افضلیت امام از دیدگاه اشاعره: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[تفتازانی]] نیز همین [[عقیده]] را دارد؛ بدین بیان که گاهی فرد مفضول به [[مصالح]] [[امت]] آشناتر است و انتخاب او به امامت موجب دفع شری است که با امامت افضل پیش خواهد آمد<ref>مسعود بن عمر تفتازانی، شرح العقائد النسفیة، ص۱۰۰.</ref>. | [[تفتازانی]] نیز همین [[عقیده]] را دارد؛ بدین بیان که گاهی فرد مفضول به [[مصالح]] [[امت]] آشناتر است و انتخاب او به امامت موجب دفع شری است که با امامت افضل پیش خواهد آمد<ref>مسعود بن عمر تفتازانی، شرح العقائد النسفیة، ص۱۰۰.</ref>. | ||
از آنچه گفتم میتوانید به این نتیجه برسید که سه نظریه میان [[عالمان]] [[اشعری]] وجود دارد: [[لزوم افضلیت امام]]؛ جواز [[امامت مفضول]] به طور مطلق؛ جواز امامت مفضول در صورت [[مصلحت]].<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[افضلیت امام از منظر عقل و نقل (کتاب)|افضلیت امام از منظر عقل و نقل]]، ص ۸۳.</ref> | از آنچه گفتم میتوانید به این نتیجه برسید که سه نظریه میان [[عالمان]] [[اشعری]] وجود دارد: [[لزوم افضلیت امام]]؛ جواز [[امامت مفضول]] به طور مطلق؛ جواز امامت مفضول در صورت [[مصلحت]].<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[افضلیت امام از منظر عقل و نقل (کتاب)|افضلیت امام از منظر عقل و نقل]]، ص ۸۳.</ref> | ||
==بررسی دیدگاه [[باقلانی]] دربارۀ [[افضلیت امام]]== | |||
[[قاضی]] [[ابوبکر باقلانی]] از متکلّمان برجسته [[اشاعره]] بر این [[باور]] است که [[افضلیت]] یکی از ویژگیهای لازم برای [[امام]] است، مگر آنکه [[نصب]] [[افضل]] به موانعی برخورد کند که در آن صورت [[نصب]] [[مفضول]] به [[امامت]] جایز خواهد بود<ref>تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۱.</ref>. | |||
ایشان درباره مطلب نخست به روایاتی [[استدلال]] کرده است که بر [[افضلیت]] [[امام]] در [[نماز جماعت]] دلالت میکند، آنگاه به [[دلیل]] [[اولویت]] و اینکه [[امامت]] [[امت]] در [[کلیه]] [[امور دینی]] و [[دنیوی]] بر [[امامت]] در [[نماز جماعت]] [[برتری]] دارد، بر [[لزوم]] [[افضلیت]] [[امام]] [[استدلال]] کرده است. برخی از [[روایات]] مورد [[استدلال]] ایشان عبارتند از: [[برترین]] فرد یک [[قوم]] بر آنها [[امامت]] میکند<ref>{{عربی|" يؤم القوم أفضلهم "}}.</ref>؛ [[امامان]] شما [[شفیعان]] شما نزد [[خداوند]] هستند، پس [[بهترین]] خود را بر خویش مقدم دارید؛ کسی که بر قومی پیشی جوید با اینکه میداند [[برتر]] از وی در میان آن [[قوم]] یافت میشود، به [[خدا]]، [[پیامبر]] او و [[مسلمانان]] [[خیانت]] کرده است<ref>تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۴.</ref> | |||
[[دلیل]] دیگر [[ابوبکر باقلانی]] بر [[لزوم]] [[افضلیت]] [[امام]] این است که [[صحابه]] در [[انتخاب]] [[امام]]، [[افضلیت]] را ملاک و مبنای خویش [[برگزیده]] بودند و [[اختلاف]] میان آنان در مصداق [[افضل]] بود نه در [[معیار افضلیت]]<ref> تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۴ـ ۴۷۵.</ref> | |||
[[ابوبکر باقلانی]] سپس برای مطلب دوم چنین [[استدلال]] کرده است که [[هدف]] از [[نصب]] [[امام]] [[مبارزه]] با [[دشمنان]]، [[حمایت]] از [[کیان اسلام]]، [[اجرای حدود]] و استیفای [[حقوق]] است، پس هرگاه با [[برگزیدن افضل]] به عنوان [[امام]]، [[ترس]] آن باشد که [[هرج و مرج]]، رخ دهد، از [[امام]] [[پیروی]] نشود، [[احکام]] تعطیل گردد و [[دشمنان]] به [[کشور اسلامی]] [[طمع]] ورزند، این امر [[دلیل]] خوبی برای [[مسلمانان]] خواهد بود که از [[افضل]] به [[مفضول]] عدول کنند. [[گواه]] این مطلب آن است که [[عمر]] [[خلافت]] پس از خویش را به [[شورای شش نفره]] واگذار کرد با اینکه میدانست برخی از آنان بر دیگران [[برتری]] دارند<ref>تمهید الأوائل و تلخیص الدلائل، ص ۴۷۱.</ref> | |||
===نقد دیدگاه [[باقلانی]]=== | |||
در بررسی [[نظریه]] [[ابوبکر باقلانی]] باید گفت بخش اوّل نظریه وی [[لزوم]] [[افضلیت]] [[امام]] درست است اما استدلالی که آورده مدعای وی را [[اثبات]] نمیکند، زیرا [[افضلیت]] در [[نماز جماعت]] شرط صحت [[نماز]] نیست بلکه شرط کمال و [[اولویت]] آن است. بنابراین، استناد به این [[روایتها]] برای [[افضلیت]] در [[امامت]] کلی [[جامعه]] تنها [[اولویت]] آنرا [[اثبات]] میکند نه [[لزوم]] [[افضلیت]] را. اما [[استدلال]] به [[عمل صحابه]] برای کسانی که [[امامت]] را امری انتخابی دانسته و [[عمل صحابه]] را [[حجت شرعی]] میدانند ـ چنان که [[اهل سنت]] بر این عقیدهاند ـ مقبول خواهد بود به شرط اینکه ثابت شود [[صحابه]] در [[گزینش]] [[امام]] [[لزوم]] [[افضلیت]] را معیار کار خود قرار دادهاند. | |||
درباره بخش دوم از دیدگاه وی باید گفت بر مبنای [[عقیده شیعه]] چنان اشکالی پیش نخواهد آمد، زیرا طبق دیدگاه [[شیعه]] [[امام]] از سوی [[خداوند]] [[برگزیده]] میشود و بر همه [[مسلمانان]] [[واجب]] است او را بشناسند و از وی [[اطاعت]] کنند. حال اگر [[مردم]] با [[امام]] [[منصوب از سوی خداوند]] [[بیعت]] نکردند در آن صورت طبق مبنای [[اهل سنت]] [[امامت]] [[مفضول]] [[مشروعیت]] خواهد داشت. اما بر مبنای [[عقیده شیعه]]، مشروعیتِ [[امامت]] [[مفضول]] در گرو آن است که [[امام]] [[افضل]] آنرا [[تأیید]] کند از آنجا که [[امامت]] یک [[ضرورت اجتماعی]] اجتناب ناپذیر است و نبود [[امام]] [[مفاسد]] بزرگتری از [[انتخاب]] [[امامت]] غیر [[افضل]] به دنبال دارد، [[امام]] [[منصوب]] از جانب [[خداوند]] برای دفع [[مفاسد]] یاد شده، [[امامت]] [[مفضول]] را [[تأیید]] میکند. البته با [[تأیید]] [[امامت]] [[مفضول]] از جانب [[امام]] [[افضل]]، [[قبح فاعلی]] [[امامت]] [[مفضول]] و آنان که وی را به [[امامت]] برگزیدهاند از بین نمیرود، ولی اعمالی که [[حاکمیت]] انجام میدهد و [[همکاری]] [[مردم]] با آن تا جایی که [[ضوابط اسلامی]] رعایت میشود [[مشروعیت]] خواهد داشت، این [[مشروعیت]] نه به جهت [[رأی]] و خواست افراد، بلکه در [[حقیقت]] به [[دلیل]] [[تأیید]] مشروط [[امام]] [[منصوب از سوی خداوند]] است<ref>[[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی]]، ج۱، ص۵۷.</ref>. | |||
{{افضلیت}} | {{افضلیت}} |