اخلاق در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←اخلاق الهی
خط ۱۲۶: | خط ۱۲۶: | ||
اخلاق الهی ([[دینی]]) عهدهدار شکل و سامان دهی ارزشهای [[حاکم]] بر رابطه [[انسان]] با [[آفریدگار]] خویشاست. | اخلاق الهی ([[دینی]]) عهدهدار شکل و سامان دهی ارزشهای [[حاکم]] بر رابطه [[انسان]] با [[آفریدگار]] خویشاست. | ||
از دیدگاه [[قرآن]]، [[انسان]]، [[آفریده]] [[خداوند]] است و نشان [[بندگی]] او را از همان آغاز وجودش دارد. [[خدا]] هنگام [[آفرینش انسان]] بر [[ربوبیّت]] خود از [[فرزندان آدم]] [[گواهی]] گرفته است: | از دیدگاه [[قرآن]]، [[انسان]]، [[آفریده]] [[خداوند]] است و نشان [[بندگی]] او را از همان آغاز وجودش دارد. [[خدا]] هنگام [[آفرینش انسان]] بر [[ربوبیّت]] خود از [[فرزندان آدم]] [[گواهی]] گرفته است: {{متن قرآن|وَإِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ عَلَى أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّكُمْ قَالُوا بَلَى شَهِدْنَا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هَذَا غَافِلِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت از پشت فرزندان آدم، زادههای آنها را برآورد و از آنان بر خودشان گواهی گرفت که آیا من پروردگارتان نیستم؟ گفتند: چرا، گواهی میدهیم؛ مبادا که در رستخیز بگویید ما از این ناآگاه بودیم» سوره اعراف، آیه ۱۷۲.</ref> رابطه انسان با [[ربّ]] خویش، الزامهای خاصّی دارد که مهمّترین آنها [[ایمان به خداوند]] است. قرآن نخستین [[پند]] [[لقمان]] را به فرزند خویش، [[شرک]] نورزیدن به خدا نقل کرده؛ زیرا [[شرک]]، ستمی بزرگ است: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ يَعِظُهُ يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز میداد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref> [[ایمان]] که [[تسلیم]] [[قلبی]] [[آدمی]] به خداوند است، گوهر فضیلتهای دینی بهشمار میرود. [[آیات]] بسیاری، [[انسانها]] را به ایمان به خداوند، [[معاد]]، [[رسالت]] و دیگر امور غایی و [[الهی]] فرا میخوانند. | ||
[[ایمان]]، [[روح]] [[رستگاری]] آدمی است و بدون آن، [[عمل صالح]] فایده محدودی دارد و [[راه]] به رستگاری [[ابدی]] نمیبرد. در [[قرآن کریم]] تقریباً همهجا، عملصالح به ایمان عطف شده است تا نشاندهد که [[سعادت ابدی]] بدون ایمان بهدست نمیآید. | [[ایمان]]، [[روح]] [[رستگاری]] آدمی است و بدون آن، [[عمل صالح]] فایده محدودی دارد و [[راه]] به رستگاری [[ابدی]] نمیبرد. در [[قرآن کریم]] تقریباً همهجا، عملصالح به ایمان عطف شده است تا نشاندهد که [[سعادت ابدی]] بدون ایمان بهدست نمیآید. | ||
[[توکّل]] که چیزی بیش از اصل ایمان، و نشان [[اعتماد]] فوقالعاده به [[مشیّت الهی]] است، یکی دیگر از فضیلتهایی شمرده میشود که در رابطه انسان با خدای خود [[ظهور]] و بروز مییابد: | [[توکّل]] که چیزی بیش از اصل ایمان، و نشان [[اعتماد]] فوقالعاده به [[مشیّت الهی]] است، یکی دیگر از فضیلتهایی شمرده میشود که در رابطه انسان با خدای خود [[ظهور]] و بروز مییابد: {{متن قرآن|قُلْ لَنْ يُصِيبَنَا إِلَّا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَنَا هُوَ مَوْلَانَا وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«بگو هیچگاه جز آنچه خداوند برای ما مقرّر داشته است به ما نمیرسد، او سرور ماست و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند» سوره توبه، آیه ۵۱.</ref> [[عبادت]] و [[تعظیم شعایر]] دینی نیز جزو فضیلتهایی است که در رابطه انسان با خدای خود مجال ظهور مییابد: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان نمازم و نیایشم و زندگیم و مرگم از آن خداوند پروردگار جهانیان است» سوره انعام، آیه ۱۶۲.</ref> [[خشیت]] و [[خداترسی]]، از عناصر ارزشمند [[روحی]] است که در [[ارتباط]] [[انسان]] با جلال و [[جبروت]] [[الهی]] [[ظهور]] مییابد: {{متن قرآن|مَنْ خَشِيَ الرَّحْمَنَ بِالْغَيْبِ وَجَاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ}}<ref>«همان که از (خداوند) بخشنده در نهان میهراسد و دلی بازگردنده (به درگاه ما) میآورد» سوره ق، آیه ۳۳.</ref> چنانکه [[محبّت]] شدید به [[خدا]] نیز از عناصر ارزشمند دیگری است که در سایه [[ایمان]] به وی برای انسان حاصل میشود: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ }}<ref>«مؤمنان، خداوند را دوستدارترند» سوره بقره، آیه ۱۶۵.</ref>. | ||
این [[فضیلتها]]، وجه تمایز اساسی اخلاقهای [[دینی]] از اخلاقهای غیر دینی است؛ زیرا ارتباط انسان با خدا و غایات اصلی هستی چیزی است که اخلاقهای غیر دینی به عمد یا به [[سهو]] آن را نادیده گرفتهاند؛ ازاینرو نسخه [[اخلاقی]] آنها حدّاکثر بهکار سامان دادن [[زندگی]] این عالم میخورد و به زندگی [[آخرتی]] راهی ندارد. | این [[فضیلتها]]، وجه تمایز اساسی اخلاقهای [[دینی]] از اخلاقهای غیر دینی است؛ زیرا ارتباط انسان با خدا و غایات اصلی هستی چیزی است که اخلاقهای غیر دینی به عمد یا به [[سهو]] آن را نادیده گرفتهاند؛ ازاینرو نسخه [[اخلاقی]] آنها حدّاکثر بهکار سامان دادن [[زندگی]] این عالم میخورد و به زندگی [[آخرتی]] راهی ندارد. | ||
مهمّتر آنکه اخلاقهای دینی با دادن [[صبغه]] الهی به همین فضیلتهای معمول، آنها را تقدّس بخشیده، وسیله [[تقرّب به خداوند]] که اساس [[رستگاری]] است، قرار میدهند. در این نگاه، [[تعاون اجتماعی]]، [[تواضع]] و... و هر [[کار نیک]] دیگری رنگ و روی دینی میگیرد و مورد [[ستایش الهی]] و مایه جلب [[رضایت خداوند]] میشود؛ بنابراین، [[مکارم اخلاقی]] افزون بر [[ارزش]] ذاتی، زمینهساز [[رضایت]] و [[ستایش خداوند]] نیز هست. گرامیترین [[انسانها]] نزد [[خداوند]]، خویشتندارترین آنها است. | مهمّتر آنکه اخلاقهای دینی با دادن [[صبغه]] الهی به همین فضیلتهای معمول، آنها را تقدّس بخشیده، وسیله [[تقرّب به خداوند]] که اساس [[رستگاری]] است، قرار میدهند. در این نگاه، [[تعاون اجتماعی]]، [[تواضع]] و... و هر [[کار نیک]] دیگری رنگ و روی دینی میگیرد و مورد [[ستایش الهی]] و مایه جلب [[رضایت خداوند]] میشود؛ بنابراین، [[مکارم اخلاقی]] افزون بر [[ارزش]] ذاتی، زمینهساز [[رضایت]] و [[ستایش خداوند]] نیز هست. گرامیترین [[انسانها]] نزد [[خداوند]]، خویشتندارترین آنها است. {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروهها و قبیلهها کردیم تا یکدیگر را باز شناسید، بیگمان گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref> خدا عدالتپیشگان {{متن قرآن|لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«خداوند شما را از نیکی ورزیدن و دادگری با آنان که با شما در کار دین جنگ نکردهاند و شما را از خانههایتان بیرون نراندهاند باز نمیدارد؛ بیگمان خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره ممتحنه، آیه ۸.</ref> و [[نیکوکاران]] {{متن قرآن|وَأَنْفِقُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ وَأَحْسِنُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و در راه خداوند هزینه کنید و با دست خویش خود را به نابودی نیفکنید و نیکوکار باشید که خداوند نیکوکاران را دوست میدارد» سوره بقره، آیه ۱۹۵.</ref> را [[دوست]] دارد. | ||
[[اخلاق]] از دیدگاه [[قرآن]] حتّی آنجا که به تنظیم رابطه انسان با خود یا [[جامعه]] میپردازد میتواند صبغه الهی و دینی داشته باشد و این به [[نیّت]] [[خالص]] الهی در انجام آنها مشروط است و هر چه نیّت انسان خداییتر باشد، [[پاداش]] آخرتی بیشتر است. | [[اخلاق]] از دیدگاه [[قرآن]] حتّی آنجا که به تنظیم رابطه انسان با خود یا [[جامعه]] میپردازد میتواند صبغه الهی و دینی داشته باشد و این به [[نیّت]] [[خالص]] الهی در انجام آنها مشروط است و هر چه نیّت انسان خداییتر باشد، [[پاداش]] آخرتی بیشتر است {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان میگذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref>.<ref>[[محسن جوادی|جوادی، محسن]]، [[اخلاق - جوادی (مقاله)|مقاله «اخلاق»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref> | ||
==قرآن و اخلاق [[تربیتی]]== | ==قرآن و اخلاق [[تربیتی]]== |