ابوعطیه وادعی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'ابوموسی مدینی' به 'ابوموسی مدینی'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'ابوموسی مدینی' به 'ابوموسی مدینی') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
توهم دیگر اینکه ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۸.</ref> و [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۱۲.</ref> تنها از ابوعطیه وادعی نام برده و او را با أبوعلیه غیر منسوب یک نفر [[تصور]] کردهاند. با این تصور، [[روایت]] غیر منسوب را به وادعی نسبت دادهاند، در حالی که چنین نیست. هر چند در برخی از [[روایات]] ابوعطیه وادعی، [[کنیه]] او به صورت متعلق بیان شده، ولی به [[دلیل نقل]] همان روایات با قید وادعی در دیگر منابع، [[شبهه]] [[اختلاف]] از بین میرود<ref>مقایسه کنید عبدالرزاق صنعانی، ج۷، ص۴۶۳ و طبرانی، المعجم الکبیر، ج۹، ص۹۱ با طیرانی، المعجم الکبیر، ج۹، ص۹۱ و دارقطنی، ج۴، ص۱۰۲؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۳، ص۵۸۷ و بیهقی، ج۱، ص۴۴۷ و ج۴، ص۲۳۷ با نسائی، ج۲، ص۷۸ و طبرانی، المعجم الاوسط، ج۲، ص۲۱۷ و بیهقی، ج۴، ص۲۳۷.</ref>. تراجم نویسان نیز بیان نکردهاند که خاند بن معدان - [[راوی]] ابوعطیه غیر منسوب - از ابوعطیه وادعی روایت کرده است. | توهم دیگر اینکه ابن عبدالبر<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۷۸.</ref> و [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۱۲.</ref> تنها از ابوعطیه وادعی نام برده و او را با أبوعلیه غیر منسوب یک نفر [[تصور]] کردهاند. با این تصور، [[روایت]] غیر منسوب را به وادعی نسبت دادهاند، در حالی که چنین نیست. هر چند در برخی از [[روایات]] ابوعطیه وادعی، [[کنیه]] او به صورت متعلق بیان شده، ولی به [[دلیل نقل]] همان روایات با قید وادعی در دیگر منابع، [[شبهه]] [[اختلاف]] از بین میرود<ref>مقایسه کنید عبدالرزاق صنعانی، ج۷، ص۴۶۳ و طبرانی، المعجم الکبیر، ج۹، ص۹۱ با طیرانی، المعجم الکبیر، ج۹، ص۹۱ و دارقطنی، ج۴، ص۱۰۲؛ عبدالرزاق صنعانی، ج۳، ص۵۸۷ و بیهقی، ج۱، ص۴۴۷ و ج۴، ص۲۳۷ با نسائی، ج۲، ص۷۸ و طبرانی، المعجم الاوسط، ج۲، ص۲۱۷ و بیهقی، ج۴، ص۲۳۷.</ref>. تراجم نویسان نیز بیان نکردهاند که خاند بن معدان - [[راوی]] ابوعطیه غیر منسوب - از ابوعطیه وادعی روایت کرده است. | ||
ابوعطیه وادعی را از مخضرمین برشمردهاند<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۲۱۵.</ref>. به تصریح بیشتر تراجم نویسان از جمله [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۱۲۱.</ref>، [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۵، ص۱۷۰.</ref>، [[دولابی]]<ref>دولابی، ج۲، ص۳۰-۳۱.</ref>، [[ابوموسی]]، [[عسکری]] و [[ابوزرعه رازی]]<ref>ر.ک: مغلطای، ج۲، ص۱۴۰.</ref> و [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۶، ص۲۱۵.</ref> او از [[تابعین]] شهیر است، به همین دلیل، [[صحابه]] نگارانی چون [[طبرانی]]<ref>المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۳۷۸.</ref>، [[ابن ابی عاصم]]<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۹۶.</ref> و [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲.</ref> از ابوعطیه، بدون قید وادعی نام بردهاند. با این حال، مغلطای<ref>مغلطای، ج۲، ص۱۴۰.</ref>، نظر مطین<ref>محمد بن عبدالله حضرمی کوفی، ص۲۰۲-۲۹۷، مؤلف المسند و تاریخ صغیر.</ref>، طبرانی، [[أبونعیم]]، [[ابن منده]] و باوردی را مبنی بر [[صحابی]] بودن ابوعطیه وادعی نقل کرده است. این سخن درباره ابونعیم و طبرانی [[صحت]] ندارد و آنان از ابو عطیة غیر منسوب نام بردهاند. درباره مطین، [[ابن منده]] و باوردی، به دلیل نبود کتابهای آنان معلوم نیست آیا منظور این افراد، ابوعطیه وادعی بوده یا ابوعطیه غیر منسوب، یا همانند ابن عبدالبر و [[ابن اثیر]] بر اساس [[تصور]] [[اتحاد]] هر دو، او را [[صحابی]] دانسته و [[روایت]] ابوعطیة غیر منسوب را از [[رسول خدا]]{{صل}} ذیل ابوعطیه وادعی آوردهاند. در این میان، [[عسکری]] [[ابوالحسن علی بن سعید]] و مؤلف کتاب الصحابه. ابوعطیه وادعی را از [[اصحاب]] برشمرده و روایت او را از رسول خدا{{صل}} چنین نقل کرده است: {{متن حدیث|نظر النبي الى نساء في جنازة فقال: ارجعن مأزورات وغير مأجورات}}<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۱۹۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۲۲۱.</ref>؛ [[ابن حجر]] این روایت را مرسل دانسته است. [[ابوموسی | ابوعطیه وادعی را از مخضرمین برشمردهاند<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۲۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۶، ص۲۱۵.</ref>. به تصریح بیشتر تراجم نویسان از جمله [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۱۲۱.</ref>، [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۵، ص۱۷۰.</ref>، [[دولابی]]<ref>دولابی، ج۲، ص۳۰-۳۱.</ref>، [[ابوموسی]]، [[عسکری]] و [[ابوزرعه رازی]]<ref>ر.ک: مغلطای، ج۲، ص۱۴۰.</ref> و [[ابن حجر]]<ref>الاصابه، ج۶، ص۲۱۵.</ref> او از [[تابعین]] شهیر است، به همین دلیل، [[صحابه]] نگارانی چون [[طبرانی]]<ref>المعجم الکبیر، ج۲۲، ص۳۷۸.</ref>، [[ابن ابی عاصم]]<ref>ابن ابی عاصم، ج۵، ص۱۹۶.</ref> و [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۵، ص۲۹۷۲.</ref> از ابوعطیه، بدون قید وادعی نام بردهاند. با این حال، مغلطای<ref>مغلطای، ج۲، ص۱۴۰.</ref>، نظر مطین<ref>محمد بن عبدالله حضرمی کوفی، ص۲۰۲-۲۹۷، مؤلف المسند و تاریخ صغیر.</ref>، طبرانی، [[أبونعیم]]، [[ابن منده]] و باوردی را مبنی بر [[صحابی]] بودن ابوعطیه وادعی نقل کرده است. این سخن درباره ابونعیم و طبرانی [[صحت]] ندارد و آنان از ابو عطیة غیر منسوب نام بردهاند. درباره مطین، [[ابن منده]] و باوردی، به دلیل نبود کتابهای آنان معلوم نیست آیا منظور این افراد، ابوعطیه وادعی بوده یا ابوعطیه غیر منسوب، یا همانند ابن عبدالبر و [[ابن اثیر]] بر اساس [[تصور]] [[اتحاد]] هر دو، او را [[صحابی]] دانسته و [[روایت]] ابوعطیة غیر منسوب را از [[رسول خدا]]{{صل}} ذیل ابوعطیه وادعی آوردهاند. در این میان، [[عسکری]] [[ابوالحسن علی بن سعید]] و مؤلف کتاب الصحابه. ابوعطیه وادعی را از [[اصحاب]] برشمرده و روایت او را از رسول خدا{{صل}} چنین نقل کرده است: {{متن حدیث|نظر النبي الى نساء في جنازة فقال: ارجعن مأزورات وغير مأجورات}}<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۱۹۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۵، ص۲۲۱.</ref>؛ [[ابن حجر]] این روایت را مرسل دانسته است. [[ابوموسی مدینی]]، این روایت را ذیل [[عمرو بن جندب]] با [[کنیه]] ابوعطیه وادعی آورده و پس از تصریح به [[تابعی]] بودن او، در معرفیاش میگوید: این همان کسی است که از [[علی]] و [[ابن مسعود]] روایت دارد<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۱۹۶.</ref>. چنانچه نظر ابن حجر را مبنی بر تفاوت این دو (ابوعطیه و [[عمرو بن جندب]]) بپذیریم، باید گفت اساساً این روایت ارتباطی به فرد مورد بحث ندارد. | ||
عبدالرزاق<ref>عبدالرزاق، ج۱، ص۳۶۳.</ref> به اختصار و [[بیهقی]]<ref>بیهقی، ج۲، ص۲۴۳.</ref> به تفصیل، روایت دیگری از ابوعطیه وادعی از [[رسول الله]]{{صل}} چنین آورده اند: رسول الله{{صل}} از کنار مردی عبور میکرد که با جامهای باز و شکافته شده [[نماز]] میخواند. [[حضرت]] [[جامه]] آن مرد را به دور او پیچاند. بیهقی، این روایت را منقطع [[وصف]] کرده و با این [[کلام]]، ابو عطیه وادعی را صحابی ندانسته است؛ زیرا از نظر بیهقی، به روایتی منقطع گفته میشود که [[سند]] آن به یکی از [[صحابه]] هستند نباشد<ref>ر.ک: بیهقی، ج۲، ص۳۴۱.</ref>. | عبدالرزاق<ref>عبدالرزاق، ج۱، ص۳۶۳.</ref> به اختصار و [[بیهقی]]<ref>بیهقی، ج۲، ص۲۴۳.</ref> به تفصیل، روایت دیگری از ابوعطیه وادعی از [[رسول الله]]{{صل}} چنین آورده اند: رسول الله{{صل}} از کنار مردی عبور میکرد که با جامهای باز و شکافته شده [[نماز]] میخواند. [[حضرت]] [[جامه]] آن مرد را به دور او پیچاند. بیهقی، این روایت را منقطع [[وصف]] کرده و با این [[کلام]]، ابو عطیه وادعی را صحابی ندانسته است؛ زیرا از نظر بیهقی، به روایتی منقطع گفته میشود که [[سند]] آن به یکی از [[صحابه]] هستند نباشد<ref>ر.ک: بیهقی، ج۲، ص۳۴۱.</ref>. |