پرش به محتوا

دلیل عقلی علم غیب امامان چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۵۰: خط ۵۰:
==پاسخ‌های دیگر==
==پاسخ‌های دیگر==
{{یادآوری پاسخ}}
{{یادآوری پاسخ}}
{{جمع شدن|۱. آیت‌الله نجفی لاری؛}}
[[پرونده:8905674.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید عبدالحسین نجفی لاری|نجفی لاری]]]]
::::::آیت‌الله '''[[سید عبدالحسین نجفی لاری]]''' در دو کتاب ''«[[المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته (کتاب)|المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته]]»'' و ''«[[ آگاهی‌های آسمانی (کتاب)|آگاهی‌های آسمانی]]»'' در این‌باره گفته‌است:
:::::*«چند دلیل عقلی بر [[ علم فعلی یا دائمی معصوم به چه معناست؟ (پرسش|بالفعل بودن علم امام]] و عموم محدوده آن اقامه کرده‌اند که به بررسی آنها می‌پردازیم:
:::::'''دلیل اول:''' قاعده لطف: سه تقریر برای قاعده لطف ذکر شده است: '''تقریر اول:''' امام کامل‌ترین ذات را داراست و هرکسی که کامل‌ترین ذات را دارد واجب است کاملترین صفات را هم دارا باشدو آنهم در این بحث علم بالفعل به همه چیز است. '''تقریر دوم:''' علت غائی خلقت معرفت خداوند است به دلیل آیه شریفه {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ}}«» با توجه به تفسیرش به لیعرفون و حدیث قدسی و روایات دال است که خداوند [[اهل بیت|امامان]] را مظهر جمیع صفات جلالیه و جمالیه خویش قرار داده است تا مردم توسط آنان خداوند را بشناسند. حال اگر این مظاهر دارای نقص باشند مستلزم نقص در ظاهر خداوند خواهد بود.
:::::'''نتیجه انضمام دو مقدمه:''' آن است که علم امامان باید بالفعل و متعلق به همه چیز باشد و الا نقض غرض خواهد شد که صدورش از حکیم علی الاطلاق ممتنع است. '''تقریر سوم:''' اگر امام بالفعل عالم به همه حرکات و سکنات و نیات مردم باشد آنان را به اطاعت خداوند نزدیکتر و از معاصی دورتر خواهد کرد. و وقتی چنین علمی چنان اثری دارد طبق قاعده لطف بر خداوند واجب است آن را به امامان اعطا نماید.
:::::'''دلیل دوم:''' قاعده وجود مقتضی و عدم مانع: به قاعده وجود مقتضی و نبود مانع چه اینکه عموم علم فعلی آنان از فیوضاتی است که مشمول قدرت مبدأ فیاض است. و این مقتضی است و امام هم دارای بالاترین قابلیت می باشد پس مانعی هم نیست. و به دیگر سخن خدای متعال قادر است علم امام را تعمیم دهد. و نیاز عالم هم به آن فرا میخواند و مفسده ای هم در آن نیست پس بر حکیم واجب خواهد بود.(....)
:::::'''دلیل سوم:''' قاعده امکان: این استدلال دو مقدمه دارد:
:::::#[[علم فعلی یا دائمی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|علم بالفعل امام]] به همه چیز امری ممکن است. ایشان این مقدمه را علاوه بر اینکه ارسال مسلم کرده‌اند به قاعده "أدلّ دلیل علی إمکان شیء وقوعه" نیز استدلال نموده و از وجود خارجی آن امکانش را ثابت کرده‌اند.
:::::#هر امر ممکن‌الوقوعی که صادق به تحقق آن خبر دهد حق است و این مقدمه را نیز با روایات متواتره اثبات می‌کنند»<ref>المعارف السلمانیة فی کیفیة علم الإمام و کمیته، ص۷۱-۸۰.</ref>.
:::::*دلایل عقلی که موافق روایات مثبته [[علم امام]]{{ع}} و فعلیت آن باشد، زیادند. به برخی از آن دلایل اشاره می‌شود:
:::::#دلیلی که قاعده لطف مقتضی آن است این که: [[امام]]{{ع}} از حیث ذات و وجود، کامل‌ترین انسان‌هاست و واجب است به کامل‌ترین اوصاف نیز متصف شود و فعلی بودن [[علم امام]]{{ع}} و گسترده بودن آن از جمله آن اوصاف است.
:::::#طبق حدیث قدسی {{عربی|" كُنْتُ‏ كَنْزاً مَخْفِيّاً فَأَحْبَبْتُ‏ أَنْ‏ اعْرَفَ‏ فَخَلَقْتُ‏ الخَلْقَ‏ لِاعْرَف‏ ‏‏‏‏‏‏"}} علت آفرینش مخلوقات شناخت و معرفت خداوند است و در آیه شریفه {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالإِنسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ}} <ref> و پریان و آدمیان را نیافریدم جز برای آنکه مرا بپرستند؛ سوره ذاریات، آیه: ۵۶.</ref> مراد از "یعبدون" "یعرفون" است. و فرض آن است که معرفت خداوند، موقوف است بر عبادت او و نیز منحصر است در این که خداوند جانشینانی خلق کند که تجلی گاه تمام صفات جلالش و آئینه‌ای تمام نما برای تجلی معارف پنهانی‌اش و سایه‌ای کامل و دائمی‌ برای اوصاف کمالیه‌اش باشند، به طوری که وجود نقص درآن تجلی گاه، آئینه و سایه به منزله نقص در متجلی و نمایان شده و صاحب سایه تلقی شود. و وجود نقص موجب نقض غرض برای حکیم تعالی و حکمت او می‌باشد و این امر بر خداوند تعالی محال عقلی است.
:::::#دلیل سوم این که: علم گسترده و فعلی [[امام]]{{ع}} به کارهای مردم، موجب اطاعت مردم و ترک نافرمانی آنان از [[امامان]]{{عم}} است. پس در این صورت واجب است که خداوند حکیم، علم گسترده و فعلی را عطا کند؛ همان طور که واجب است آنان را منصوب و به آنان عصمت ببخشد. به دلیل این که معصیت پنهانی بیشتر از نافرمانی آشکار است. و اینکه کمتر کسی پیدا می‌شود که در معرض دید و اطلاع دیگران، کار خلاف و گناه انجام دهد. پس وقتی که با قاعده لطف اصل [[امامت]]، عصمت [[امام]] و منزه بودن او از تمامی‌ نقص‌های بدنی و اخلاقی و نسبی اثبات می‌شود؛ پس به طریق اولی، گستردگی و فعلیت [[علم امام]]{{ع}} نیز ثابت می‌شود.
:::::#دلیل دیگر، قاعده وجود مقتضی و عدم مانع است، به این صورت که: گستردگی و فعلیت [[علم امام]]{{ع}}، شعبه‌ای و شاخه‌ای از فیض بی‌کران مبدء فیاض است "مقتضی موجود" و قابل "ظرفیت وجودی" [[امامت]] [[امام]] است که بالاترین مرتبه قابلیت را دارا است و از سوی دیگر، مانعی نیز وجود ندارد "مانع مفقود" "پس [[امام]] دارای علمی‌ گسترده و فعلی می‌باشد". به عبارت دیگر، خداوند قادر است  علمی‌ گسترده به [[امام]] عطا نماید و عالم <ref>احتمال دارد لفظ «عالم»  در متن  به معنای جهان هستی باشد در این صورت معنا این می‌شود که :عالم هستی محتاج چنین دانشمندی است که دارای علم گسترده باشد.</ref>. [[امام]]{{ع}} نیز به آن علم نیازمند است و این کار مفسده‌ای نیز ندارد پس واجب است بر حکیم متعال که این کار را بکند»<ref>[[آگاهی‌های آسمانی (کتاب)|آگاهی‌های آسمانی]]، ص ۱۳۷.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱. علامه طباطبایی؛}}
{{جمع شدن|۱. علامه طباطبایی؛}}
[[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]]
[[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]]
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش