آبرو در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'نفر' به 'نفر'
جز (جایگزینی متن - '(مقاله)|مقاله "' به '(مقاله)|مقاله «') |
جز (جایگزینی متن - 'نفر' به 'نفر') |
||
خط ۹۲: | خط ۹۲: | ||
==موارد جواز یا [[لزوم]] هتک [[آبرو]]== | ==موارد جواز یا [[لزوم]] هتک [[آبرو]]== | ||
با همه اهتمامی که [[قرآن کریم]] به [[حفظ]] آبروی [[انسان]]، بهویژه [[مسلمان]] دارد، در مواردی، برای مسلمانْ حرمتی قائل نبوده، ریختن آبروی او را جایز و حتّی در مواردی بدین شرح [[واجب]] میداند: | با همه اهتمامی که [[قرآن کریم]] به [[حفظ]] آبروی [[انسان]]، بهویژه [[مسلمان]] دارد، در مواردی، برای مسلمانْ حرمتی قائل نبوده، ریختن آبروی او را جایز و حتّی در مواردی بدین شرح [[واجب]] میداند: | ||
#اگر [[زنا]] با [[شهادت]] چهار | #اگر [[زنا]] با [[شهادت]] چهار نفر [[ثابت]] شود، به [[حاکم اسلامی]] [[فرمان]] داده تا در حضور گروهی از [[مؤمنان]] او را تازیانه بزند: {{متن قرآن|الزَّانِيَةُ وَالزَّانِي فَاجْلِدُوا كُلَّ وَاحِدٍ مِنْهُمَا مِائَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُمْ بِهِمَا رَأْفَةٌ فِي دِينِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به هر یک از زن و مرد زناکار صد تازیانه بزنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید نباید در دین خداوند بخشایشی بر آن دو به شما دست دهد و هنگام عذابشان باید دستهای از مؤمنان گواه باشند» سوره نور، آیه ۲.</ref>. | ||
#در [[آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و به کسانی که به زنان پاکدامن تهمت (زنا) میزنند سپس چهار گواه نمیآورند هشتاد تازیانه بزنید و دیگر هرگز گواهی آنان را نپذیرید و آنانند که نافرمانند» سوره نور، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۸۹.</ref> افزون بر حکمِ تازیانه، بر کسانی که [[زنان]] یا مردان [[عفیف]] را به [[فحشا]] متّهم میکنند، با [[فاسق]] شمردن آنان، به مؤمنان فرمان میدهد که هرگز [[گواهی]] آنان را نپذیرند، مگر آنکه [[توبه]] کنند. نپذیرفتن شهادت [[فاسقان]]، به معنای [[هتک حرمت]] و آبروی آنان در بخشی از [[روابط اجتماعی]] است. | #در [[آیه]] {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُوا بِأَرْبَعَةِ شُهَدَاءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَانِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُوا لَهُمْ شَهَادَةً أَبَدًا وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ}}<ref>«و به کسانی که به زنان پاکدامن تهمت (زنا) میزنند سپس چهار گواه نمیآورند هشتاد تازیانه بزنید و دیگر هرگز گواهی آنان را نپذیرید و آنانند که نافرمانند» سوره نور، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|إِلَّا الَّذِينَ تَابُوا مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«مگر آنان که پس از آن، توبه کنند و به راه آیند؛ که بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۸۹.</ref> افزون بر حکمِ تازیانه، بر کسانی که [[زنان]] یا مردان [[عفیف]] را به [[فحشا]] متّهم میکنند، با [[فاسق]] شمردن آنان، به مؤمنان فرمان میدهد که هرگز [[گواهی]] آنان را نپذیرند، مگر آنکه [[توبه]] کنند. نپذیرفتن شهادت [[فاسقان]]، به معنای [[هتک حرمت]] و آبروی آنان در بخشی از [[روابط اجتماعی]] است. | ||
#فرمان به قطع دستِ "سارق" {{متن قرآن|وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref> در معرض دید افراد [[جامعه]]، به دلیل [[بیآبرویی]] و عدم [[حرمت]] سارقان در [[جامعه اسلامی]] است. شایان ذکر است [[اجرای حدود]] پیشین که مستلزم بیآبرویی آن افراد است، بر حاکم اسلامی واجب و ابزاری برای [[اصلاح جامعه]] از سه عامل مهم [[فساد اجتماعی]] است. | #فرمان به قطع دستِ "سارق" {{متن قرآن|وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُوا أَيْدِيَهُمَا جَزَاءً بِمَا كَسَبَا نَكَالًا مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ}}<ref>«و دست مرد و زن دزد را به سزای آنچه کردهاند به کیفری از سوی خداوند ببرید و خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره مائده، آیه ۳۸.</ref> در معرض دید افراد [[جامعه]]، به دلیل [[بیآبرویی]] و عدم [[حرمت]] سارقان در [[جامعه اسلامی]] است. شایان ذکر است [[اجرای حدود]] پیشین که مستلزم بیآبرویی آن افراد است، بر حاکم اسلامی واجب و ابزاری برای [[اصلاح جامعه]] از سه عامل مهم [[فساد اجتماعی]] است. |