بحث:آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بحث:آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۲۸
، ۱۴ ژوئیهٔ ۲۰۲۱←غلو
(←غلو) |
(←غلو) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
====[[غلو]]==== | ====[[غلو]]==== | ||
«غلو»، در لغت به معنای [[زیاده روی]]، [[افراط]]، بالابردن و [[تجاوز از حد]] خود است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۳۷۷؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۵، ص۱۳۲؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۴، ص۴۴۶؛ زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس، ج۱۰، ص۲۶۹؛ جوهری، الصحاح، ج۶، ص۲۴۴۸.</ref>. در اصطلاح [[قرآن]]، [[احادیث شریف]] و [[دانشمندان تفسیر]] و [[عقاید اسلام]] نزد همه [[مذاهب اسلامی]]<ref>علما و اندیشمندان مذاهب اسلامی تعاریفی مشابه برای «غلو» آوردهاند؛ به عنوان مثال: شیخ مفید (م۴۱۳ﻫ) از بزرگان علمای امامیه در تعریف غالیان گفته است: {{عربی|«الغلاة من المتظاهرين بالإسلام هم الذين نسبوا أمير المؤمنين والأئمة من ذريته (ع) إلى الألوهية والنبوة، ووصفوهم من الفضل في الدين والدنيا إلى ما تجاوزوا فيه الحد، وخرجوا عن القصد»}}. مفید، محمد بن محمد، تصحيح اعتقادات الإمامية، ص۱۳۱. همچنین: ابن جرير طبری (م۳۱۰ﻫ) مفسر کهن اهل سنت گفته است: {{عربی|«أصل الغلو في كل شيء: مجاوزة حده الذي حده»}}. جامع البيان، طبری، محمد بن جریر، ج۷، ص۷۰۱. ابن حجر (م۸۵۲ﻫ) محدث و دانشمند شافعی مذهب گفته است: {{عربی|«الغلو: المبالغة في الشيء والتشديد فيه بتجاوز الحد»}}. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری، ج۱۳، ص۲۵۶. آلوسی (م۱۲۷۰ﻫ) مفسر معروف اهل سنت در تفسیر یکی از آیات غلو گفته است: {{عربی|«أي: لا تتجاوزوا الحد، وهو نهي للنصارى عن رفع عيسى عليه الصلاة والسلام عن رتبة الرسالة إلى ما تقولوا في حقه من العظمة»}}. آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی، ج۶، ص۲۱۰. ابن تیمیه (م۷۲۸ﻫ) دانشمند حنبلی در تعریف غلو گفته است: {{عربی|«الغلو مجاوزة الحد؛ مجاوزة بأن يزاد في الشيء في حمده أو ذمه على ما يستحق ونحو ذلك»}}. ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، اقتضاء الصراط المستقیم، ج۱، ص ۲۸۹.</ref>، «غلو» به معنای افراط و فراتر از حد مشروع حرکت کردن؛ چه با افزایش چیزی یا مبالغه در آن تا جایی که آن را از حدی که خدای متعال معین کرده است بالاتر | «غلو»، در لغت به معنای [[زیاده روی]]، [[افراط]]، بالابردن و [[تجاوز از حد]] خود است<ref>راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۳۷۷؛ ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج۱۵، ص۱۳۲؛ فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، ج۴، ص۴۴۶؛ زبیدی، محمد مرتضی، تاج العروس، ج۱۰، ص۲۶۹؛ جوهری، الصحاح، ج۶، ص۲۴۴۸.</ref>. در اصطلاح [[قرآن]]، [[احادیث شریف]] و [[دانشمندان تفسیر]] و [[عقاید اسلام]] نزد همه [[مذاهب اسلامی]]<ref>علما و اندیشمندان مذاهب اسلامی تعاریفی مشابه برای «غلو» آوردهاند؛ به عنوان مثال: شیخ مفید (م۴۱۳ﻫ) از بزرگان علمای امامیه در تعریف غالیان گفته است: {{عربی|«الغلاة من المتظاهرين بالإسلام هم الذين نسبوا أمير المؤمنين والأئمة من ذريته (ع) إلى الألوهية والنبوة، ووصفوهم من الفضل في الدين والدنيا إلى ما تجاوزوا فيه الحد، وخرجوا عن القصد»}}. مفید، محمد بن محمد، تصحيح اعتقادات الإمامية، ص۱۳۱. همچنین: ابن جرير طبری (م۳۱۰ﻫ) مفسر کهن اهل سنت گفته است: {{عربی|«أصل الغلو في كل شيء: مجاوزة حده الذي حده»}}. جامع البيان، طبری، محمد بن جریر، ج۷، ص۷۰۱. ابن حجر (م۸۵۲ﻫ) محدث و دانشمند شافعی مذهب گفته است: {{عربی|«الغلو: المبالغة في الشيء والتشديد فيه بتجاوز الحد»}}. ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری، ج۱۳، ص۲۵۶. آلوسی (م۱۲۷۰ﻫ) مفسر معروف اهل سنت در تفسیر یکی از آیات غلو گفته است: {{عربی|«أي: لا تتجاوزوا الحد، وهو نهي للنصارى عن رفع عيسى عليه الصلاة والسلام عن رتبة الرسالة إلى ما تقولوا في حقه من العظمة»}}. آلوسی، محمود بن عبدالله، روح المعانی، ج۶، ص۲۱۰. ابن تیمیه (م۷۲۸ﻫ) دانشمند حنبلی در تعریف غلو گفته است: {{عربی|«الغلو مجاوزة الحد؛ مجاوزة بأن يزاد في الشيء في حمده أو ذمه على ما يستحق ونحو ذلك»}}. ابن تیمیه، احمد بن عبدالحلیم، اقتضاء الصراط المستقیم، ج۱، ص ۲۸۹.</ref>، «غلو» به معنای افراط و فراتر از حد مشروع حرکت کردن؛ چه با افزایش چیزی یا مبالغه در آن تا جایی که آن را از حدی که خدای متعال معین کرده است بالاتر ببرند<ref>عبدالرسول غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ص۲۹؛ رشیدضا، محمد، تفسیر المنار، ج۶، ص۴۸۸.</ref>؛ چه در گفتار، کردار، یا پندار (اعتقاد). ضابطه غلو نیز گذشتن از حدی که خدای متعال آن را معین کرده یا بدان امر کرده است<ref>سلیمان بن عبدالله (نواده محمد بن عبدالوهاب) گفته است: {{عربی|«الغلو هو مجاورة الحد في مدح الشيء أو ذمه، وضابطه تعدي ما أمر الله به وهو الطغيان الذي نهى الله عنه»}}. سليمان بن عبد الله بن محمد بن عبد الوهاب، تيسير العزيز الحميد، ص۲۵۴.</ref> و به تعبیر قرآن همان طغیان است: {{متن قرآن|وَلَا تَطْغَوْا فِيهِ فَيَحِلَّ عَلَيْكُمْ غَضَبِي}}<ref>«در آن از اندازه مگذرید که خشم من شما را فرا گیرد» سوره طه، آیه ۸۱.</ref>. بنابر این، تجاوز از حد [[وحی]] به اینکه [[انبیاء]] و [[ائمه]]{{ع}} متصف به صفاتی شوند که [[خداوند]] برای آنها قرار نداده مانند: اعتقاد به اینکه خداوند امر عالم را به آنها واگذار نموده و خود کنار رفته یا اعتقاد به خدایی آنها داشته و آنها را از حدود بشریّت خارج کرده و به [[الوهیت]] داخل کند» همه از مصادیق غلو به شمار می روند<ref>ر.ک: [[سید محمد علی قاضی طباطبایی|قاضی طباطبایی، محمد علی]]، [[مقدمهای بر کتاب علم امام (کتاب)|مقدمهای بر کتاب علم امام]]، ص۵۲۰؛ [[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی، علی]]، [[علم غیب (کتاب)|علم غیب]]، ص۱۲۲؛ [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی، عبدالله]]، [[ادب فنای مقربان ج۶ (کتاب)|ادب فنای مقربان]]، ج۶، ص۳۲۱.</ref>. | ||
این واژه به طور کلی در اصطلاح [[متکلمان]]<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۷۳؛ شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۱۳۱.</ref>، [[رجالیان]]<ref>ابن غضائری، احمد بن حسین، الرجال، شمارههای ۱۲۹، ۱۷۷، ۱۲۲، ۱۲۱.</ref> و علمای [[ملل و نحل]]<ref>اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، ص۱۹.</ref> نیز در همین معنا به کار رفته است هر چند هر یک از آنان در تعریف و بیان مصادیق این واژه موضع مختلفی گرفتهاند. بر اساس قرائن موجود در [[ادبیات]] این محققان، از باورهایی همچون «[[انکار مرگ امام]]»، «[[باور به خدایی امام]]»، «[[عقیده به حلول خدا در وجود امام]]»<ref>قبادی، مریم، مقاله: بازشناسی در اندیشه غلو، نشریه مطالعات اسلامی، شماره ۷۸، زمستان ۸۶، ص۱۱۲.</ref>، «[[قرار دادن انبیا و صالحان در مرتبه ربوبی]]» و «گرویدن به ایشان با [[اعتقاد]] به اینکه سزاوار پرستشاند»<ref>رشیدضا، محمد، تفسیر المنار، ج۶، ص۴۸۸.</ref>، به [[غلو]] تعبیر شده و کسی که به یکی از این امور [[معتقد]] باشد، «غالی» نام گرفته است<ref>ابن ابی الحدید معزلی، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۲۱.</ref>. | این واژه به طور کلی در اصطلاح [[متکلمان]]<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ص۷۳؛ شیخ مفید، تصحیح الاعتقاد، ص۱۳۱.</ref>، [[رجالیان]]<ref>ابن غضائری، احمد بن حسین، الرجال، شمارههای ۱۲۹، ۱۷۷، ۱۲۲، ۱۲۱.</ref> و علمای [[ملل و نحل]]<ref>اشعری قمی، سعد بن عبدالله، المقالات و الفرق، ص۱۹.</ref> نیز در همین معنا به کار رفته است هر چند هر یک از آنان در تعریف و بیان مصادیق این واژه موضع مختلفی گرفتهاند. بر اساس قرائن موجود در [[ادبیات]] این محققان، از باورهایی همچون «[[انکار مرگ امام]]»، «[[باور به خدایی امام]]»، «[[عقیده به حلول خدا در وجود امام]]»<ref>قبادی، مریم، مقاله: بازشناسی در اندیشه غلو، نشریه مطالعات اسلامی، شماره ۷۸، زمستان ۸۶، ص۱۱۲.</ref>، «[[قرار دادن انبیا و صالحان در مرتبه ربوبی]]» و «گرویدن به ایشان با [[اعتقاد]] به اینکه سزاوار پرستشاند»<ref>رشیدضا، محمد، تفسیر المنار، ج۶، ص۴۸۸.</ref>، به [[غلو]] تعبیر شده و کسی که به یکی از این امور [[معتقد]] باشد، «غالی» نام گرفته است<ref>ابن ابی الحدید معزلی، شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۲۱.</ref>. |