عبیدالله بن زیاد: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'شهادت امام حسین' به 'شهادت امام حسین'
(←منابع) |
جز (جایگزینی متن - 'شهادت امام حسین' به 'شهادت امام حسین') |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
با [[مرگ معاویه]] در [[سال ۶۰ق]]<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۳۹.</ref>، [[یزید]] که ۳۲ سال داشت به [[خلافت]] رسید<ref>المنتظم، ج۵، ص۳۲۲.</ref>. عبیدالله همچنان بر بصره [[حکومت]] میکرد<ref>أنساب الأشراف، ج۵، ص۴۰۱.</ref> که جریان تقاضای [[کوفیان]] از [[امام حسین]]{{ع}} و اعزام [[مسلم بن عقیل]]<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۱؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۹؛</ref> به [[کوفه]] پیش آمد. یزید که از این امر مطلع گردید، با اینکه دل خوشی از عبید الله نداشت و در پی عزلش از بصره بود، او را برای مقابله با مسلم به کوفه فرستاد<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۸؛ تجارب الأمم، ج۲، ص۴۱.</ref>. عبیدالله برادرش عثمان بن زیاد را به جای خویش در بصره نهاد و خود به کوفه رفت<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۲.</ref> و با ترفندی به جمع [[مردم کوفه]] درآمد و به [[شناسایی]] [[یاران]] و [[دوستان امام]] پرداخت و با [[نیرنگ]] توانست مسلم را دستگیر کند و به [[شهادت]] برساند<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۶-۲۴۱؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۹-۲۷۰؛ مروج الذهب، ج۳، ص۵۹-۶۰.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸.</ref> | با [[مرگ معاویه]] در [[سال ۶۰ق]]<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۳۹.</ref>، [[یزید]] که ۳۲ سال داشت به [[خلافت]] رسید<ref>المنتظم، ج۵، ص۳۲۲.</ref>. عبیدالله همچنان بر بصره [[حکومت]] میکرد<ref>أنساب الأشراف، ج۵، ص۴۰۱.</ref> که جریان تقاضای [[کوفیان]] از [[امام حسین]]{{ع}} و اعزام [[مسلم بن عقیل]]<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۱؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۹؛</ref> به [[کوفه]] پیش آمد. یزید که از این امر مطلع گردید، با اینکه دل خوشی از عبید الله نداشت و در پی عزلش از بصره بود، او را برای مقابله با مسلم به کوفه فرستاد<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۸؛ تجارب الأمم، ج۲، ص۴۱.</ref>. عبیدالله برادرش عثمان بن زیاد را به جای خویش در بصره نهاد و خود به کوفه رفت<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۲.</ref> و با ترفندی به جمع [[مردم کوفه]] درآمد و به [[شناسایی]] [[یاران]] و [[دوستان امام]] پرداخت و با [[نیرنگ]] توانست مسلم را دستگیر کند و به [[شهادت]] برساند<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۶-۲۴۱؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۹-۲۷۰؛ مروج الذهب، ج۳، ص۵۹-۶۰.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸.</ref> | ||
==عبیدالله و [[شهادت | ==عبیدالله و [[شهادت امام حسین]] {{ع}}== | ||
پس از آن، وی کوفیان را با [[تهدید]] و [[تطمیع]] با خود همراه ساخت و به [[نبرد]] با [[حسین]]{{ع}} عازم شد. [[حر بن یزید]] نیز به [[دستور]] ابنزیاد به مقابله با حسین{{ع}} رفت و ایشان را در بیابان بیآب و علف [[نینوا]]، متوقف کرد. ابنزیاد از [[امام]] خواست تا با [[یزید]] [[بیعت]] کند، اما ایشان نپذیرفت. لشکری [[عظیم]] برای مقابله با امام فراهم آمد<ref>الأخبار الطوال، ص۲۴۹-۲۵۲.</ref> که [[عمر بن سعد بن ابیوقاص]] به [[وعده]] گرفتن [[ولایت]] [[ری]] و [[شمر بن ذیالجوشن]] از جمله [[فرماندهان]] او بودند<ref>أنساب الأشراف، ج۳، ص۴۲۵؛ البلدان، ابنفقیه، ص۵۴۱.</ref>. در [[روز]] هفتم به [[فرمان]] ابنزیاد، [[عمر بن سعد]] آب را بر [[امام حسین]]{{ع}} و یارانش بست و در دهم [[محرم]] [[سال ۶۱ق]] [[جنگ]] رخ داد و در آن امام حسین{{ع}} و [[یاران]] و فرزندانش جز [[امام سجاد]]{{ع}} همگی به [[شهادت]] رسیدند<ref>الأخبار الطوال، ص۲۴۹-۲۵۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۶-۸۰.</ref>. [[دشمنان]] [[سرهای شهدا]] را جدا ساخته و آنان را نزد عبیدالله بردند. وی با زدن چوب به [[لب و دندان]] امام، [[خشم]] خود را نسبت به ایشان نشان داد، [[رفتاری]] که موجب [[نارضایتی]] و [[اعتراض]] عدهای از حضار گردید<ref>الأخبار الطوال، ص۲۵۹؛ معرفة الصحابة، ج۲، ص۶۶۵؛ تالی تلخیص المتشابه، ج۲، ص۴۸۵- ۴۸۶.</ref>. وی بعدها در [[بصره]] مکانی به نام بیضاء ساخت و تصویر سرهای [[بریده]] را بر بالای آن ترسیم کرد و در دالان آن تصویر، سر شیر، قوچ و سگ کشید<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۵۳۰؛ التذکرة الحمدونیة، ج۸ ص۳۱؛ الفرج بعد الشدة، ج۲، ص۱۰۱.</ref>. | پس از آن، وی کوفیان را با [[تهدید]] و [[تطمیع]] با خود همراه ساخت و به [[نبرد]] با [[حسین]]{{ع}} عازم شد. [[حر بن یزید]] نیز به [[دستور]] ابنزیاد به مقابله با حسین{{ع}} رفت و ایشان را در بیابان بیآب و علف [[نینوا]]، متوقف کرد. ابنزیاد از [[امام]] خواست تا با [[یزید]] [[بیعت]] کند، اما ایشان نپذیرفت. لشکری [[عظیم]] برای مقابله با امام فراهم آمد<ref>الأخبار الطوال، ص۲۴۹-۲۵۲.</ref> که [[عمر بن سعد بن ابیوقاص]] به [[وعده]] گرفتن [[ولایت]] [[ری]] و [[شمر بن ذیالجوشن]] از جمله [[فرماندهان]] او بودند<ref>أنساب الأشراف، ج۳، ص۴۲۵؛ البلدان، ابنفقیه، ص۵۴۱.</ref>. در [[روز]] هفتم به [[فرمان]] ابنزیاد، [[عمر بن سعد]] آب را بر [[امام حسین]]{{ع}} و یارانش بست و در دهم [[محرم]] [[سال ۶۱ق]] [[جنگ]] رخ داد و در آن امام حسین{{ع}} و [[یاران]] و فرزندانش جز [[امام سجاد]]{{ع}} همگی به [[شهادت]] رسیدند<ref>الأخبار الطوال، ص۲۴۹-۲۵۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۶-۸۰.</ref>. [[دشمنان]] [[سرهای شهدا]] را جدا ساخته و آنان را نزد عبیدالله بردند. وی با زدن چوب به [[لب و دندان]] امام، [[خشم]] خود را نسبت به ایشان نشان داد، [[رفتاری]] که موجب [[نارضایتی]] و [[اعتراض]] عدهای از حضار گردید<ref>الأخبار الطوال، ص۲۵۹؛ معرفة الصحابة، ج۲، ص۶۶۵؛ تالی تلخیص المتشابه، ج۲، ص۴۸۵- ۴۸۶.</ref>. وی بعدها در [[بصره]] مکانی به نام بیضاء ساخت و تصویر سرهای [[بریده]] را بر بالای آن ترسیم کرد و در دالان آن تصویر، سر شیر، قوچ و سگ کشید<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۵۳۰؛ التذکرة الحمدونیة، ج۸ ص۳۱؛ الفرج بعد الشدة، ج۲، ص۱۰۱.</ref>. | ||