تفسیر مأثور در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
←تفسیر مأثور در دانشنامه معاصر قرآن کریم
(صفحهای تازه حاوی « {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 8...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در نظر شماری از علمای عامّه، [[مأثور]] شامل سخنان و اجتهادات [[صحابه]] نیز میشود؛ زیرا به نظر آنان جمیع صحابه، عادلاند، بنابراین سخنانشان در [[تفسیر]] نیز [[حجّت]] است. آنان در این گفته، به روایتی که خود آن را پذیرفتهاند استناد میکنند؛ {{متن حدیث|أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمُ اقْتَدَيْتُمُ اهْتَدَيْتُمْ}}، یعنی «[[اصحاب]] من مانند ستارگاناند به هر کدام [[اقتدا]] کنید، [[هدایت]] یافتهاید»<ref>الکشاف، ج۲، ص۶۲۸.</ref>، اما شماری از علمای حدیث [[اهل سنت]]، این حدیث را مجعول دانستهاند که ابن خرم، ابن عبدالبّر، [[ابن جوزی]] و [[ذهبی]] از آن جملهاند<ref>دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۸، ص۲۰۰.</ref>. البته چنین [[حدیثی]] با فرض [[صحت سند]] هم باز پذیرفتنی نیست؛ زیرا شماری از صحابه [[فسق]] علنی داشته و به تصریح [[قرآن کریم]] جزو [[منافقین]] بودهاند!<ref>{{متن قرآن|وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ}} «و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref> [[ولید بن عقبه]] با توجه به [[نزول آیه]] [[نبأ]]، تا آخر بر [[فسق]] خود باقی ماند<ref>اسباب النزول، ص۳۶۳.</ref> و [[ثعلبة بن حاطب]] از [[فرمان پیامبر]] علناً [[سرپیچی]] کرد<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۴۸.</ref> و [[حکم بن ابی العاص]] بن [[امیة]] و فرزندانش مورد [[لعن]] [[پیامبر]]{{صل}} قرار گرفتند<ref>اعلام الموقعین، ج۴، ص۱۱۵.</ref>. | در نظر شماری از علمای عامّه، [[مأثور]] شامل سخنان و اجتهادات [[صحابه]] نیز میشود؛ زیرا به نظر آنان جمیع صحابه، عادلاند، بنابراین سخنانشان در [[تفسیر]] نیز [[حجّت]] است. آنان در این گفته، به روایتی که خود آن را پذیرفتهاند استناد میکنند؛ {{متن حدیث|أَصْحَابِي كَالنُّجُومِ بِأَيِّهِمُ اقْتَدَيْتُمُ اهْتَدَيْتُمْ}}، یعنی «[[اصحاب]] من مانند ستارگاناند به هر کدام [[اقتدا]] کنید، [[هدایت]] یافتهاید»<ref>الکشاف، ج۲، ص۶۲۸.</ref>، اما شماری از علمای حدیث [[اهل سنت]]، این حدیث را مجعول دانستهاند که ابن خرم، ابن عبدالبّر، [[ابن جوزی]] و [[ذهبی]] از آن جملهاند<ref>دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۸، ص۲۰۰.</ref>. البته چنین [[حدیثی]] با فرض [[صحت سند]] هم باز پذیرفتنی نیست؛ زیرا شماری از صحابه [[فسق]] علنی داشته و به تصریح [[قرآن کریم]] جزو [[منافقین]] بودهاند!<ref>{{متن قرآن|وَمِمَّنْ حَوْلَكُمْ مِنَ الْأَعْرَابِ مُنَافِقُونَ وَمِنْ أَهْلِ الْمَدِينَةِ مَرَدُوا عَلَى النِّفَاقِ لَا تَعْلَمُهُمْ نَحْنُ نَعْلَمُهُمْ سَنُعَذِّبُهُمْ مَرَّتَيْنِ ثُمَّ يُرَدُّونَ إِلَى عَذَابٍ عَظِيمٍ}} «و از پیرامونیان شما از تازیان بیاباننشین و از اهل مدینه منافقانی هستند که به دورویی خو کردهاند؛ تو آنان را نمیشناسی ما آنها را میشناسیم؛ به زودی آنان را دوبار عذاب خواهیم کرد سپس به سوی عذابی سترگ برده میشوند» سوره توبه، آیه ۱۰۱.</ref> [[ولید بن عقبه]] با توجه به [[نزول آیه]] [[نبأ]]، تا آخر بر [[فسق]] خود باقی ماند<ref>اسباب النزول، ص۳۶۳.</ref> و [[ثعلبة بن حاطب]] از [[فرمان پیامبر]] علناً [[سرپیچی]] کرد<ref>اسد الغابه، ج۲، ص۴۸.</ref> و [[حکم بن ابی العاص]] بن [[امیة]] و فرزندانش مورد [[لعن]] [[پیامبر]]{{صل}} قرار گرفتند<ref>اعلام الموقعین، ج۴، ص۱۱۵.</ref>. | ||
بنابراین سخن و [[تفسیر صحابه]] - صِرفاً به دلیل [[صحابی]] بودن - نمیتواند [[حجت]] باشد. البته [[نقل روایت]] آن دسته از [[صحابه]] که عدالتشان [[محرز]] است فقط به عنوان [[راوی]] مورد [[وثوق]] قلمداد میشوند وگرنه دلیلی نداریم که صحابه را به عنوان [[معصوم]] تلقی کنیم. با این وجود، توجه به سخنان صحابه در [[تفسیر قرآن]] حائز اهمیت فراوان است؛ زیرا | بنابراین سخن و [[تفسیر صحابه]] - صِرفاً به دلیل [[صحابی]] بودن - نمیتواند [[حجت]] باشد. البته [[نقل روایت]] آن دسته از [[صحابه]] که عدالتشان [[محرز]] است فقط به عنوان [[راوی]] مورد [[وثوق]] قلمداد میشوند وگرنه دلیلی نداریم که صحابه را به عنوان [[معصوم]] تلقی کنیم. با این وجود، توجه به سخنان صحابه در [[تفسیر قرآن]] حائز اهمیت فراوان است؛ زیرا: | ||
#آنان در فضای [[نزول]] [[آیات]] حضور داشتند و بسیاری از قرائن را که به لحاظ عدم ضبط و ثبت یا بیتوجهی حاضران و عدم نقل از میان رفته در [[اختیار]] داشتند که همین، نقش مهمی در [[فهم]] آیات دارد. | |||
#[[قرآن]] به [[زبان عربی]] [[عصر نزول]]، نازل شده و صحابه به چنین زبانی آشناتر از دیگران بودهاند | |||
#آراء صحابه در شکلگیری آرای [[تابعان]] تأثیری مستقیم داشته است. از اینرو توجه به [[تفسیر مأثور]] از صحابه از جهت بازشناخت ریشه دیدگاهها و نیز چگونگی تأثیر و تأثر آنها بسیار مهم است<ref>دائرة المعارف قرآن کریم، ج۸، ص۲۰۲.</ref>. | |||
نتیجه بحث این که [[تفسیر]] [[نقلی]] یا [[مأثور]]، مستند به بیان خود [[قرآن کریم]] است که تبیین پیامبر{{صل}} را لازم و ضروری شمرده است و بر اساس [[روایات]] صحیح از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز، [[اهل بیت]] [[پاک]] آن [[حضرت]] به عنوان ادامه دهندگان [[راه هدایت]] آن حضرت، بیاناتشان در این زمینه حجت است و پس از آنان البته نقش صحابه و تابعان را نیز نمیتوان در [[فهم قرآن]] که به [[زمان رسول خدا]] نزدیک بودهاند نادیده انگاشت و علت این که روایات تابعان را در تفسیر، جزو تفسیر نقلی قرار دادهاند از این جهت است که کهنترین کتب [[تفسیر]] [[نقلی]] (مثل [[تفسیر طبری]] و دیگران) اصولاً بر اقوال و آراء [[تابعان]] [[استوار]] است. | نتیجه بحث این که [[تفسیر]] [[نقلی]] یا [[مأثور]]، مستند به بیان خود [[قرآن کریم]] است که تبیین پیامبر{{صل}} را لازم و ضروری شمرده است و بر اساس [[روایات]] صحیح از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز، [[اهل بیت]] [[پاک]] آن [[حضرت]] به عنوان ادامه دهندگان [[راه هدایت]] آن حضرت، بیاناتشان در این زمینه حجت است و پس از آنان البته نقش صحابه و تابعان را نیز نمیتوان در [[فهم قرآن]] که به [[زمان رسول خدا]] نزدیک بودهاند نادیده انگاشت و علت این که روایات تابعان را در تفسیر، جزو تفسیر نقلی قرار دادهاند از این جهت است که کهنترین کتب [[تفسیر]] [[نقلی]] (مثل [[تفسیر طبری]] و دیگران) اصولاً بر اقوال و آراء [[تابعان]] [[استوار]] است. | ||