سعید بن عبدالله حنفی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
|||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
برای وی همین [[فضیلت]] و [[شرافت]] بس که افزون بر [[افتخار]] شهادت، در [[زیارت ناحیه مقدسه]] همان طوری که در صفحات قبل گذشت، به طور مفصل بر او [[درود]] فرستاده شده و از وی [[ستایش]] به عمل آمده و سخنان دلنشین و وفادارانهاش مورد [[تحسین]] و تقدیر قرار گرفته است | برای وی همین [[فضیلت]] و [[شرافت]] بس که افزون بر [[افتخار]] شهادت، در [[زیارت ناحیه مقدسه]] همان طوری که در صفحات قبل گذشت، به طور مفصل بر او [[درود]] فرستاده شده و از وی [[ستایش]] به عمل آمده و سخنان دلنشین و وفادارانهاش مورد [[تحسین]] و تقدیر قرار گرفته است | ||
.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۵۵-۴۵۷.</ref> | .<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|اصحاب امام حسین]]، ص:۴۵۵-۴۵۷.</ref> | ||
==سعید بن عبداللّه حنفی در گزیده دانشنامه امام حسین== | |||
[[سعید بن عبداللّه حنفی]]، از [[یاران]] استوارگام [[امام حسین]]{{ع}} و از افراد نامدار حاضر در واقعه کربلاست. پس از ورود مسلم{{ع}} به [[کوفه]]، وی در [[خانه]] مختار، حضور یافت و ضمن سخنرانیای، [[یاری کردن امام]] [[حسین]]{{ع}} و [[وفاداری]] خود را به [[نهضت حسینی]]، اعلام کرد و [[مردم]] را به [[بیعت]] با مسلم و [[پیروی]] از او، [[تشویق]] نمود. وی، هنگامی که امام حسین{{ع}} در [[شب عاشورا]]، به همراهانش اجازه داد که از ایشان جدا شوند و از منطقه درگیری خارج گردند، با این سخنان حماسی، نسبت به ایشان، اظهار ارادت و وفاداری کرد و گفت: «اگر میدانستم که کشته میشوم و بار دیگر زنده میشوم و زنده زنده، سوزانده و تکّه تکّه میشوم و هفتاد بار با من، چنین میکنند، باز از تو جدا نمیشدم تا در راه تو بمیرم»<ref>{{متن حدیث|وَاللّهِ، لَوْ عَلِمْتُ أَنَّي اُقْتَلُ، ثُمَّ اُحيَا، ثُمَّ اُحْرَقُ حَيَّاً، ثُمَّ اُذَرُّ، يُفعَلُ ذَلِكَ بِي سَبْعِينَ مَرَّةً مَا فَارَقْتُكَ حَتَّى أَلْقَى حِمَامِي دُونَکَ}} (ر.ک: تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۱۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۵۹).</ref>. بر پایه شماری از گزارشها، سعید بن عبداللّه، یکی از کسانی بود که [[ظهر عاشورا]]، خود را در برابر امام حسین{{ع}}، سپر قرار دادند و [[امام]]{{ع}} با کمک آنها، [[نماز]] گزارد. به گزارش خوارزمی، هنگامی که سعید بن عبد اللّه حنفی بر [[زمین]] افتاد، این جملات را زمزمه میکرد: «خداوندا! آنان را همانند عاد و [[ثمود]]، [[لعنت]] کن. خداوندا! از من به پیامبرت، [[سلام]] برسان و درد زخمهایم را به او برسان. من با این کار، قصد [[یاری]] ذُریّه پیامبرت را دارم»<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ لَعْنَ عَادٍ وَ ثَمُودَ اللَّهُمَّ أَبْلِغْ نَبِيَّكَ عَنِّي السَّلَامَ وَ أَبْلِغْهُ مَا لَقِيتُ مِنْ أَلَمِ الْجِرَاحِ فَإِنِّي أَرَدْتُ ثَوَابَكَ فِي نَصْرِ ذُرِّيَّةِ نَبِيِّكَ}} (ر.ک: الملهوف، ص۱۶۵).</ref>. | |||
از [[محمد بن قیس]] نقل شده است که: در ظهر عاشورا، حسین{{ع}} [[نماز ظهر]] را با آنان به صورت [[نماز خوف]] خواند. بعد از ظهر، دوباره به [[نبرد]] پرداختند و [[جنگ]] بالا گرفت و به [[حسین]]{{ع}} نزدیک شد. [[حنفی]]، جلوی حسین{{ع}} آمد و خود را [[هدف]] تیرهای آنان کرد و آن قدر در برابر تیرهایشان - که از [[چپ و راست]] میآمد-، ایستاد تا از پای در آمد<ref>{{متن حدیث|صَلُّوا الظُّهْرَ [أَي فِي يَوّمِ عَاشُوراءَ]، صَلَّى بِهِمُ الحُسَيْنُ{{ع}} صَلاةَ الخَوفِ، ثُمَّ اقْتَتَلوا بَعْدَ الظُّهْرِ، فَاشْتَدَّ قِتَالُهُمْ وَ وَصَلَ إلَى الحُسَيْنِ{{ع}}، فَاسْتَقْدَمَ الحَنَفِيُّ أَمَامَهُ، فَاسْتَهْدَفَ لَهُمْ يَرْمُونَهُ بِالنَّبْلِ يَمِينَاً وَ شِمَالَاً قَائِمَاً بَيْنَ يَدَيْهِ، فَمَا زَالَ يُرمِى حَتَّى سَقَطَ}} (تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۴۱؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۵۶۸).</ref>.<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]] ص ۵۵۰.</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']] | # [[پرونده:1100374.jpg|22px]] [[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام حسین - ناظمزاده (کتاب)|'''اصحاب امام حسین''']] | ||
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||