هجرت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{نبوت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%;...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
[[دانشمندان]] [[علم]] [[سیاست]]، معمولاً عناصر چهارگانهای برای [[دولت]] در نظر میگیرند که عبارت است از: جمعیت، [[سرزمین]]، [[حکومت]] و [[حاکمیت]]. به نظر میرسد که دولت - [[شهر پیامبر]]{{صل}} با تکیه بر مفهوم هجرت، درصدد تأمین نخستین عنصر اساسی یعنی جمعیت بوده است. جمعیت یا جماعتی که «[[امت]]» نامیده میشود. | [[دانشمندان]] [[علم]] [[سیاست]]، معمولاً عناصر چهارگانهای برای [[دولت]] در نظر میگیرند که عبارت است از: جمعیت، [[سرزمین]]، [[حکومت]] و [[حاکمیت]]. به نظر میرسد که دولت - [[شهر پیامبر]]{{صل}} با تکیه بر مفهوم هجرت، درصدد تأمین نخستین عنصر اساسی یعنی جمعیت بوده است. جمعیت یا جماعتی که «[[امت]]» نامیده میشود. | ||
شرط هجرت برای تشکیل جمعیت اسلامی چنان حیاتی بود که کسانی که به مدینه هجرت میکردند، به جز موارد بسیار اندک و آن هم با اجازه پیامبر{{صل}} مجاز به ترک مدینه نبودند و در صورت خروج از مدینه مصداق {{متن حدیث|التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ}} میشدند، این [[تعرب]] به منزله [[کفر]] بود. [[ابن مسعود]]، از جمله لعنتشدگان در لسان [[رسول خدا]] را «[[اعرابی]] مرتدی دانسته که تعرّب بعد الهجره داشته است»<ref>رسول جعفریان، تاریخ تحول دولت و خلافت، پیشین، ص۴۰-۴۱.</ref>. همه این [[تدابیر]] سبب شده بود تا [[مدینة النبی]] مکان و فضایی متمرکز برای تعداد فراوانی از مسلمانان باشد که [[همبستگی]] [[اعتقادی]] آنان رکن جمعیتی لازم را برای استقرار [[دولت اسلامی]] [[پیامبر]]{{صل}} فراهم نماید، اما این تلاشهای معطوف به [[هجرت]]، بدون پیوندهای مکمل دیگر، که انسانهایی با دستگاهها و سنتهای قبیلهای متفاوت را بیشتر به هم نزدیک نموده و تاروپود [[روابط اجتماعی]] آنان را مستحکم نماید، شکننده مینمود. شاید به همین دلیل است که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به سرعت [[نظام]] [[برادری]] را طرح و [[اجرا]] کرد.<ref>[[داوود فیرحی|فیرحی، داوود]]، [[ | شرط هجرت برای تشکیل جمعیت اسلامی چنان حیاتی بود که کسانی که به مدینه هجرت میکردند، به جز موارد بسیار اندک و آن هم با اجازه پیامبر{{صل}} مجاز به ترک مدینه نبودند و در صورت خروج از مدینه مصداق {{متن حدیث|التَّعَرُّبُ بَعْدَ الْهِجْرَةِ}} میشدند، این [[تعرب]] به منزله [[کفر]] بود. [[ابن مسعود]]، از جمله لعنتشدگان در لسان [[رسول خدا]] را «[[اعرابی]] مرتدی دانسته که تعرّب بعد الهجره داشته است»<ref>رسول جعفریان، تاریخ تحول دولت و خلافت، پیشین، ص۴۰-۴۱.</ref>. همه این [[تدابیر]] سبب شده بود تا [[مدینة النبی]] مکان و فضایی متمرکز برای تعداد فراوانی از مسلمانان باشد که [[همبستگی]] [[اعتقادی]] آنان رکن جمعیتی لازم را برای استقرار [[دولت اسلامی]] [[پیامبر]]{{صل}} فراهم نماید، اما این تلاشهای معطوف به [[هجرت]]، بدون پیوندهای مکمل دیگر، که انسانهایی با دستگاهها و سنتهای قبیلهای متفاوت را بیشتر به هم نزدیک نموده و تاروپود [[روابط اجتماعی]] آنان را مستحکم نماید، شکننده مینمود. شاید به همین دلیل است که [[پیامبر اسلام]]{{صل}} به سرعت [[نظام]] [[برادری]] را طرح و [[اجرا]] کرد.<ref>[[داوود فیرحی|فیرحی، داوود]]، [[ساختار نظام سیاسی نبوی (مقاله)|ساختار نظام سیاسی نبوی]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۲۷۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100627.jpg|22px]]، [[داوود فیرحی|فیرحی، داوود]]، [[ | # [[پرونده:1100627.jpg|22px]]، [[داوود فیرحی|فیرحی، داوود]]، [[ساختار نظام سیاسی نبوی (مقاله)|ساختار نظام سیاسی نبوی]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|'''سیره سیاسی پیامبر اعظم''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||