آل زیاد در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'سر امام حسین' به 'سر امام حسین'
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پانویس2}} +{{پانویس}})) |
جز (جایگزینی متن - 'سر امام حسین' به 'سر امام حسین') |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
[[خاندان]] یا [[پیروان]] [[زیاد بن ابیه]] یا [[زیاد بن سمیه]] یا [[زیاد بن ابوسفیان]] و مورد [[لعن]] [[امام رضا]]{{ع}}. | [[خاندان]] یا [[پیروان]] [[زیاد بن ابیه]] یا [[زیاد بن سمیه]] یا [[زیاد بن ابوسفیان]] و مورد [[لعن]] [[امام رضا]]{{ع}}. | ||
[[آل زیاد]] از جمله تعابیری است که در متون [[حدیثی]] [[شیعه]] و در لسان امام رضا{{ع}} و برخی از [[امامان]] به کار رفته است. آلزیاد بعد از [[واقعه عاشورای]] [[سال ۶۱ق]]<ref>الأخبار الطوال، ص۲۴۹-۲۵۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۶-۸۰.</ref> در [[زیارتها]]، [[احادیث]] و [[روایات]] مورد لعن و [[نفرین]] قرار گرفتند<ref>کامل الزیارات، ص۳۳۱؛ المزار الکبیر، ص۴۸۱؛ مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۴۱۴.</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[روزه]] [[روز]] [[تاسوعا]] و [[عاشورا]] میپرسند و ایشان آن روز را روز [[شادی]] و [[سرور]] ابنمرجانه و آلزیاد و [[اهل شام]] میداند و [[غضب]] [[خداوند]] را برایشان [[طلب]] میکند<ref>الکافی، ج۴، ص۱۴۷؛ الرسائل الأحمدیة، ج۲، ص۲۷۶-۲۷۷.</ref>. از امام رضا{{ع}} نیز همین سؤال پرسیده میشود و [[حضرت]] میفرماید: آن روزی است که [[دشمنان]] ما از آل زیاد، برای [[کشتن حسین]]{{ع}} روزه گرفتند و هر کس آن روز را روزه بگیرد و بدان [[تبرک]] جوید، خداوند [[قلب]] او را [[مسخ]] کرده و با آنها [[محشور]] خواهد کرد<ref>الکافی، ج۴، ص۱۴۶-۱۴۷؛ تهذیب الأحکام، ج۴، ص۳۰۱؛ وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۴۶۰-۴۶۱؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۹۳.</ref>. یا در حدیثی دیگر به نقل از [[فضل بن شاذان]]، وقتی امام رضا{{ع}} آوردن | [[آل زیاد]] از جمله تعابیری است که در متون [[حدیثی]] [[شیعه]] و در لسان امام رضا{{ع}} و برخی از [[امامان]] به کار رفته است. آلزیاد بعد از [[واقعه عاشورای]] [[سال ۶۱ق]]<ref>الأخبار الطوال، ص۲۴۹-۲۵۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۶-۸۰.</ref> در [[زیارتها]]، [[احادیث]] و [[روایات]] مورد لعن و [[نفرین]] قرار گرفتند<ref>کامل الزیارات، ص۳۳۱؛ المزار الکبیر، ص۴۸۱؛ مستدرک الوسائل، ج۱۰، ص۴۱۴.</ref>. از [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[روزه]] [[روز]] [[تاسوعا]] و [[عاشورا]] میپرسند و ایشان آن روز را روز [[شادی]] و [[سرور]] ابنمرجانه و آلزیاد و [[اهل شام]] میداند و [[غضب]] [[خداوند]] را برایشان [[طلب]] میکند<ref>الکافی، ج۴، ص۱۴۷؛ الرسائل الأحمدیة، ج۲، ص۲۷۶-۲۷۷.</ref>. از امام رضا{{ع}} نیز همین سؤال پرسیده میشود و [[حضرت]] میفرماید: آن روزی است که [[دشمنان]] ما از آل زیاد، برای [[کشتن حسین]]{{ع}} روزه گرفتند و هر کس آن روز را روزه بگیرد و بدان [[تبرک]] جوید، خداوند [[قلب]] او را [[مسخ]] کرده و با آنها [[محشور]] خواهد کرد<ref>الکافی، ج۴، ص۱۴۶-۱۴۷؛ تهذیب الأحکام، ج۴، ص۳۰۱؛ وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۴۶۰-۴۶۱؛ مسند الإمام الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۹۳.</ref>. یا در حدیثی دیگر به نقل از [[فضل بن شاذان]]، وقتی امام رضا{{ع}} آوردن [[سر امام حسین]]{{ع}} نزد [[یزید]] و بیاحترامیهای وی را بیان کرد، به [[شیعیان]] لعن بر یزید و آل زیاد را سفارش فرمود، چرا که با این عمل خداوند [[گناهان]] افراد را گرچه به تعداد [[ستارگان]] [[آسمان]] باشد، محو میسازد<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۵؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۱۹؛ بحارالأنوار، ج۶۳، ص۴۹۲.</ref>. | ||
در [[واقعه کربلا]]، [[عبیدالله بن زیاد]] بیشترین نقش را آفرید و حتی یزید با دیدن فجایع پیش آمده خود را مبرا دانست و جنایتهای انجام شده را خلاف خواست خود ذکر کرد<ref>تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۶۰-۴۶۴؛ الارشاد، ج۲، ص۱۱۹-۱۲۰.</ref> که در این صورت ابنزیاد عامل اصلی واقعه قلمداد میشود. گفتهاند وقتی یزید از وضعیت واقعه کربلا [[آگاه]] شد، با اظهار [[پشیمانی]] و سرافکندگی گفت: اگر [[حسین]]{{ع}} را نزد من میفرستادید او را میبخشودم. سپس زبان به [[لعن]] و [[نفرین]] پسر مرجانه گشود که چرا حسین{{ع}} را به [[قتل]] رساند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۱، ص۴۸۹.</ref>. این سخن به معنای تبرئه [[یزید]] نیست، اما نشان میدهد که عبیدالله چه [[میزان]] در [[آفرینش]] فاجعه [[کربلا]] نقش [[بازی]] کرده است. به هر حال، او و [[خاندان]] و پیروانش، به همین سبب مورد لعن و نفرین [[خاصه]] قرار گرفتند. | در [[واقعه کربلا]]، [[عبیدالله بن زیاد]] بیشترین نقش را آفرید و حتی یزید با دیدن فجایع پیش آمده خود را مبرا دانست و جنایتهای انجام شده را خلاف خواست خود ذکر کرد<ref>تاریخ الطبری، ج۵، ص۴۶۰-۴۶۴؛ الارشاد، ج۲، ص۱۱۹-۱۲۰.</ref> که در این صورت ابنزیاد عامل اصلی واقعه قلمداد میشود. گفتهاند وقتی یزید از وضعیت واقعه کربلا [[آگاه]] شد، با اظهار [[پشیمانی]] و سرافکندگی گفت: اگر [[حسین]]{{ع}} را نزد من میفرستادید او را میبخشودم. سپس زبان به [[لعن]] و [[نفرین]] پسر مرجانه گشود که چرا حسین{{ع}} را به [[قتل]] رساند<ref>الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۱، ص۴۸۹.</ref>. این سخن به معنای تبرئه [[یزید]] نیست، اما نشان میدهد که عبیدالله چه [[میزان]] در [[آفرینش]] فاجعه [[کربلا]] نقش [[بازی]] کرده است. به هر حال، او و [[خاندان]] و پیروانش، به همین سبب مورد لعن و نفرین [[خاصه]] قرار گرفتند. |