پرش به محتوا

تفکر در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اخلاق الاهی، ج۱، ج۱' به 'اخلاق الاهی، ج۱'
جز (جایگزینی متن - 'اخلاق الاهی' به 'اخلاق الاهی، ج۱')
جز (جایگزینی متن - 'اخلاق الاهی، ج۱، ج۱' به 'اخلاق الاهی، ج۱')
خط ۱۱: خط ۱۱:
==[[تفکر]] چیست؟==
==[[تفکر]] چیست؟==
*[[تفکر]] به معنی [[اندیشه]] ورزی، یکی از فضیلت‌هایی است که [[قرآن کریم]] با تأکید و تکرار فراوان، [[انسان]] را به آن فرا می‌خواند. [[قرآن کریم]] [[اهل تفکر]] را می‌ستاید و انسان‌های بی‌فکر را [[سرزنش]] می‌کند و نتیجه‌های روشن [[تفکر]] را [[یادآوری]] می‌کند. می‌فرماید: {{متن قرآن|وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref> و می‌فرماید: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ}}<ref>«آیا با خویش نیندیشیده‌اند که خداوند آسمان‌ها و زمین و آنچه را که در میان آن دو، است جز راستین و با سرآمدی معین نیافریده است؟ و بی‌گمان بسیاری از مردم منکر لقای پروردگار خویشند» سوره روم، آیه ۸.</ref>
*[[تفکر]] به معنی [[اندیشه]] ورزی، یکی از فضیلت‌هایی است که [[قرآن کریم]] با تأکید و تکرار فراوان، [[انسان]] را به آن فرا می‌خواند. [[قرآن کریم]] [[اهل تفکر]] را می‌ستاید و انسان‌های بی‌فکر را [[سرزنش]] می‌کند و نتیجه‌های روشن [[تفکر]] را [[یادآوری]] می‌کند. می‌فرماید: {{متن قرآن|وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref> و می‌فرماید: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ}}<ref>«آیا با خویش نیندیشیده‌اند که خداوند آسمان‌ها و زمین و آنچه را که در میان آن دو، است جز راستین و با سرآمدی معین نیافریده است؟ و بی‌گمان بسیاری از مردم منکر لقای پروردگار خویشند» سوره روم، آیه ۸.</ref>
*[[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} می‌فرماید: "اندیشه‌ورزی [[انسان]] را به [[نیکی]] و عمل به [[نیکی]] فرا می‌خواند"<ref>{{متن حدیث|اَلتَّفَكُّرَ يَدْعُو إِلَى اَلْبِرِّ وَ اَلْعَمَلِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۵؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۲۲.</ref>. و می‌فرماید: "خوشا به حال کسی که قلبش را با [[فکر]] و زبانش را با ذکر مشغول می‌کند"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ شَغَلَ قَلْبَهُ بِالْفِكْرِ وَ لِسَانَهُ بِالذِّكْرِ}}؛ على بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۱۴.</ref>. و [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: "[[عبادت]] به [[نماز]] و [[روزه]] فراوان نیست؛ [[عبادت]] فقط [[تفکر]] در کار خداست"<ref>{{متن حدیث|لَيْسَ اَلْعِبَادَةُ كَثْرَةَ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصَّوْمِ إِنَّمَا اَلْعِبَادَةُ اَلتَّفَكُّرُ فِي أَمْرِ اَللَّهِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۵؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶، ص۱۳۳.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ج۱،ص۳۳۸-۳۳۹.</ref>.
*[[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} می‌فرماید: "اندیشه‌ورزی [[انسان]] را به [[نیکی]] و عمل به [[نیکی]] فرا می‌خواند"<ref>{{متن حدیث|اَلتَّفَكُّرَ يَدْعُو إِلَى اَلْبِرِّ وَ اَلْعَمَلِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۵؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۲۲.</ref>. و می‌فرماید: "خوشا به حال کسی که قلبش را با [[فکر]] و زبانش را با ذکر مشغول می‌کند"<ref>{{متن حدیث|طُوبَى لِمَنْ شَغَلَ قَلْبَهُ بِالْفِكْرِ وَ لِسَانَهُ بِالذِّكْرِ}}؛ على بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۱۴.</ref>. و [[امام رضا]]{{ع}} می‌فرماید: "[[عبادت]] به [[نماز]] و [[روزه]] فراوان نیست؛ [[عبادت]] فقط [[تفکر]] در کار خداست"<ref>{{متن حدیث|لَيْسَ اَلْعِبَادَةُ كَثْرَةَ اَلصَّلاَةِ وَ اَلصَّوْمِ إِنَّمَا اَلْعِبَادَةُ اَلتَّفَكُّرُ فِي أَمْرِ اَللَّهِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۵؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶، ص۱۳۳.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]،ص۳۳۸-۳۳۹.</ref>.
*[[تفکر]] عبارت است از تألیف و ترکیب معلومات موجود به منظور دستیابی به معلومات و [[معارف]] جدید؛ مثلا کسی که می‌داند [[خداوند متعال]] در همه جا حاضر و در همه حال [[شاهد]] و ناظر اوست و می‌داند که [[حیا]] از شخص حاضر [[شایسته]] است؛ اگر این دو [[آگاهی]] را در کنار هم بگذارد، با اندکی دقت در می‌یابد که [[حیا]] از [[خداوند متعال]] [[شایسته]] است؛ بنابراین [[تفکر]] حرکتی است [[باطنی]] از معلومات به قصد [[کشف]] مجهول<ref>محمدرضا مظفر، المنطق، ص۲۲.</ref>.
*[[تفکر]] عبارت است از تألیف و ترکیب معلومات موجود به منظور دستیابی به معلومات و [[معارف]] جدید؛ مثلا کسی که می‌داند [[خداوند متعال]] در همه جا حاضر و در همه حال [[شاهد]] و ناظر اوست و می‌داند که [[حیا]] از شخص حاضر [[شایسته]] است؛ اگر این دو [[آگاهی]] را در کنار هم بگذارد، با اندکی دقت در می‌یابد که [[حیا]] از [[خداوند متعال]] [[شایسته]] است؛ بنابراین [[تفکر]] حرکتی است [[باطنی]] از معلومات به قصد [[کشف]] مجهول<ref>محمدرضا مظفر، المنطق، ص۲۲.</ref>.
*و در اصطلاح [[اخلاق]] عبارت است از حرکت [[قلبی]] و [[باطنی]] از [[آیات]] آفاقی و انفسی به مقصد [[شناخت]] آیت آفرین و [[قدرت]] و [[عظمت]] آن [[ذات مقدس]]<ref>محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۱۶۴.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ج۱،ص۳۳۹.</ref>.
*و در اصطلاح [[اخلاق]] عبارت است از حرکت [[قلبی]] و [[باطنی]] از [[آیات]] آفاقی و انفسی به مقصد [[شناخت]] آیت آفرین و [[قدرت]] و [[عظمت]] آن [[ذات مقدس]]<ref>محمدمهدی نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۱۶۴.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]،ص۳۳۹.</ref>.
==فایده [[تفکر]]==
==فایده [[تفکر]]==
*لازمه [[تفکر]] این است که [[انسان]] [[معارف]] و معلومات خود را مرتب کند، به طور مکرر از نظر بگذراند و برای دستیابی به معلومات جدید، در آنها دقت کند؛ بنابراین، [[اندیشه]] ورزی دارای دو فایده است:
*لازمه [[تفکر]] این است که [[انسان]] [[معارف]] و معلومات خود را مرتب کند، به طور مکرر از نظر بگذراند و برای دستیابی به معلومات جدید، در آنها دقت کند؛ بنابراین، [[اندیشه]] ورزی دارای دو فایده است:
خط ۲۰: خط ۲۰:
*[[تفکر]]، [[دانش]] جدید می‌آفریند؛ با پیدایش هر دانشی حال [[قلب]] دگرگون می‌شود و در نتیجه آن، [[اعمال انسان]] نیز دگرگون می‌شود. همه [[علوم]]، حالت‌ها و [[اعمال]] از [[اندیشه]] پدید می‌آید، بنابراین [[فکر]] کردن کلید همه [[خوبی‌ها]] و [[برترین]] کارهاست؛ از این رو [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "یک [[ساعت]] [[تفکر]] بهتر از یک سال [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث|تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ}}؛ میرزا حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۸۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۲۷.</ref>.
*[[تفکر]]، [[دانش]] جدید می‌آفریند؛ با پیدایش هر دانشی حال [[قلب]] دگرگون می‌شود و در نتیجه آن، [[اعمال انسان]] نیز دگرگون می‌شود. همه [[علوم]]، حالت‌ها و [[اعمال]] از [[اندیشه]] پدید می‌آید، بنابراین [[فکر]] کردن کلید همه [[خوبی‌ها]] و [[برترین]] کارهاست؛ از این رو [[رسول اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: "یک [[ساعت]] [[تفکر]] بهتر از یک سال [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث|تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ}}؛ میرزا حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۸۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۲۷.</ref>.
*در سخنانی که از [[امیرالمؤمنین]] این [[روایت]] شده، [[فکر]] کردن موجب [[بیداری]] [[دل]]، [[اصلاح]] عملکرد و شیوه [[رفتاری]] [[انسان]]، روشن شدن امور مبهم و پیچیده، رویش [[خوف]] [[خدا]] در [[دل]]، [[التزام]] پروای الاهی و پیدا کردن راه راست و [[نجات]] از [[گمراهی]] است.
*در سخنانی که از [[امیرالمؤمنین]] این [[روایت]] شده، [[فکر]] کردن موجب [[بیداری]] [[دل]]، [[اصلاح]] عملکرد و شیوه [[رفتاری]] [[انسان]]، روشن شدن امور مبهم و پیچیده، رویش [[خوف]] [[خدا]] در [[دل]]، [[التزام]] پروای الاهی و پیدا کردن راه راست و [[نجات]] از [[گمراهی]] است.
*می‌فرمود: "با [[فکر]] دلت را بیدار کن"<ref>{{متن حدیث|نَبِّهْ بِالْفِكْرِ قَلْبَكَ}}؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۹۵.</ref>. و "به وسیله [[فکر]] روش [[انسان]] [[اصلاح]] می‌شود"<ref>{{متن حدیث|بِالْفِكْرِ تَصْلُحُ اَلرَّوِيَّةُ}}؛ علی بن محمد لیثى واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۸۵.</ref>. و "[[فکر]] کن که [[فکر]] موجب [[نجات]] از [[گمراهی]] و [[اصلاح]] عملکرد است"<ref>{{متن حدیث|عَلَيْكَ بِالْفِكْرِ فَإِنَّهُ رُشْدٌ مِنَ اَلضَّلاَلِ وَ مُصْلِحُ اَلْأَعْمَالِ}}؛ علی بن محمد لیثى واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۳۴.</ref>. و "با فكر امور تاریک و مبهم آشکار می‌شود"<ref>{{متن حدیث|بِالْفِكْرِ تَنْجَلِي غَيَاهِبُ اَلْأُمُورِ }}؛ علی بن محمد لیثى واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۸۹.</ref>. و "همانند کسی از [[خدا]] بترس که قلبش را با [[فکر]] مشغول کرده است"<ref>{{متن حدیث|خَفِ اَللَّهَ خَوْفَ مَنْ شَغَلَ بِالْفِكْرِ قَلْبَهُ}}؛ میرزا حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۳۶.</ref>. و "مانند کسی از [[خدا]] [[پروا]] کن که قلبش را با [[فکر]] مشغول کرده است"<ref>{{متن حدیث|فَاتَّقُوا اَللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ شَغَلَ بِالْفِكْرِ قَلْبَهُ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۶۰.</ref>. و "برای [[رشد]] همین کافی که [[فکر]] کنی"<ref>{{متن حدیث|كَفَى بِالْفِكْرِ رُشْداً}}؛ على بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۸۶.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ج۱،ص۳۳۹-۳۴۱.</ref>.
*می‌فرمود: "با [[فکر]] دلت را بیدار کن"<ref>{{متن حدیث|نَبِّهْ بِالْفِكْرِ قَلْبَكَ}}؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۹۵.</ref>. و "به وسیله [[فکر]] روش [[انسان]] [[اصلاح]] می‌شود"<ref>{{متن حدیث|بِالْفِكْرِ تَصْلُحُ اَلرَّوِيَّةُ}}؛ علی بن محمد لیثى واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۸۵.</ref>. و "[[فکر]] کن که [[فکر]] موجب [[نجات]] از [[گمراهی]] و [[اصلاح]] عملکرد است"<ref>{{متن حدیث|عَلَيْكَ بِالْفِكْرِ فَإِنَّهُ رُشْدٌ مِنَ اَلضَّلاَلِ وَ مُصْلِحُ اَلْأَعْمَالِ}}؛ علی بن محمد لیثى واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۳۴.</ref>. و "با فكر امور تاریک و مبهم آشکار می‌شود"<ref>{{متن حدیث|بِالْفِكْرِ تَنْجَلِي غَيَاهِبُ اَلْأُمُورِ }}؛ علی بن محمد لیثى واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۸۹.</ref>. و "همانند کسی از [[خدا]] بترس که قلبش را با [[فکر]] مشغول کرده است"<ref>{{متن حدیث|خَفِ اَللَّهَ خَوْفَ مَنْ شَغَلَ بِالْفِكْرِ قَلْبَهُ}}؛ میرزا حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۳۶.</ref>. و "مانند کسی از [[خدا]] [[پروا]] کن که قلبش را با [[فکر]] مشغول کرده است"<ref>{{متن حدیث|فَاتَّقُوا اَللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ شَغَلَ بِالْفِكْرِ قَلْبَهُ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۶۰.</ref>. و "برای [[رشد]] همین کافی که [[فکر]] کنی"<ref>{{متن حدیث|كَفَى بِالْفِكْرِ رُشْداً}}؛ على بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۸۶.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]،ص۳۳۹-۳۴۱.</ref>.
==زمینه‌های [[اندیشه]]==
==زمینه‌های [[اندیشه]]==
*زمینه [[تفکر]] در [[اخلاق]]، [[روابط]] بین [[انسان]] و خداست. [[اندیشه]] در این باب دارای دو موضوع است: نخست [[انسان]]، حالت‌ها و اوصاف او و دیگر، [[خدا]]، صفت‌ها و [[افعال]] او، ما این دو باب را به طور جداگانه بررسی می‌کنیم:
*زمینه [[تفکر]] در [[اخلاق]]، [[روابط]] بین [[انسان]] و خداست. [[اندیشه]] در این باب دارای دو موضوع است: نخست [[انسان]]، حالت‌ها و اوصاف او و دیگر، [[خدا]]، صفت‌ها و [[افعال]] او، ما این دو باب را به طور جداگانه بررسی می‌کنیم:
خط ۳۲: خط ۳۲:
*[[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: "از ما نیست کسی که هر روز خود را [[محاسبه]] نکند تا اگر عمل [[نیکی]] انجام داده از [[خدا]] زیادت بخواهد و اگر عمل [[بدی]] مرتکب شده، طلب [[بخشش]] کرده، [[توبه]] نماید"<ref>{{متن حدیث|لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اِسْتَزَادَ اَللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اِسْتَغْفَرَ اَللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۵۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۱۵۲.</ref>.
*[[امام کاظم]]{{ع}} می‌فرماید: "از ما نیست کسی که هر روز خود را [[محاسبه]] نکند تا اگر عمل [[نیکی]] انجام داده از [[خدا]] زیادت بخواهد و اگر عمل [[بدی]] مرتکب شده، طلب [[بخشش]] کرده، [[توبه]] نماید"<ref>{{متن حدیث|لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اِسْتَزَادَ اَللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اِسْتَغْفَرَ اَللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۵۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۱۵۲.</ref>.
*[[اندیشه]] درباره طاعت‌ها و [[فضیلت‌ها]]، این [[توفیق]] را فراهم می‌آورد که [[انسان]]، أولاً، آنها را بشناسد تا به [[خیال]] [[طاعت]] در ورطه [[معصیت]] نیفتد و به نام [[فضیلت]] در [[جان]] خود [[رذیلت]] نپرورد؛ ثانیاً، حد خود را در کسب [[فضیلت‌ها]] و [[حسنات]] دریابد، آنها را با بدی‌های خود بسنجد و [[خلوص]] شان را ارزیابی کند تا مبادا همه نیکی‌هایش [[آلوده]] به [[شک]]، [[شرک]] و [[ریا]] باشد. این نوع [[تفکر]]، [[انسان]] را به [[اصلاح]] نقص‌ها و جبران [[بدی‌ها]] فرا می‌خواند.
*[[اندیشه]] درباره طاعت‌ها و [[فضیلت‌ها]]، این [[توفیق]] را فراهم می‌آورد که [[انسان]]، أولاً، آنها را بشناسد تا به [[خیال]] [[طاعت]] در ورطه [[معصیت]] نیفتد و به نام [[فضیلت]] در [[جان]] خود [[رذیلت]] نپرورد؛ ثانیاً، حد خود را در کسب [[فضیلت‌ها]] و [[حسنات]] دریابد، آنها را با بدی‌های خود بسنجد و [[خلوص]] شان را ارزیابی کند تا مبادا همه نیکی‌هایش [[آلوده]] به [[شک]]، [[شرک]] و [[ریا]] باشد. این نوع [[تفکر]]، [[انسان]] را به [[اصلاح]] نقص‌ها و جبران [[بدی‌ها]] فرا می‌خواند.
*[[اندیشه]] درباره [[گناهان]] و رذیلت‌ها نیز [[انسان]] را به [[شناخت]] آنها و راه [[پرهیز]] از آنها رهنمون می‌شود. کسی که [[بدی‌ها]] را با [[اندیشه]] بازشناسد، ندانسته به دام [[گناه]] گرفتار نمی‌شود؛ آنکه از [[عاقبت]] [[گناهان]] و رذیلت‌ها [[آگاهی]] یابد و دریابد که نتیجه حتمی اوصاف [[زشت]] و [[افعال]] [[ناهنجار]]، دوری از خداست، عالمانه دست و دامن به [[زشتی]] نمی‌آید. این نوع [[تفکر]]، [[انسان]] را به [[پرهیز از گناه]]، [[توبه]] و [[تدارک]] [[دعوت]] می‌کند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ج۱،ص۳۴۱-۳۴۳.</ref>.
*[[اندیشه]] درباره [[گناهان]] و رذیلت‌ها نیز [[انسان]] را به [[شناخت]] آنها و راه [[پرهیز]] از آنها رهنمون می‌شود. کسی که [[بدی‌ها]] را با [[اندیشه]] بازشناسد، ندانسته به دام [[گناه]] گرفتار نمی‌شود؛ آنکه از [[عاقبت]] [[گناهان]] و رذیلت‌ها [[آگاهی]] یابد و دریابد که نتیجه حتمی اوصاف [[زشت]] و [[افعال]] [[ناهنجار]]، دوری از خداست، عالمانه دست و دامن به [[زشتی]] نمی‌آید. این نوع [[تفکر]]، [[انسان]] را به [[پرهیز از گناه]]، [[توبه]] و [[تدارک]] [[دعوت]] می‌کند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]،ص۳۴۱-۳۴۳.</ref>.
===[[تفکر]] درباره [[خدا]]===
===[[تفکر]] درباره [[خدا]]===
*در این باب، [[انسان]] [[خردمند]] از [[تفکر]] درباره [[ذات خدا]] [[پرهیز]] می‌کند؛ زیرا [[ذات اقدس الاهی]] بزرگ‌تر از آن است که در دسترس [[فهم]] یا تیررس [[وهم]] [[بشر]] باشد. از این رو کسی که درباره [[ذات خدا]] [[فکر]] کند، جز [[حیرت]] و [[سرگردانی]] و در نهایت [[الحاد]] و [[انکار]] بهره‌ای نخواهد برد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هرکس در چگونگی [[ذات خدا]] [[فکر]] کند، هلاک می‌شود"<ref>{{متن حدیث|مَنْ نَظَرَ فِي اَللَّهِ كَيْفَ هُوَ هَلَكَ}}؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۵؛ محمد باقر میرداماد حسینی استرآبادی، الرواشح السماویه، ص۴۱.</ref>.
*در این باب، [[انسان]] [[خردمند]] از [[تفکر]] درباره [[ذات خدا]] [[پرهیز]] می‌کند؛ زیرا [[ذات اقدس الاهی]] بزرگ‌تر از آن است که در دسترس [[فهم]] یا تیررس [[وهم]] [[بشر]] باشد. از این رو کسی که درباره [[ذات خدا]] [[فکر]] کند، جز [[حیرت]] و [[سرگردانی]] و در نهایت [[الحاد]] و [[انکار]] بهره‌ای نخواهد برد. [[امام صادق]]{{ع}} می‌فرماید: "هرکس در چگونگی [[ذات خدا]] [[فکر]] کند، هلاک می‌شود"<ref>{{متن حدیث|مَنْ نَظَرَ فِي اَللَّهِ كَيْفَ هُوَ هَلَكَ}}؛ حسن بن علی ابن‌شعبه حرانی، تحف العقول عن آل الرسول، ص۲۴۵؛ محمد باقر میرداماد حسینی استرآبادی، الرواشح السماویه، ص۴۱.</ref>.
خط ۴۰: خط ۴۰:
*[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: "درباره [[نعمت‌های خدا]] بیندیشید، نه درباره ذات او، زیرا شما به کنه ذات او نمی‌رسید"<ref>{{متن حدیث|تَفَكَّرُوا فِي آلاَءِ اَللَّهِ فَإِنَّكُمْ لَنْ تَقْدِرُوا قَدْرَهُ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۲۲؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۳، ص۱۰۶.</ref>.
*[[رسول خدا]]{{صل}} می‌فرماید: "درباره [[نعمت‌های خدا]] بیندیشید، نه درباره ذات او، زیرا شما به کنه ذات او نمی‌رسید"<ref>{{متن حدیث|تَفَكَّرُوا فِي آلاَءِ اَللَّهِ فَإِنَّكُمْ لَنْ تَقْدِرُوا قَدْرَهُ}}؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۲۲؛ متقی هندی، کنزالعمال، ج۳، ص۱۰۶.</ref>.
*و [[امام باقر]] می‌فرماید: "از [[تفکر]] درباره [[ذات خدا]] بپرهیزید اگر خواستید [[عظمت]] او را [[درک]] کنید به [[عظمت]] مخلوقاتش بنگرید"<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ اَلتَّفَكُّرَ فِي اَللَّهِ وَ لَكِنْ إِذَا أَرَدْتُمْ أَنْ تَنْظُرُوا إِلَى عَظَمَتِهِ فَانْظُرُوا إِلَى عَظِيمِ خَلْقِهِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۹۳.</ref>.
*و [[امام باقر]] می‌فرماید: "از [[تفکر]] درباره [[ذات خدا]] بپرهیزید اگر خواستید [[عظمت]] او را [[درک]] کنید به [[عظمت]] مخلوقاتش بنگرید"<ref>{{متن حدیث|إِيَّاكُمْ وَ اَلتَّفَكُّرَ فِي اَللَّهِ وَ لَكِنْ إِذَا أَرَدْتُمْ أَنْ تَنْظُرُوا إِلَى عَظَمَتِهِ فَانْظُرُوا إِلَى عَظِيمِ خَلْقِهِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۹۳.</ref>.
*منظور از [[افعال]] [[خدا]] [[آفرینش]]، روزی رسانی، [[نعمت]] دهی و [[تدبیر]] عالم است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ج۱،ص۳۴۳-۳۴۴.</ref>.
*منظور از [[افعال]] [[خدا]] [[آفرینش]]، روزی رسانی، [[نعمت]] دهی و [[تدبیر]] عالم است<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]،ص۳۴۳-۳۴۴.</ref>.
===[[تفکر]] در [[خلقت]]===
===[[تفکر]] در [[خلقت]]===
*بیشتر موجوداتی که [[خدا]] [[آفریده]]، برای [[انسان]] ناشناخته است؛ بنابراین، اصلا نمی‌تواند درباره آنها بیندیشد، مخلوقاتی که ما می‌شناسیم، برخی دیدنی است و برخی نادیدنی؛ موجودات دیدنی نسبت به آفریدگان [[خدا]] چنان کوچک و اندک است که قطره‌ای در دریایی؛ با این حال چنان پرشمار و گوناگون است که [[انسان]] با همه دانشی که به دست آورده، هنوز از لایه‌های رویین آن عبور نکرده و با این حال مبهوت شگفتی‌های [[آفرینش]] خداست.
*بیشتر موجوداتی که [[خدا]] [[آفریده]]، برای [[انسان]] ناشناخته است؛ بنابراین، اصلا نمی‌تواند درباره آنها بیندیشد، مخلوقاتی که ما می‌شناسیم، برخی دیدنی است و برخی نادیدنی؛ موجودات دیدنی نسبت به آفریدگان [[خدا]] چنان کوچک و اندک است که قطره‌ای در دریایی؛ با این حال چنان پرشمار و گوناگون است که [[انسان]] با همه دانشی که به دست آورده، هنوز از لایه‌های رویین آن عبور نکرده و با این حال مبهوت شگفتی‌های [[آفرینش]] خداست.
خط ۴۶: خط ۴۶:
*در فراز دیگری برای توجه دادن [[انسان]] به ظرافت، دقت، [[استحکام]] و [[اتقان]] آفریده‌های [[خدا]] می‌فرماید: ای [[مفضل]]! [[تأمل]] کن که برگ چگونه [[آفریده]] شده است. در هر برگ، رگ‌هایی مانند رگ‌های [[بدن]] کشیده شده که در طول یا عرض برگ به طور ممتد کشیده شده و ضخیم‌ترند و بعضی که رگ‌های بزرگ را به هم متصل می‌کنند، باریک ترند. اگر بنا بود یکی از این برگ‌ها به دست [[بشر]] ساخته شود، بیش از یک سال طول می‌کشید و برای ساخت آن به ابزار و آلات بسیار، حرکات بی‌شمار و [[مشورت]] و گفت وگوی فراوان نیاز بود. در حالی که در فصل [[بهار]] بدون هیچ سخن و حرکتی از گل‌های گیاهان و درختان به قدری بزرگ می‌روید که دشت و صحرا و کوه را پر می‌کند<ref>محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص۱۶۵.</ref>.
*در فراز دیگری برای توجه دادن [[انسان]] به ظرافت، دقت، [[استحکام]] و [[اتقان]] آفریده‌های [[خدا]] می‌فرماید: ای [[مفضل]]! [[تأمل]] کن که برگ چگونه [[آفریده]] شده است. در هر برگ، رگ‌هایی مانند رگ‌های [[بدن]] کشیده شده که در طول یا عرض برگ به طور ممتد کشیده شده و ضخیم‌ترند و بعضی که رگ‌های بزرگ را به هم متصل می‌کنند، باریک ترند. اگر بنا بود یکی از این برگ‌ها به دست [[بشر]] ساخته شود، بیش از یک سال طول می‌کشید و برای ساخت آن به ابزار و آلات بسیار، حرکات بی‌شمار و [[مشورت]] و گفت وگوی فراوان نیاز بود. در حالی که در فصل [[بهار]] بدون هیچ سخن و حرکتی از گل‌های گیاهان و درختان به قدری بزرگ می‌روید که دشت و صحرا و کوه را پر می‌کند<ref>محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص۱۶۵.</ref>.
*[[اندیشه]] درباره نعمت‌دهی و روزی‌رسانی [[خدا]]، [[انسان]] را با ابواب دیگری از [[علم]]، [[قدرت]]، [[حکمت]]، [[لطف]]، [[رحمت]] و [[عظمت]] [[خالق]] یکتای [[جهان]] آشنا می‌کند. توجه به [[کثرت]] و تنوع نعمت‌هایی که برای [[انسان]] [[آفریده]] و [[آگاهی]] از تطابق و تناسب [[نعمت‌ها]] با [[نیاز انسان]] در شرایط گوناگون [[سنی]] و اقلیمی، در [[انسان]] را به [[خضوع]] و [[کرنش]] در برابر [[آگاهی]]، [[قدرت]] و [[عظمت]] [[خداوند]] [[جهان]] آفرین [[نعمت]] بخش وامی‌دارد. از طرفی با [[اندیشه]] در این باب کثرت و تنوع موجودات زنده را می‌شناسیم که هریک به موقع و به اندازه، روزی خود را از خوان [[کرم]] الاهی دریافت می‌کنند بدون آنکه وقفه و اختلالی این [[نظام]] گسترده و [[منظم]] به چشم آید. هر موجودی علاوه بر آنکه روزی خود را در محیط طبیعی زندگی‌اش می‌یابد، به ابزار لازم برای بهره برداری از آن مجهز شده است. چنگال و دندان و منقارهای نیز برای دریدن و بریدن، منقارهای بلند برای گرفتن و ربودن، زهرهای کشنده، تارهای تو در تو و بزاق چسبنده برای [[زمین]] گیر کردن، پوزه‌های بلند و دهان‌های بزرگ برای برداشتن، گردن بلند برای رسیدن به شاخساران، خرطوم دراز به جای گردن و پوزه، پاهای بلند برای حرکت در آب و دویدن در خشکی، بویایی [[قوی]] و [[بینایی]] نافذ، برای یافتن، همه ابزار و آلاتی است که [[خداوند حکیم]] برای کسب روزی به انواع حیوانات عطا فرموده است؛ علاوه بر اینکه هر حیوانی را آلتی عطاکرده که با آن روزی خود را به دست می‌آورد؛ شیوه‌هایی از قبیل دویدن، جهیدن، کمین کردن، تنیدن، [[حیله]] کردن، [[ذخیره]] کردن و [[مراقبت]] از اندوخته برای گرفتن و [[حفظ]] روزی به آنها آموخته است. با این حال روزی جانداران را در آب و [[زمین]] و هوا پراکنده تا برای به دست آوردنش تلاش کنند و به اندازه خورند تا از سکون و [[پرخوری]] هلاک نشوند<ref>ر.ک: محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص۱۱۹-۸۳ با تصرف.</ref>.
*[[اندیشه]] درباره نعمت‌دهی و روزی‌رسانی [[خدا]]، [[انسان]] را با ابواب دیگری از [[علم]]، [[قدرت]]، [[حکمت]]، [[لطف]]، [[رحمت]] و [[عظمت]] [[خالق]] یکتای [[جهان]] آشنا می‌کند. توجه به [[کثرت]] و تنوع نعمت‌هایی که برای [[انسان]] [[آفریده]] و [[آگاهی]] از تطابق و تناسب [[نعمت‌ها]] با [[نیاز انسان]] در شرایط گوناگون [[سنی]] و اقلیمی، در [[انسان]] را به [[خضوع]] و [[کرنش]] در برابر [[آگاهی]]، [[قدرت]] و [[عظمت]] [[خداوند]] [[جهان]] آفرین [[نعمت]] بخش وامی‌دارد. از طرفی با [[اندیشه]] در این باب کثرت و تنوع موجودات زنده را می‌شناسیم که هریک به موقع و به اندازه، روزی خود را از خوان [[کرم]] الاهی دریافت می‌کنند بدون آنکه وقفه و اختلالی این [[نظام]] گسترده و [[منظم]] به چشم آید. هر موجودی علاوه بر آنکه روزی خود را در محیط طبیعی زندگی‌اش می‌یابد، به ابزار لازم برای بهره برداری از آن مجهز شده است. چنگال و دندان و منقارهای نیز برای دریدن و بریدن، منقارهای بلند برای گرفتن و ربودن، زهرهای کشنده، تارهای تو در تو و بزاق چسبنده برای [[زمین]] گیر کردن، پوزه‌های بلند و دهان‌های بزرگ برای برداشتن، گردن بلند برای رسیدن به شاخساران، خرطوم دراز به جای گردن و پوزه، پاهای بلند برای حرکت در آب و دویدن در خشکی، بویایی [[قوی]] و [[بینایی]] نافذ، برای یافتن، همه ابزار و آلاتی است که [[خداوند حکیم]] برای کسب روزی به انواع حیوانات عطا فرموده است؛ علاوه بر اینکه هر حیوانی را آلتی عطاکرده که با آن روزی خود را به دست می‌آورد؛ شیوه‌هایی از قبیل دویدن، جهیدن، کمین کردن، تنیدن، [[حیله]] کردن، [[ذخیره]] کردن و [[مراقبت]] از اندوخته برای گرفتن و [[حفظ]] روزی به آنها آموخته است. با این حال روزی جانداران را در آب و [[زمین]] و هوا پراکنده تا برای به دست آوردنش تلاش کنند و به اندازه خورند تا از سکون و [[پرخوری]] هلاک نشوند<ref>ر.ک: محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص۱۱۹-۸۳ با تصرف.</ref>.
*سخن را با بخشی از [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}}در [[توحید]] [[مفضل]] به انجام می‌رسانیم: [[تفکر]] کن در انواع [[تدبیر]] خدای علیم و قدیر در انواع درختان که سالی یک مرتبه می‌میرند ولی حرارت غریزی در چوب آنها پنهان می‌شود تا مواد میوه‌ها در آن پدیدار شود. آنگاه در فصل [[بهار]] زنده می‌شوند و حرکت می‌کنند و میوه‌های گوناگونی برای تو به بار می‌آورند. هر میوه‌ای را در وقتی مخصوص به بار می‌آورند، چنان‌که در ضیافت‌ها، در هر وقت طعامی ظریف و حلوایی لطیف نزد تو آورند. اگر خوب [[تأمل]] کنی درختان باردار میوه‌های لطیف بی‌شمار بر کف گرفته و به سوی تو دراز کرده‌اند و در [[صحن]] باغ شاخه‌های گل، طبق‌های ریاحین و نسرین و یاسمین بر روی دست گرفته که هریک را می‌خواهی برداری. اگر [[عقل]] داری چرا میزبان خود را نمی‌شناسی و اگر [[هشیاری]]، چرا اصناف این لطایف را نمی‌فهمی و [[شکر]] [[ولی نعمت]] خود را نمی‌گزاری؟ در باغ و بستان و کوه و دشت، این همه غذای فراوان و میوه‌های رنگارنگ برای تو مهیا کرده و تو [[احسان]] او را [[انکار]] و با [[فرمان]] او [[مخالفت]] می‌کنی و به جای [[شکر]]، [[کفران]] و در کنار [[نعمت]]، [[عصیان]] می‌آوری<ref>محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص١۶۷.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ج۱،ص۳۴۴-۳۴۷.</ref>.
*سخن را با بخشی از [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}}در [[توحید]] [[مفضل]] به انجام می‌رسانیم: [[تفکر]] کن در انواع [[تدبیر]] خدای علیم و قدیر در انواع درختان که سالی یک مرتبه می‌میرند ولی حرارت غریزی در چوب آنها پنهان می‌شود تا مواد میوه‌ها در آن پدیدار شود. آنگاه در فصل [[بهار]] زنده می‌شوند و حرکت می‌کنند و میوه‌های گوناگونی برای تو به بار می‌آورند. هر میوه‌ای را در وقتی مخصوص به بار می‌آورند، چنان‌که در ضیافت‌ها، در هر وقت طعامی ظریف و حلوایی لطیف نزد تو آورند. اگر خوب [[تأمل]] کنی درختان باردار میوه‌های لطیف بی‌شمار بر کف گرفته و به سوی تو دراز کرده‌اند و در [[صحن]] باغ شاخه‌های گل، طبق‌های ریاحین و نسرین و یاسمین بر روی دست گرفته که هریک را می‌خواهی برداری. اگر [[عقل]] داری چرا میزبان خود را نمی‌شناسی و اگر [[هشیاری]]، چرا اصناف این لطایف را نمی‌فهمی و [[شکر]] [[ولی نعمت]] خود را نمی‌گزاری؟ در باغ و بستان و کوه و دشت، این همه غذای فراوان و میوه‌های رنگارنگ برای تو مهیا کرده و تو [[احسان]] او را [[انکار]] و با [[فرمان]] او [[مخالفت]] می‌کنی و به جای [[شکر]]، [[کفران]] و در کنار [[نعمت]]، [[عصیان]] می‌آوری<ref>محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص١۶۷.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]،ص۳۴۴-۳۴۷.</ref>.


==مبدأ [[فکر]] و [[اندیشه]]==
==مبدأ [[فکر]] و [[اندیشه]]==
۷۵٬۹۴۶

ویرایش