جز
جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین'
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'تبیین' به 'تبیین') |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
واژه اقتصاد در فرهنگهای کهن، عبارت از [[تدبیر]] منزل و [[اراده]] امور خانه است. ریشه لغوی این واژه از ریشه "قصد" بهمعنای [[راستی]] راه و در لغت بهمعنای [[پسندیده]] است که آن را حد وسط و میانه [[افراط و تفریط]] دانستهاند. [[قرآن کریم]] به این مفهوم اشارت دارد: در رفتارت میانه را برگزین<ref>{{متن قرآن| وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ }}؛ سوره لقمان، آیه ۱۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 110.</ref>. | واژه اقتصاد در فرهنگهای کهن، عبارت از [[تدبیر]] منزل و [[اراده]] امور خانه است. ریشه لغوی این واژه از ریشه "قصد" بهمعنای [[راستی]] راه و در لغت بهمعنای [[پسندیده]] است که آن را حد وسط و میانه [[افراط و تفریط]] دانستهاند. [[قرآن کریم]] به این مفهوم اشارت دارد: در رفتارت میانه را برگزین<ref>{{متن قرآن| وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ }}؛ سوره لقمان، آیه ۱۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 110.</ref>. | ||
اقتصاد در مرحله تئوری دارای دو بخش است: نخست، [[علم]] اقتصاد که به بحث از تولید میپردازد و روابط بینابینی را | اقتصاد در مرحله تئوری دارای دو بخش است: نخست، [[علم]] اقتصاد که به بحث از تولید میپردازد و روابط بینابینی را تبیین میکند؛ دوم، [[مکتب]] [[اقتصادی]] که ناظر بر [[سیستم]] توزیع [[ثروت]] است. اقتصاد در اصطلاح، حالت میانه بین زیادهروی و خسّتورزی است. [[خداوند]] کریم میفرماید: و آنان که چون هزینه کنند [[اسراف]] نمیکنند و خست نمیورزند، بلکه میان این دو راه، [[اعتدال]] را در پیش میگیرند<ref>{{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}؛ سوره فرقان، آیه ۶۷</ref>. همین مفهوم در [[نهج البلاغه]] نیز بهکار رفته است: آنکه به اندازه خرج کند، تهیدست نشود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۳۴: {{متن حدیث|مَا عَالَ مَنِ اقْتَصَد}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 110.</ref>. | ||
پیوند مستقیم [[اسلام]] با اقتصاد از آن جهت است که [[احکام شریعت]] یک سلسله مقررات [[اقتصادی]] درباره مالکیّت، مبادلات، مالیات، [[ارث]]، هبه، [[صدقه]]، وقف و... دارد. اقتصاد در پیوند غیر مستقیم از طریق عمل [[اخلاقی]] با [[اسلام]] پیوند مییابد. گویا دیدگاه و فعالیت [[اقتصادی]] در [[دین]] مبین، یک فعل [[اخلاقی]] تلقی میشود. [[اسلام]] [[مردم]] را توصیه میکند به [[امانت]]، [[عفت]]، [[عدالت]]، [[احسان]]، [[ایثار]]، منع دزدی، [[خیانت]] و [[رشوه]]، که اینها در زمینه [[ثروت]] یا بخشهایی از محدوده [[ثروت]] بروز مییابد. اقتصاد در دنیای جدید در قالب نهادی تخصصی بروزیافته و سیستمهای [[اجتماعی]] را به گونهای منظم [[سازماندهی]] میکند. از اینرو از متون کهن از جمله [[نهج البلاغه]]، گرچه نمیتوان مطالبی مطابق با [[علوم]] اقتصاد نوین [[انتظار]] داشت، اما میتوان به مفاهیم و ارزشهایی دستیافت که زیربنای اقتصاد مبتنی بر نیازهای بومی و دینی فرهنگهای مختلف را تببین میکند. از اینرو [[مطالعه]] [[نهج البلاغه]] بهعنوان زبان گویای [[سیره]] و [[سنت]] حکومتی [[امام علی]] {{ع}}، یعنی فردی از [[ائمه معصومین]] که به [[حکومت]] دست یافت، مورد توجه ویژه قرار میگیرد و بر اساس آن میتوان زیربنای [[مکتب]] اقتصاد توحیدی را بنیان نهاد. باید توجه داشت مفهوم اقتصاد در دو سطح [[خرد]] و کلان یا فردی و [[اجتماعی]] مطرح شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 110-111.</ref>. | پیوند مستقیم [[اسلام]] با اقتصاد از آن جهت است که [[احکام شریعت]] یک سلسله مقررات [[اقتصادی]] درباره مالکیّت، مبادلات، مالیات، [[ارث]]، هبه، [[صدقه]]، وقف و... دارد. اقتصاد در پیوند غیر مستقیم از طریق عمل [[اخلاقی]] با [[اسلام]] پیوند مییابد. گویا دیدگاه و فعالیت [[اقتصادی]] در [[دین]] مبین، یک فعل [[اخلاقی]] تلقی میشود. [[اسلام]] [[مردم]] را توصیه میکند به [[امانت]]، [[عفت]]، [[عدالت]]، [[احسان]]، [[ایثار]]، منع دزدی، [[خیانت]] و [[رشوه]]، که اینها در زمینه [[ثروت]] یا بخشهایی از محدوده [[ثروت]] بروز مییابد. اقتصاد در دنیای جدید در قالب نهادی تخصصی بروزیافته و سیستمهای [[اجتماعی]] را به گونهای منظم [[سازماندهی]] میکند. از اینرو از متون کهن از جمله [[نهج البلاغه]]، گرچه نمیتوان مطالبی مطابق با [[علوم]] اقتصاد نوین [[انتظار]] داشت، اما میتوان به مفاهیم و ارزشهایی دستیافت که زیربنای اقتصاد مبتنی بر نیازهای بومی و دینی فرهنگهای مختلف را تببین میکند. از اینرو [[مطالعه]] [[نهج البلاغه]] بهعنوان زبان گویای [[سیره]] و [[سنت]] حکومتی [[امام علی]] {{ع}}، یعنی فردی از [[ائمه معصومین]] که به [[حکومت]] دست یافت، مورد توجه ویژه قرار میگیرد و بر اساس آن میتوان زیربنای [[مکتب]] اقتصاد توحیدی را بنیان نهاد. باید توجه داشت مفهوم اقتصاد در دو سطح [[خرد]] و کلان یا فردی و [[اجتماعی]] مطرح شده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 110-111.</ref>. | ||
[[علم]] اقتصاد در سطح کلان با سه مقوله اصلی تولید، توزیع و [[مصرف]] سروکار دارد، که چهارچوب این سه در [[سنت]] و [[سیره]] [[امام]] {{ع}} | [[علم]] اقتصاد در سطح کلان با سه مقوله اصلی تولید، توزیع و [[مصرف]] سروکار دارد، که چهارچوب این سه در [[سنت]] و [[سیره]] [[امام]] {{ع}} تبیین شده است. از منظر [[امام]]، محور اقتصاد، اصل [[عدالت]] است؛ عدالتی که در توزیع همگان را یکسان میبیند. در اینصورت، [[رفاه]] عمومی حاصل میشود. رعایت این نکته نهتنها به موازنه [[اقتصادی]] در اجتماع میانجامد، بلکه عاملی برای [[برقراری عدالت]] و [[تکریم]] [[مقام]] انسانیّت است. [[روایت]] است که [[امام]] {{ع}} تازیانهای در دست میگرفت و به بازارها سرکشی میکرد و [[مردم]] را از [[خیانت]] در معاملات بازمیداشت و میفرمود: "همانطور که جنس خوب خود را عرضه میکنید، بد آن را نیز عرضه کنید." یعنی جنسهای خوب و بد را جدا نکنید تا ثروتمندان بهره بیشتری از مستمندان ببرند. در تولید نیز، فرصتهای شغلی و امکانات را بین آحاد [[جامعه]] بهطور یکسان فراهم میکند. در [[مصرف]] نیز از پدیده [[افراط و تفریط]] که موجب بروز [[اختلاف]] طبقاتی در [[جامعه]] میشود، جلوگیری بهعمل میآورد. در [[مکتب]] [[امام]]، اصل بر اندازهداری و [[میانهروی]] در [[مصرف]] است. از اینرو [[میانهروی]] را نیمی از معیشت دانسته است. در [[سیستم]] [[اقتصادی]] مورد توجه [[امام]]، [[آزادی]] مفرط [[اقتصادی]] وجود ندارد و مردمان موظف به رعایت حد و حدودی هستند که مبنای [[اجرای عدالت]] در [[جامعه]] قرار میگیرد و نظارت [[حکومت]] در مفهوم [[دولت]] بر اقتصاد امری ضروری تلقی میشود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 111.</ref>. | ||
==[[تولید اقتصادی]]== | ==[[تولید اقتصادی]]== | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
نگرشی به مفهوم و اهمیّت [[عدالت]] نزد [[امام]] {{ع}} [[ضرورت]] اجرای آن را در عرصه اجتماع مشخص میکند.[[امام]] {{ع}} در نخستین روزهای [[حکومت]]، به [[اصلاحات]] گستردهای در سطح [[جامعه]] دست زد. [[اقدامات اصلاحی]] [[امام]] {{ع}} عبارت بود از: | نگرشی به مفهوم و اهمیّت [[عدالت]] نزد [[امام]] {{ع}} [[ضرورت]] اجرای آن را در عرصه اجتماع مشخص میکند.[[امام]] {{ع}} در نخستین روزهای [[حکومت]]، به [[اصلاحات]] گستردهای در سطح [[جامعه]] دست زد. [[اقدامات اصلاحی]] [[امام]] {{ع}} عبارت بود از: | ||
#'''[[فرهنگسازی]] عمومی و [[اصلاح]] باورهای [[مردم]]:''' تعریف دوباره برخی مفاهیم مانند [[دنیا]]، [[مرگ]]، [[معاد]]، روزی، [[مال]]...<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 112.</ref>.؛ | #'''[[فرهنگسازی]] عمومی و [[اصلاح]] باورهای [[مردم]]:''' تعریف دوباره برخی مفاهیم مانند [[دنیا]]، [[مرگ]]، [[معاد]]، روزی، [[مال]]...<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 112.</ref>.؛ | ||
#'''[[اصلاحات]] ساختاری:''' مانند [[عدالت]] در توزیع [[اموال عمومی]]، از میان برداشتن [[تبعیضها]] و یکساننگری بین آحاد [[جامعه]] و تجدیدنظر در [[کارگزاران]] حکومتی و [[اقتصادی]]، | #'''[[اصلاحات]] ساختاری:''' مانند [[عدالت]] در توزیع [[اموال عمومی]]، از میان برداشتن [[تبعیضها]] و یکساننگری بین آحاد [[جامعه]] و تجدیدنظر در [[کارگزاران]] حکومتی و [[اقتصادی]]، تبیین آییننامههایی برای بخشهای مربوط و... . ایشان در نامهای به [[کارگزار]] خود مینویسد: در [[اموال]] [[بیت المال]] که نزدت گرد آمده است، سخت دقّت و مراقبت کن و آن را به عائلهداران و گرسنگان که نامشان در دیوان نیازمندان است بپرداز تا [[فقر]] و نیاز در [[جامعه]] ریشهکن شود و مازاد آن را برای ما بفرست تا بین نیازمندانِ اینجا تقسیم کنیم<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۷: {{متن حدیث|وَ انْظُرْ إِلَی مَا اجْتَمَعَ عِنْدَکَ مِنْ مَالِ اللَّهِ فَاصْرِفْهُ إِلَی مَنْ قِبَلَکَ مِنْ ذَوِی الْعِیَالِ وَ الْمَجَاعَةِ مُصِیباً بِهِ مَوَاضِعَ [الْمَفَاقِرِ] الْفَاقَةِ وَ الْخَلَّاتِ وَ مَا فَضَلَ عَنْ ذَلِکَ فَاحْمِلْهُ إِلَیْنَا لِنَقْسِمَهُ فِیمَنْ قِبَلَنَا}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 112.</ref>. | ||
#'''نظاممندی درآمدهای عمومی:''' شامل تعیین شیوه دریافت [[خراج]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵</ref>، رعایت [[انصاف]] در دریافت درآمدهای عمومی<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۱</ref>، بازتعریف موضوع [[خراج]]، بهعنوان رکنی در تأمین اقتصاد حکومتی، چنانکه میفرماید: چنان عمل کن که موجب بهبود حال خراجگزاران شود، زیرا با درستی [[خراج]] و سامانیافتن روزگار خراجگزاران، وضع دیگران نیز [[اصلاح]] میشود و جز با آن سامان نپذیرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳: {{متن حدیث|وَ تَفَقَّدْ أَمْرَ الْخَرَاجِ بِمَا يُصْلِحُ أَهْلَهُ فَإِنَّ فِي صَلَاحِهِ وَ صَلَاحِهِمْ صَلَاحاً لِمَنْ سِوَاهُمْ وَ لَا صَلَاحَ لِمَنْ سِوَاهُمْ إِلَّا بِهِمْ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 112-113.</ref>. | #'''نظاممندی درآمدهای عمومی:''' شامل تعیین شیوه دریافت [[خراج]]<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵</ref>، رعایت [[انصاف]] در دریافت درآمدهای عمومی<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۱</ref>، بازتعریف موضوع [[خراج]]، بهعنوان رکنی در تأمین اقتصاد حکومتی، چنانکه میفرماید: چنان عمل کن که موجب بهبود حال خراجگزاران شود، زیرا با درستی [[خراج]] و سامانیافتن روزگار خراجگزاران، وضع دیگران نیز [[اصلاح]] میشود و جز با آن سامان نپذیرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳: {{متن حدیث|وَ تَفَقَّدْ أَمْرَ الْخَرَاجِ بِمَا يُصْلِحُ أَهْلَهُ فَإِنَّ فِي صَلَاحِهِ وَ صَلَاحِهِمْ صَلَاحاً لِمَنْ سِوَاهُمْ وَ لَا صَلَاحَ لِمَنْ سِوَاهُمْ إِلَّا بِهِمْ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 112-113.</ref>. | ||
#'''تنظیم روابط تجاری:''' رونق بازار و کسب و کار وابسته به رونق روابط تجاری است. [[امام علی]] {{ع}} فعالیتهای [[اقتصادی]] را که از آن با عنوان پشتوانه درآمدهای دولتی یاد میکند، در سه بخش بازرگانی خارجی، داخلی و صنعتگری تقسیمبندی میکند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 113.</ref>. | #'''تنظیم روابط تجاری:''' رونق بازار و کسب و کار وابسته به رونق روابط تجاری است. [[امام علی]] {{ع}} فعالیتهای [[اقتصادی]] را که از آن با عنوان پشتوانه درآمدهای دولتی یاد میکند، در سه بخش بازرگانی خارجی، داخلی و صنعتگری تقسیمبندی میکند<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 113.</ref>. | ||
خط ۶۶: | خط ۶۶: | ||
[[امام علی]] {{ع}} به یکی از [[یاران]] خود که خانهای فراخ خریده بود، میفرماید: این خانه به این بزرگی را برای چه میخواهی؟ تو که در [[آخرت]] بیشتر بدان محتاجی. آری، اگر بخواهی بدینوسیله به [[آخرت]] برسی، یعنی میهمانان را پذیرایی کنی و در آن خویشاوندانت را بنوازی و حقوقی را که در این راه بر عهده داری ادا کنی، در این صورت [[آخرت]] خود را آباد ساختهای<ref>نهج البلاغه، خطبه ٢٠٩: {{متن حدیث|مَا كُنْتَ تَصْنَعُ [بِسَعَةِ] بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِي الدُّنْيَا- [أَمَا] وَ أَنْتَ إِلَيْهَا فِي الْآخِرَةِ كُنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِي فِيهَا الضَّيْفَ وَ تَصِلُ فِيهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 115.</ref>. | [[امام علی]] {{ع}} به یکی از [[یاران]] خود که خانهای فراخ خریده بود، میفرماید: این خانه به این بزرگی را برای چه میخواهی؟ تو که در [[آخرت]] بیشتر بدان محتاجی. آری، اگر بخواهی بدینوسیله به [[آخرت]] برسی، یعنی میهمانان را پذیرایی کنی و در آن خویشاوندانت را بنوازی و حقوقی را که در این راه بر عهده داری ادا کنی، در این صورت [[آخرت]] خود را آباد ساختهای<ref>نهج البلاغه، خطبه ٢٠٩: {{متن حدیث|مَا كُنْتَ تَصْنَعُ [بِسَعَةِ] بِسِعَةِ هَذِهِ الدَّارِ فِي الدُّنْيَا- [أَمَا] وَ أَنْتَ إِلَيْهَا فِي الْآخِرَةِ كُنْتَ أَحْوَجَ وَ بَلَى إِنْ شِئْتَ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ تَقْرِي فِيهَا الضَّيْفَ وَ تَصِلُ فِيهَا الرَّحِمَ وَ تُطْلِعُ مِنْهَا الْحُقُوقَ مَطَالِعَهَا فَإِذاً أَنْتَ قَدْ بَلَغْتَ بِهَا الْآخِرَةَ}}</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 115.</ref>. | ||
'''[[قناعت]] پیشگی:''' [[قناعت]] بهعنوان [[فضیلت]] [[اخلاقی]] به معنای صرفهجویی در [[مصرف]] و [[راضی]] بودن [[آدمی]] به آن چیزی است که در [[اختیار]] دارد. [[امام]] {{ع}} ضمن عباراتی به | '''[[قناعت]] پیشگی:''' [[قناعت]] بهعنوان [[فضیلت]] [[اخلاقی]] به معنای صرفهجویی در [[مصرف]] و [[راضی]] بودن [[آدمی]] به آن چیزی است که در [[اختیار]] دارد. [[امام]] {{ع}} ضمن عباراتی به تبیین مفهومی [[قناعت]] پرداختهاند؛ عباراتی چون: [[قناعت]] ثروتی است که از میان نرود<ref>نهج البلاغه، حکمت ۵۴</ref>، [[قناعت]] یعنی [[فرمانروایی]] و سروری<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۲۰</ref>، [[قناعت]] ثروتی است پایانناپذیر<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۵۷</ref>. همچنین در فرازی از [[نامه]] ۳۱ با پرهیز از آزمندی، مردمان را به سمت و سوی زندگی همراه با [[قناعت]] سوق میدهد. [[انسانها]] در سایه زندگی مقتصدانه به گنج بزرگ [[قناعت]] دست مییابند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۶۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 115-116.</ref>. | ||
'''رزق و روزی:''' [[فرهنگ]] [[دین]]، رزق و روزی [[انسانها]] را مقدّر و از جانب [[خداوند]] میداند. [[امام]] {{ع}} [[آگاهی]] میدهد که روزی بر دوگونه است: نخست روزی مقدّر که خود بهسراغ [[آدمی]] میآید و [[انسان]] برای رسیدن به آن نیاز به [[تلاش]] چندانی ندارد؛ و نوع دیگر که [[آدمی]] در جستوجوی آن است و البته امکان دارد در [[سرنوشت]] [[آدمی]] بهرهای از آن برای [[انسان]] مقدر نشدهاند.<ref>{{متن حدیث|وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. چه بسا ثروتمندانی که از [[مال]] خود بهرهای نبردهاند و خزانهدار دیگران شدهاند. سفارش [[امام]] {{ع}} این است که مردمان، خود را برای کسب روزی بیشتر به زحمت و [[سختی]] نیفکنند: زندگی را آسان گیر، مادام که رکاب میدهد و رام توست. بهخاطر افزونطلبی خود را به خطر میفکن<ref>{{متن حدیث|فَخَفِّضْ فِي الطَّلَبِ وَ أَجْمِلْ فِي الْمُكْتَسَبِ فَإِنَّهُ رُبَّ طَلَبٍ قَدْ جَرَّ إِلَى حَرَبٍ... وَ إِيَّاكَ أَنْ تُوجِفَ بِكَ مَطَايَا الطَّمَعِ فَتُورِدَكَ مَنَاهِلَ الْهَلَكَةِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 116.</ref>. | '''رزق و روزی:''' [[فرهنگ]] [[دین]]، رزق و روزی [[انسانها]] را مقدّر و از جانب [[خداوند]] میداند. [[امام]] {{ع}} [[آگاهی]] میدهد که روزی بر دوگونه است: نخست روزی مقدّر که خود بهسراغ [[آدمی]] میآید و [[انسان]] برای رسیدن به آن نیاز به [[تلاش]] چندانی ندارد؛ و نوع دیگر که [[آدمی]] در جستوجوی آن است و البته امکان دارد در [[سرنوشت]] [[آدمی]] بهرهای از آن برای [[انسان]] مقدر نشدهاند.<ref>{{متن حدیث|وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ الرِّزْقَ رِزْقَانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ فَإِنْ أَنْتَ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاكَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. چه بسا ثروتمندانی که از [[مال]] خود بهرهای نبردهاند و خزانهدار دیگران شدهاند. سفارش [[امام]] {{ع}} این است که مردمان، خود را برای کسب روزی بیشتر به زحمت و [[سختی]] نیفکنند: زندگی را آسان گیر، مادام که رکاب میدهد و رام توست. بهخاطر افزونطلبی خود را به خطر میفکن<ref>{{متن حدیث|فَخَفِّضْ فِي الطَّلَبِ وَ أَجْمِلْ فِي الْمُكْتَسَبِ فَإِنَّهُ رُبَّ طَلَبٍ قَدْ جَرَّ إِلَى حَرَبٍ... وَ إِيَّاكَ أَنْ تُوجِفَ بِكَ مَطَايَا الطَّمَعِ فَتُورِدَكَ مَنَاهِلَ الْهَلَكَةِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 116.</ref>. |