برخورد با مشرکان: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'علوی، سید نادر، جریانشناسی سیاسی در دولت نبوی، سیره سیاسی پیامبر اعظم' به 'علوی، سید نادر، مقاله «جریانشناسی سیاسی در دولت نبوی»، سیره سیاسی پیامبر اعظم'
جز (جایگزینی متن - 'علوی، سید نادر، جریانشناسی سیاسی در دولت نبوی، سیره سیاسی پیامبر اعظم' به 'علوی، سید نادر، مقاله «جریانشناسی سیاسی در دولت نبوی»، سیره سیاسی پیامبر اعظم') |
|||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
حرکت بعدی سران [[قریش]] و وابستگان به جناح [[سیاسی]] [[کفر]] و [[شرک]] علیه رسول اعظم حرکتی بود که آنان با [[دعوت]] از [[یهودیان]] [[بنی نضیر]] فراری در قلعههای یهودیان [[خیبر]] انجام دادند. در این حرکت نظامی که میتوان آن را وسیعترین تجمع [[مخالفان]] و معارضان [[پیامبر اعظم]]{{صل}} دانست، جناح سیاسی کفر و شرک [[مکه]] توانست وسیعترین [[اتحاد]] را میان [[کفار]] و [[مشرکان]] اطراف مکه تا [[مدینه]] از [[قبیله غطفان]] و تیرههای [[بنی فزاره]]، [[بنی تره]]، [[بنی اشجع]] و حتی هم پیمانان غطفانیها مثل [[بنی اسد]] ایجاد کنند و سران [[یهودی]] بنی نضیر مستقر در خیبر نیز قبائل [[بنی قریظه]] که همپیمان رسول اعظم{{صل}} بودند به [[پیمانشکنی]] و [[پیوستن]] به [[حزب]] سیاسی کفار و [[مشرکین]] دعوت کند<ref>سیره حلبیه، ج۲، ص۲۳۲.</ref>. همچنین نباید از فعالیت مخفیانه [[منافقان]] و چگونگی ایجاد پیوند میان مشرکان و یهودیان توسط آنها [[غافل]] بود و نیز نقشی که آنان به عنوان ستون پنجم [[دشمن]] در میان [[مؤمنان]] و رسول اعظم و در جهت [[تخریب]] [[روحیه]] آنها ایفا میکردند. این تجمع نظامی - سیاسی به [[جنگ احزاب]] [[شهرت]] یافته، تجمع مجموعه جناحها و [[احزاب سیاسی]] کفر و شرک، [[یهود]] و منافقان علیه [[قدرت]] نو و تازه متولد شده مدینه به [[رهبری]] و [[هدایت]] رسول اعظم{{صل}} دانست. اما میتوان گفت که [[شکست]] سران جناح کفر و به دنبالش شکست نیروهای یهودی و [[پاکسازی]] نهایی آنان از منطقه را به دنبال داشت. در [[حقیقت]] [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در این نبرد بر جناحهای [[متحد]] شده علیه آنان توانست پایانبخش حرکت نظامی جناح کفر و شرک مکه علیه رسول اعظم و مؤمنان به وی باشد<ref>رسول اعظم{{صل}} در پایان نبرد خندق فرمودند: {{متن حدیث|ذَهَبَ رِيحُهُمْ وَ لَا يَغْزُونَنَا بَعْدَ الْيَوْمِ وَ نَحْنُ نَغْزُوهُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ}}؛ سیره حلبیه، ج۲، ص۳۲۸؛ بحارالانوار، ج۲۰، ص۲۷۳.</ref>، اما پایانبخش حرکتها و درگیریهای نظامی آنان نبود. | حرکت بعدی سران [[قریش]] و وابستگان به جناح [[سیاسی]] [[کفر]] و [[شرک]] علیه رسول اعظم حرکتی بود که آنان با [[دعوت]] از [[یهودیان]] [[بنی نضیر]] فراری در قلعههای یهودیان [[خیبر]] انجام دادند. در این حرکت نظامی که میتوان آن را وسیعترین تجمع [[مخالفان]] و معارضان [[پیامبر اعظم]]{{صل}} دانست، جناح سیاسی کفر و شرک [[مکه]] توانست وسیعترین [[اتحاد]] را میان [[کفار]] و [[مشرکان]] اطراف مکه تا [[مدینه]] از [[قبیله غطفان]] و تیرههای [[بنی فزاره]]، [[بنی تره]]، [[بنی اشجع]] و حتی هم پیمانان غطفانیها مثل [[بنی اسد]] ایجاد کنند و سران [[یهودی]] بنی نضیر مستقر در خیبر نیز قبائل [[بنی قریظه]] که همپیمان رسول اعظم{{صل}} بودند به [[پیمانشکنی]] و [[پیوستن]] به [[حزب]] سیاسی کفار و [[مشرکین]] دعوت کند<ref>سیره حلبیه، ج۲، ص۲۳۲.</ref>. همچنین نباید از فعالیت مخفیانه [[منافقان]] و چگونگی ایجاد پیوند میان مشرکان و یهودیان توسط آنها [[غافل]] بود و نیز نقشی که آنان به عنوان ستون پنجم [[دشمن]] در میان [[مؤمنان]] و رسول اعظم و در جهت [[تخریب]] [[روحیه]] آنها ایفا میکردند. این تجمع نظامی - سیاسی به [[جنگ احزاب]] [[شهرت]] یافته، تجمع مجموعه جناحها و [[احزاب سیاسی]] کفر و شرک، [[یهود]] و منافقان علیه [[قدرت]] نو و تازه متولد شده مدینه به [[رهبری]] و [[هدایت]] رسول اعظم{{صل}} دانست. اما میتوان گفت که [[شکست]] سران جناح کفر و به دنبالش شکست نیروهای یهودی و [[پاکسازی]] نهایی آنان از منطقه را به دنبال داشت. در [[حقیقت]] [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در این نبرد بر جناحهای [[متحد]] شده علیه آنان توانست پایانبخش حرکت نظامی جناح کفر و شرک مکه علیه رسول اعظم و مؤمنان به وی باشد<ref>رسول اعظم{{صل}} در پایان نبرد خندق فرمودند: {{متن حدیث|ذَهَبَ رِيحُهُمْ وَ لَا يَغْزُونَنَا بَعْدَ الْيَوْمِ وَ نَحْنُ نَغْزُوهُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ}}؛ سیره حلبیه، ج۲، ص۳۲۸؛ بحارالانوار، ج۲۰، ص۲۷۳.</ref>، اما پایانبخش حرکتها و درگیریهای نظامی آنان نبود. | ||
با این [[شکست]] شرایط برای [[برقراری صلح]] ده ساله [[حدیبیه]] فراهم شد و [[رسول اعظم]] توانست از طریق این [[صلحنامه]] علاوه بر این که سرسختترین حناح [[سیاسی]] که نزدیک به دو دهه از هیچگونه تلاشی در [[آزار]] و [[اذیت]] [[مسلمانان]] دست برنداشته بودند را خاموش کند و [[خیال]] مسلمانان را از طرف آنها آسوده کند<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref>. مهمتر اینکه در این [[صلحنامه]] جناح [[کفر]] و [[شرک]] مجبور بود که به رسول اعظم نه به دیده [[یتیم]] فراری بنی طالب یا آشوبگر [[مکه]] که یک [[شخصیت حقوقی]] نگاه کند و با او بر سرِ یک میز نشسته و بر مفاد [[پیماننامه]] چانه بزند و با او به مثابه [[رهبر]] یک [[قدرت سیاسی]] برخورد کند.<ref>[[سید نادر علوی|علوی، سید نادر]]، [[جریانشناسی سیاسی در دولت نبوی (مقاله)| | با این [[شکست]] شرایط برای [[برقراری صلح]] ده ساله [[حدیبیه]] فراهم شد و [[رسول اعظم]] توانست از طریق این [[صلحنامه]] علاوه بر این که سرسختترین حناح [[سیاسی]] که نزدیک به دو دهه از هیچگونه تلاشی در [[آزار]] و [[اذیت]] [[مسلمانان]] دست برنداشته بودند را خاموش کند و [[خیال]] مسلمانان را از طرف آنها آسوده کند<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۲۷۸-۲۷۹.</ref>. مهمتر اینکه در این [[صلحنامه]] جناح [[کفر]] و [[شرک]] مجبور بود که به رسول اعظم نه به دیده [[یتیم]] فراری بنی طالب یا آشوبگر [[مکه]] که یک [[شخصیت حقوقی]] نگاه کند و با او بر سرِ یک میز نشسته و بر مفاد [[پیماننامه]] چانه بزند و با او به مثابه [[رهبر]] یک [[قدرت سیاسی]] برخورد کند.<ref>[[سید نادر علوی|علوی، سید نادر]]، [[جریانشناسی سیاسی در دولت نبوی (مقاله)|مقاله «جریانشناسی سیاسی در دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]]، ص ۹۹.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |