بحث:آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بحث:آیا اعتقاد به علم غیب امام غلو است؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۸:۲۵
، ۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۱←دیدگاه مقصره درباره غلو بودن اعتقاد به آگاهی امامان از امور غیبی
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
=====دیدگاه مقصره درباره غلو بودن اعتقاد به آگاهی امامان از امور غیبی===== | =====دیدگاه مقصره درباره غلو بودن اعتقاد به آگاهی امامان از امور غیبی===== | ||
{{همچنین ببینید|مقصره}} | {{همچنین ببینید|مقصره}} | ||
«[[مقصره]]»، شیعیانی هستند که [[صفات امامان]] را [[درک]] نکرده و ایشان را به صفات خاصی - مانند: [[عصمت]]، [[علم لدنی]] و [[آگاهی از امور غیبی]] - توصیف نمیکنند و از درک واقعی و صحیح [[مقام ائمه]] عاجز و قاصر ماندهاند؛ به تعبیر [[حدیث]] منقول از [[امام سجاد]]{{ع}}: {{متن حدیث|اَلَّذِينَ قَصَّرُوا فِي مَعْرِفَةِ اَلْأَئِمَّةِ}}؛ یعنی: «مقصر کسانی هستند که در [[معرفت ائمه]] کوتاهی کردهاند»<ref>از امام سجاد{{ع}} در این حدیث فرمود: {{متن حدیث|يَا جَابِرُ خَالِفْ ظَنَّكَ وَقَصِّرْ رَأْيَكَ أُولَئِكَ اَلْمُقَصِّرُونَ وَلَيْسُوا لَكَ بِأَصْحَابٍ. قُلْتُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ وَمَنِ اَلْمُقَصِّرُ؟ قَالَ: اَلَّذِينَ قَصَّرُوا فِي مَعْرِفَةِ اَلْأَئِمَّةِ وَعَنْ مَعْرِفَةِ مَا فَرَضَ اَللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ أَمْرِهِ وَرُوحِهِ}}. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۴ و ۱۵. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۴۵۹.</ref>. اصطلاح «مقصره» و «تقصیر» به دلیل بهکارگیری آن در [[احادیث اهل بیت]]{{ع}} - از جمله [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}<ref>برای نمونه: در روایتی، امام علی{{ع}} خطاب به سلمان فارسی فرمود: {{متن حدیث|مَنْ آمَنَ بِمَا قُلْتُ وَصَدَّقَ بِمَا بَيَّنْتُ وَفَسَّرْتُ وَشَرَحْتُ وَأَوْضَحْتُ وَنَوَّرْتُ وَبَرْهَنْتُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ اِمْتَحَنَ اَللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَشَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ وَهُوَ عَارِفٌ مُسْتَبْصِرٌ قَدِ اِنْتَهَى وَبَلَغَ وَكَمَلَ وَمَنْ شَكَّ وَعَنَدَ وَجَحَدَ وَوَقَفَ وَتَحَيَّرَ وَاِرْتَابَ فَهُوَ مُقَصِّرٌ وَنَاصِبٌ}}. «هر کسی به گفتههای ما و به آنچه بیان و تفسیر کردیم یا شرح و توضیح دادیم روشن کردیم و استدلال آوردیم (که مقامات آنان جزو این موارد هستند) شک کند یا دشمنی ورزد یا انکار کند یا توقف کند یا مردد شود، مقصّر و ناصب است». مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۲۶، ص۶.</ref> - از دیرباز در بین [[شیعیان]] وجود داشته است. در ابتدا این صفت به [[دشمنان اهل بیت]] از [[بنیامیه]] و [[عثمانیها]] اطلاق میشد، سپس بر [[شیعیان قاصر]] از درک مقام ائمه{{عم}} نیز گفته شد<ref>ر.ک: [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص۳۹.</ref>. از موضعگیریهای [[اعتقادی]] این گروه، مشخص است که آنان در پیدایش اندیشههای [[شیعی]] مبتنی بر «عدم [[عصمت امام]]» و «متکینبودن [[علم امام]] بر [[علم الهی]]» سهیم بوده و | «[[مقصره]]»، شیعیانی هستند که [[صفات امامان]] را [[درک]] نکرده و ایشان را به صفات خاصی - مانند: [[عصمت]]، [[علم لدنی]] و [[آگاهی از امور غیبی]] - توصیف نمیکنند و از درک واقعی و صحیح [[مقام ائمه]] عاجز و قاصر ماندهاند؛ به تعبیر [[حدیث]] منقول از [[امام سجاد]]{{ع}}: {{متن حدیث|اَلَّذِينَ قَصَّرُوا فِي مَعْرِفَةِ اَلْأَئِمَّةِ}}؛ یعنی: «مقصر کسانی هستند که در [[معرفت ائمه]] کوتاهی کردهاند»<ref>از امام سجاد{{ع}} در این حدیث فرمود: {{متن حدیث|يَا جَابِرُ خَالِفْ ظَنَّكَ وَقَصِّرْ رَأْيَكَ أُولَئِكَ اَلْمُقَصِّرُونَ وَلَيْسُوا لَكَ بِأَصْحَابٍ. قُلْتُ: يَا اِبْنَ رَسُولِ اَللَّهِ وَمَنِ اَلْمُقَصِّرُ؟ قَالَ: اَلَّذِينَ قَصَّرُوا فِي مَعْرِفَةِ اَلْأَئِمَّةِ وَعَنْ مَعْرِفَةِ مَا فَرَضَ اَللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنْ أَمْرِهِ وَرُوحِهِ}}. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۴ و ۱۵. ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۴۵۹.</ref>. اصطلاح «مقصره» و «تقصیر» به دلیل بهکارگیری آن در [[احادیث اهل بیت]]{{ع}} - از جمله [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}<ref>برای نمونه: در روایتی، امام علی{{ع}} خطاب به سلمان فارسی فرمود: {{متن حدیث|مَنْ آمَنَ بِمَا قُلْتُ وَصَدَّقَ بِمَا بَيَّنْتُ وَفَسَّرْتُ وَشَرَحْتُ وَأَوْضَحْتُ وَنَوَّرْتُ وَبَرْهَنْتُ فَهُوَ مُؤْمِنٌ مُمْتَحَنٌ اِمْتَحَنَ اَللَّهُ قَلْبَهُ لِلْإِيمَانِ وَشَرَحَ صَدْرَهُ لِلْإِسْلاَمِ وَهُوَ عَارِفٌ مُسْتَبْصِرٌ قَدِ اِنْتَهَى وَبَلَغَ وَكَمَلَ وَمَنْ شَكَّ وَعَنَدَ وَجَحَدَ وَوَقَفَ وَتَحَيَّرَ وَاِرْتَابَ فَهُوَ مُقَصِّرٌ وَنَاصِبٌ}}. «هر کسی به گفتههای ما و به آنچه بیان و تفسیر کردیم یا شرح و توضیح دادیم روشن کردیم و استدلال آوردیم (که مقامات آنان جزو این موارد هستند) شک کند یا دشمنی ورزد یا انکار کند یا توقف کند یا مردد شود، مقصّر و ناصب است». مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج۲۶، ص۶.</ref> - از دیرباز در بین [[شیعیان]] وجود داشته است. در ابتدا این صفت به [[دشمنان اهل بیت]] از [[بنیامیه]] و [[عثمانیها]] اطلاق میشد، سپس بر [[شیعیان قاصر]] از درک مقام ائمه{{عم}} نیز گفته شد<ref>ر.ک: [[مصطفی سلیمانیان|سلیمانیان، مصطفی]]، [[مقامات امامان (کتاب)|مقامات امامان]]، ص۳۹.</ref>. از موضعگیریهای [[اعتقادی]] این گروه، مشخص است که آنان در پیدایش اندیشههای [[شیعی]] مبتنی بر «عدم [[عصمت امام]]» و «متکینبودن [[علم امام]] بر [[علم الهی]]» سهیم بوده و اینگونه [[اعتقادات]] مغایر با [[نص صریح]] [[امامان اهل بیت]]{{ع}} را وارد [[کلام شیعه]] کردهاند<ref>ر.ک: [[قاسم کاجی|کاجی، قاسم]] و [[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[بتریه و اندیشه تقصیر (مقاله)|بتریه و اندیشه تقصیر]]، ص ۱۶۲.</ref>. [[امامان اهل بیت]]{{ع}} همواره از شیعیانی ابراز [[شگفتی]] کرده که با قبول [[وجوب اطاعت ائمه]]{{عم}} به مانند [[اطاعت رسول]]{{صل}}، [[حق ائمه]] را کاهش داده و بر ایشان خرده میگیرند. به عنوان مثال، [[امام باقر]]{{ع}} خطاب به [[اصحاب]] خود میفرماید: شما میپذیرید [[خدای متعال]] [[اطاعت]] اولیائش را بر [[بندگان]] [[واجب]] کند و سپس [[اخبار آسمانها و زمین]] را از ایشان پوشیده دارد؟<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج١، ص٢۶٢.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} نیز به [[ابراهیم]] بن ابی [[محمود]] فرمود: «سه گروه دربارۀ [[فضائل]] ما [[اخبار]] [[جعل]] میکنند». سپس گروه دوم را کسانی معرفی کردند که در حق ائمه{{عم}} کوتاهی کرده و آنان را در ردیف دیگران قرار دادهاند. ایشان میافزاید: وقتی [[مردم]] روایتهای [[تقصیر]] را میشنوند، آنها را پذیرفته و بدان [[معتقد]] میشوند<ref>صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، ج١، ص٣٠۴.</ref>.<ref>[[قاسم کاجی|کاجی، قاسم]] و [[رسول رضوی|رضوی، رسول]]، [[بتریه و اندیشه تقصیر (مقاله)|بتریه و اندیشه تقصیر]]، ص۱۵۳.</ref> | ||
این [[تفکر]] در [[تاریخ]] [[فرق شیعی]] فراز و نشیبها و همچنین شدت و ضعفها دارد و طرفداران آن همواره خود را در مواجهه با پدیده شوم «[[غلو]]» میشمارند؛ لکن علیرغم اینکه از چاه [[افراط]] [[نجات]] یافتند، ولی به [[اعتقاد]] [[علمای امامیه]] آنان در چاه [[تفریط]] افتادند. به عنوان مثال: برخی از صاحبان این تفکر - که در عصر [[شیخ مفید]] (م۴۱۳ﻫ) میزیستند - اعتقاد داشتند [[امامان اهل بیت]]{{ع}} تعداد بالایی از [[احکام دینی]] را نمیدانند؛ تا زمانی که [[حقیقت]] آن [[احکام]] در دلهای آنها [[الهام]] شود و اینکه در تحصیل [[احکام شرعی]] از [[گمان]] و [[رأی]] خود بهره میجستند<ref>شیخ مفید در باره این گروه گفته است: {{عربی|«وقد وجدنا جماعة وردوا إلينا من قم يقصرون تقصيراً ظاهراً في الدين، وينزلون الأئمة{{ع}} عن مراتبهم، ويزعمون أنهم كانوا لا يعرفون كثيراً من الأحكام الدينية حتى يُنكت في قلوبهم، ورأينا من يقول إنهم كانوا يلتجئون في حكم الشريعة إلى الرأي والظنون، ويدّعون مع ذلك أنهم من العلماء؛ وهذا هو التقصير الذي لا شبهة فيه}}. مفید، محمد بن محمد، تصحيح اعتقادات الإمامية، ص۱۳۵-۱۳۶.</ref>. [[دانشمندان امامیه]] در طول تاریخ - مانند شیخ مفید<ref>متن وی در پانویس بالا ذکر شد.</ref> - با این رویکرد مقصر در [[شناخت امامان اهل بیت]]{{ع}} روبرو شدند و این [[اندیشه]] را به [[نقد]] [[علمی]] کشیدند. | این [[تفکر]] در [[تاریخ]] [[فرق شیعی]] فراز و نشیبها و همچنین شدت و ضعفها دارد و طرفداران آن همواره خود را در مواجهه با پدیده شوم «[[غلو]]» میشمارند؛ لکن علیرغم اینکه از چاه [[افراط]] [[نجات]] یافتند، ولی به [[اعتقاد]] [[علمای امامیه]] آنان در چاه [[تفریط]] افتادند. به عنوان مثال: برخی از صاحبان این تفکر - که در عصر [[شیخ مفید]] (م۴۱۳ﻫ) میزیستند - اعتقاد داشتند [[امامان اهل بیت]]{{ع}} تعداد بالایی از [[احکام دینی]] را نمیدانند؛ تا زمانی که [[حقیقت]] آن [[احکام]] در دلهای آنها [[الهام]] شود و اینکه در تحصیل [[احکام شرعی]] از [[گمان]] و [[رأی]] خود بهره میجستند<ref>شیخ مفید در باره این گروه گفته است: {{عربی|«وقد وجدنا جماعة وردوا إلينا من قم يقصرون تقصيراً ظاهراً في الدين، وينزلون الأئمة{{ع}} عن مراتبهم، ويزعمون أنهم كانوا لا يعرفون كثيراً من الأحكام الدينية حتى يُنكت في قلوبهم، ورأينا من يقول إنهم كانوا يلتجئون في حكم الشريعة إلى الرأي والظنون، ويدّعون مع ذلك أنهم من العلماء؛ وهذا هو التقصير الذي لا شبهة فيه}}. مفید، محمد بن محمد، تصحيح اعتقادات الإمامية، ص۱۳۵-۱۳۶.</ref>. [[دانشمندان امامیه]] در طول تاریخ - مانند شیخ مفید<ref>متن وی در پانویس بالا ذکر شد.</ref> - با این رویکرد مقصر در [[شناخت امامان اهل بیت]]{{ع}} روبرو شدند و این [[اندیشه]] را به [[نقد]] [[علمی]] کشیدند. |