پرش به محتوا

اطاعت پیامبر در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۱: خط ۴۱:
[[قرآن کریم]]، در [[آیات]] متعدّدی به اطاعت مطلق و [[پیروی]] از همه [[اوامر و نواهی]] [[پیشوایان الهی]]، به ویژه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، چه در حوزه [[امور اجتماعی]] و چه در [[امور فردی]]، [[دعوت]] کرده است. در برخی آیات، با مخاطب قرار دادن همه [[انسان‌ها]]، آنان را به اطاعت مطلق از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} فراخوانده است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}<ref>«بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید» سوره نور، آیه ۵۴.</ref> و در بعض آیات [[اطاعت از رسول خدا]] را همان [[اطاعت از خداوند]] معرفی می‌کند: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>. اطاعت از رسول خدا، اطاعت از همه دستورهایی است که از ناحیه [[خدا]] نازل شده و آنچه پیامبر [[دستور]] می‌دهد، همان [[وحی]] خداست<ref>طباطبایى، محمدحسین، المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوى همدانى، ج ۳۶،ص ۸۰.</ref>.  
[[قرآن کریم]]، در [[آیات]] متعدّدی به اطاعت مطلق و [[پیروی]] از همه [[اوامر و نواهی]] [[پیشوایان الهی]]، به ویژه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، چه در حوزه [[امور اجتماعی]] و چه در [[امور فردی]]، [[دعوت]] کرده است. در برخی آیات، با مخاطب قرار دادن همه [[انسان‌ها]]، آنان را به اطاعت مطلق از [[پیامبر اسلام]]{{صل}} فراخوانده است: {{متن قرآن|قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ}}<ref>«بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید» سوره نور، آیه ۵۴.</ref> و در بعض آیات [[اطاعت از رسول خدا]] را همان [[اطاعت از خداوند]] معرفی می‌کند: {{متن قرآن|مَنْ يُطِعِ الرَّسُولَ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ}}<ref>«هر که از پیامبر فرمانبرداری کند بی‌گمان از خداوند فرمان برده است» سوره نساء، آیه ۸۰.</ref>. اطاعت از رسول خدا، اطاعت از همه دستورهایی است که از ناحیه [[خدا]] نازل شده و آنچه پیامبر [[دستور]] می‌دهد، همان [[وحی]] خداست<ref>طباطبایى، محمدحسین، المیزان، ترجمه: سید محمدباقر موسوى همدانى، ج ۳۶،ص ۸۰.</ref>.  


رساترین [[آیه]] بر [[حجیت سنت]] و ضرورت اطاعت مطلق از پیامبر، آیۀ {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref>«آنچه خداوند از (دارایی‌های) اهل این شهرها بر پیامبرش (به غنیمت) بازگرداند از آن خداوند و پیامبر و خویشاوند و یتیمان و مستمندان و در راه مانده است تا میان توانگران شما دست به دست نگردد و آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید که خداوند، سخت کیفر است» سوره حشر، آیه ۷.</ref>‏ است که بر [[لزوم]] [[تمسک]] به تمام آموزه‌های [[پیامبر]] [[دلالت]] دارد، در این [[آیه]] تعبیر «ما آتاکُمُ» به خاطر فراگیری معنایی آن، هر آن چیزی را که اعم از [[رفتار]] و [[گفتار پیامبر]] است، در برمی‌گیرد. سه احتمال در معنای آیه و آنچه به پیامبر نسبت داده شده است وجود دارد: ۱. [[حق]] [[اختیار]]، ۲. [[حکم]] و [[دستور]] [[شرعی]]،  ۳. حق اختیار، حکم و دستور شرعی. معنای سوم که معنای عامی است با قراین داخلی و [[خارجی]] [[تأیید]] شده است؛ آمدن واژه «اتیان» به جای تعبیر «اعطا»؛ اتیان به معنای پیش از [[بخشش مال]] یا [[مقام]] یا شئ دیگر است<ref>طوسی، التبیان  ج ۹ ص ۵۶۴ ؛ شاذلی ج ۲۸ ص ۷۸ ؛ طباطبائی المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴</ref>. در [[روایات اهل بیت]]{{ع}} و کلمات برخی از [[صحابه]]، برای حق [[قانون‌گذاری]] پیامبر به همین آیه [[استشهاد]] شده است<ref>کلینی کافی، ج ۱ ص ۲۶۵ ؛ صفار ص ۳۹۸ ؛ عروسی حویزی، ج ۵ ص ۲۷۹ ؛ مجلسی، بحار الأنوار ج ۱۷ ص ۷ ؛ قرطبی ج ۱۸ ص ۱۷</ref>. همچنین در این آیه در کنار امر به [[پذیرش دستور]] و [[اقتدا]] به [[عمل]] پیامبر، بر اجتناب از اموری که ایشان [[نهی]] کرده‌اند، نیز تأکید شده است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴</ref>.<ref>ر.ک: طیبی زینب، تحلیل انتقادی نگرش قرآنیون در تفسیر آیات اطاعت از پیامبر.</ref>. بزرگان [[اهل سنت]] نیز همانند [[امامیه]] از همین آیه اطلاق فهمیده‌اند، اگرچه [[فخر رازی]] ابتدا {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ}} را به همان معنای {{عربی|ما آتاکم من الغنیمة و الفئ}}<ref>یعنی آنچه از غنیمت و فئ خداوند به پیامبر داده است»؛ فئ در اصطلاح اموالی است که بدون جنگ و درگیری ازکفّار به غنیمت گرفته شده</ref> معنا کرده است، اما بعد از آن می‌گوید: [[شایسته]] این است که آیه اطلاق دارد در هر چه که پیامبر گفت یا [[فرمان]] داد و یا نهی کرد، چه در مسائل [[حکومتی]] و چه در [[تبیین احکام]]<ref>«الأجود أن تكون هذه الآية عامة في كل ما آتى رسول اللَّه و نهى عنه و أمر الفي‏ء داخل في عمومه‏» التفسير الكبير، ج‏۲۹، ص: ۵۰۷</ref>.  
رساترین [[آیه]] بر [[حجیت سنت]] و ضرورت اطاعت مطلق از پیامبر، آیۀ {{متن قرآن|وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا}}<ref>«آنچه پیامبر به شما می‌دهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز می‌دارد دست بکشید» سوره حشر، آیه ۷.</ref>‏ است که بر [[لزوم]] [[تمسک]] به تمام آموزه‌های [[پیامبر]] [[دلالت]] دارد، در این [[آیه]] تعبیر «ما آتاکُمُ» به خاطر فراگیری معنایی آن، هر آن چیزی را که اعم از [[رفتار]] و [[گفتار پیامبر]] است، در برمی‌گیرد.<ref>طوسی، التبیان  ج ۹ ص ۵۶۴ ؛ شاذلی ج ۲۸ ص ۷۸ ؛ طباطبائی المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴</ref>. در [[روایات اهل بیت]]{{ع}} و کلمات برخی از [[صحابه]]، برای حق [[قانون‌گذاری]] پیامبر به همین آیه [[استشهاد]] شده است<ref>کلینی کافی، ج ۱ ص ۲۶۵ ؛ صفار ص ۳۹۸ ؛ عروسی حویزی، ج ۵ ص ۲۷۹ ؛ مجلسی، بحار الأنوار ج ۱۷ ص ۷ ؛ قرطبی ج ۱۸ ص ۱۷</ref>. همچنین در این آیه در کنار امر به [[پذیرش دستور]] و [[اقتدا]] به [[عمل]] پیامبر، بر اجتناب از اموری که ایشان [[نهی]] کرده‌اند، نیز تأکید شده است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۱۹ ص ۲۰۴</ref>.<ref>ر.ک: طیبی زینب، تحلیل انتقادی نگرش قرآنیون در تفسیر آیات اطاعت از پیامبر.</ref>. بزرگان [[اهل سنت]] نیز همانند [[امامیه]] از همین آیه اطلاق فهمیده‌اند، اگرچه [[فخر رازی]] ابتدا {{متن قرآن|مَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ}} را به همان معنای {{عربی|ما آتاکم من الغنیمة و الفئ}}<ref>یعنی آنچه از غنیمت و فئ خداوند به پیامبر داده است»؛ فئ در اصطلاح اموالی است که بدون جنگ و درگیری ازکفّار به غنیمت گرفته شده</ref> معنا کرده است، اما بعد از آن می‌گوید: [[شایسته]] این است که آیه اطلاق دارد در هر چه که پیامبر گفت یا [[فرمان]] داد و یا نهی کرد، چه در مسائل [[حکومتی]] و چه در [[تبیین احکام]]<ref>«الأجود أن تكون هذه الآية عامة في كل ما آتى رسول اللَّه و نهى عنه و أمر الفي‏ء داخل في عمومه‏» التفسير الكبير، ج‏۲۹، ص: ۵۰۷</ref>.  


[[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> می‌گوید: این آیه مانند آیه {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، بیانگر [[ولایت]] مطلق [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است. طبق [[ظهور]] آیه ۵۵ [[سوره مائده]] [[ولایت خدا]] و [[رسول]] مانند یکدیگر است، یعنی [[ولایت خداوند]] بدون هیچ قید و شرطی [[ولایت پیامبر]] نیز هست. [[بدیهی]] است ولایت خداوند به دو صورت است: [[ولایت تکوینی]] و [[ولایت تشریعی]]<ref>ولایت نوعی نزدیکی است که موجب نوع خاصی از تصرف و مالکیت تدبیر می‌شود؛ ولایت تکوینی به معنای هر گونه تصرف در هر موجود و هر نوع تدبیر است، به هر صورتی که بخواهد ولایت تشریعی به معنای قانون‌گذاری و شریعت و هدایت و ارشاد توفیق و امثال این امور است. </ref>. همان ولایت تشریعی که برای [[خداوند]] [[ثابت]] است، برای [[رسول خدا]] هم ثابت است؛ چنانچه [[قیام]] به [[تشریع]]، [[دعوت به دین]]، [[تربیت]] [[امت]]، [[حکومت]] و [[قضاوت]] در بین [[مسلمانان]] از [[شؤون]] و [[مناصب]] [[رسالت پیامبر]] است. از این رو [[رسول خدا]]{{صل}} دارای [[ولایتی]] است که [[امت]] را به سوی [[خدای تعالی]] سوق دهد و در بین آنها [[حکومت]] و [[فصل خصومت]] کند و در تمامی شؤون آنها دخالت می‌نماید. همان طور که [[اطاعت از خداوند]]، بر [[مردم]] [[واجب]] است، [[اطاعت از پیامبر]] او نیز بدون قید و شرط واجب است. پس [[ولایت تشریعی]] آن [[حضرت]] به ولایت تشریعی [[خداوند]] بازمی‌گردد. به این معنا که چون [[اطاعت خداوند]] در [[امور تشریعی]] واجب است و [[اطاعت رسول]] [[خدا]]{{صل}} هم [[اطاعت]] خداست پس رسول خدا مقدم و پیشوای آنان و در نتیجه [[ولایت]] او هم همان [[ولایت خداوند]] خواهد بود و اطاعتش بر همه مسلمانان واجب است. با وجود ولایت تشریعی [[پیامبر]]، [[پیروی]] از آن حضرت در تمام [[دستورات]] ایشان بر همه مسلمانان واجب است. البته روشن است که ولایت رسول خدا به تبع ولایت خداوند است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۶ ص ۱۶ و ج ۱۶ ص ۲۷</ref>.<ref>ر.ک: بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات.</ref>.
[[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> می‌گوید: این آیه مانند آیه {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، بیانگر [[ولایت]] مطلق [[پیامبر اکرم]]{{صل}} است. طبق [[ظهور]] آیه ۵۵ [[سوره مائده]] [[ولایت خدا]] و [[رسول]] مانند یکدیگر است، یعنی [[ولایت خداوند]] بدون هیچ قید و شرطی [[ولایت پیامبر]] نیز هست. [[بدیهی]] است ولایت خداوند به دو صورت است: [[ولایت تکوینی]] و [[ولایت تشریعی]]<ref>ولایت نوعی نزدیکی است که موجب نوع خاصی از تصرف و مالکیت تدبیر می‌شود؛ ولایت تکوینی به معنای هر گونه تصرف در هر موجود و هر نوع تدبیر است، به هر صورتی که بخواهد ولایت تشریعی به معنای قانون‌گذاری و شریعت و هدایت و ارشاد توفیق و امثال این امور است. </ref>. همان ولایت تشریعی که برای [[خداوند]] [[ثابت]] است، برای [[رسول خدا]] هم ثابت است؛ چنانچه [[قیام]] به [[تشریع]]، [[دعوت به دین]]، [[تربیت]] [[امت]]، [[حکومت]] و [[قضاوت]] در بین [[مسلمانان]] از [[شؤون]] و [[مناصب]] [[رسالت پیامبر]] است. از این رو [[رسول خدا]]{{صل}} دارای [[ولایتی]] است که [[امت]] را به سوی [[خدای تعالی]] سوق دهد و در بین آنها [[حکومت]] و [[فصل خصومت]] کند و در تمامی شؤون آنها دخالت می‌نماید. همان طور که [[اطاعت از خداوند]]، بر [[مردم]] [[واجب]] است، [[اطاعت از پیامبر]] او نیز بدون قید و شرط واجب است. پس [[ولایت تشریعی]] آن [[حضرت]] به ولایت تشریعی [[خداوند]] بازمی‌گردد. به این معنا که چون [[اطاعت خداوند]] در [[امور تشریعی]] واجب است و [[اطاعت رسول]] [[خدا]]{{صل}} هم [[اطاعت]] خداست پس رسول خدا مقدم و پیشوای آنان و در نتیجه [[ولایت]] او هم همان [[ولایت خداوند]] خواهد بود و اطاعتش بر همه مسلمانان واجب است. با وجود ولایت تشریعی [[پیامبر]]، [[پیروی]] از آن حضرت در تمام [[دستورات]] ایشان بر همه مسلمانان واجب است. البته روشن است که ولایت رسول خدا به تبع ولایت خداوند است<ref>طباطبائی، تفسیر المیزان ج ۶ ص ۱۶ و ج ۱۶ ص ۲۷</ref>.<ref>ر.ک: بیات، محمد حسین، عواقب شرعی آزاررسانی به پیامبر و مخالفت با اوامر و اعمال آن حضرت از منظر آیات و روایات.</ref>.
۱۱٬۹۸۵

ویرایش