پرش به محتوا

معجزه در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
==معناشناسی==
==معناشناسی==
===معنای لغوی===
===معنای لغوی===
[[اعجاز]] مصدر [[باب]] [[افعال]] از ریشه "ع‌ ـ‌ ج‌ ـ‌ ز" به معنای [[ناتوان]] ساختن یا [[ناتوان]] یافتن کسی یا چیزی به‌کار رفته<ref>مفردات، ص‌۵۴۷؛ لسان العرب، ج‌۹، ص‌۵۸، «عجز»؛ مقائیس اللغة، ۴/ ۲۳۲.</ref> و در [[قرآن کریم]] به معنای نخست آمده است: {{متن قرآن|وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ}}<ref>و شما به ستوه آورنده‌ی خداوند نیستید؛ سوره انعام، آیه:۱۳۴.</ref>. واژه معجزه، اسم فاعل ماده "عجز" از [[باب]] [[افعال]] به معنای ناتوان کننده است<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]] و [[غلام علی عزیزی|عزیزی، غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۵۸ – ۵۶۴؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص416؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۷۶.</ref>.
[[اعجاز]] مصدر [[باب]] [[افعال]] از ریشه "ع‌ ـ‌ ج‌ ـ‌ ز" به معنای [[ناتوان]] ساختن یا [[ناتوان]] یافتن کسی یا چیزی به‌کار رفته<ref>مفردات، ص‌۵۴۷؛ لسان العرب، ج‌۹، ص‌۵۸، «عجز»؛ مقائیس اللغة، ۴/ ۲۳۲.</ref> و در [[قرآن کریم]] به معنای نخست آمده است: {{متن قرآن|وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ}}<ref>و شما به ستوه آورنده‌ی خداوند نیستید؛ سوره انعام، آیه:۱۳۴.</ref>. واژه معجزه، اسم فاعل ماده "عجز" از [[باب]] [[افعال]] به معنای ناتوان کننده است<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]] و [[غلام علی عزیزی|عزیزی، غلام علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۵۸ – ۵۶۴؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۴۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص۴۱۶؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۷۶.</ref>.


===معنای اصطلاحی===
===معنای اصطلاحی===
معجزه عمل خارق عادتی را گویند که انجام آن از [[قدرت]] افراد عادی ـ حتی نوابغ ـ بیرون بوده و تنها به اتکای یک نیروی مافوق طبیعی امکان‌پذیر است. معجزه عملی است از طرف مدعی [[نبوت]] و دارای برخی شرایط و خصوصیات و نشانه‌ای روشن و دلیلی آشکار است بر [[صدق]] ادعای آورنده آن<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 416.</ref>.  
معجزه عمل خارق عادتی را گویند که انجام آن از [[قدرت]] افراد عادی ـ حتی نوابغ ـ بیرون بوده و تنها به اتکای یک نیروی مافوق طبیعی امکان‌پذیر است. معجزه عملی است از طرف مدعی [[نبوت]] و دارای برخی شرایط و خصوصیات و نشانه‌ای روشن و دلیلی آشکار است بر [[صدق]] ادعای آورنده آن<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱۶.</ref>.  


معجزه را می‌توان این‌چنین تعریف کرد: معجزه یعنی [[بینه]] و آیت [[الهی]] که برای اثبات یک [[مأموریت الهی]] صورت می‌گیرد و همراه با [[تحدی]] است، منظوری [[الهی]] از او در کار است، این است که محدود است به شرایط خاص<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵ ص ۴۲۷</ref>. به عبارت دیگر معجزه کار و اثری است که از [[پیغمبری]] به‌عنوان [[تحدی]] ـ یعنی برای اثبات مدعای خودش ـ آورده بشود و نشانه‌ای بشری است به‌طورکلی<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵ ص ۴۲۷</ref>. بر اساس این تعریف، معجزه دارای چهار رکن اساسی است که عبارت‌اند از:
معجزه را می‌توان این‌چنین تعریف کرد: معجزه یعنی [[بینه]] و آیت [[الهی]] که برای اثبات یک [[مأموریت الهی]] صورت می‌گیرد و همراه با [[تحدی]] است، منظوری [[الهی]] از او در کار است، این است که محدود است به شرایط خاص<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵ ص ۴۲۷</ref>. به عبارت دیگر معجزه کار و اثری است که از [[پیغمبری]] به‌عنوان [[تحدی]] ـ یعنی برای اثبات مدعای خودش ـ آورده بشود و نشانه‌ای بشری است به‌طورکلی<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۳۵ ص ۴۲۷</ref>. بر اساس این تعریف، معجزه دارای چهار رکن اساسی است که عبارت‌اند از:
خط ۴۱: خط ۴۱:
===رابطه با مفهوم [[کرامت]]===
===رابطه با مفهوم [[کرامت]]===
{{اصلی|کرامت}}
{{اصلی|کرامت}}
انجام کار [[خارق‌العاده]] که همراه یا هماهنگ با دعوی [[نبوت]] باشد، "معجزه" نام دارد. اما اگر کار [[خارق‌العاده]] از [[بنده صالح خدا]] سربزند که مدعی [[نبوت]] نباشد، "[[کرامت]]" نامیده می‌شود. [[کرامت]] لطفی است که [[خداوند]] به [[بندگان]] [[شایسته]] خویش عطا می‌کند<ref>راهنماشناسی‌، ۲۱۱.</ref>. [[گواه]] این امر که [[بندگان]] [[صالح]] [[خدا]] "از غیر [[پیامبران]]" نیز می‌توانند مبدأ [[کارهای خارق‌العاده]] شوند، [[نزول]] [[مائده]] آسمانی برای [[حضرت مریم]] و انتقال تخت [[ملکه سبا]] در یک‌ لحظه از [[یمن]] به [[فلسطین]] توسط فردی برجسته از [[یاران]] [[حضرت سلیمان]] "[[آصف بن برخیا]]" است. [[قرآن کریم]] درباره [[مریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا}}  <ref>«هر وقت که زکریا وارد محراب او می‌شد پیش او خوردنی می‌یافت»؛ سوره آل عمران، آیه۳۷.</ref>. درباره ماجرای [[تخت بلقیس]] نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}<ref>«آن کس که نزد او دانشی از کتاب بود، گفت من آن را پیش از آنکه چشم بر هم زنی نزد تو می‌آورم»؛ سوره نمل، آیه۴۰.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 417-418.</ref>
انجام کار [[خارق‌العاده]] که همراه یا هماهنگ با دعوی [[نبوت]] باشد، "معجزه" نام دارد. اما اگر کار [[خارق‌العاده]] از [[بنده صالح خدا]] سربزند که مدعی [[نبوت]] نباشد، "[[کرامت]]" نامیده می‌شود. [[کرامت]] لطفی است که [[خداوند]] به [[بندگان]] [[شایسته]] خویش عطا می‌کند<ref>راهنماشناسی‌، ۲۱۱.</ref>. [[گواه]] این امر که [[بندگان]] [[صالح]] [[خدا]] "از غیر [[پیامبران]]" نیز می‌توانند مبدأ [[کارهای خارق‌العاده]] شوند، [[نزول]] [[مائده]] آسمانی برای [[حضرت مریم]] و انتقال تخت [[ملکه سبا]] در یک‌ لحظه از [[یمن]] به [[فلسطین]] توسط فردی برجسته از [[یاران]] [[حضرت سلیمان]] "[[آصف بن برخیا]]" است. [[قرآن کریم]] درباره [[مریم]] می‌فرماید: {{متن قرآن|كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِندَهَا رِزْقًا}}  <ref>«هر وقت که زکریا وارد محراب او می‌شد پیش او خوردنی می‌یافت»؛ سوره آل عمران، آیه۳۷.</ref>. درباره ماجرای [[تخت بلقیس]] نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ}}<ref>«آن کس که نزد او دانشی از کتاب بود، گفت من آن را پیش از آنکه چشم بر هم زنی نزد تو می‌آورم»؛ سوره نمل، آیه۴۰.</ref>.<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱۷-۴۱۸.</ref>


معجزه، یعنی بیّنه و آیت [[الهی]] که برای اثبات مأموریتی [[الهی]] صورت می‌‌گیرد و مقرون به [[تحدی]] است. بنابراین، به شرایط خاصی محدود است؛ اما [[کرامت]] امری [[خارق‌العاده]] است که صرفاً اثر قوت روحی و [[قداست]] نفسانی یک [[انسان کامل]] یا نیمه کامل است و برای اثبات منظور [[الهی]] خاصی نیست. چنین امری فراوان رخ می‌‌دهد و حتی می‌‌توان گفت امری عادی است و به شرطی مشروط نیست. معجزه زبان خداست که شخصی را تأیید می‌‌کند، ولی [[کرامت]] چنین زبانی ندارد<ref>مطهری، نبوت، ص۱۴۳ - ۱۰۰؛ همو، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۳، ص۷۰؛ همو، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۲۱۱ - ۲۰۴؛ همو، ولاءها و ولایت‌ها، ص۸۳.</ref>.<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۸۰.</ref>
معجزه، یعنی بیّنه و آیت [[الهی]] که برای اثبات مأموریتی [[الهی]] صورت می‌‌گیرد و مقرون به [[تحدی]] است. بنابراین، به شرایط خاصی محدود است؛ اما [[کرامت]] امری [[خارق‌العاده]] است که صرفاً اثر قوت روحی و [[قداست]] نفسانی یک [[انسان کامل]] یا نیمه کامل است و برای اثبات منظور [[الهی]] خاصی نیست. چنین امری فراوان رخ می‌‌دهد و حتی می‌‌توان گفت امری عادی است و به شرطی مشروط نیست. معجزه زبان خداست که شخصی را تأیید می‌‌کند، ولی [[کرامت]] چنین زبانی ندارد<ref>مطهری، نبوت، ص۱۴۳ - ۱۰۰؛ همو، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ج۳، ص۷۰؛ همو، آشنایی با قرآن، ج۱ و ۲، ص۲۱۱ - ۲۰۴؛ همو، ولاءها و ولایت‌ها، ص۸۳.</ref>.<ref>[[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۸۰.</ref>
خط ۵۸: خط ۵۸:
#'''معارضه ناپذیری''': معجزه از آنجا که از [[قدرت]] نامتناهی [[الهی]] سرچشمه می‌گیرد، معارضه ناپذیر است، در حالی که [[جادو]] و [[سحر]] و کارهای [[مرتاضان]] چون از [[قدرت]] محدود [[بشر]] سرچشمه می‌گیرد، قابل معارضه و هم‌آوردی است.
#'''معارضه ناپذیری''': معجزه از آنجا که از [[قدرت]] نامتناهی [[الهی]] سرچشمه می‌گیرد، معارضه ناپذیر است، در حالی که [[جادو]] و [[سحر]] و کارهای [[مرتاضان]] چون از [[قدرت]] محدود [[بشر]] سرچشمه می‌گیرد، قابل معارضه و هم‌آوردی است.
#'''عدم محدودیت''': [[معجزات]] [[پیامبران]] محدود به یک یا چند نوع خاص نیست و به‌ قدری مختلف و متنوع است که نمی‌توان در میان آنها قدر مشترکی یافت. مثلاً انداختن عصا و تبدیل شدن آن به اژدها کجا و دست از گریبان بیرون آوردن و درخشش آن کجا؟ همچنین این دو معجزه کجا و جاری شدن چشمه‌های [[آب]] توسط زدن عصا به سنگ کجا؟<ref>سوره بقره؛ آیه: ۶۰.</ref> همچنین این سه معجزه با زدن عصا به دریا و شکافتن [[آب]] دریا کاملاً مختلف و نامشابه است<ref>سوره شعراء؛ آیه: ۶۳.</ref> درباره [[حضرت عیسی]] {{ع}} نیز می‌خوانیم که از گِل پرنده‌ای می‌ساخت، سپس در آن می‌دمید و به [[اذن]] [[خدا]] حیات می‌یافت. افزون بر این عمل، با کشیدن دست بر روی نابینایان و بیماران [[مبتلا]] به پیسی آنها را شفا می‌بخشید. همچنین مردگان را زنده می‌کرد و از اندوخته‌های داخل خانه‌ها خبر می‌داد<ref> سوره آل عمران؛ آیه: ۴۲.</ref>.
#'''عدم محدودیت''': [[معجزات]] [[پیامبران]] محدود به یک یا چند نوع خاص نیست و به‌ قدری مختلف و متنوع است که نمی‌توان در میان آنها قدر مشترکی یافت. مثلاً انداختن عصا و تبدیل شدن آن به اژدها کجا و دست از گریبان بیرون آوردن و درخشش آن کجا؟ همچنین این دو معجزه کجا و جاری شدن چشمه‌های [[آب]] توسط زدن عصا به سنگ کجا؟<ref>سوره بقره؛ آیه: ۶۰.</ref> همچنین این سه معجزه با زدن عصا به دریا و شکافتن [[آب]] دریا کاملاً مختلف و نامشابه است<ref>سوره شعراء؛ آیه: ۶۳.</ref> درباره [[حضرت عیسی]] {{ع}} نیز می‌خوانیم که از گِل پرنده‌ای می‌ساخت، سپس در آن می‌دمید و به [[اذن]] [[خدا]] حیات می‌یافت. افزون بر این عمل، با کشیدن دست بر روی نابینایان و بیماران [[مبتلا]] به پیسی آنها را شفا می‌بخشید. همچنین مردگان را زنده می‌کرد و از اندوخته‌های داخل خانه‌ها خبر می‌داد<ref> سوره آل عمران؛ آیه: ۴۲.</ref>.
#'''تفاوت در اغراض''': اصولاً آورندگان معجزه با کسان دیگری چون ساحران که دست به [[کارهای خارق‌العاده]] می‌زنند، هم از نظر [[هدف]] و هم از جهت [[روحیات]] متمایزند. گروه نخست اهداف والایی را تعقیب می‌کنند، در حالی که گروه دوم اهداف [[دنیوی]] دارند و طبعاً [[روحیات]] آنها نیز باهم متفاوت است<ref>محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 417.</ref>.
#'''تفاوت در اغراض''': اصولاً آورندگان معجزه با کسان دیگری چون ساحران که دست به [[کارهای خارق‌العاده]] می‌زنند، هم از نظر [[هدف]] و هم از جهت [[روحیات]] متمایزند. گروه نخست اهداف والایی را تعقیب می‌کنند، در حالی که گروه دوم اهداف [[دنیوی]] دارند و طبعاً [[روحیات]] آنها نیز باهم متفاوت است<ref>محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱۷.</ref>.


==[[قرآن]] و [[معجزه]]==
==[[قرآن]] و [[معجزه]]==
خط ۹۶: خط ۹۶:
#آورنده معجزه باید دیگران را به مقابله [[دعوت]] کند "[[تحدی]]" و در این میدان مغلوب دیگران نشود.
#آورنده معجزه باید دیگران را به مقابله [[دعوت]] کند "[[تحدی]]" و در این میدان مغلوب دیگران نشود.
#همراه با ادعای [[نبوت]] باشد<ref>[[پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان (کتاب)|پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان]]، درس چهارم.</ref>.
#همراه با ادعای [[نبوت]] باشد<ref>[[پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان (کتاب)|پنجاه درس اصول عقاید برای جوانان]]، درس چهارم.</ref>.
#[[معجزه]] با امر خواسته شده از مدعی [[نبوت]] مطابقت دارد<ref>کشف المراد، ۳۵۱؛ البیان فی تفسیر القرآن‌، ۳۳؛ نبوت‌، ۱۰۳؛ الالهیات‌، ۲/ ۶۷- ۶۴؛ قرآن و آخرین پیامبر، ۳۲.</ref>.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 416.</ref>
#[[معجزه]] با امر خواسته شده از مدعی [[نبوت]] مطابقت دارد<ref>کشف المراد، ۳۵۱؛ البیان فی تفسیر القرآن‌، ۳۳؛ نبوت‌، ۱۰۳؛ الالهیات‌، ۲/ ۶۷- ۶۴؛ قرآن و آخرین پیامبر، ۳۲.</ref>.<ref>محمد تقی مصباح یزدی، آموزش عقاید؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱۶.</ref>


اگر کسی به‌ [[راستی]] توانست امور [[خارق‌العاده]] را انجام دهد و همگان در برابر او عاجز شوند، [[یقین]] پیدا می‌شود که او پشتوانه‌ای [[الهی]] دارد و از طرف خداست.
اگر کسی به‌ [[راستی]] توانست امور [[خارق‌العاده]] را انجام دهد و همگان در برابر او عاجز شوند، [[یقین]] پیدا می‌شود که او پشتوانه‌ای [[الهی]] دارد و از طرف خداست.
خط ۱۱۹: خط ۱۱۹:
#درباره معجزاتی که محسوس و ملموس نیستند و با [[عقل انسان]] سر و کار دارد، باید استدلال‌پذیر و برهانی باشند؛
#درباره معجزاتی که محسوس و ملموس نیستند و با [[عقل انسان]] سر و کار دارد، باید استدلال‌پذیر و برهانی باشند؛
#[[مردم]] ملتفت و متوجه شگفتی [[معجزه]] باشند. یعنی واقعاً در همان زمان [[پیامبر]] معلوم شود که این نشانه و [[دلیل]] فوق‌العاده و [[خارق‌العاده]] بی‌نظیر و انحصاری است<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۷۵۸-۷۶۹.</ref>.
#[[مردم]] ملتفت و متوجه شگفتی [[معجزه]] باشند. یعنی واقعاً در همان زمان [[پیامبر]] معلوم شود که این نشانه و [[دلیل]] فوق‌العاده و [[خارق‌العاده]] بی‌نظیر و انحصاری است<ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۷۵۸-۷۶۹.</ref>.
#[[معجزه]] با دیگر امور غریبه مانند [[سحر]]، [[کهانت]]، هیپنوتیزم، ماینه‌تیزم، تنجیم، [[اعمال]] [[مرتاضان]] و صاحبان [[علوم]] غریبه و اختراعات نوابغ [[علمی]] متفاوت است. یکی از تفاوت‌ها، [[هدف پیامبران]] {{ع}} در [[ظهور]] [[معجزه]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 417.</ref>.
#[[معجزه]] با دیگر امور غریبه مانند [[سحر]]، [[کهانت]]، هیپنوتیزم، ماینه‌تیزم، تنجیم، [[اعمال]] [[مرتاضان]] و صاحبان [[علوم]] غریبه و اختراعات نوابغ [[علمی]] متفاوت است. یکی از تفاوت‌ها، [[هدف پیامبران]] {{ع}} در [[ظهور]] [[معجزه]] است<ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱۷.</ref>.


==امکان [[عقلی]] و [[علمی]] معجزه==
==امکان [[عقلی]] و [[علمی]] معجزه==
خط ۱۲۸: خط ۱۲۸:
برخی [[متکلمان شیعه]] معتقدند [[صاحب]] معجزه با [[شناخت]] و تسلط بر آن دسته از [[علل]] طبیعی که برای دیگران ناشناخته‌اند، دست به [[اعجاز]] می‌زند. بدین سان، [[اعجاز]] پیرو [[قوانین طبیعی]] و [[علی]] است و میان معجزه و [[قانون علیت]]، ناسازگاری نیست<ref>المیزان‌، ۱/ ۸۲.</ref>.
برخی [[متکلمان شیعه]] معتقدند [[صاحب]] معجزه با [[شناخت]] و تسلط بر آن دسته از [[علل]] طبیعی که برای دیگران ناشناخته‌اند، دست به [[اعجاز]] می‌زند. بدین سان، [[اعجاز]] پیرو [[قوانین طبیعی]] و [[علی]] است و میان معجزه و [[قانون علیت]]، ناسازگاری نیست<ref>المیزان‌، ۱/ ۸۲.</ref>.


برخی دیگر از [[متکلمان]] قائلند [[صاحب]] معجزه با [[ولایت تکوینی]] دست به تسخیر و [[تصرف]] در [[علل]] طبیعی می‌زند و به فعل و انفعالات مادی شتاب می‌بخشد و زمانی را که معلول به آن [[نیازمند]] است، به حداقل می‌رساند. این گونه [[اعجاز]] از نظر [[عقل]] ممکن است؛ مانند تحولاتی که [[دانشمندان]] [[علوم تجربی]] در محصولات [[کشاورزی]] رقم زده‌اند<ref>مدخل التفسیر، ۲۵؛ تفسیر نمونه‌، ۱۳/ ۱۸۲؛ براهین اثبات خدا، ۲۵۴.</ref>. [[فهم]] عمومی از معنای معجزه، نقض و خرق [[طبیعت]] است با این بیان که [[خداوند]] [[حکیم]] برای [[تدبیر]] عالم [[طبیعت]]، [[قوانین]] و [[علل]] [[تکوینی]] برنهاده است و وقوع رویدادهای [[جهان]]، تنها عادت و توالی محض نیست؛ بلکه به [[علل]] پیشینی مستند است که با تحقق آنها، وجود رویدادهای پسین [[ضرورت]] می‌یابد. بنابراین دیدگاه، معجزه، [[قوانین طبیعی]] را نقض نمی‌کند و [[اتقان]] و اعتبار اصل علیت همچنان باقی است؛ زیرا هر چند معجزه خارق [[قانون]] [[طبیعت]] است و [[قوانین طبیعی]] را کنار می‌نهد، اما [[قوانین]] فراطبیعی را بر جایشان‌ می‌نشاند<ref>آشنایی با قرآن‌، ۲/ ۲۰۹؛ الالهیات‌، ۳/ ۷۶؛ معجزه در قلمرو عقل و دین‌، ۱۳۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 418.</ref>.
برخی دیگر از [[متکلمان]] قائلند [[صاحب]] معجزه با [[ولایت تکوینی]] دست به تسخیر و [[تصرف]] در [[علل]] طبیعی می‌زند و به فعل و انفعالات مادی شتاب می‌بخشد و زمانی را که معلول به آن [[نیازمند]] است، به حداقل می‌رساند. این گونه [[اعجاز]] از نظر [[عقل]] ممکن است؛ مانند تحولاتی که [[دانشمندان]] [[علوم تجربی]] در محصولات [[کشاورزی]] رقم زده‌اند<ref>مدخل التفسیر، ۲۵؛ تفسیر نمونه‌، ۱۳/ ۱۸۲؛ براهین اثبات خدا، ۲۵۴.</ref>. [[فهم]] عمومی از معنای معجزه، نقض و خرق [[طبیعت]] است با این بیان که [[خداوند]] [[حکیم]] برای [[تدبیر]] عالم [[طبیعت]]، [[قوانین]] و [[علل]] [[تکوینی]] برنهاده است و وقوع رویدادهای [[جهان]]، تنها عادت و توالی محض نیست؛ بلکه به [[علل]] پیشینی مستند است که با تحقق آنها، وجود رویدادهای پسین [[ضرورت]] می‌یابد. بنابراین دیدگاه، معجزه، [[قوانین طبیعی]] را نقض نمی‌کند و [[اتقان]] و اعتبار اصل علیت همچنان باقی است؛ زیرا هر چند معجزه خارق [[قانون]] [[طبیعت]] است و [[قوانین طبیعی]] را کنار می‌نهد، اما [[قوانین]] فراطبیعی را بر جایشان‌ می‌نشاند<ref>آشنایی با قرآن‌، ۲/ ۲۰۹؛ الالهیات‌، ۳/ ۷۶؛ معجزه در قلمرو عقل و دین‌، ۱۳۰.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱۸.</ref>.


آیا اعجار منافاتی با [[قانون علیت]] ندارد؟ چرا که بر اساس [[قانون]] کلی علیت هر چیزی باید علتی داشته باشد؟ در پاسخ گفته شده است:
آیا اعجار منافاتی با [[قانون علیت]] ندارد؟ چرا که بر اساس [[قانون]] کلی علیت هر چیزی باید علتی داشته باشد؟ در پاسخ گفته شده است:
خط ۱۵۱: خط ۱۵۱:
دسته دوم می‌‌گویند: معجزه کار [[پیغمبران]] است؛ هم [[قرآن]] بر این نکته دلالت دارد و هم اعتبارات [[عقلی]] آن را ایجاب می‌‌کند. آنها به [[آیات قرآن]] استناد می‌‌کنند و می‌‌گویند [[قرآن]] هرچند خودش [[معجزات]] را به شخص [[پیغمبر]] نسبت می‌‌دهد؛ همواره بر این نکته تکیه می‌‌کند که معجزه با [[اذن الهی]] صورت می‌‌پذیرد؛ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«هیچ پیامبری نیست که جز با اذن خداوند آیه‌ای آورد» سوره غافر، آیه ۷۸.</ref>. [[قرآن]]، [[معجزات]] را به [[پیامبران]] {{ع}} نسبت داده است؛ اما بروز آنها را به "[[اذن]] [[الله]]" می‌داند و این تعبیر تصریح دارد که معجزه به [[اذن خداوند]] از آنِ [[پیامبران]] است<ref>مطهری، مرتضی، نبوت، ص۱۳۸.</ref>.
دسته دوم می‌‌گویند: معجزه کار [[پیغمبران]] است؛ هم [[قرآن]] بر این نکته دلالت دارد و هم اعتبارات [[عقلی]] آن را ایجاب می‌‌کند. آنها به [[آیات قرآن]] استناد می‌‌کنند و می‌‌گویند [[قرآن]] هرچند خودش [[معجزات]] را به شخص [[پیغمبر]] نسبت می‌‌دهد؛ همواره بر این نکته تکیه می‌‌کند که معجزه با [[اذن الهی]] صورت می‌‌پذیرد؛ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ}}<ref>«هیچ پیامبری نیست که جز با اذن خداوند آیه‌ای آورد» سوره غافر، آیه ۷۸.</ref>. [[قرآن]]، [[معجزات]] را به [[پیامبران]] {{ع}} نسبت داده است؛ اما بروز آنها را به "[[اذن]] [[الله]]" می‌داند و این تعبیر تصریح دارد که معجزه به [[اذن خداوند]] از آنِ [[پیامبران]] است<ref>مطهری، مرتضی، نبوت، ص۱۳۸.</ref>.


[[نفس]] [[پیامبر]] و [[مقامات روحی]] او در ایجاد معجزه تأثیر می‌گذارد، اما این تأثیر در حوزه [[مشیت]] و [[اذن]] خاص [[خداوند]] قرار دارد. در [[آیه]] ۱۱۱۰ سوره [[مائده]]: {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}، معجزاتی مانند دمیدن نفخه حیات‌بخش در پرندگان ساخته شده از گل و... به [[عیسی]] {{ع}} نسبت داده شد اما برای آنکه [[گمان]] [[استدلال]] او در این امور پیش نیاید، فرمود: {{متن قرآن|بِإِذْنِي}}<ref>[[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج ۲، ص ۴۳ و ۴۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص 417-418؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۷۹.</ref>.
[[نفس]] [[پیامبر]] و [[مقامات روحی]] او در ایجاد معجزه تأثیر می‌گذارد، اما این تأثیر در حوزه [[مشیت]] و [[اذن]] خاص [[خداوند]] قرار دارد. در [[آیه]] ۱۱۱۰ سوره [[مائده]]: {{متن قرآن|إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ اذْكُرْ نِعْمَتِي عَلَيْكَ وَعَلَى وَالِدَتِكَ إِذْ أَيَّدتُّكَ بِرُوحِ الْقُدُسِ تُكَلِّمُ النَّاسَ فِي الْمَهْدِ وَكَهْلاً وَإِذْ عَلَّمْتُكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَالتَّوْرَاةَ وَالإِنجِيلَ وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوْتَى بِإِذْنِي وَإِذْ كَفَفْتُ بَنِي إِسْرَائِيلَ عَنكَ إِذْ جِئْتَهُمْ بِالْبَيِّنَاتِ فَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِنْهُمْ إِنْ هَذَا إِلاَّ سِحْرٌ مُّبِينٌ}}، معجزاتی مانند دمیدن نفخه حیات‌بخش در پرندگان ساخته شده از گل و... به [[عیسی]] {{ع}} نسبت داده شد اما برای آنکه [[گمان]] [[استدلال]] او در این امور پیش نیاید، فرمود: {{متن قرآن|بِإِذْنِي}}<ref>[[آموزش کلام اسلامی (کتاب)|آموزش کلام اسلامی]]، ج ۲، ص ۴۳ و ۴۴؛ [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۴۱۷-۴۱۸؛ [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات علم کلام]]، ص ۱۷۹.</ref>.


==ضرورت معجزه==
==ضرورت معجزه==
خط ۱۵۸: خط ۱۵۸:


==معجزه و [[اثبات نبوت]] ==
==معجزه و [[اثبات نبوت]] ==
یکی از راه‌های اثبات حقّ، ظهور معجزه به‌دست پیامبران بوده است که نوع مردم، نبوّت پیامبران را از این طریق می‌شناختند. همه پیامبران در اینکه از طریق اعجاز رسالت خود را اثبات می‌کردند، مشترک بودند؛ امّا معجزه هر پیغمبری متناسب با موقعیت و علوم رایج زمان خود بوده در زمان [[حضرت موسی]]{{ع}} سحر رواج داشت<ref>روح‌المعانی، ج‌۳، ص‌۲۶۹.</ref>؛ بدین سبب معجزه اصلی او عصا و ید بیضا بود: {{متن قرآن|اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ}} <ref> دست در گریبان خویش فرو بر (و برآور) تا سپید بی‌آسیب بیرون آید؛ سوره قصص، آیه: ۳۲.</ref>؛ {{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ}} <ref> و (ما) به موسی وحی کردیم که چوبدستت را بیفکن! که ناگهان، (اژدهایی شد و) هرچه ساخته بودند فرو می‌بلعید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۱۷.</ref> در پی ارائه این معجزه از سوی [[حضرت موسی]]{{ع}}<ref>تفسیر مراغی، مج‌۳، ج‌۹، ص‌۳۱.</ref>، ساحران به موسی ایمان آوردند: {{متن قرآن| قَالُواْ آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ }} <ref> گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۲۱.</ref>. در زمان [[حضرت عیسی]] علم پزشکی<ref>روح‌المعانی، ج‌۳، ص‌۲۶۹؛ مجمع‌البیان، ج‌۲ ص‌۷۵۳.</ref> رونق داشت؛ بر این اساس، معجزه حضرت شفا دادن امراض صعب‌العلاج و بینا کردن کور مادرزاد و زنده کردن مردگان بود: {{متن قرآن| أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ }} <ref> و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref> و نیز آیه‌ ۱۱۰ سوره مائده قریب به این مضمون است. در زمان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در جزیره العرب مسأله فصاحت و بلاغت رونق بیش‌تری داشت؛ بدین‌سبب معجزه اصلی و جاوید [[پیامبر اکرم]]{{صل}} قرآن کریم است که در فصاحت و بلاغت در تمام زمان‌ها سرآمد است<ref> روح‌المعانی، مج‌، ج‌۳، ص‌۲۶۹.</ref>. معجزات برخی پیامبران نیز دلیل خاصّی داشته است؛ مانند معجزه پدیدار‌شدن ناقه از دل کوه به‌وسیله [[حضرت صالح]] که در‌پی درخواست قوم وی صورت پذیرفته است<ref>المیزان، ج‌۱۰، ص‌۳۱۳.</ref> {{متن قرآن|  وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ }} <ref>و ای قوم من! این شتر خداوند است؛ که برای شما نشانه‌ای است؛ او را وانهید تا در زمین خدا بچرد و آزاری به وی نرسانید که عذابی نزدیک، شما را فرا گیرد؛ سوره هود، آیه ۶۴.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/2/27.htm#_ftn1 دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵]</ref>
یکی از راه‌های اثبات حقّ، ظهور معجزه به‌دست پیامبران بوده است که نوع مردم، نبوّت پیامبران را از این طریق می‌شناختند. همه پیامبران در اینکه از طریق اعجاز رسالت خود را اثبات می‌کردند، مشترک بودند؛ امّا معجزه هر پیغمبری متناسب با موقعیت و علوم رایج زمان خود بوده در زمان [[حضرت موسی]]{{ع}} سحر رواج داشت<ref>روح‌المعانی، ج‌۳، ص‌۲۶۹.</ref>؛ بدین سبب معجزه اصلی او عصا و ید بیضا بود: {{متن قرآن|اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ}} <ref> دست در گریبان خویش فرو بر (و برآور) تا سپید بی‌آسیب بیرون آید؛ سوره قصص، آیه: ۳۲.</ref>؛ {{متن قرآن| وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ}} <ref> و (ما) به موسی وحی کردیم که چوبدستت را بیفکن! که ناگهان، (اژدهایی شد و) هرچه ساخته بودند فرو می‌بلعید؛ سوره اعراف، آیه: ۱۱۷.</ref> در پی ارائه این معجزه از سوی [[حضرت موسی]]{{ع}}<ref>تفسیر مراغی، مج‌۳، ج‌۹، ص‌۳۱.</ref>، ساحران به موسی ایمان آوردند: {{متن قرآن| قَالُواْ آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ }} <ref> گفتند به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۲۱.</ref>. در زمان [[حضرت عیسی]] علم پزشکی<ref>روح‌المعانی، ج‌۳، ص‌۲۶۹؛ مجمع‌البیان، ج‌۲ ص‌۷۵۳.</ref> رونق داشت؛ بر این اساس، معجزه حضرت شفا دادن امراض صعب‌العلاج و بینا کردن کور مادرزاد و زنده کردن مردگان بود: {{متن قرآن| أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللَّهِ }} <ref> و به پیامبری به سوی بنی اسرائیل (می‌فرستد، تا بگوید) که من برای شما نشانه‌ای از پروردگارتان آورده‌ام؛ من برای شما از گل، (اندامواره‌ای) به گونه پرنده می‌سازم و در آن می‌دمم، به اذن خداوند پرنده‌ای خواهد شد و به اذن خداوند نابینای مادرزاد و پیس را شفا خواهم داد و به اذن خداوند مردگان را زنده خواهم کرد و شما را از آنچه می‌خورید یا در خانه می‌انبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانه‌ای برای شماست اگر مؤمن باشید؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۹.</ref> و نیز آیه‌ ۱۱۰ سوره مائده قریب به این مضمون است. در زمان [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در جزیره العرب مسأله فصاحت و بلاغت رونق بیش‌تری داشت؛ بدین‌سبب معجزه اصلی و جاوید [[پیامبر اکرم]]{{صل}} قرآن کریم است که در فصاحت و بلاغت در تمام زمان‌ها سرآمد است<ref> روح‌المعانی، مج‌، ج‌۳، ص‌۲۶۹.</ref>. معجزات برخی پیامبران نیز دلیل خاصّی داشته است؛ مانند معجزه پدیدار‌شدن ناقه از دل کوه به‌وسیله [[حضرت صالح]] که در‌پی درخواست قوم وی صورت پذیرفته است<ref>المیزان، ج‌۱۰، ص‌۳۱۳.</ref> {{متن قرآن|  وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ }} <ref>و ای قوم من! این شتر خداوند است؛ که برای شما نشانه‌ای است؛ او را وانهید تا در زمین خدا بچرد و آزاری به وی نرسانید که عذابی نزدیک، شما را فرا گیرد؛ سوره هود، آیه ۶۴.</ref>.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/۲/۲۷.htm#_ftn۱ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۲، ص ۲۰۴ - ۲۱۵]</ref>


==چگونگی دلالت معجزه بر [[صدق]] [[مدعیان پیامبری]]==
==چگونگی دلالت معجزه بر [[صدق]] [[مدعیان پیامبری]]==
۱۱۷٬۲۱۳

ویرایش