پرش به محتوا

اسم مستأثر در عرفان اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[اسم مستأثر]]''' است. "'''اسم مستأثر'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[اسم مستأثر در قرآن]] - [[اسم مستأثر در حدیث]] - [[اسم مستأثر در نهج البلاغه]] - [[اسم مستأثر در معارف دعا و زیارات]] - [[اسم مستأثر در کلام اسلامی]] - [[اسم مستأثر در عرفان اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[اسم مستأثر (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==تعریف اصطلاحی==
==تعریف اصطلاحی==
اسمای مستأثره از اسمای ذاتیه‌ای هستند که دارای کلم و اثر متعیّنی نبوده و تحت اسم [[باطن]] و اول مندرج‌اند.
اسمای مستأثره از اسمای ذاتیه‌ای هستند که دارای کلم و اثر متعیّنی نبوده و تحت اسم [[باطن]] و اول مندرج‌اند.
خط ۱۳: خط ۲۲:
[[علامه]] [[داوود]] قیصری که سخن‌گوی [[عارفان]] است، با جمع‌بندی کلمات و سخنان عارفان نامدار، نظر خود و مشهور بین عارفان را این‌گونه بیان می‌کند که ما ترجمه آن را از استاد آشتیانی نقل می‌کنیم: بعضی از [[اسما]]، [[مفاتیح غیب]] وجودند، که منشأ تعین وجود می‌شوند و کسی [[علم]] به مفاتیح غیب ندارد و فقط [[خداوند]] به آن عالم است؛ چون در [[غیب]] وجود [[برزخ]]، موجودند و کسی راه به غیب وجود ندارد، مگر کسی که مورد تجلی [[حق]]، به [[هویت]] ذاتیه واقع شود؛ یعنی مورد تجلی ذاتی حق واقع گردد؛ کسانی که [[مظهر]] تجلی صفاتی هستند، از این اسما خبر ندارند. [[عالم به غیب]]؛ یعنی مفاتیح غیب حق است و غیب وجود خود را برای کسی ظاهر نمی‌نماید، مگر به بعضی از [[بندگان]] خود و آن بندگان کمّل، مخصوصی به تجلی ذاتی‌اند. این قبیل از [[اسما]] را که کسی به آنها وقوف حاصل نمی‌نماید، اسمای مستأثره نامیده‌اند و مکنون در [[غیب]] وجودند. این اسما، داخل حیطه اسم اول و اسم باطنند و چون داخل در اسم باطنند، هرگز ظاهر نمی‌شوند. این اسما، مبدأ [[ظهور]] اسمایی هستند که مبدأ ظهور اعیان ثابته‌اند، و اعیان ثابته، [[صور]] و تعین این اسما می‌باشند. اعیان ثابته، ظهور اسمای الهیه‌اند و اسمای الهیه، [[باطن]] اعیان ثابته‌اند و اسمایی که [[حکومت]] بر اعیان ثابته دارند، ظهور اسمای مستأثره‌اند و اسمای مستأثره، داخل در حیطه اسم باطن و اسم اولند.  بنابراین، آن‌چه که مربوط به غیب وجود است، منتسب به اسم باطن و اول است. و آن‌چه که اختصاص به ظاهر و صورت وجود (آخر) دارد، محکوم به [[حکم]] اسم ظاهر است<ref>قیصری، شرح فصوص، ج۱، ص۳۶-۳۷؛ آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ص۲۶۰.</ref>.
[[علامه]] [[داوود]] قیصری که سخن‌گوی [[عارفان]] است، با جمع‌بندی کلمات و سخنان عارفان نامدار، نظر خود و مشهور بین عارفان را این‌گونه بیان می‌کند که ما ترجمه آن را از استاد آشتیانی نقل می‌کنیم: بعضی از [[اسما]]، [[مفاتیح غیب]] وجودند، که منشأ تعین وجود می‌شوند و کسی [[علم]] به مفاتیح غیب ندارد و فقط [[خداوند]] به آن عالم است؛ چون در [[غیب]] وجود [[برزخ]]، موجودند و کسی راه به غیب وجود ندارد، مگر کسی که مورد تجلی [[حق]]، به [[هویت]] ذاتیه واقع شود؛ یعنی مورد تجلی ذاتی حق واقع گردد؛ کسانی که [[مظهر]] تجلی صفاتی هستند، از این اسما خبر ندارند. [[عالم به غیب]]؛ یعنی مفاتیح غیب حق است و غیب وجود خود را برای کسی ظاهر نمی‌نماید، مگر به بعضی از [[بندگان]] خود و آن بندگان کمّل، مخصوصی به تجلی ذاتی‌اند. این قبیل از [[اسما]] را که کسی به آنها وقوف حاصل نمی‌نماید، اسمای مستأثره نامیده‌اند و مکنون در [[غیب]] وجودند. این اسما، داخل حیطه اسم اول و اسم باطنند و چون داخل در اسم باطنند، هرگز ظاهر نمی‌شوند. این اسما، مبدأ [[ظهور]] اسمایی هستند که مبدأ ظهور اعیان ثابته‌اند، و اعیان ثابته، [[صور]] و تعین این اسما می‌باشند. اعیان ثابته، ظهور اسمای الهیه‌اند و اسمای الهیه، [[باطن]] اعیان ثابته‌اند و اسمایی که [[حکومت]] بر اعیان ثابته دارند، ظهور اسمای مستأثره‌اند و اسمای مستأثره، داخل در حیطه اسم باطن و اسم اولند.  بنابراین، آن‌چه که مربوط به غیب وجود است، منتسب به اسم باطن و اول است. و آن‌چه که اختصاص به ظاهر و صورت وجود (آخر) دارد، محکوم به [[حکم]] اسم ظاهر است<ref>قیصری، شرح فصوص، ج۱، ص۳۶-۳۷؛ آشتیانی، شرح مقدمه قیصری، ص۲۶۰.</ref>.


از مجموع سخنان [[عارفان]] مذبور، این مطلب به دست می‌آید که اسمای مستأثره از اسمای ذاتیه [[حق]] هستند که حکم و اثر و مظهری در عالم خارج ندارند، زیرا آنها با غیر [[خدا]] [[ارتباط]] ندارند و از شئونات نامتناهی هستند که چون تحت [[پوشش]] اسم اول و باطن می‌باشند، مبدأ ظهور اعیان ثابته‌اند و [[حکومتی]] بر اشخاص خارجی ندارند.
از مجموع سخنان [[عارفان]] مذبور، این مطلب به دست می‌آید که اسمای مستأثره از اسمای ذاتیه [[حق]] هستند که حکم و اثر و مظهری در عالم خارج ندارند، زیرا آنها با غیر [[خدا]] [[ارتباط]] ندارند و از شئونات نامتناهی هستند که چون تحت [[پوشش]] اسم اول و باطن می‌باشند، مبدأ ظهور اعیان ثابته‌اند و [[حکومتی]] بر اشخاص خارجی ندارند.<ref>[مقاله: اسم مستأثر در ادعيه و اخبار http://emortezaei.blogfa.com/post/25].</ref>.
 
==اسم مستأثر در اصطلاح [[عارفان]]==
==اسم مستأثر در اصطلاح [[عارفان]]==
[[ابن عربی]] می‌گوید: برخی از [[اسما]] از [[خلقت]] و نسبت اکوان بیرون می‌باشند و جز [[خدا]] کسی از آنها [[آگاه]] نیست، زیرا با اعیان خارجی [[ارتباط]] ندارند.
[[ابن عربی]] می‌گوید: برخی از [[اسما]] از [[خلقت]] و نسبت اکوان بیرون می‌باشند و جز [[خدا]] کسی از آنها [[آگاه]] نیست، زیرا با اعیان خارجی [[ارتباط]] ندارند.
خط ۱۹: خط ۲۹:
ابن فناری در توضیح آن گوید: [[شئون]] [[الهی]]، بی نهایت است که مقداری از آن موجود می‌شود این متناهی و مربوط به اسماء با اثر است، و بیش‌ترِ آن موجود نمی‌شود که این نامتناهی و مربوط به [[اسماء مستأثره]] است، پس نسبت اسما با اثر به اسماء مستأثره، نسبت متناهی با نامتناهی است.
ابن فناری در توضیح آن گوید: [[شئون]] [[الهی]]، بی نهایت است که مقداری از آن موجود می‌شود این متناهی و مربوط به اسماء با اثر است، و بیش‌ترِ آن موجود نمی‌شود که این نامتناهی و مربوط به [[اسماء مستأثره]] است، پس نسبت اسما با اثر به اسماء مستأثره، نسبت متناهی با نامتناهی است.
قیصری می‌گوید: بعضی از اسما، [[مفاتیح غیب]] وجودند که منشأ تعیّن وجود می‌شوند و کسی [[علم]] به مفاتیح غیب ندارد و فقط خدا به آن عالم است؛ چون در [[غیب]] وجود [[برزخ]]، موجودند و کسی راه به غیب وجود ندارد، مگر مورد تجلی [[حق]] به [[هویت]] ذاتیه واقع شود. این اسما را که کسی به آنها واقف نمی‌شود، اسمای مستأثره می‌گویند و [[نهان]] در غیب وجوند، و زیر [[پوشش]] اسم اول و باطنند و چون داخل در اسم باطنند، هرگز ظاهر نمی‌شوند و مبدأ [[ظهور]] اسمایی هستند که مبدأ ظهور اعیان ثابته‌اند.
قیصری می‌گوید: بعضی از اسما، [[مفاتیح غیب]] وجودند که منشأ تعیّن وجود می‌شوند و کسی [[علم]] به مفاتیح غیب ندارد و فقط خدا به آن عالم است؛ چون در [[غیب]] وجود [[برزخ]]، موجودند و کسی راه به غیب وجود ندارد، مگر مورد تجلی [[حق]] به [[هویت]] ذاتیه واقع شود. این اسما را که کسی به آنها واقف نمی‌شود، اسمای مستأثره می‌گویند و [[نهان]] در غیب وجوند، و زیر [[پوشش]] اسم اول و باطنند و چون داخل در اسم باطنند، هرگز ظاهر نمی‌شوند و مبدأ [[ظهور]] اسمایی هستند که مبدأ ظهور اعیان ثابته‌اند.
در نتیجه: اسمای مستأثره از اسماء ذاتیه‌اند که اثر متعینی در خارج ندارند و جز حق و [[برگزیدگان]] او، کسی بر آنها آگاه نیست، و از شئونات نامتناهی حقند و زیر پوشش اسم اول و باطنند، به همین خاطر، هرگز وجود خارجی پیدا نمی‌کنند، اما مبدأ ظهور اسمایی می‌باشند که آنها مبدأ ظهور اعیان ثابته‌اند.
در نتیجه: اسمای مستأثره از اسماء ذاتیه‌اند که اثر متعینی در خارج ندارند و جز حق و [[برگزیدگان]] او، کسی بر آنها آگاه نیست، و از شئونات نامتناهی حقند و زیر پوشش اسم اول و باطنند، به همین خاطر، هرگز وجود خارجی پیدا نمی‌کنند، اما مبدأ ظهور اسمایی می‌باشند که آنها مبدأ ظهور اعیان ثابته‌اند.<ref>[مقاله: اسم مستأثر در ادعيه و اخبار http://emortezaei.blogfa.com/post/25].</ref>.


==رابطه اسم مستأثر و اسم اول و [[باطن]]==
==رابطه اسم مستأثر و اسم اول و [[باطن]]==
خط ۳۲: خط ۴۲:
عرفای متأله، اسم اول و باطن و ظاهر و آخر را [[اسماء]] اُوَل نامیده‌اند که عبارتند از: اسمایی که پس از اعتبار، [[مفاتیح الغیب]]، مفتاح بطون و [[شهادت]] می‌گردند. مفاتیح بطون، اسم باطن و اول است و مفاتیح شهادت، اسم ظاهر و آخر است. این [[اسما]] در مرتبه واحدیت اعتبار می‌گردند<ref>دانشنامه قرآن، خرمشاهی، ج۱ و ۲، ص۲۰، ۳۲۱، ۳۴۸ و ۱۴۱۹.</ref>.
عرفای متأله، اسم اول و باطن و ظاهر و آخر را [[اسماء]] اُوَل نامیده‌اند که عبارتند از: اسمایی که پس از اعتبار، [[مفاتیح الغیب]]، مفتاح بطون و [[شهادت]] می‌گردند. مفاتیح بطون، اسم باطن و اول است و مفاتیح شهادت، اسم ظاهر و آخر است. این [[اسما]] در مرتبه واحدیت اعتبار می‌گردند<ref>دانشنامه قرآن، خرمشاهی، ج۱ و ۲، ص۲۰، ۳۲۱، ۳۴۸ و ۱۴۱۹.</ref>.


قیصری می‌گوید: اسما از جهتی منقسم به چهار قسمت می‌شوند که آنها را امّهات اسما می‌گویند و عبارت‌اند از: اول و آخر و ظاهر و باطن که جامع آنها [[الله]] و [[رحمان]] است و هر اسمی، مظهری از ذات [[حق]] است، یا [[مظهر]] ازلیت اوست و یا مظهر [[ابدیت]]، چنان‌که اول، مظهر ازلیت است و آخر، مظهر ابدیت است، [[ظهور]] او از اسم ظاهر و بطون از اسم باطن است<ref>فرهنگ معارف اسلامی، سجادی، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. چون منشاء انتزاع این چهار اسم، [[ذات حق تعالی]] است، پس آنها جزو اسم ذات می‌باشند، و از طرفی، چون معنای اول، اولیت به تمام [[کمالات]] بود و معنای باطن، سرّ [[معیت]] وجودی حضور حق تعالی با جهان در [[نهان]] بود، و از طرف دیگر، [[اسم مستأثر]]، منحصر به حق تعالی بود و از دید غیر [[خدا]] نهان بود، به همین خاطر، اسم مستأثر را نیز جزو اسماء ذاتیه شمرده‌اند که تحت [[پوشش]] اول و باطن می‌باشد، پس هم‌آهنگی کامل اسم مستأثر با اسم اول و باطن، در ویژگی‌هایشان معلوم می‌گردد.
قیصری می‌گوید: اسما از جهتی منقسم به چهار قسمت می‌شوند که آنها را امّهات اسما می‌گویند و عبارت‌اند از: اول و آخر و ظاهر و باطن که جامع آنها [[الله]] و [[رحمان]] است و هر اسمی، مظهری از ذات [[حق]] است، یا [[مظهر]] ازلیت اوست و یا مظهر [[ابدیت]]، چنان‌که اول، مظهر ازلیت است و آخر، مظهر ابدیت است، [[ظهور]] او از اسم ظاهر و بطون از اسم باطن است<ref>فرهنگ معارف اسلامی، سجادی، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. چون منشاء انتزاع این چهار اسم، [[ذات حق تعالی]] است، پس آنها جزو اسم ذات می‌باشند، و از طرفی، چون معنای اول، اولیت به تمام [[کمالات]] بود و معنای باطن، سرّ [[معیت]] وجودی حضور حق تعالی با جهان در [[نهان]] بود، و از طرف دیگر، [[اسم مستأثر]]، منحصر به حق تعالی بود و از دید غیر [[خدا]] نهان بود، به همین خاطر، اسم مستأثر را نیز جزو اسماء ذاتیه شمرده‌اند که تحت [[پوشش]] اول و باطن می‌باشد، پس هم‌آهنگی کامل اسم مستأثر با اسم اول و باطن، در ویژگی‌هایشان معلوم می‌گردد.<ref>[مقاله: اسم مستأثر در ادعيه و اخبار http://emortezaei.blogfa.com/post/25].</ref>.


==دیدگاه [[امام خمینی]] درباره [[اسم مستأثر]]==
==دیدگاه [[امام خمینی]] درباره [[اسم مستأثر]]==
خط ۴۱: خط ۵۱:
آن‌گاه امام خمینی نظر خود را در [[مظهر]] داشتن اسم مستأثر بیان می‌نماید: کیفیت ارتباط [[غیبی]] احدی را کسی نمی‌داند، بلکه آن، رابطه‌ای است بین اسمای مستأثره با مظاهر مستأثره، زیرا اسمای مستأثره در نزد ما دارای مظاهر مستأثره‌اند و اصلاً هیچ اسمی از [[اسما]]، بدون [[مظهر]] نیست و [[اسم مستأثر]] [[الهی]] نیز مظهری دارد، ولی مظهر آن، مانند خود اسم مستأثر، مستأثر در [[علم غیب]] [[حضرت]] احدیت است. در این مطلب نیز تفاوت [[عقیده]] [[امام خمینی]] با [[عارفان]] به خوبی روشن است. شاید بتوان گفت که ادعای [[امام]] در مظاهر مستأثره، برای اسمای مستأثره، هستند به مفاد [[حدیث]] دوم باشد که [[خدا]] را به [[بنده]] مستأثر در علم غیب حضرت احدیت قسم می‌داد، که در این صورت، این بنده مستأثر، مظهر مستأثر باشد؛ و از طرفی، با اصول مسلّم [[عرفانی]] سازگار است، همان گونه که قیصری در مقدمات شرح فصوص می‌گوید: برای هر یک از [[اسماء]] مظهری در وجود [[علمی]] و [[عینی]] ([[عالم باطن]] و ظاهر) است. و هر یک از اسما، مظهری می‌طلبد که به وسیله آن مظهر، [[احکام]] اسم، ظاهر می‌شود.
آن‌گاه امام خمینی نظر خود را در [[مظهر]] داشتن اسم مستأثر بیان می‌نماید: کیفیت ارتباط [[غیبی]] احدی را کسی نمی‌داند، بلکه آن، رابطه‌ای است بین اسمای مستأثره با مظاهر مستأثره، زیرا اسمای مستأثره در نزد ما دارای مظاهر مستأثره‌اند و اصلاً هیچ اسمی از [[اسما]]، بدون [[مظهر]] نیست و [[اسم مستأثر]] [[الهی]] نیز مظهری دارد، ولی مظهر آن، مانند خود اسم مستأثر، مستأثر در [[علم غیب]] [[حضرت]] احدیت است. در این مطلب نیز تفاوت [[عقیده]] [[امام خمینی]] با [[عارفان]] به خوبی روشن است. شاید بتوان گفت که ادعای [[امام]] در مظاهر مستأثره، برای اسمای مستأثره، هستند به مفاد [[حدیث]] دوم باشد که [[خدا]] را به [[بنده]] مستأثر در علم غیب حضرت احدیت قسم می‌داد، که در این صورت، این بنده مستأثر، مظهر مستأثر باشد؛ و از طرفی، با اصول مسلّم [[عرفانی]] سازگار است، همان گونه که قیصری در مقدمات شرح فصوص می‌گوید: برای هر یک از [[اسماء]] مظهری در وجود [[علمی]] و [[عینی]] ([[عالم باطن]] و ظاهر) است. و هر یک از اسما، مظهری می‌طلبد که به وسیله آن مظهر، [[احکام]] اسم، ظاهر می‌شود.


خلاصه نظر امام خمینی این است: اسم مستأثر، هفتاد و سومین حرف از [[اسم اعظم]] است و منشأ تجلی وجود، به تجلی [[غیبی]] احدی است که بر احدی معلوم نمی‌شود و [[حق]] متفرّد به [[علم]] آن است که دارای اثر مستأثر و مظهر مستأثر است.
خلاصه نظر امام خمینی این است: اسم مستأثر، هفتاد و سومین حرف از [[اسم اعظم]] است و منشأ تجلی وجود، به تجلی [[غیبی]] احدی است که بر احدی معلوم نمی‌شود و [[حق]] متفرّد به [[علم]] آن است که دارای اثر مستأثر و مظهر مستأثر است.<ref>[مقاله: اسم مستأثر در ادعيه و اخبار http://emortezaei.blogfa.com/post/25].</ref>.


==مقدمه==
==اسم مستأثر در سجاده نور==
{{متن حدیث|فَأَسْأَلُكَ -اللَّهُمَّ- بِالْمَخْزُونِ مِنْ أَسْمَائِكَ، وَ بِمَا وَارَتْهُ الْحُجُبُ مِنْ بَهَائِكَ}}<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۵۰، بند ۵.</ref>.
{{متن حدیث|فَأَسْأَلُكَ -اللَّهُمَّ- بِالْمَخْزُونِ مِنْ أَسْمَائِكَ، وَ بِمَا وَارَتْهُ الْحُجُبُ مِنْ بَهَائِكَ}}<ref>صحیفه سجادیه، دعای ۵۰، بند ۵.</ref>.
«پس از تو درخواست می‌نمایم -بارخدایا- قسم بنام‌های پنهان شده‌ات، و به [[جمال]] و نیکوییت که پرده‌ها ([[انوار]] [[عزّت]] و جلال و [[عظمت]] و بزرگواریت) آن را (از نظر خلائق و [[آفریده]] شدگان) پوشیده است».
«پس از تو درخواست می‌نمایم -بارخدایا- قسم بنام‌های پنهان شده‌ات، و به [[جمال]] و نیکوییت که پرده‌ها ([[انوار]] [[عزّت]] و جلال و [[عظمت]] و بزرگواریت) آن را (از نظر خلائق و [[آفریده]] شدگان) پوشیده است».
خط ۷۷: خط ۸۷:
مقام [[غیب مطلق]] ذات حق که مقام احدیت است. و هیچ ظهور و مظهری ندارد و اطلاق اسم بر آن از باب [[تسامح]] در تعبیر است؛
مقام [[غیب مطلق]] ذات حق که مقام احدیت است. و هیچ ظهور و مظهری ندارد و اطلاق اسم بر آن از باب [[تسامح]] در تعبیر است؛
اسم مستأثر همان سریان وجودی ذات حق در تمام اشیاء است و نحوه ارتباط‍ مستقیم ذات [[حق]] با تمام اشیاء است، بنابراین [[اسم مستأثر]]، هم اسم متعین است و هم [[ظهور]] دارد؛ گرچه کسی بر آن اسم و [[مظهر]] آن [[آگاه]] نیست. و ما نیز این قول را پسندیدیم.<ref>[[قربانعلی صمدی|صمدی، قربانعلی]]، [[سجاده نور (کتاب)|سجاده نور]]، ج۱، ص ۲۷۷-۲۸۲.</ref>
اسم مستأثر همان سریان وجودی ذات حق در تمام اشیاء است و نحوه ارتباط‍ مستقیم ذات [[حق]] با تمام اشیاء است، بنابراین [[اسم مستأثر]]، هم اسم متعین است و هم [[ظهور]] دارد؛ گرچه کسی بر آن اسم و [[مظهر]] آن [[آگاه]] نیست. و ما نیز این قول را پسندیدیم.<ref>[[قربانعلی صمدی|صمدی، قربانعلی]]، [[سجاده نور (کتاب)|سجاده نور]]، ج۱، ص ۲۷۷-۲۸۲.</ref>
==منابع==
{{منابع}}
# [[پرونده:13681414.jpg|22px]] [[قربانعلی صمدی|صمدی، قربانعلی]]، [[سجاده نور ج۱ (کتاب)|'''سجاده نور ج۱''']]
{{پایان منابع}}
==پانویس==
{{پانویس}}
[[رده:اسم مستأثر]]
[[رده:مدخل]]
۷۳٬۳۶۴

ویرایش