۀ وسیعی از [[علم]] و [[آگاهی]] را در بر می‌گیرد و دارای مدارج و مراحل صعودی متعددی هستند. از [[امام هادی]]{{ع}} [[نقل]] شده: {{متن حدیث|اسْمَ اللَّهِ الْأَعْظَمَ ثَلَاثَةٌ وَ سَبْعُونَ حَرْفا}}<ref>اصول کافی، ج۱، ص۲۳۰، ح۳.</ref>. در این [[روایت]] و [[روایات]] مشابه، [[اسم اعظم]] که همواره به صورت مفرد به کار رفته شامل و دربرگیرندۀ بیش از هفتاد حرف شمرده شده است، گرچه [[حقیقت]] این اسم و حروف آن حقیقتاً بر ما پوشیده است، اما از ظاهر سخنان آگاهان به آن حقایق می‌‏توان استفاده نمود مجمومۀ این حروف، تشکیل دهندۀ [[اسم اعظم]] هستند. لذا نباید [[تصور]] نمود مراد از [[اسم اعظم]]، صرفاً لفظ و یا یک کلمه‌ای همانند سایر کلمات رایج میان ماست، بلکه مراد [[حقیقت]] عظیمی است که حقایق متعددی را در بر می‌‏گیرد و یا به تعبیری واقعیت‌های متعددی تشکیل دهندۀ [[اسم اعظم الهی]] هستند<ref>ر.ک: منابع علم امام در قرآن و روایات؛ ص: ۲۶</ref>.  
* [[روایات]] فراوانی [[اسم اعظم]] را قابل انتقال به دیگران می‌داند، پس چنین نیست که فقط هر شخصی که خود قابلیت [[معنوی]] و [[ایمانی]] آن را به دست آورد، [[خدا]] به‌ طور مستقیم آن را به وی عطا کند. در برخی [[روایات]] آمده است [[پیامبران]]{{ع}} به [[فرزندان]] و اوصیای خود، [[اسم اعظم]] را می‌آموختند. البتّه در این [[روایات]] اشاره شده است که یادگیری [[اسم اعظم]] قابلیت و [[لیاقت]] می‌خواهد و [[اسم اعظم]] را به هرکسی نمی‌توان آموخت<ref>ر.ک: [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ص۲۶۹ - ۲۷۰.</ref>.
* [[روایات]] فراوانی [[اسم اعظم]] را قابل انتقال به دیگران می‌داند، پس چنین نیست که فقط هر شخصی که خود قابلیت [[معنوی]] و [[ایمانی]] آن را به دست آورد، [[خدا]] به‌ طور مستقیم آن را به وی عطا کند. در برخی [[روایات]] آمده است [[پیامبران]]{{ع}} به [[فرزندان]] و اوصیای خود، [[اسم اعظم]] را می‌آموختند. البتّه در این [[روایات]] اشاره شده است که یادگیری [[اسم اعظم]] قابلیت و [[لیاقت]] می‌خواهد و [[اسم اعظم]] را به هرکسی نمی‌توان آموخت<ref>ر.ک: [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ص۲۶۹ - ۲۷۰.</ref>.
==[[اسم اعظم]] [[منبع علم امامان]]==
==[[اسم اعظم]] [[منبع علم امامان]]==
* [[اسم اعظم]] عنوانی است که برخی از [[روایات]] برای بیان سرچشمۀ [[علم امام]] و آگاهی‌ها و توانایی‌های او به آن اشاره دارند یعنی یکی از [[منابع علم امامان]]{{ع}} به شمار می‌آید. در [[روایات]]، یکی از ویژگی‌های [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} بهره‌مندی کامل‌تر از [[اسم اعظم]] [[الهی]] بیان شده است یعنی [[آگاهی]] به هفتاد و دو حرف به ایشان عطا شده است و یک حرف مختص به [[خداوند متعال]] است که از آن تعبیر به [[اسم مستأثر]] می‌کنند<ref>ر.ک. [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]، ش ۶، ص ۱۷۰؛ [[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۷۸ ـ ۸۰؛ [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۶۰؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]، ص ۱۴۷ ـ ۱۵۰</ref>.
* [[اسم اعظم]] عنوانی است که برخی از [[روایات]] برای بیان سرچشمۀ [[علم امام]] و آگاهی‌ها و توانایی‌های او به آن اشاره دارند یعنی یکی از [[منابع علم امامان]]{{ع}} به شمار می‌آید. در [[روایات]]، یکی از ویژگی‌های [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{ع}} بهره‌مندی کامل‌تر از [[اسم اعظم الهی]] بیان شده است یعنی [[آگاهی]] به هفتاد و دو حرف به ایشان عطا شده است و یک حرف مختص به [[خداوند متعال]] است که از آن تعبیر به [[اسم مستأثر]] می‌کنند<ref>ر.ک. [[محمد تقی شاکر|شاکر، محمد تقی]]، [[منابع علم امام در قرآن (مقاله)|منابع علم امام در قرآن]]، ش ۶، ص ۱۷۰؛ [[قاسم علی شیخ‌زاده|شیخ‌زاده، قاسم علی]]، [[رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا (پایان‌نامه)|رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا]]، ص ۷۸ ـ ۸۰؛ [[داوود افقی|افقی، داوود]]، [[بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات (پایان‌نامه)|بررسی غلو در روایات علم اهل بیت از کتاب بصائر الدرجات]]، ص ۶۰؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]، ص ۱۴۷ ـ ۱۵۰</ref>.
*مطابق [[روایات]]، دو [[جایگاه]] برای [[اسم اعظم]] تصویر شده است: اوّل: [[جایگاه]] [[علم الغیب]] که دسترسی به آن تنها خاص [[پروردگار]] است و به جز [[خداوند عزوجل]]، کسی دیگر امکان راه یافتن به آن را ندارد؛ دوم: [[جایگاه]] [[علم الکتاب]] که منشأ [[قدرت]] و [[علم]] گستردۀ [[امامان]]{{ع}} و امکان دسترسی ایشان به این [[جایگاه]] و بلکه اشراف به آن بیان شده است. تلفیق و جمع‌بندی میان [[آیات]] و [[روایات]] در این زمینه، نشان می‌‏دهد میان [[اسم اعظم]] و [[علم الکتاب]] رابطۀ عمیقی وجود دارد و به تعبیری آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] از آن تعبیر به {{متن قرآن|عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> و یا {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«کسی که دانش کتاب نزد اوست» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> شده، در [[روایات]] از آن به بخشی از [[اسم اعظم]] [[الهی]] تعبیر شده که [[علم]] ما کان و ما یکون را در بردارد و [[آیات قرآن]] بر [[عظمت]] و گستردگی فوق العادۀ [[علم الکتاب]] دلالت می‌نماید<ref>ر.ک. شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص ۳۴ ـ ۳۸.</ref>.  
*مطابق [[روایات]]، دو [[جایگاه]] برای [[اسم اعظم]] تصویر شده است: اوّل: [[جایگاه]] [[علم الغیب]] که دسترسی به آن تنها خاص [[پروردگار]] است و به جز [[خداوند عزوجل]]، کسی دیگر امکان راه یافتن به آن را ندارد؛ دوم: [[جایگاه]] [[علم الکتاب]] که منشأ [[قدرت]] و [[علم]] گستردۀ [[امامان]]{{ع}} و امکان دسترسی ایشان به این [[جایگاه]] و بلکه اشراف به آن بیان شده است. تلفیق و جمع‌بندی میان [[آیات]] و [[روایات]] در این زمینه، نشان می‌‏دهد میان [[اسم اعظم]] و [[علم الکتاب]] رابطۀ عمیقی وجود دارد و به تعبیری آنچه در [[قرآن]] و [[روایات]] از آن تعبیر به {{متن قرآن|عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ}}<ref>«آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> و یا {{متن قرآن|عِلْمُ الْكِتَابِ}}<ref>«کسی که دانش کتاب نزد اوست» سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> شده، در [[روایات]] از آن به بخشی از [[اسم اعظم الهی]] تعبیر شده که [[علم]] ما کان و ما یکون را در بردارد و [[آیات قرآن]] بر [[عظمت]] و گستردگی فوق العادۀ [[علم الکتاب]] دلالت می‌نماید<ref>ر.ک. شاکر، محمد تقی، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص ۳۴ ـ ۳۸.</ref>.  
* [[تورات]] و [[انجیل]] و [[آیات قرآن]] به کامل بودن [[قرآن]] اشاره و آن را از جهت [[علم]] و [[معرفت]] بسیار [[برتر]] از دیگر [[کتب آسمانی]] دانسته تا حدی که [[قرآن]] را به فراگیری همه چیز توصیف نموده‌اند، در حالی توصیف [[خداوند]] از سایر کتب به بهره داشتن از بخش و برخی از [[علم]] است<ref>تفسیرالعیاشی ج: ۲ ص: ۲۶۶ ح ۵۸؛ بحار ج۸۹ ص۱۰۲ ح۷۸. </ref>.
* [[تورات]] و [[انجیل]] و [[آیات قرآن]] به کامل بودن [[قرآن]] اشاره و آن را از جهت [[علم]] و [[معرفت]] بسیار [[برتر]] از دیگر [[کتب آسمانی]] دانسته تا حدی که [[قرآن]] را به فراگیری همه چیز توصیف نموده‌اند، در حالی توصیف [[خداوند]] از سایر کتب به بهره داشتن از بخش و برخی از [[علم]] است<ref>تفسیرالعیاشی ج: ۲ ص: ۲۶۶ ح ۵۸؛ بحار ج۸۹ ص۱۰۲ ح۷۸. </ref>.
* [[شیخ صدوق]] [[معتقد]] است: "[[خداوند متعال]] [[اسم اعظم]] خود را در آغاز [[سوره‌های قرآن]] و در حروف مقطعه، [[نهان]] ساخته و تنها [[خاندان]] [[عصمت]] و [[طهارت]] را از این اسم [[آگاه]] کرده و به [[معرفت]] آن مفتخر ساخته است. جهتش این است که اگر [[خدای تعالی]] این اسم را به همه [[مردم]] می‌‌آموخت و آن را برای همه آشکار می‌‌نمود، عده‌ای از آن اسم [[سوء]] استفاده می‌کردند و آن را در برابر [[پیامبران]] و [[امامان]]{{ع}} به کار می‌بردند"<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۵۳۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد صادق عظیمی|عظیمی، محمد صادق]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۸۹</ref>
* [[شیخ صدوق]] [[معتقد]] است: "[[خداوند متعال]] [[اسم اعظم]] خود را در آغاز [[سوره‌های قرآن]] و در حروف مقطعه، [[نهان]] ساخته و تنها [[خاندان]] [[عصمت]] و [[طهارت]] را از این اسم [[آگاه]] کرده و به [[معرفت]] آن مفتخر ساخته است. جهتش این است که اگر [[خدای تعالی]] این اسم را به همه [[مردم]] می‌‌آموخت و آن را برای همه آشکار می‌‌نمود، عده‌ای از آن اسم [[سوء]] استفاده می‌کردند و آن را در برابر [[پیامبران]] و [[امامان]]{{ع}} به کار می‌بردند"<ref>کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۵۳۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد صادق عظیمی|عظیمی، محمد صادق]]، [[سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی (پایان‌نامه)|سیر تطور موضوع گستره علم امام در کلام اسلامی]]، ص ۸۹</ref>
۲۱۸٬۰۹۰

ویرایش